بازدید 21063

نوبت به پالایش شعر سهروردی، سعدی، حافظ، شمس و مولوی نرسیده؟!

چنین ابتکارات تنها با همین اندیشه‌های ساده، باطل بودنش ثبت می‌شود و ضروری است اگر قرار بر جایگزینی لغات فارسی به جای لغات انگلیسی و فرانسوی و روسی و عربی و... است، ‌در حد منطقی در این زمینه پیش رفت و تعاملات زبانی و تبادل لغات را تهاجم تلقی نکرد که دیگر لغات نیز چنین نکرده‌اند.
کد خبر: ۳۱۷۲۵۶
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۳ 06 May 2013
در سال‌های اخیر، نوع برخورد با لغات عربی و دیگر زبان‌ها که با زبان فارسی درآمیخته، به شدت به سمت حذف همه این کلمات و عبارات پیش رفته و شرایط به سمتی رفته که حتی برخی دستورالعمل‌های زبانی تجویز شده که منجر به زشت شدن شکل نوشته‌ها گشته که البته این دستورالعمل‌‎‌ها هیچ ‌گاه با اقبال عمومی روبه‌رو نشده؛ اما آیا اساساً حذف همه کلمات عربی از زبان فارسی، ضروری و ‌شدنی است؟

به گزارش «تابناک»، پیش از هر سخن، در این اشعار، عبارت شاکله، معنای عمق و البته ریشه هر یک از آنها اندکی اندیشه کنید:

«انا من اهوی و من اهوی انا ـ نحن روحان حللنا بدنا / فاذا ابصرتنی ابصرته ـ و اذا ابصرته ابصرتنا» (عوارف المعارف، سهروردی)؛ «و لیکن بکت قبلی فیهج لی البکا ـ بکا‌ها فقلت الفضل للمتقدم / فلو قبل مبکا‌ها بکیت صبابه ـ بسُعدی شفیتُ النفس قبل التندم» (مقالات شمس، شمس تبریزی)؛ «حق تعالی خلق را گوید بحشر ـ ارمغان کو از برای روز نشر / جئتمونا و فرادی بی‌نوا ـ هم بدان سان که خلقناکم کذا» (مثنوی معنوی، مولوی)

‌«تَقولُ هذا مَعهُ مَیّتٌ ـ وَ اِنَّما الرُّقْیَةُ للنّائِم / پیری که ز جای خویش نتواند خاست ـ الاّ به عصا کیش عصا برخیزد» (گلستان، سعدی) «بشری اذ السلامه حلت بذی سلم ـ لله حمد معترف غایه النعم / آن خوش خبر کجاست که این فتح مژده داد ـ تا جان فشانمش چو زر و سیم در قدم» (دیوان حافظ).

همان گونه که اشاره شده، این اشعار متعلق به شاعران عرب نیست و سهروردی، شمس، مولوی، سعدی و حافظ به عنوان بخش مهمی از مفاخر ادبیات فارسی با چنین عبارات و جملات سراسر یا نیمه عربی، نه این ابیات که هزاران بیت مهم را سروده‌‌اند و بر آنها شرح‌های فراوانی نگاشته شده است؛ اما متأسفانه این ابیات هنوز با جایگزینی کلمات فارسی، پالایش نشده‌اند!

پالایش و حذف لغات عربی و جایگزینی لغات فارسی؛ امری عجیب و غیرمنطقی است؟ این گونه به نظر نمی‌رسد و اگر روزگاری شنیدید که برخی در پی چنین هدفی برآمده‌اند، تعجب نکنید. این روحیه‌ای است که در سال‌های اخیر به شدت تشدید شده و بر ادبیات ایران با رویکرد افراط‌گونه سایه انداخته است؛ رویکردی که بر مبنای آن باید تا سرحد توان کلمات عربی را از زبان فارسی حذف کرد و جایگزین فارسی برای آن گذارد؛ کلماتی که برخی آن‌ها اساساً معادل تاریخی فارسی ندارد و از آغاز همان لغت عربی کارکرد داشته و حالا پس از هفتصد سال، قصد حذفش را داریم!

چنین رویکردی باعث شده در سال‌های اخیر، شاهد رشد شدید لغت‌سازی‌های باشیم که تنها در کتب دوایر طراح این لغات ثبت می‌شود و حتی رسانه‌ها نیز به بهره برداری از این لغات و خرده دستور زبان‌های تازه که شکل نوشتاری را عجیب و حتی بعضاً خنده دار می‌نماید، رغبتی ندارند.

