بازدید 19743

طلاق رنگ و بوی فرنگی گرفته!

در گذشته زن با لباس سفید به خانه بخت می‌رفت و با کفن خارج می‌شد، اما امروز دیگر اینگونه نیست و طلاق قباحت خود را در جامعه از دست داده است.
کد خبر: ۴۰۰۸۶۳
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۰ 17 May 2014
این روزها دیگر «طلاق» زشت‌ترین و بدترین کار حلال نیست چراکه اگر سری به دادگاه‌های خانواده بزنیم به‌خوبی می‌توانیم شاهد از بین رفتن قبح واژه طلاق بین زوج‌های جوان باشیم. انگار گذشت زمان توانسته است معانی برخی واژه‌ها را تغییر دهد یا از قبیح بودن آن در نزد افکارعمومی کم کند. مصداق بارز این گفتار جوانانی هستند که پرونده به دست اتاق‌های دادگاه و دادسراها را پایین و بالا می‌کنند تا نام خود را به آمار طلاق اضافه کنند.

به گزارش وطن امروز، این در حالی است که قدیمی‌ها همواره از طلاق به عنوان بد‌ترین کار حلال یاد می‌کردند و از آوردن نام آن بر زبان هم پرهیز می‌کردند. بزرگ‌تر‌ها هنوز هم معتقدند واژه «طلاق» شگون ندارد و با این کلمه همیشه دست به عصا برخورد می‌کنند اما انگار دیگر «طلاق» بدترین کار حلال نیست،

این روزها نه‌تنها شاهد ارائه آمار‌های گوناگون و متاسفانه تلخ درباره طلاق در جامعه هستیم بلکه واژه‌ها و تعبیر تازه هم به این پدیده افزوده شده، واژه‌هایی مانند «طلاق توافقی، جشن طلاق و مواردی از این نمونه» که رنگ و بوی فرنگی داشته و دارد. جالب اینجاست که درست زمانی گوش ما با این واژه‌های ناملموس آشنا می‌شود که از نظر آمار طلاق هم وضعیت خوبی نداشته و ارقام وقوع طلاق وضعیت هشدارگونه‌ای را نمایان می‌کند، چرا که براساس آمار موجود در هر ساعت 16طلاق در کشور به ثبت می‌رسد.

زنگ هشدار طلاق


آیا به ذهن بدبین‌ترین ایرانی هم خطور می‌کرد که تناسب آماری ازدواج و طلاق این‌قدر به هم نزدیک شود؟ فرهنگی که طلاق را بدترین امر می‌دانست چگونه به جایی رسید که طلاق نسبت به ازدواج سیر صعودی پیدا کند؟ در ایران امروز و البته بیشتر در مناطق شهری باید زنگ هشدار طلاق را به صدا درآورد. در گذشته زن با لباس سفید به خانه بخت می‌رفت و با کفن خارج می‌شد، اما امروز دیگر اینگونه نیست و طلاق قباحت خود را در جامعه از دست داده است.

زوج‌های جوان در نوک خط حمله


 براساس آمارهای موجود و رسمی، بیشتر طلاق‌ها در ۲ تا ۳ سال اول زندگی مشترک رخ می‌دهد و در سال‌های بعدی زندگی واقعه طلاق به مراتب کمتر اتفاق می‌افتد.
این درحالی است که احمد تویسرکانی، معاون قوه قضائیه در آذرماه سال گذشته همزمان هم نسبت به کاهش آمار ازدواج در کشور هشدار داد و هم هشداری جدی به زوج‌های جوان در رابطه با سیر صعودی آمار طلاق در کشور عنوان کرد.

آمار شهادت می‌دهد


به نظر می‌رسد این هشدارها را باید جدی گرفت چرا که محمد ناظمی‌اردکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور هم در نخستین نشست خبری خود در سال 93، از کاهش 4/4 درصدی ازدواج در سال 92 و افزایش 6/4 درصدی طلاق در این سال نسبت به سال گذشته خبر داد. به دنبال این موضوع دیگر جای شک و گمان باقی نمانده و از زبان همین اعداد و ارقام می‌توان به‌خوبی متوجه شد که از نظر وضعیت طلاق کجای جدول ایستاده‌ایم.

متولی خانواده کیست؟

اما در واکاوی عوامل و دلایل بالا رفتن نمودار طلاق نظرها و عقیده‌های گوناگونی بین کارشناسان وجود دارد.علی مظفری نایب‌رئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق، معتقد است که«نگاه به مسائل باید کارشناسی شده باشد و بر این لزوم تأکید دارد که باید نهاد خانواده متولی خاصی داشته باشد. این متولی خاص می‌تواند در وزارت ورزش و جوانان تشکیل شود.» به‌راستی آیا جای این نهاد خاص در کشور ما خالی است؟ وی درباره علل طلاق سه دلیل را عنوان می‌کند که مهم‌ترین آن مسائل و مشکلات اقتصادی است. به باور مظفری، مسائل فرهنگی و اجتماعی و مسائل اعتقادی دو ضلع دیگر مثلث طلاق هستند.

