دستان پینه بسته و چهره آفتاب سوختهاش حکایت از زندگی ساده و بیآلایش مردی دارد که با وجود مشقتهای زیاد قدم در راه خوبیها گذاشت و ماندگارترین درس زندگی را به تصویر کشید. این پیرمرد روستایی که درد محرومیت چشیده و بیسوادی را زنجیر پای کودکان روستا میدانست، دیه دخترش را بدون هرگونه چشمداشتی برای ساخت مدرسه در روستای آهنگران از توابع شهرستان رشتخوار صرف کرد اگرچه هرگز نامش دهان به دهان نچرخید اما یاد فرزندش را برای همیشه در سینه کودکان امروز و فردای روستا جاودانه ساخت.
به نوشته ایران، ساعت 7 صبح 14 رمضان سال 91 نوعروس جوان در حالی که دقایق زیادی نبود خانه پدرش را ترک کرده بود بر اثر واژگون شدن خودرو سواری تسلیم سرنوشت غمناکی شد. پدرعروس روستایی در اقدامی باورنکردنی دیه 50 میلیونی دخترش را برای ساخت مدرسه در روستای آهنگران به کودکان روستا هدیه کرد.
همدردی با کودکان
علی اکبر خانی کشاورز اهل آهنگران از ماه رمضان سال گذشته به تلخی یاد میکند و میگوید: مهین همراه با شوهرش برای افطاری در خانه ما مهمان بودند آن شب به اصرار من و مادرش در روستا ماندند و قرار بر این شد صبح روز بعد به شهر بروند. دقایق زیادی نبود که مهین و شوهرش خانه را ترک کرده بودند که ناگهان خبر رسید دختر 21 سالهام که 7 ماهه باردار بود در اثر واژگون شدن خودرویشان جان خود را از دست داده است در این حادثه باورنکردنی نه تنها مهین بلکه جنین 7 ماههشان، کشته شد و داغ سنگینی را بر دلهایمان نشاند. بعد از آن تصادف وحشتناک مهین را به بیمارستانی در مشهد منتقل کردند ولی باوجود تلاش پزشکان اجل مهلتش نداد و او و فرزندش چشم از دنیا فرو بستند.
همه اهل خانه منتظر قدم نو نهالی بودند که میخواست چشم و چراغ خانه مرد روستایی باشد. اکبرخانی در ادامه به تصمیم بزرگ زندگیاش اشاره کرده و ادامه داد: 3 ماه بعد از تصادف دخترم برای بیمه اقدام کردیم و با توجه به اینکه مهین 7ماهه باردار بود 62 میلیون دیه به من و 120 میلیون دیه به همسرش تعلق گرفت. آن روز که دیه را به من دادند گفتم محال است پول خون جگر گوشهام را خرج زندگیام کنم.
باید کاری میکردم، نخستین فکری که به ذهنم رسید ساختن مدرسه در روستا بود. به همین خاطر بدون اینکه لحظهای درنگ کنم از اهالی روستا و معلمان پرس و جو کردم و به آموزش و پرورش شهرستان رشتخوار تربت حیدریه رفتم. مسئولان آموزش و پرورش وقتی از نیتم باخبر شدند استقبال گرمی کردند. با کمک رئیس آموزش و پرورش شهرستان رشتخوار کارهای اداری مربوط به ساخت وساز صورت گرفت. با وجود اینکه گاهی میشنیدم ممکن است مسئولان کار ساخت مدرسه را پشت گوش بیندازند و دیه دخترم حیف و میل شود اما دل به دریا زدم و به خدا توکل کردم. از آنها خواستم ساخت وساز به سرعت صورت بگیرد و در دهه فجر سال 92 قابل بهرهبرداری باشد. مسئولان آموزش و پرورش بلافاصله با پیشنهاد من موافقت کرده و قول دادند از هیچ کمکی دریغ نکنند چندان طول نکشید که کلنگ ساخت مدرسه زده شد و امسال دانشآموزان توانستند در کلاسهای درس مدرسه مهین اکبرخانی به تحصیل مشغول شوند.