برای نمونه می‌توان به تلاش برای تعریف «ی» به جای «ء» و «ِ» بود که بسیار جملات را خنده دار می‌کرد، چرا که اساساً این حرف زبان فارسی یک حرف چسبان است و مثلاً «ساخته ی» با نچسباندن حرف چسبان، از اساس با فلسفه حروف فارسی در تناقض است و زبان فارسی را پیچیده‌تر از اکنون می‌سازد که با پس زدن افکار عمومی، این تعاریف شاز همچون عضو پیوندی ناهمخوان، نتوانست بر خلاف برخی ابداعات ارزشمند به ملحقات زبان فارسی افزوده شود.



آنچه مسلم است، هیچ ناظر منصفی با واژه سازی‌های منطقی و البته «ریشه‌دار» و همچنین خلاقیت‌های نو برای تکمیل ادبیات فارسی اختلاف نظری ندارد؛ مشروط به آنکه در این زمینه شرط اعتدال رعایت نشود و همچون روزگار کنونی، درصدد حذف تمامی واژگان غیرفارسی از جمله واژگان عربی به عنوان دارای بیشترین اشتراکات با فارسی، برنیاییم که در این صورت منطق ایجاب می‌کند در قبال چنین زیاده روی ایستاد و پذیرفت که این لغات نیز بخشی از زبان فارسی شده و بزرگ‌ترین ادیبان نیز از این عبارات به هنرمندانه‌ترین صورت ممکن بهره‌برداری کرده‌اند.

حال اگر قرار باشد داد سخن برآورد و عربی را به کل حذف کرد، باید پرسید چگونه و تا چندصدسال قرار است چنین دایره واژگان بزرگی را گرد آورد و چند صد سال دیگر برای تثبیت جایگزینی این واژگان زمان نیاز است؟!

ماجرا هنگامی نگران کننده‌تر می‌شود که عده‌ای همین حد را نیز کافی ندانسته و تأکید دارند که این رسم الخط نیز ربطی به فارسی ندارد و باید به رسم‌‌الخط‌های باستانی ایران بازگشت! چنین رویکردی البته غیرعملی است اما بر فرض محال که عملی باشد، عملاً حذف سعدی و حافظ و مولوی و سنایی و... است.

هم اینک نیز برخی از اشعارِ این شعرا بدون مطالعه ادبیات به لحاظ درک معنای ظاهری نیز چندان آسان نیست. حال تصور کنید که چند نسل دیگر اساساً کودکان ایرانی کلامی عربی ندانند. چند تن از ایشان توان درک اشعار حافظ را دارند و مصرع «الا یا ای‌ها الساقی ادر کاسا و ناول‌ها» برای دانشجویان ادبیات تنها قابل درک خواهد بود و اساساً میزان نسل آینده، توان برقراری ارتباط‌ با این شعرا را که بدون هیچ واهمه‌ای به شدت از کلمات عربی بهره جسته‌اند، کمتر خواهند داشت و رابطه نسل‌های آینده با تاریخ و میراث فرهنگی‌شان این گونه منقطع خواهد شد.

در این باره باید گفت که چنین ابتکارات تنها با همین اندیشه‌های ساده، باطل بودنش ثبت می‌شود؛ بنابراین، ضروری است اگر قرار بر جایگزینی لغات فارسی به جای لغات انگلیسی و فرانسوی و روسی و عربی و... است، ‌در حد منطقی در این زمینه پیش رفت و تعاملات زبانی و تبادل لغات را تهاجم تلقی نکرد که دیگر لغات نیز چنین نکرده‌اند.

انگلیسی‌ها که سالیانه با زایش و نه تصویب و ابلاغ لغات تازه‌ای روبه‌روست، هیچ‌ گاه «Sir» که زبان‌شناسان از ریشه «شیر» خوانده‌اش با واژه دیگری (به رغم این حجم تولید واژه) جایگزین نکرده‌اند و قرارداد کلامی تاریخی بر کلمه‌ای را که معنای مشخصی دارد، حفظ کرده‌اند یا هیچ‌ گاه درصدد حذف لغات فرانسه و امروزه در زبان انگلیسی حتی واژه‌های سرخ‌پوستی نیز رسوخ کرده و شاید یکی از دلیل رشد انگلیسی ـ به جز بحث استعمارگری و دامنه امپراتوری سابق بریتانیا ـ عدم تقابل با دیگر زبان‌ها و اشتراکات لغوی است که به عنوان یک ارزش افزوده به انگلیسی افزوده شده است.

بنابراین چه نیکوست که در یک حوزه حساس، افراط و تفریط را به حاشیه برانیم و نه دیگر زبان‌ها را جایگزین زبان فارسی کنیم و نه زبان فارسی را به کل از هر لغتی که در ‌تاریخ در بستر کلام فارسی نشسته‌اند، زدود و پالایش کرد. منطق ایجاب می‌کند که باید راه میانه گرفت و «پارسی» را غلیظ‌تر از این بزرگان نگفت و در برخورد با جمله‌ای عربی گارد نگرفت، مگر آنکه در حدود شاعر‌ نامبرده و حتی شاعران شاخص معاصر وفادار به سبک ایشان، مدعی بود.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۵۰
انتشار یافته: ۴۸
لطفاً سعی کنید حداقل در متون مربوط به ادبیات نگارش و املای کلمات را درست بنویسید
هرچند منتشر نمیکنید ولی با این قسمتهایی از مقاله مخالفیم:
- عدم حساسیت و توجه موجی نابودی زبان ملی ما خواهد شد.
-زبان فارسی فقیر نیست و معادل دارد ولی از بزرگان و عالمان و محققان فارسی معاصر استفاده نمی شود
- خنده دار بودن معادل ناشی از معادل ساز است نه معادل؛ وقتی معادل پیتزا را کش لقمه قرار می دهیم نتیجه همین خنده دار و مسخره می شود.
- اگر واژه ای را نتوانستیم معادل سازی کنیم نباید هم تا عمق زبان بیگانه پیش رویم مثلا در نوشته های خود می نویسیم؛ اینجانبه، موکله، مرحومه، ... چرا از قواعد دستوری بیگانه پیروی کنیم؟!
-ووو..
این کار دشمنان اسلام است که در لباس های مختلف پنهان شده اند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۷:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
برو خودت رو مسخره کن
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
سوئد خوش میگذره؟
در این متن شما چند درصد واژگان عربی بود؟ واقعا نباید فکری به حال این وضع کرد؟!
اين رسم الخط بسيار خراب است به درد زبان فارسي نميخورد. هنگام كار با رايانه مشكل افرين است. بايد عوض شود.
اي عزيز بدان كه پالايش زبان پارسي بايستي از جايي آغاز گردد . البته نه به آن صورت كه زبان غير قابل درك شود اين كار بايد بيشتر با تاكيد بر واژه هاي پارسي معادل انجام پذيرد . و در مرحله بعد ساخت واژه هاي زيبا و دلنشين به ويژه براي واژگان وارداتي جديد و يا نسبتا" جديد.
پاسخ ها
مهدی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
خواستی کلاس بگزاری کلمات عزیز ، صورت، قابل، درک، تاکید، معادل، مرحله، بعد، واردات، جدید و نسبتا در سه خط نظرت همه عربی اند
دورفلکی یک سره برمهنج عدل است خوش باش که ظالم نبردراه به منزل
این کاملا درست است زبانی پویاست که بتواند ضمن حفظ اصالت خود از دایر واژگان دیگر زبان ها استفاده کند و این امر نه تنها بد نیست بلکه نشان پویایی یک زبان است
کلا هر کلمه ای که وارد زبان میشود این توانایی را دارد که در بستر آن زبان رشد کرده به غنای آن زبان بیفزاید و واقعا نباید گارد گرفت چه زبان عربی باشد چه لاتین به نظرم میتوان کلمات بیگانه را گرفت وبا آن کلمات دیگر ساخت مثلا کلمه فلسفیدن از فلسفه گرفته شده و فعل سازی بر اساس دستور زبان فارسی ساخته شده است و در بین استادان فلسفه هم زیاد استفاده میشود این نحوه در زبانهای دیگر مثل انگلیسی هم زیاد استفاده میشود
تا اندازه اي با نظر شما موافقم. اما متأسفانه آنقدر كلمات بيگانه (عربي و غير عربي) را بي واهمه بكار مي بريم كه جاي بسي افسوس است (مانند همين نوشتار خبري). چرا تا هنگامي كه واژگان زيباي پارسي را داريم، بجاي آنها از معادلشان در زبانهاي ديگر استفاده كنيم؟ به نظرم مي بايست تا حد ممكن در گفتار و نوشتار خود، رعايت دستوري و بكارگيري واژگان پارسي را مي بايست رعايت كنيم.