توسعه طلاق؛ توسعه جامعه


البته در آن‌سوی ماجرا برخی جامعه‌شناسان افزایش آمار طلاق را روندی طبیعی در جوامع در حال گذار و نشانه‌ای از حرکت جامعه به سمت توسعه‌یافتگی می‌دانند و معتقدند نیازی به ورود دولت به این مقوله برای کاهش آمار یا پیشگیری از آن نیست چرا که افزایش طلاق معلول تغییرات اجتماعی و فرهنگی در سبک زندگی افراد بوده که با گذشتن جامعه از دوره گذار به مرور کاهش پیدا خواهد کرد و نمی‌توان برای آن مداخله‌گری کرد.

پیشتازی طلاق توافقی


اما مهدی وارسته، کارشناس امور اجتماعی و خانواده در این باره می‌گوید: بیشتر طلاق‌های رخ داده در کشور توافقی است و میانگین سن طلاق در کشور بین ۲۲ تا ۳۸ سال است. به گفته وارسته، از مهم‌ترین دلایل طلاق می‌توان به اعتیاد و بیکاری جوانان اشاره کرد.
مشکل کجاست؟

با توجه به جمع‌بندی نظر کارشناسان به نظر می‌رسد نه‌تنها مشکل به‌طورکامل شناخته شده، بلکه راهکارهای خروج از این بحران نیز ارائه شده است. پس به واقع چرا هیچ اقدام مثبت و مؤثری در این زمینه انجام نمی‌شود؟ متاسفانه در حال حاضر طلاق در جامعه مد شده و هر روز واژه‌های تازه‌ای به آن اضافه می‌شود  در حالی‌که در گذشته یک ننگ محسوب می‌شد و  درست به همین دلیل باید احساس خطر بیشتری کنیم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴۰
انتشار یافته: ۱۶
وقتی مردان را برای مهریه در زندان می پوسانید و زنها عشق دنیا با پول باد اورده می کنند چه می خواهد بشود.
متاسفانه محيط دادگاهها و همچنين حقه هاي كثيف وكلا باعث گرديده كه طلاق اولين گزينه در مسير اختلافات خوانوادگي باشد. به طور مثال به يكي از دادگاهها مراجعه كنيد و در مقابل يك وكيل كه الحمدالله آنجا فراوان است بگوييد كه با همسرتان مشكل داريد بلافاصله راه و چاه كلك و حقه هاي قانوني براي اين كه اين زندگي ختم به جدايي گردد را به شما نشان ميدهد. مخصوصا اگر زنان به وكلا مراجعه نمايند محال است كه ان زندگي به جدايي ختم نگردد و وكيل تمام تلاش خود را در جهت جدايي آن زن بكار ميگيرد .حال بماند كه دليل آن چيست ؟؟؟؟
متاسفانه عده ای از دخترها با هماهنگی خانواده خود بخاطر مهریه ازدواج می کنند هر چقدر توانستند می گیرند بعد هم طلاق.
اگر سری به مفاد عقدنامه بزنید متوجه می شوید شبیه قرارداد ترکمنچای بر علیه مردان است.
مهریه سنگین
نفقه
نصف دارایی
اجرت المثل
....
تفکر قبلی خیلی بد بود و آسیب های بسیاری به زوجین و خصوصا زنان وارد می کرد.
خواهرم به خاطر همان تفکر سفید برو سفید بیا ! و بقولی حفظ زندگی و زن زندگی بودن بمدت 8 سال با مردی زندگی کرد که هروز عربده می کشید و او را می زد با دو بچه کوچک ؟! و دفعه آخر که یک عالمه زده بودش و سرش را به گاز اینقدر کوبیده بود و بعد هم آش و لاش از خونه بیرونش کرده بود!؟ پدر و مادرم بیچاره ها کلی دوندگی کردند دکتر برو پزشک قانونی برو دادگاه برو و بعد فرستادنشون شورای حل اختلاف!!! اونها هم با کمی ببخشید زیر میزی از طرف راه کدخدا منشی گرفتند و دعوت به صلح و مصالحه و اینکه حتما تقصیر زن است که شوهرش را عصبانی کرده است !!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خواهرم دیگر به خانه آن مرد باز نگشت چون به بیماری روانی بسیار بدی دچار شده بود که با شوک و دارو 5 سال است دوره درمکانش را ادامه می دهد و بعد از این مدت داره تازه خودش را باز می یابد.
حالا شما بگویید آمار و کفن سفید مهمتر است یا سلامت و صیانت انسانی
شما مسئله "انتخاب" را ناديده گرفته ايد.
در گذشته كه ازدواج ها دوام بيشتري داشت، "انتخاب" بر اساس اصول و خصوصيات زندگي و تجربه انجام مي شد.
"انتخاب" احساسي نامناسب و بر اساس اصول و تربيت اشتباه در نسل حاضر بهتر است منجر به طلاق شود تا به وجو آمدن فرزنداني كه يك عمر شاهد و قرباني ناهنجاري هاي خانوادگي خواهند بود.
