خدایا کاش امروز به ظهر نمیرسید...
جای همه عشاق حسین امروز در کربلا خالی است. بین الحرمین، خیمه گاه، تل زینبیه، حرم ابوالفضل العباس و حسین بن علی را خاک پاشیدهاند. عاشقان از ۷۲ ملت آمدهاند. تا بگویند غم حسین فاطمه فراموش شدنی نیست.
به گزارش اعزامی فارس از کربلا، سیل اشک امانش نمیدهد سر بر سر در ورودی ضریح حرم امام حسین(ع) گذاشته و با همان لهجه گیلکی بریده بریده سخن میگوید. از روزی میگوید که دکتر خبر ایست قلبی علی اکبر 11 سالهاش را از پشت در اتاق عمل داد و او فقط یک ساعت از دکتر زمان خواسته بود تا جسد جگر گوشه اش را دیرتر به سردخانه ببرند.
در این یک ساعت چه التماس ها و را و نیازها که با حسین نکرده و بعد یک مرتبه ورق برگشته و امام حسین مثل همیشه معجزه کرده بود.
حالا دیگر هر سال او دهه اول محرم را به عشق حسین از نجف تا کربلا پیاده طی می کند تا در عزای حسین به قول خودش نوکری کند.

دستههای سینه زنی و عزاداری تمام شدنی نیست. یک به یک دور حرمش طواف می کنند و بر سر و صورت میزنند. عظمت قیام حسین (ع) به حدی است که 5 میلیون شیعه عزادار در کربلا به ماتم نشستهاند.همه کفنپوشان برای حسین آمدهاند.
ای کاش تاریخ یکبار دیگر تکرار میشد تا یزید و یزیدیان این بار بدانند که حسین نه 72 یار بلکه از 72 ملت فدایی دارد و مگر ما مرده باشیم که بگذاریم سر از تن حسین جدا کنند.
از میان عزاداران که رد میشوی هر کس با زبان مادری در مدح حسین جملاتی را زمزمه میکند. یکی به زبان هندی میگوید« حسین موجه ماف کردو»(حسین ما را ببخش) و دیگری «انا حرب لمن حاربکم »گویان بر سر میزند و حالا ماندهای روی تل زینبیه به جای زینب و ظهر عاشورا چه بگویی! زیارت عاشورا هم دیگر آرامت نمیکند. خودت را میخواهی به زمین و زمان بکوبی.

ثنا بشرا یکی از خادمین بین الحرمین است. او میگوید: خیلی ها در حالت عادی نوکری را دوست ندارند ولی برای نوکری این امام بزرگوار باید التماس کرد و به خود بالید که توفیق تصیبمان شده. نیت کردهام تا زمانی که زندهام به عشق حسین، به زائرانش به ویژه در این ایام خدمت کنم حتی اگر شده کفش هایشان را جفت کنم. چرا که هر چه دارم ار حسین(ع) است.
دستههای تعزیه یکبار دیگر روزهای تلخ کربلا را به یادت میآورد دوباره خاندان حسین را سوار بر اسب و شتر کردهاند و دوباره شمر میتازد. خدایا کاش امروز به ظهر نرسد که طاقت این زمین طاق شده است. زمین رنگ خون گرفته و مشامت فقط بوی خون را احساس میکند اما کسی آب فرات را بر زائران حسین نبسته است.

در کنار دستههای سینه زنی چادرهای هلال احمر ایران برپاست و پزشکان، امدادگران و پرستاران هلال احمر ایران به عشق حسین داوطلبانه به زائرانش خدمت می کنند.
در عین حال برخی از صبح مشغولند و به یاد تنهایی زینب تیمار داری میکنند. یکی زخم میبندد. یکی قطرهای آب بر لبان خشک آنکه از بس حسین حسین کرده و توان از کف داده میچکاند.

کمتر کسی امروز حال حرف زدن و ابراز احساسات دارد و اشک و بهت جای همه چیز را گرفته است.
اسفندیار یکی دیگر از امدادگران در حین مداوای یک بیمار حال خود را در یک جمله خلاصه میکند: ما قطرهایم در مقابل دریا!
حسین جان اگر تا سال دیگر عمری بود باز هم می آییم و باز...
راستی یابن الحسن یادمان رفت به شما تسلیت بگوییم آقا. میگویند روز عاشورا گریه کنان در بین عزاداران سینه می زنید. آقا جان! میزبان عزاداران امروز شمایید! دست ما را هم بگیرید.