در ارزش ادبي كتابهاي ناموران ادب پارسي، شكي نيست و البته اين را هم بايد بدانيم كه اين كتابها داراي سبكهاي ادبي ويژه خود در تاريخ ادبيات ايران هستند. در اين دوره، بيشتر گرايش به برگشت به سبك خراساني است كه در آن بيشتر از واژگان اصيل پارسي بكار مي رود. و به نظرم بهتر است.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
کلمات عربی بیخیال ورود این کلمات خارجی بگیرید که این تلویزیون شورش در آورده مجری ها یک کلمه انگلیسی نگن می گویند کلاس نداره
باید در برابر زبان انگلیسی هم این قدر گارد نگرفت
خدا را شکر می کنم از اینکه جامعه ما از آدمهای منصف خالی نیست متاسفانه همیشه برخورد ما با فرهنگ و میراث تاریخی ویرانگر بوده و بیشتر ناشی از مواضع سیاسی و عقایدی است در حالیکه فرهنگ استقلال خود را دارد
اینکه بتوانیم شعر سعدی یا حافظ را با رسم الخط معینی بخوانیم یا نه، اصلا دلیلی برای رد یا قبول آن رسم الخط نیست
چندین خرده بر نوشته شما میتوان گرفت.نخست آنکه زبان پارسی به اندازه ای زبان پرمایه و گسترش پذیریست که هیچگاه پارسی زبانان با زدودن واژگان بیگانه ناتوان و یا کم توان برای سخن گفتن نمیشوندبرای نمونه همه پارسی زبانان به خوبی میدانند که جایگزین"حرف زدن" "سخن گفتن" میباشد و یا جایگزین"سلام" "درود" میباشد ولی برای اینکه در روزنامه ها,رسانه هاو..بیشتر واژگان بیگانه بهره گرفته میشود از این رو پارسی زبانان کمی با واژگان خودی بیگانه شده اند.بنابراین رسانه ها همانگونه که در گذشته انبوهی از واژگان بیگانه را به کار برده اند میتوانند با زدودن واژگان بیگانه و بهره گیری از واژگان پارسی فرهنگ پاسداری از زبان پارسی را گسترش دهند.دوم انکه شما نوشته اید که"برخی آنها(واژگان تازی) اساساً معادل تاریخی فارسی ندارد" ولی همانگونه که میدانید واژه ای مانند "کامپیوتر" جایگزین باستانی پارسی نداشته است ولی واژه "رایانه"برای آن پدید آمده است.بنابراین برای همه واژگانی که از روز نخست از زبان دیگر به زبان پارسی امده اند میتوان جایگزینی پیدا کرد.سوم انکه نیازی به پالایش سروده های سرایندگان بزرگ پارسی مانند حافظ و سعدی و مولوی و...نیست,تنها نیاز پارسی زبانان این است که از این پس در نوشتار و گفتار خود واژگان بیگانه بکار نبریم.برای واژگان بیگانه ای که در نوشتارهای سرایندگان و نویسندگان پارسی میباشد میتوان فرهنگ واژگانی برای آن نوشتار پدید اورد.برای نمونه میتوان برای واژگان تازی که در دیوان حافظ میباشد,جایگزین پارسی را در پایین برگ و یا در پایان دیوان اورد.چهارم انکه نویسه(خطی)که پارسی بدان نوشته میشود ویژه تازیان نبوده و ایرانیان در پدید آمدن ان همیاری بزرگی داشته اند.بنابراین نمیتوان گفت که نویسه کنونی باید دگرگون شود و نیز نمیتوان گفت که دگرگون شدن ان نشدنیست.نمونه اش کشور همسایه مان تاجیکستان که تنها در چند دهه از نویسه پارسی به لاتین وسپس به سیریلیک جابجا شد و کشور دیگر همسایه ترکیه که با یاری از لاتین نویسه ای ویژه خود پدید اوردند.بنابراین به جای اینکه "نمیشود نمیشود" را به خورد مردم بدهید بگویید "میشود,اگر پارسی زبانان بخواهند".
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۱:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
آفرین - بسیار زیبا بود . زیباتر آنکه در متن هیچ کلمه تازی (عربی) استفاده نشده بود
آرش
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
آفرین....
مریم بانو
| - |
۰۸:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
آفرین
مهدی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