بررسي طلاق را از تربيت كودكي شروع كنيد نه بعد از خطبه عقد!
بزرگترين علت طلاق انتخاب نامناسب است و انتخاب نامناسب ريشه هايي بسيار عمقي در وضعيت جامعه و خلاء هاي آن دارد.
مردها ديگر در خانواده خود احترام ندارند.ديگر در خانواده نمي توانند مديريت کنند و خود مديريت مي شوند.
در گذشته مريريت مرد بر منزل پذيرفته شده بود و او همه رفتارهارا مردانه تحمل مي کرد. امروز اين مديريت پذيرفته شده نيست، مرد و پدر جايگاه خود را ( جز به عنوان خودپرداز) ندارد واو نيز دليلي براي تحمل نمي بيند
درست همین که تو همون سالهای اول اگه دو نفر نمیتوان با هم باشند از هم جدا بشوند.زندگی پر از آشوب با یک فرزند نتیجه اش میشود این اختلالات روانی که در بین نو جوانان امروزی است.وقتی حلاله حلاله دیگه خوب و بد نداره
اولن اگه طلاق مد شده که بدا به حال جوانان! چرا که طلاق یعنی شکست و اکثر شکستها ناشی از نادانی و جهالت است. دومن آموخته های جوانان ما همانند آموختن رانندگی شوفر ماشین از راننده است! خیلی جالبه جوانان شکست در زندگی رو افتخار می دانند. متاسفیم!
مگر دو نفر وقتی احساس کردند نمی توانند زندگی کنند و زندگی به هردو جهنم ئمیشه جدا شدن عیب دارد . بلی قدیمی و یا سنتی ها ظلم پذیر و مرد سالاری بوده و زن بدبخت و برده مانند چاره ای نداشته و در جامعه هم که دیگه نگو . مجبور بوده تن به ذلت و خواری و ستم و جور یک مرد خشن ] ستمگر , زورگو و بد جنس بدهد الان دیگه زنها بیدار شده اند تن به اینجور ذلتها نخواخند داد طلاق حق زن و مرد است چرا دستکاریش میکنید ؟!
بيكاري وبي پولي واعتياد وعدم وابستكي جوانان به مسئوليتها باعث افزايش طلاق مي شود
با سلام و ادب
پیشرفت های فن آوری لزوما هنجار شکنی به دنبال دارد اگر جامعه مدرن و فرامدرن آمریکا و اروپا سالها قبل بااین پدیده روبرو بودندامروزه در کشورهای روبه توسعه نظیر ایران شاهد آن هستیم از آنجاییکه آن کشورها الگوی مذهبی را در ساختارهای سیاسی - اجتماعی دخالت نمی دهندبطور روشمندانتظار جلوگیری از انحراف را نمی توان داشت اما با الگوی ارئه شده در اسناد بالا دستی نظام و اجرای دقیق آن شاهد تعالی کشور ایران خواهیم بود انشاا...
و ریشه ی ان?
با آدم دیوونه و روانی که نمیشه زندگی کرد .....
اگر در كذشته طلاق راننگ ميدانستند زوجين به خودشان ظلم ميكردند ولي امروزه با مشكلاته كه در جامعه ايجاد كرد ند وكسي هم أراده إصلاح أنرا نداردبرخي جوانان نمي توانند به زندگي مشترك آدامه دهند
علت اصلی طلاق مسایل مالی وعدم اندیشیدن به مسائل رفاهی ومعیشتی است که هر روز بدتر وبدتر میشود و از آن مهمتر ساده اندیشی اکثریت مسئولین مملکتی است وقتی اقای احمدی نژاد میگوید ما توان تامین نیازهای 150میلیون نفر را داریم از این رو است که ایشان تمام مردم را با فامیل واقوام خود مقایسه مینمایند اگر دو جوان با داشتن یک فرزند طلاق میگیرند یک نفر سر خورده اجتماعی از نظر معیشتی وعاطفی تحویل جامعه میدهند که با ازدواج مجدد والدین شدت میگیرد ودر صورت داشتن فرزند بیشتر ضرایب بالاتر هم خواهد رفت که باعث افت تحصیلی بزه وخشونت اجتماعی بازتاب طلاق در اینده انها خواهد بود پس وظیفه دولت تامین حداقلی معیشت در مان رایگان تحصیل رایگان کمکهای حمایتی خانواده وفرزندان اشتغال مسکن و....است که تمام دولتهای ما تاکنون بر روی کاغذ انجام داده اند در غیر این صورت جامعه ما در اینده فاسدتر بی قید تر از خیلی از جوامع غربی خواهد بود ونشانه بارز ان بالا رفتن سن ازدواج افزایش طلاق وافزایش کنونی خانه های مجردی است
از اینکه تابناک دلسوزانه به این مسائل می پردازد صمیمانه تشکر میکنیم
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # حماس # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست