کیهان: این چه کار شرافتمندانهای بود که طرفین مسئولیت آن را برعهده نمیگیرند؟!
روایتهای مختلف از چگونگی شکلگیری مکالمه تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا ظاهرا یکی از مهمترین مطالب امروز برای پرداختن به این مساله است.
اعتماد در باره «روايت كاخ سفيد از آنچه گذشت» نوشته: روز گذشته هنگامي كه روحاني در هواپيما به سوي ايران حركت مي كرد سوزان رايس، مشاور امنيت ملي امريكا در گفت وگو با فريد ذكريا، متفكر و روزنامه نگار شاغل در تلويزيون بي بي سي با تاكيد براينكه تماس تلفني روساي جمهوري امريكا و ايران «گرم» و «سازنده» بود، تصريح كرد «حسن روحاني» از «باراك اوباما» خواست با او تماس بگيرد. وي به سي ان ان اعلام كرد كه هيات ايراني از دولت «باراك اوباما» تقاضاي تماس تلفني بين روساي جمهور ايران و امريكا كرد. مشاور امنيت ملي امريكا تاكيد كرد: امروز، تاحدي شگفت انگيز، از جانب آنها (هيات ايراني) با ما تماس برقرار شد كه بگويند روحاني تمايل دارد تا با باراك اوباما تماس تلفني در مسير برگشت به فرودگاه داشته باشد و ما توانستيم اين تماس تلفني را برقرار كنيم و يك مكالمه سازنده برقرار شد. متن كامل مصاحبه سوزان رايس با فريد زكريا از سي ان ان در ساعت 10 صبح روز يكشنبه پخش مي شود. به گفته رايس، تماس تلفني اوباما و روحاني به مدت 15 دقيقه به طول انجاميد و افزود: به طور قطع، با ترجمه، يك تماس مختصر بود اما به اندازه يي كافي بود كه پيام هاي دو طرف را منتقل كند. مشاور امنيت ملي امريكا تصريح كرد: به طور قطع وقتي شما دو رهبر از دو كشور را داريد كه بيش از 35 سال با يكديگر ارتباطي نداشتند: اين تقريبا يك رخداد ابتكاري بود. اما آنها هر دو، تعهد خود براي تلاش و كشف يك مسير ديپلماتيك به شيوه يي سازنده را اعلام داشتند.
همین روزنامه از سوی دیگر از زبان مشاور ارشد رييس جمهور نوشته که تماس با روحاني هنگام ترك هتل، از سوي كاخ سفيد بود. اعتماد ادامه داده است که: محمدرضا صادق، مشاور ارشد رييس جمهور به بيان توضيحاتي درباره مكالمه تلفني اوباما با روحاني پرداخت و اظهار كرد: هنگامي كه سفر ما به نيويورك در حال آغاز بود، از سوي امريكايي ها پيام ها و درخواست هايي مبني بر اينكه آقاي اوباما تمايل دارد كه با آقاي روحاني ديدار و گفت وگو داشته باشد به ما رسيد. وي افزود: بعداز استقرار هيات ايراني و آقاي روحاني همچنين سخنراني هاي كه ايشان داشته اند و با بررسي موضوعات مختلف به اين نتيجه رسيدند كه ضيق وقت اجازه نمي دهد كه ديدار اوباما و آقاي روحاني به نتيجه مورد نظر منتهي شود و انجام نشد. مشاور ارشد رييس جمهور با بيان اينكه علاقه مندي امريكاي ها به انجام چنين ديداري به طرق مختلف به هيات ايراني منتقل شد، افزود: با توجه به اينكه سران كشورهاي اروپايي كه در آنجا حضور داشتند، برخوردهاي مثبت و علاقه مندي هاي بسيار زيادي نسبت به ملاقات با آقاي روحاني نشان مي دادند و همچنين با توجه به صحبت هاي آقاي روحاني در مجمع سازمان ملل ، كنفرانس خلع سلاح ، اجلاس غيرمتعهدها همچنين با وجود حدود 17 ملاقات با سران و روساي جمهور كشورها و 5 جلسه با انديشمندان امريكايي و رهبران مسلمان امريكا مديران عالي رسانه هاي بين المللي و فرهيختگان انديشكده هاي امريكايي ها شوراي روابط خارجي و جامعه آسيايي، فضاي خوبي پديد آمد كه طي آن علاقه مندي مقامات امريكايي با هيات ايراني بيشتر و بيشتر شد. وي با بيان اينكه آقاي جان كري نيز در حاشيه ملاقات خود با آقاي ظريف به نوعي ديدار اوباما و آقاي روحاني را مطرح كردند، خاطرنشان كرد: روز گذشته كه در حال ترك هتل به سمت فرودگاه بوديم، تماس هايي از كاخ سفيد با ما برقرار شد و آخرين اين تماس ها روي موبايل سفير ما بود كه آقاي اوباما طي اين تماس اين امكان را پيدا كرد كه با آقاي روحاني تلفني صحبت كند. وي افزود: در اين مكالمه تلفني بر موضوع هسته يي تاكيد شد و آقاي روحاني اين موضوع را مورد توجه قرار دادند كه غرور ملي ملت ايران روي موضوع گره خورده و بايد اين حق به طور كامل به ملت ايران داده شود. با وجود طرح چنين مسائلي از سوي آقاي روحاني طرف ما هم ابراز تمايل كرد كه اين موضوع در سريع ترين زمان ممكن به حل و فصل برسد. در واقع آقاي اوباما به تاسي از آقاي روحاني وزير خارجه خود را مامور كرد كه راهكارهايي را براي حل و فصل اين موضوع پيگيري كند. صادق خاطرنشان كرد: حتي طرف مقابل ما ابراز علاقه كرد كه در موضوعات ديگر منطقه نيز بحث و بررسي هاي بين دو طرف وجود داشته باشد.
کیهان در یادداشت روز خود به این مساله حمله کرده و نوشته: آخرین بخش از سفر نیویورک که باید آن را تأسفبارترین پرده و بزرگترین امتیازی دانست که رئیسجمهور محترم کشورمان به حریف داده است، مکالمه تلفنی ایشان با رئیسجمهور آمریکاست که در آخرین دقایق حضور رئیسجمهور کشورمان در نیویورک و هنگام ترک آمریکا به سوی ایران صورت پذیرفته بود. این رخداد از دو زاویه قابل ارزیابی است؛
الف: خانم سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا بلافاصله بعد از انجام مکالمه تلفنی یاد شده در مصاحبه با سی.ان.ان گفت؛ تماس تلفنی با اوباما به درخواست آقای روحانی صورت پذیرفته و تاکید کرد این درخواست برای ما تعجبآور بود. رایس میگوید؛ ما در اوایل هفته که اوباما در نیویورک بود تمایل خود را برای ملاقات وی با روحانی اعلام داشتیم اما طرف ایرانی نپذیرفت، ولی امروز - جمعه - در کمال تعجب از طرف آنها با ما تماس گرفته و اعلام شد که رئیسجمهور روحانی تمایل دارد در حالیکه میخواهد از نیویورک خارج شود با اوباما تماس تلفنی داشته باشد. از سوی دیگر اما، آقای روحانی هنگام ورود به تهران اعلام کرد که درخواست مکالمه از سوی آمریکا بوده است.
و اکنون سوال این است که اگر درخواست مکالمه از سوی آقای روحانی بوده است، آیا نسبت دادن آن به آمریکاییها با شعار «دولت راستگویان» در تناقض نیست؟! و چنانچه این درخواست از سوی آمریکاییها بوده است، نشاندهنده آن است که دولت آمریکا حتی در حد و اندازه اعلامنظر درباره یک مکالمه تلفنی هم صداقت نداشته و قابل اعتماد نیست، بنابراین پرسش بعدی آن است که جناب روحانی و هیئت بلندپایه همراه ایشان با چه تحلیل و تفسیری از ضرورت اعتماد به آمریکا یاد کرده و با آنهمه تبلیغات گسترده و پرحجم از تعامل اعتمادساز آمریکا به عنوان یکی از دستاوردهای سفر نیویورک یاد میکنند؟! و این چه «گام اعتمادسازی»! است که هیچیک از طرفین تماس حاضر نیستند مسئولیت آن را برعهده بگیرند؟!
ب: ممکن است گفته شود مگر یک تماس تلفنی صرفنظر از آن که کدام طرف در انجام آن پیشقدم شده است، چه امتیازی برای حریف تلقی میشود که در اینباره باید گفت؛ آمریکا طی سی و چند سال گذشته و مخصوصا طی چند سال اخیر به مذاکره با ایران اسلامی نه برای حل و فصل مسائل فیمابین بلکه به «مذاکره برای مذاکره» نیاز مبرم و حیاتی داشته است، چرا که به وضوح میداند و بارها به صراحت اعتراف کرده است که انقلابهای اسلامی منطقه و نهضتهای مقاومت از ایستادگی ایران اسلامی الگو گرفتهاند بنابراین بلافاصله پس از مذاکره، میتواند انجام آن را با این پیوست برای دنیا و جهان اسلام - یعنی عقبه استراتژیک جمهوری اسلامی ایران - فاکتور کند که اگر الگوی شما ایران است، جمهوری اسلامی ایران نیز در نهایت و پس از سی و چند سال مقاومت چارهای جز تسلیم شدن در برابر آمریکا و متحدانش نداشته است! فقط نگاهی به انبوه تفسیرها و تحلیلها و گزارشهای منتشر شده از سوی رسانهها و مقامات آمریکایی و صهیونیستی بیندازید و ببینید که چگونه از مکالمه تلفنی مورد اشاره با عنوان «تسلیم ایران اسلامی»! و ضعف و ناچاری ناشی از فشار تحریمها یاد کردهاند؟!
کیهان البته در یکی از اخبار ویژه خود با عنوان «این چه کار شرافتمندانهای بود که طرفین مسئولیت آن را برعهده نمیگیرند؟!» هم نوشته: در هر حال اقدام نسنجیده روحانی در گفتوگوی تلفنی با باراک اوباما ضمن آن که دادن یک امتیاز بزرگ و غیرقابل توجیه به رژیم آمریکا بود و در واقع روحانی به تله آمریکا هل داده شد، در عین حال متضمن یک نتیجه بزرگ برای طرف ایرانی است و آن اینکه مجددا ثابت شد آمریکا- حتی در حد پذیرش مسئولیت تماس تلفنی- صداقت ندارد و دروغ میگوید. به عبارت دیگر اگر هیئت همراه روحانی راست میگویند که تماس از طرف کاخ سفید برقرار شده و حالا زیر اقدام خود میزنند در واقع با این کار در همین بدو امر گوشی را دست آقای روحانی دادهاند که اوباما و دولتش کمترین صداقتی ندارند و قابل اعتماد نیستند و اگر خدای نکرده راست نگفته باشند که...
در هر صورت جای این سوال باقی است که اگر اتفاق مذکور امر شرافتمندانهای بوده چرا هیچ یک از دو طرف حاضر نیست مسئولیت آن را به عهده بگیرد؟!
مردم از کاهش نرخ دلار سود نمیبرند
تحلیل اثرات کاهش یا افزایش قیمت ارز همچنان محل مناقشه است. اعتماد در باره « واكنش به اظهارات عجولانه سيف» نوشته: علي قنبري، مهدي تقوي و احمد توكلي از كارشناسان اقتصادي مطرحي هستند كه به اين ديدگاه معتقدند و اظهارنظرهايي در اين خصوص داشته اند. احمد توكلي در نامه يي مفصل در اين خصوص موضع ارزي رييس كل بانك مركزي را شگفت آور و خلاف قانون و مصالح مردم دانسته و مي گويد كه تعيين كف نرخ ارز عدول از وظايف قانوني است. علي قنبري با اشاره به اينكه وظيفه بانك مركزي جلوگيري از نوسانات نرخ ارز است معتقد است كه بهتر است نرخ ارز با توجه به مكانيزم بازار و شرايط اقتصادي تعيين شود زيرا افزايش قيمت ارز (به عمد) در بازار نادرست است و اظهارات اخير رييس كل بانك مركزي درباره رسيدن قيمت دلار به كف غيرحرفه يي است. مهدي تقوي هم درباره اظهارات اخير رييس بانك مركزي به مهر گفته است: اين اظهارات واقعا غيرحرفه يي بود و با طرح اين مطلب كه قيمت دلار در بازار به كف رسيده است، نرخ دلار در بازار بالارفت، البته محمدباقر نوبخت، معاون برنامه ريزي و نظارت راهبردي رييس جمهور صحبت هاي رييس كل بانك مركزي را به نوعي اصلاح كرد. اين كارشناس مسائل پولي با تاكيد بر اينكه بهتر است رييس كل بانك مركزي درباره چنين مسائلي اظهارنظر نكند، افزود: پيش از صحبت هاي رييس كل بانك مركزي قيمت دلار در حال كاهش بود و به زير 2800 تومان مي رسيد، اما يك مرتبه قيمت ها بالارفت و به بيش از 3 هزار تومان رسيد. اما با اين وجود برخي كارشناسان اقتصادي معتقدند كه بحث هاي ارتباط با امريكا كار خود را خواهد كرد و در صورت بروز توافقي ابتدايي هم، بازار واكنشي محسوس خواهد داشت. اما در سوي ديگر اين ماجرا هم، برخي فعالان اقتصادي در اتاق بازرگاني معتقدند كه بحث ارتباط با امريكا تعيين كننده در اقتصاد ايران نيست و اولويت ها به موضوع لغو تحريم بانك مركزي مربوط است و در اين ميان بايد مانع رانت خواراني شد كه مترصد فرصتي تازه هستند.
در همین حال حسين عبده تبريزي طرف گفتگوی قانون در مطلبی با عنوان «مردم از کاهش نرخ دلار سود نمیبرند » است. در این مطلب آمده: نوسانات نرخ دلار اين روزها تحت تاثير بهبود وضعيت اقتصادي قابل توجه است. هر روز هر خبر اميدواركنندهاي كه از راه ميرسد و بازار ارز و طلا و سكه به سردي ميگرايد و همزمان با خنك شدن هوا تب طلا و ارز و سكه نيز كاهش يافته است. اقتصاد ايران روزهاي متفاوتي را پشت سر ميگذارد. قدم به قدم ، شرايط در حال تغيير است. اوضاع اقتصادي ايران به عقيده بسياري از كارشناسان رو به بهبود خواهد رفت در اين ميان اما بحثي قديمي سر باز كرد. نرخ دلار بايد چقدر باشد؟ هزار تومان، سه هزار تومان، قيمت قبل از شوك ارزي قيمت درستي است يا قيمت بعد از شوك ارزي. رئيس كل بانك مركزي، وقتي فرمان را به دست گرفت صراحتا از قيمت دلار در محدوده سه هزار توماني دفاع كرد و وقتي در اثر بهبود اوضاع سياسي نرخها ميل به كاهش را نشان داد از به صلاح نبودن كاهشها سخن گفت.
حسين عبده تبريزي هم معتقد است كاهش نرخ دلار ميتواند به زيان مردم باشد. او از آن دسته كارشناساني است كه نه فقط در حوزه مسكن تخصص دارد و اين روزها به عنوان مشاور وزير جديد مسكن مشغول به كار شده است بلكه در بخش بورس و بانك نيز تجربياتي اندوخته است. وي كه سالها دبيركل بورس تهران بوده ميگويد كاهش نرخ دلار به جاي آن كه مردم را منتفع كند، متضرر ميكند و بايد شرايط را براي مردم توضيح داد. وقتي از وي پرسيديم كه نظرتان درباره صحبتهاي آقاي سيف مبني بر اينكه كاهش نرخ دلار بيش از اين به صلاح نيست، چه بود، گفت: حالا كه مردم از اين موقعيت متضرر شدهاند ؟ اين كارشناس اقتصادي ميگويد بايد مردم از واقعيات اقتصادي آگاهي يابند و برايشان تشريح شود كه چرا كاهش نرخ دلار به صلاح نيست.
رئیس سابق بورس و مشاور فعلی نجفی در میراث فرهنگی در بخشی از این گفتگو بیان کرده است که: خب بايد توضيح داد كه به دليل فشارهاي تورم پديده چسبندگي قيمت نميگذارد اين اتفاق بيفتد. وقتي نرخ دلار سه برابر شد مردم فشارهاي زيادي را تحمل كردند. حالا اگر نرخ دلار كاهش يابد اثرات سوء اين افزايش برطرف نخواهد شد تنها اتفاقي كه ميافتد اين است كه مردم با دلار ارزانتر همين كالاها را با همين قيمتها ميخرند و بعد هم واردكنندگان سود ميبرند و توليدكنندگان در بازي تورم داخلي و قيمت دلار ارزان ميبازند.
من معتقدم نه تنها اين قيمت دلار بلكه حتي قيمتهاي بالاتر در شرايطي مناسب براي مردم ثمر بيشتري دارد. چرخ توليد را در اين مملكت راه مياندازد. بايد به اين مسائل توجه داشت. ضروري است. مهم اين است كه شوكهاي ارزي چه شوك پايين رونده در قيمتها و چه شوك بالا رونده سبب بروز بحران در زندگي عادي مردم مي شود. الان تاثير منفي كاهش نرخ دلار به هيچ وجه كمتر از تاثير منفي افزايش نرخها نيست. من معتقدم ثبات مهمترين مسئلهاي است كه بايد در اقتصاد ايران وجود داشته باشد.
اعلام نرخ جدید بنزین در چند روز آینده
در حالی که اصلاحیه بودجه هنوز در کمیسیون برنامه مجلس در حال بررسی است و تا رسیدن به صحن هم راهی طولانی دارد، ادامه وضعیت قیمت سوخت در سال جاری مورد توجه روزنامه شرق قرار گرفته است. این روزنامه در مطلبی با عنوان فوق نوشته: در حالی که دولت پیش از این اعلام کرده بود بهدلیل وضعیت معاش خانوارها و کنترل تورم، برخلاف قانون بودجه 92 که موظف به افزایش 38درصدی قیمت حاملهای انرژی بود، این بند را اجرا نمیکند، حالا وزیر نفت از اعلام تغییرات جدید قیمت بنزین توسط دولت تا چند روز آینده خبر داد. زنگنه همچنین به ضرورت تامین هزینههای یارانه تاکید کرد. این افزایش قیمت تورم 32درصدی را تشدید خواهد کرد؛ موضوعی که دولت پیش از این اعلام کرده بود آن را کنترل خواهد کرد.
طبق قانون بودجه، دولت قرار بود در سال 92 از محل افزایش حاملهای انرژی دولت 38هزارو800میلیاردتومان کسب درآمد کند و این درآمد به پرداخت یارانههای نقدی و سهم بخش تولید و توسعه خدمات بهداشتی و اجتماعی تخصیص داده شود. با وجود ابلاغ قانون بودجه، دولت احمدینژاد تا زمان حضور، افزایش قیمتها را اعمال نکرد و آن را برعهده دولت یازدهم گذاشت.
افزایش قیمتی که همراه با افزایش تورم در آستانه آغاز بهکار دولت بود که میتوانست همراه با نارضایتی عمومی باشد. دولت تصمیم گرفت این افزایش قیمت را اعمال نکند و با جابهجایی در بودجه منابع لازم برای پرداخت یارانهها را تامین کند. حالا اما وزیر نفت اعلام کرده ظرف روزهای آینده درخصوص قیمت بنزین تصمیمگیری خواهد شد. این افزایش سیر صعود تورم را آغاز خواهد کرد و وعده دولت برای کنترل و کاهش تورم، زیر سوال میرود. هادی حقشناس، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با «شرق»، درخصوص نظر جدید دولت میگوید: «قانون بودجه سال 92 با یکسوم کسری بودجه محقق خواهد شد که معادل عدم تحقق 70هزارمیلیاردتومان است.» به گفته او دولت یازدهم از یک سو اعلام کرده پرداخت یارانهها را تا پایان سال ادامه خواهد داد و از سوی دیگر با عدم افزایش قیمت حاملهای انرژی در زمینه ایجاد اشتغال و درمان، دولت با مشکل جدی روبهرو خواهد شد. حقشناس میگوید: «بخشی از پرداختهای ماهانه از محل شرکت نفت است که با وجود کسری بودجه دولت، دولت توان اجرای پروژههای عمرانی در شرکت ملی نفت، وزارت نفت، استخراج نفت و گاز را نخواهد داشت، زیرا با کمبود منابع مواجه خواهد شد.»
در هر حال دولت ناگزیر از اجرای وعدههای خود است که مهمترین آنها که در زندگی مردم نمود دارد و بهسرعت آن را درک میکنند، پرداخت یارانهها و کنترل تورم است. حقشناس درخصوص راهکارهای دولت در شرایط کنونی میگوید: «یکی از راهها آن است که طبق قانون قیمت حاملهای انرژی را افزایش دهد. اما اولین عارضه آن تورم است. میانگین تورم در پنجماهه اول سال، 32درصد بوده که افزایش قیمتها آن را بهشدت افزایش میدهد که این موضوع برای مردم قابل تحمل نبوده و انتظارشان از دولت چنین نیست.» به گفته این کارشناس اقتصادی، افزایش تورم وضعیت سرمایهگذاری و اشتغال را مبهم خواهد کرد.
حقشناس درخصوص دیگر راهکارهای دولت برای تامین هزینهها و جبران کسری بودجهاش میگوید: «حذف سهدهک یا بیشتر از یارانهبگیران از دیگر راهها است که از دیگر راهها قابل دسترستر است و پذیرش آن نیز سادهتر. این راهکار نهتنها اثر افزایشی بر تورم ندارد، بلکه تاثیر مثبت روی کاهش تورم نیز خواهد داشت.» به گفته او، راهحل سوم دولت، استقراض و افزایش پایه پولی است که بهدنبال آن نرخ تورم نیز افزایش خواهد یافت. این در حالی است که مردم به امید افزایش قدرت خرید دولت کنونی را انتخاب کردهاند و با اجرای این کار، امیدها نقشبرآب خواهد شد.
او در عین حال که بهترین راهکار را حذف دهکهایی از دریافت یارانه میداند، درخصوص افزایش قیمت حاملهای انرژی میگوید: «این افزایش قیمت بدون توجه به افزایش راندمان و بهرهوری پالایشگاهها یک راهکار غیرعلمی است. بر اساس اطلاعات رسمی درخصوص تولید فرآوردههای انرژی هم در پالایشگاههای نفتی و هم تولید برق، با تلفات انرژی زیادی مواجه هستیم.»
حقشناس میگوید: «اندک سرمایهگذاری در بخشهای تولید نفتی و برق منجر به کاهش قیمت تمامشده این منابع میشود و مردم در این شرایط میتوانند در صورت عدم پرداخت قیمت تمامشده، افزایش قیمت حاملهای انرژی را بپذیرند.» زمانی که دولت در مجلس اعلام کرد قیمت حاملهای انرژی را ثابت نگه میدارد و از جابهجایی برخی ردیفهای بودجه منابع پرداخت یارانهها را تامین میکند، یکی از احتمالات، حذف بودجههای عمرانی بود. این حذف به معنای عدم اجرای پروژههای عمرانی در سالجاری بود.
حقشناس این موضوع را به صلاح کشور نمیداند و میگوید: «در سال گذشته تنها 25درصد از بودجه پروژههای عمرانی تحقق یافت که در طول دوران پس از انقلاب به کمترین سطح آن رسیده بود زیرا متوسط تحقق بودجههای عمرانی پس از انقلاب 70درصد بوده است. این کاهش موجب رکود تورمی شد و رشد اقتصادی منفی را برای کشور رقم زد.»
به گفته این کارشناس اقتصادی، در صورتی که در سال 92 نیز بودجههای عمرانی تخصیص پیدا نکند و صرف هزینههای جاری و یارانهها شود، باز هم رشد اقتصادی کشور منفی خواهد شد که معنای آن افزایش نرخ تورم و بیکاری است. در عین حال اصلا بهصلاح نیست در دوسال متوالی بودجههای عمرانی تخصیص نیابد و متوقف شود.