اساسا ،معادل، تاریخی در این متن عربی است ضمن اینکه مردم ترکیه و تاجیکستان واقعا از پیشینه فرهنگی خود جدا شده اند و باید عده ای بیایند و کتابها را برای نسل هی بعدی به خط جدید ترجمه کنند بچه فارسی زبان ایرانی می تواند به اندازه فهم و درک خود از بوستان و کلستان و ... بهره ببرد
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
داداش کلمه ی "اساساَ"که شما به کار برده اید عربی میباشد در حد تیم ملی !!!
خوش به حالشون همه چي دارن فقط مونده لغتاشون درست بشه . باور كنيد بدون حساب كتاب ميرن بهشت ...............
اینکه سعدی، مولوی و ... در اشعر خود عبارات عربی بکار برده اند بیشتر بدلیل استیلای بیشتر اعراب بر ایران در آن زمان بوده و حتما هر کاری که آنها کردن درست نیست و دلیل نمیشه حالا ما بعد از چند قرن این مساله را اصلاح نکنیم.
چه خوب بود كه نويسنده مقاله، چند نمونه هم از اين جايگزيني افراط‌گونه لغات عربي ارائه مي‌كردند
فکر میکنید الان چند نفر معنی بیت الا یا ایها الساقی .... را بلد هستند؟
ببخشید فدوسی هم بیت عربی داره اونوقت!؟؟؟؟
زبان پارسی هویت ایرانیت ماست بسیار علاقه دارم به این زبان کهن ایرانیان.
اضافه کردن ی در انتهای کلماتی مثل ساخته ی .... خوب است. در واقع بعد از مدتی آدم به این گونه نوشتن عادت می کنه. من خیلی با کار فرهنگستان زبان و ادب پارسی موافق هستم و از ایشان تشکر می کنم که برای بازسازی زبان پارسی تلاش می کنند. شما هم به جای سنگ اندازی و انتقاد، سعی کنید در نوشته های خود در این سایت، بیش تر مراعات کنید.
این البته یک سوی ماجراست. سوی دیگه، جایگزینی واژه های خوب و جا افتاده فارسی با عربیه که از روی نادانی رسانه ها انجام میشه.
برای نمونه، به جای "بسته" میگن "مسدود"، به جای "زندان" میگن "حبس" و غیره.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
آفرین، ولی دوست عزیز کسی از اینها چیزی نمیگه، نمیدونم چرا؟؟؟
ضمنا تابناک بهتر است در پاراگراف آخر از همون فارسی به جای پارسی استفاده کنی چون آنچه که اروپایی ها به نام persia می گن منظورشون کل ایران با همه اقوام و فرهنگ هاش هست ولی داخل کشور معنای خاص و محدودی داره که فکر نمیکنم زیاد جالب باشه
پاسخ ها
مجید
| France |
۲۳:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
موافقم حرف دل شهرستانی ها رو گفتی
زبان پارسی زبان مشترک و پیوند دهنده همه قوم های فلات ایران وهمچنین افغانستان و تاجیکستان است. حتی در کردستان (عراق و ترکیه و سوریه) هم زبانی بیگانه نیست چرا که کردی و پارسی بسیار نزدیک اند و یا واژگانشان مشترک است و اگر دقیقا هم یکسان نباشند همریشه هستند. زبان بلوچی هم خویشاوند نزدیک پارسی ست. از سویی دیگر زبان های اوستیایی و تالشی هم که در بخش هایی از بیرون ایران گستردگی دارند، با پارسی خویشاوند نزدیک هستند، به باور من باید رسانه ملی مردم را با این پیوستگی بزرگ زبانی آشنا کند و واژه های نوین و جایگزین را در اخبار و دیگر برنامه ها به کار گیرد و در سویی دیگر کتاب های درسی و روزنامه ها و ... باید برای حفظ این هویت باارزش کوشش کنند وگرنه همانگونه که زبان پارسی برای همیشه از هند رخت بربست و انگلیسی جای آن را گرفت، در بسیاری جاهای دیگر هم فراموش می شود، باید دید بنیاد سعدی که به تازگی کار خود را آغاز کرده و فرهنگستان زبان پارسی در درون کشور در آینده چگونه از پس این خویشکاری بزرگ خود برمی آیند...
یعنی باز میخواین یه پالایشگاه دیگه بزنن إ!؟
یادمون نره در نشست 1872 زبانشناسان جهان زبان پارسی به عنوان یکی از 4 زبان کلاسیک جهان برگزیده شد.در پاسداری از این زبان کلاسیک آریایی بکوشیم.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
شما يادتونه؟ من كه يادم نمياد. آخه مال خيلي وقت پيشه
ناشناس تر
| Iran, Islamic Republic of |
۰۳:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۹
آی کیو! این بنده خدا که نگفته نشست سال 1872! منطورش جلسه 1872 زبانشناسان هست.
شماره جلسه رو گرفته.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۹
ما که یادمان نمیاد. فکر کنم تنها فردی باشه که یادت مونده.
به نظر من کلمات بیگانه در صورتی که در زبان حل شوند و صدمه ای به ساختار زبان وارذ نکنند موجب غنای زبان خاهند شد همانگونه که کلمات لاتین فرانسوی اسپانیایی ایتالیایی یونانی عربی و... موجب غنای لغوی و دقیق شدن زبان اینگلیسی شده اند
آرامگاه شیخ اشراق/سهروردی در حلب سوریه در خطر است دوستان. لطفا اطلاع رسانی کنید. صدهاسال قبل او را در سوریه کشتند.
شاذ درست است نه شاز
افراط و تفریط در هیچ کاری روا نیست.
قابل توجه دوستان گرامی این که در کلیه کشورهایی که اسلام به آنجا وارد شده است به شکل گسترده ای لغات و کلمات عربی استفاده شده و این مختص زبان فارسی نیست در زبان ترکی شاید بیشتر از زبان فارسی از کلمات عربی استفاده می شود همچنین در کلیه زبانهای امروز دنیا لغات و واژگان انگلیسی و فرانسوی و روسی و ... نیز به شکل گسترده ای وجود دارد ولی نمی دانم چرا این حساسیت در ایران و آن هم فقط روی واژگان عربی بسیار زیاد است ؟
پاسخ ها
رضا
| Iran, Islamic Republic of |
۰۳:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۹
این چه استدلالیه آخه؟؟
به عنوان مثال کلمه پرکاربرد تر از کامپیوتر میخوای؟ توی زبان فرانسه به جای کامپیوتر اردیناتور رو درنظر گرفتن. چون کامپیوتر انگلیسیه.
اتفاقا حرف این مقاله بسیار بجاست در مورد پالایش کلمات علمی. چون فارسی واقعا زبان ادبیات وفلسفه است ولی واقعا در علوم جدید از قدیم هیچ پیشرفتی نداشتهحتی دانشمندان قدیم ایران نیز عربی می نوشتند که زبان علمی آن قرون بود. حالاهم بسیار اشتباه است که واژگان علومی که ما نقشی در تولید آنها نداشته ایم جایگزین کنیم. مثل شیمی یا فیزیک یا اختراعات جدید (رجوع کنید به انبوه واژه ها که خواسته اند معادل کنند مثل انرژی، اکتیواسیون، راکتور، کامپیوتر، تلفن و هلیکوپتر یا جدول تناوبی و عناصر و ...) مثلا تلفن همراه که جایگزین موبایل شده خودش لغت تلفن دارد و این دیگر مسخره است. در ترجمه واقعا معادل بسیاری از لغات لاتین نمی توان فارسی گذاشت. در کل زبانهای دیگر دنیا هم در مقابل علوم موضع نمی گیرند و متون مذهبی و علمی لغات مثلا لاتین دارند. مثل ما که زبان مذهبی ما که عربی است. گرچه غلط رایج است که الفبای عربی را فارسی تلفظ می کنیم و این به نظرم نیاز به بازنگری اساسی دارد که چند نوع ذ، ز، ظ، ض داریم ولی همه را ز تلفظ می کنیم و غیره ...
مقاله بسيار قابل استفاده بود. اما درخصوص نظرات كاربران محترم بنظر ميرسه كلي خلط مبحث داره ميشه.
بنده نظرم رو درمورد برخي از كامنت ها بيان ميكنم:
زبان فارسي برابر قانون اساسي زبان رسمي كشور هست. نه زبان ملي.
كشور ما مليتهاي مختلفي داره كه هركدام زبانهاي ملي خودشون رو دارند كه گاهي حتي در ريشه هاي زباني هم كاملا متفاوت هستند. اميدوارم در بيان نظرها به اين واقعيت بسيار مهم توجه بشه.
ضمن اينكه درخصوص زبانهاي دنيا بررسي ها و پژوهشهاي مختلف و جامعي توسط متخصصين و سازمانهاي مرجع از جمله يونسكو صورت گرفته كه براي ارزيابي هر زبان (بيشتر در 2 بخش قواعد زباني و تعداد تكلم كنندگان) ميتونه مورد استفاده قرار بگيره. پس بهتره بجاي آمارسازي نكنيم.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار