چه کسی شیعیان پاکستان را میکشد؟
در هفتههای اخیر، شمار حملات خشونتبار علیه شیعیان در پاکستان به شدت افزایش یافته و گروههای افراطگرای این کشور، با خشونت و بیرحمی تمام، شیعیان را قتل عام میکنند. در این میان، یک سایت تخصصی ضدتروریسم آمریکایی، جزییاتی از هویت مهمترین گروه ضدشیعه و سرکرده آن منتشر کرده است.

در هفتههای اخیر، شمار حملات خشونتبار علیه شیعیان در پاکستان به شدت افزایش یافته و گروههای افراطگرای این کشور، با خشونت و بیرحمی تمام اقدام به قتل عام شیعیان میکنند. در این میان، یک سایت تخصصی ضدتروریسم آمریکایی، جزییاتی از هویت مهمترین گروه ضدشیعه و سرکرده آن منتشر کرده است.
به گزارش «تابناک»، در سال ۲۰۱۲، شمار حملات خشونتبار علیه جمعیتهای شیعه در پاکستان، افزایش چشمگیری یافت. در بیشتر این حملات که در استانهای پاکستان انجام گرفت، گروههای شبه نظامی افراطگرا، نخست اوراق هویتی افراد را بررسی کرده و در صورت اثبات شیعه بودن، آنان را به قتل میرساندند.
بنا بر این گزارش، استفاده از ابزارهای انفجاری و همچنین حملات انتحاری به مساجد شیعیان، از جمله دیگر روشهای مورد استفاده این گروهها بوده است. این حملات در سال ۲۰۱۳ نیز ادامه پیدا کرد؛ برای نمونه، تنها در دهم ژانویه، ۸۶ شیعه به دست افراطگرایان کشته شدند؛ تاکنون گروهی به نام «لشکر جنگوی» مسئولیت بیشتر این حملات را بر عهده گرفته است.
بنا به گزارش سایت «مرکز مبارزه با تروریسم»، لشکر جنگوی، یک گروه شبه نظامی فرقهای و ضدشیعه است که در سال ۱۹۹۶ به دست گروهی از اعضای سازمان فرقهای «سپاه صحابه پاکستان» ایجاد شد. خود سپاه صحابه در سال ۱۹۸۵ و در واکنش به تهاجم شوروی به افغانستان و نیز انقلاب اسلامی ایران تشکیل شده بود.
بر پایه این گزارش، هرچند لشکر جنگوی ساختار رهبری خود را پنهان نگه میدارد، یکی از رهبران ارشد این گروه، فردی به نام «ملک اسحاق» است. مرکز مبارزه با تروریسم در گزارش خود به پیشینه اسحاق و نقش او در لشکر جنگوی و همچنین موقعیت کنونی این گروه اشاره کرده است.
در این گزارش آمده است که ملک اسحاق در سال ۱۹۵۹ در خانوادهای طبقه متوسط در شهر «رحیم یار خان» در استان پنجاب متولد شد. هرچند وی پس از کلاس ششم تحصیل را رها کرده و در هیچ «مدرسه» مذهبی نیز تحصیل نکرده، نزدیکان او گفتهاند وی به شدت تحت تأثیر افکار «مولانا حق نواز جنگوی»، روحانی تندرو و پایهگذار سپاه صحابه بوده است.
سپاه صحابه که در سال ۱۹۸۵ تأسیس شد، هدف مقابله با نفوذ فزاینده انقلاب اسلامی ایران در میان شیعیان و همچنین اهل سنت پاکستان را دنبال میکرد و در این راه، از استفاده از خشونت ابایی نداشت.
اسحاق پس از دیدار با مولانا جنگوی در سال ۱۹۸۹، رسما به سپاه صحابه پیوست و در همان سال فعالیتهای ضدشیعه خود را آغاز کرد. به گفته نزدیکان اسحاق، وی همواره تلاش میکرد با مطالعه متون مذهبی، استدلالهایی برای تقابل شیعیان و اهل سنت در آنها بیابد.
این گزارش در ادامه میآورد، در همین حین، سپاه صحابه به مرور تحول پیدا کرد و در تلاش برای ایفای نقشی آشکارتر در سیاست داخلی پاکستان، سرانجام به یک حزب سیاسی تبدیل شد؛ اما از سوی دیگر، وارد شدن این گروه به عرصه سیاست، درجه اعمال خشونت از سوی آن را کاهش داد. این موضوع خشم برخی اعضا را برانگیخت و این خشم به ویژه پس از ترور مولانا جنگوی در سال ۱۹۹۰ تشدید شد؛ تروری که به عوامل شیعه نسبت داده شد.
این موارد سرانجام به تأسیس لشکر جنگوی در سال ۱۹۹۶ منجر شد. شماری از اعضای سپاه صحابه، از جمله محمد اجمل ـ که با نام اکرم لاهوری نیز شناخته میشود ـ ریاض بصره و ملک اسحاق، این گروه جدید را تأسیس کرده و نام آن را نیز از مولانا جنگوی الهام گرفتند.
اما با وجود اختلافات، این دو گروه با یکدیگر مرتبط باقی ماندند. در حقیقت، لشکر جنگوی به عنوان بازوی نظامی سپاه صحابه نیز در نظر گرفته میشود که در مقابل «سپاه محمد»، شاخه نظامی حزب شیعی «تحریک نفاذ فقه جعفریه» قرار میگرفت. در این میان، هرچند سپاه صحابه ارتباط خود را با لشکر جنگوی پنهان میکرد، سرانجام دولت پاکستان در سال ۲۰۰۲ این حزب را به دلیل مشارکت در اقدامات نظامی، غیرقانونی اعلام کرد.
در آغاز تشکیل لشکر جنگوی، ریاض بصره رهبری آن را بر عهده داشت، ولی پلیس در ماه می سال ۲۰۰۲ موفق به کشتن وی شد و پس از او، اکرم لاهوری رهبری گروه را بر عهده گرفت؛ اما وی نیز در ژوئن ۲۰۰۲ به دست پلیس بازداشت شد و از آن زمان به بعد، رهبری گروه آشکار نبوده است.
اما با وجود اعلام نشدن نام رهبر گروه، باور عمومی بر آن است که اسحاق ـ که پس از تحمل چهارده سال زندان، در سال ۲۰۱۱ آزاد شد ـ هماکنون نقش اصلی را در آن دارد و شاهد این مدعا آن است که تنها اندکی پس از آزادی اسحاق، شمار حملات به شیعیان در پاکستان به طور بیسابقهای افزایش یافت.
اسحاق در سال۱۹۹۷ به جرم قتل، تهدید به قتل و ارعاب بازداشت شده بود. با این حال، گفته میشود، وی از درون زندان، به عنوان مغز متفکر گروه خود، حملات سال ۲۰۰۹ به تیم کریکت سریلانکا را سازماندهی کرد. در این حمله، هشت تن کشته و شش تن زخمی شدند؛ افزون بر این، گزارشها حاکی از آن است که اسحاق در سال ۹۷ به کشتار ۱۰۲ نفر اعتراف کرده بود.
با این حال، اسحاق در سال ۲۰۱۱ به سبب در اختیار نبودن شواهد و مدارک کافی، از زندان آزاد شد و بلافاصله پس از آن، وی پیامهایی را برای هوادارانش فرستاد که آشکارا به معنای تهدید حملات علیه شیعیان بود.

به فاصله اندکی پس از آزادی اسحاق، حملات به شیعیان در شهرهای گوناگون پاکستان افزایش یافت. در این حملات، مهاجمان از تاکتیک جدیدی بهره میگرفتند؛ متوقف کردن اتوبوسهای حامل شیعیان و کشتن همه کسانی که شیعه بودن آنها اثبات میشد.
برای نمونه، در سپتامبر ۲۰۱۱، شبه نظامیان یک اتوبوس زائران شیعه را در استان بلوچستان متوقف کرده و ۲۶ مسافر آن را به قتل رساندند. لشکر جنگوی مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت و سپس در اوت ۲۰۱۲، این گروه، ۲۵ زائر شیعه را از اتوبوس پیاده کرده و همگی را اعدام کردند. به گفته پلیس، شبه نظامیان نخست اوراق هویتی مسافران را کنترل کرده و سپس شیعیان را به قتل میرساندند.
اما در این میان، دولت پاکستان نیز به سبب نشان ندادن واکنش مناسب به این رخدادها، مورد انتقادهای شدید است. دولت این کشور سابقه تیرهای در حمایت از حرکتهای ضدشیعه یا دستکم چشم بستن بر این حرکات دارد.
یک تحلیلگر پاکستانی میگوید: «برای دولت پاکستان، ملک اسحاق به عنوان طالبان خوب طبقهبندی میشود، زیرا گروه وی به ارتش پاکستان حمله نمیکند و آماده است دستور کار ملی و منطقهای ارتش را پیاده کند»؛ این در نقطه مقابل گروه «تحریک طالبان پاکستان» است که به اهداف دولتی حمله میکنند.
افزون بر این، دادگاهها نیز به سبب نشان ندادن واکنش مناسب، مورد انتقاد هستند؛ در حالی که شماری از قضات، وکلا و خانوادههای آنان نیز از سوی گروههای شبه نظامی مورد تهدید قرار میگیرند؛ البته در موارد مرتبط با اسحاق، بسیاری از شاهدان پیش از رسیدن به دادگاه به قتل میرسند.
از این بالاتر آن که استانداری پنجاب، متهم است که در دوره زندانی بودن اسحاق، به خانواده وی کمک مالی میکرده تا جلوی انجام حملات در این استان را بگیرد.
اما به هر روی، روندها حاکی از آن است که گروههایی چون لشکر جنگوی، در اتحاد با دیگر گروهها اندک اندک حمله به منافع دولتی را نیز مورد توجه قرار میدهند. در این میان و در شرایطی که زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان نزدیک شده و حملات طالبان به مراکز حساس نظامی پاکستان افزایش مییابد، اعتماد مردم به دولت و نهادهای نظامی آن کاهش مییابد و این امر چالشی را هم برای مردم و هم دولت به همراه خواهد داشت.
بنا بر این گزارش، استفاده از ابزارهای انفجاری و همچنین حملات انتحاری به مساجد شیعیان، از جمله دیگر روشهای مورد استفاده این گروهها بوده است. این حملات در سال ۲۰۱۳ نیز ادامه پیدا کرد؛ برای نمونه، تنها در دهم ژانویه، ۸۶ شیعه به دست افراطگرایان کشته شدند؛ تاکنون گروهی به نام «لشکر جنگوی» مسئولیت بیشتر این حملات را بر عهده گرفته است.
بنا به گزارش سایت «مرکز مبارزه با تروریسم»، لشکر جنگوی، یک گروه شبه نظامی فرقهای و ضدشیعه است که در سال ۱۹۹۶ به دست گروهی از اعضای سازمان فرقهای «سپاه صحابه پاکستان» ایجاد شد. خود سپاه صحابه در سال ۱۹۸۵ و در واکنش به تهاجم شوروی به افغانستان و نیز انقلاب اسلامی ایران تشکیل شده بود.
بر پایه این گزارش، هرچند لشکر جنگوی ساختار رهبری خود را پنهان نگه میدارد، یکی از رهبران ارشد این گروه، فردی به نام «ملک اسحاق» است. مرکز مبارزه با تروریسم در گزارش خود به پیشینه اسحاق و نقش او در لشکر جنگوی و همچنین موقعیت کنونی این گروه اشاره کرده است.
در این گزارش آمده است که ملک اسحاق در سال ۱۹۵۹ در خانوادهای طبقه متوسط در شهر «رحیم یار خان» در استان پنجاب متولد شد. هرچند وی پس از کلاس ششم تحصیل را رها کرده و در هیچ «مدرسه» مذهبی نیز تحصیل نکرده، نزدیکان او گفتهاند وی به شدت تحت تأثیر افکار «مولانا حق نواز جنگوی»، روحانی تندرو و پایهگذار سپاه صحابه بوده است.
سپاه صحابه که در سال ۱۹۸۵ تأسیس شد، هدف مقابله با نفوذ فزاینده انقلاب اسلامی ایران در میان شیعیان و همچنین اهل سنت پاکستان را دنبال میکرد و در این راه، از استفاده از خشونت ابایی نداشت.
اسحاق پس از دیدار با مولانا جنگوی در سال ۱۹۸۹، رسما به سپاه صحابه پیوست و در همان سال فعالیتهای ضدشیعه خود را آغاز کرد. به گفته نزدیکان اسحاق، وی همواره تلاش میکرد با مطالعه متون مذهبی، استدلالهایی برای تقابل شیعیان و اهل سنت در آنها بیابد.
این گزارش در ادامه میآورد، در همین حین، سپاه صحابه به مرور تحول پیدا کرد و در تلاش برای ایفای نقشی آشکارتر در سیاست داخلی پاکستان، سرانجام به یک حزب سیاسی تبدیل شد؛ اما از سوی دیگر، وارد شدن این گروه به عرصه سیاست، درجه اعمال خشونت از سوی آن را کاهش داد. این موضوع خشم برخی اعضا را برانگیخت و این خشم به ویژه پس از ترور مولانا جنگوی در سال ۱۹۹۰ تشدید شد؛ تروری که به عوامل شیعه نسبت داده شد.
این موارد سرانجام به تأسیس لشکر جنگوی در سال ۱۹۹۶ منجر شد. شماری از اعضای سپاه صحابه، از جمله محمد اجمل ـ که با نام اکرم لاهوری نیز شناخته میشود ـ ریاض بصره و ملک اسحاق، این گروه جدید را تأسیس کرده و نام آن را نیز از مولانا جنگوی الهام گرفتند.
اما با وجود اختلافات، این دو گروه با یکدیگر مرتبط باقی ماندند. در حقیقت، لشکر جنگوی به عنوان بازوی نظامی سپاه صحابه نیز در نظر گرفته میشود که در مقابل «سپاه محمد»، شاخه نظامی حزب شیعی «تحریک نفاذ فقه جعفریه» قرار میگرفت. در این میان، هرچند سپاه صحابه ارتباط خود را با لشکر جنگوی پنهان میکرد، سرانجام دولت پاکستان در سال ۲۰۰۲ این حزب را به دلیل مشارکت در اقدامات نظامی، غیرقانونی اعلام کرد.
در آغاز تشکیل لشکر جنگوی، ریاض بصره رهبری آن را بر عهده داشت، ولی پلیس در ماه می سال ۲۰۰۲ موفق به کشتن وی شد و پس از او، اکرم لاهوری رهبری گروه را بر عهده گرفت؛ اما وی نیز در ژوئن ۲۰۰۲ به دست پلیس بازداشت شد و از آن زمان به بعد، رهبری گروه آشکار نبوده است.
اما با وجود اعلام نشدن نام رهبر گروه، باور عمومی بر آن است که اسحاق ـ که پس از تحمل چهارده سال زندان، در سال ۲۰۱۱ آزاد شد ـ هماکنون نقش اصلی را در آن دارد و شاهد این مدعا آن است که تنها اندکی پس از آزادی اسحاق، شمار حملات به شیعیان در پاکستان به طور بیسابقهای افزایش یافت.
اسحاق در سال۱۹۹۷ به جرم قتل، تهدید به قتل و ارعاب بازداشت شده بود. با این حال، گفته میشود، وی از درون زندان، به عنوان مغز متفکر گروه خود، حملات سال ۲۰۰۹ به تیم کریکت سریلانکا را سازماندهی کرد. در این حمله، هشت تن کشته و شش تن زخمی شدند؛ افزون بر این، گزارشها حاکی از آن است که اسحاق در سال ۹۷ به کشتار ۱۰۲ نفر اعتراف کرده بود.
با این حال، اسحاق در سال ۲۰۱۱ به سبب در اختیار نبودن شواهد و مدارک کافی، از زندان آزاد شد و بلافاصله پس از آن، وی پیامهایی را برای هوادارانش فرستاد که آشکارا به معنای تهدید حملات علیه شیعیان بود.

به فاصله اندکی پس از آزادی اسحاق، حملات به شیعیان در شهرهای گوناگون پاکستان افزایش یافت. در این حملات، مهاجمان از تاکتیک جدیدی بهره میگرفتند؛ متوقف کردن اتوبوسهای حامل شیعیان و کشتن همه کسانی که شیعه بودن آنها اثبات میشد.
برای نمونه، در سپتامبر ۲۰۱۱، شبه نظامیان یک اتوبوس زائران شیعه را در استان بلوچستان متوقف کرده و ۲۶ مسافر آن را به قتل رساندند. لشکر جنگوی مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت و سپس در اوت ۲۰۱۲، این گروه، ۲۵ زائر شیعه را از اتوبوس پیاده کرده و همگی را اعدام کردند. به گفته پلیس، شبه نظامیان نخست اوراق هویتی مسافران را کنترل کرده و سپس شیعیان را به قتل میرساندند.
اما در این میان، دولت پاکستان نیز به سبب نشان ندادن واکنش مناسب به این رخدادها، مورد انتقادهای شدید است. دولت این کشور سابقه تیرهای در حمایت از حرکتهای ضدشیعه یا دستکم چشم بستن بر این حرکات دارد.
یک تحلیلگر پاکستانی میگوید: «برای دولت پاکستان، ملک اسحاق به عنوان طالبان خوب طبقهبندی میشود، زیرا گروه وی به ارتش پاکستان حمله نمیکند و آماده است دستور کار ملی و منطقهای ارتش را پیاده کند»؛ این در نقطه مقابل گروه «تحریک طالبان پاکستان» است که به اهداف دولتی حمله میکنند.
افزون بر این، دادگاهها نیز به سبب نشان ندادن واکنش مناسب، مورد انتقاد هستند؛ در حالی که شماری از قضات، وکلا و خانوادههای آنان نیز از سوی گروههای شبه نظامی مورد تهدید قرار میگیرند؛ البته در موارد مرتبط با اسحاق، بسیاری از شاهدان پیش از رسیدن به دادگاه به قتل میرسند.
از این بالاتر آن که استانداری پنجاب، متهم است که در دوره زندانی بودن اسحاق، به خانواده وی کمک مالی میکرده تا جلوی انجام حملات در این استان را بگیرد.
اما به هر روی، روندها حاکی از آن است که گروههایی چون لشکر جنگوی، در اتحاد با دیگر گروهها اندک اندک حمله به منافع دولتی را نیز مورد توجه قرار میدهند. در این میان و در شرایطی که زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان نزدیک شده و حملات طالبان به مراکز حساس نظامی پاکستان افزایش مییابد، اعتماد مردم به دولت و نهادهای نظامی آن کاهش مییابد و این امر چالشی را هم برای مردم و هم دولت به همراه خواهد داشت.
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۸۴
انتشار یافته: ۴۳
کجاست این رأفت محمدی و علوی ، به راستی چنین ناجوانمردانی نام صحابه و پیامبر و اسلام را هم حق ندارند ببرند چرا که صحابه مصداق عملی و عینی " اشداء علی الکفار رحمآء بینهم بودند " و این افراطیان بی دین درست عکس آن عمل می کنند البته در طرف مقابل و متاسفانه در بین اهل تشیع حتی در ایران خودمان به نوعی از این تنگ نظری و درک نادرست از دین وجود دارد که فکر می کنند اهل سنت برابر است با دشمنی با اهل بیت پیامبر ص در حالی که ابداً چنین چیزی نیست اهل سنت خاک پای اهل بیت را سرمه ی چشم خود می کند و به تمام صحابه ارادت دارد و حتی از اختلافات داخلی آنان نیز سخن نمی گوید تا مبادا یه ساحت پاک ومقدس شاگردان رسول خدا بی ادبی صورت گیرد؟ اینان کجاو اخلاق زیبای محمد و اهل بیت و صحابه ی بزرگوارش کجا من و تمام اهل سنت غیور ایران قتل برادران خود را جنایت به انسانیت و دین رسول پاک صلی الله علیه و سلم دانسته و از آن بیزاری می جوییم.
و این فرموده ی رسول پاک ص را یادآور می شویم که" الادمی بنیان الله ملعون من هدمها": انسان ساختمانی است که خداوند آ« را بنا نهاده آنکه ویرانش کند از رحمت الهی به دور است." این فرموده ی شریف می گوید آدمی تازه اگر آن آدمی مسلمانی باشد شهادتین خوانده باشد و به هر آنچه از طرف خداوند نازل شده خود را مومن بداند چه/؟
این قتل و قتال و برادر کشی از سوی هرکس باشد محکوم مذموم و منفور دل تمام اهل سنت واقعی و اهل تشیع راستین است.
به امید روزی که همه ی ما برادران و خواهران چون صف واحدی در برابر کفر بایستیم و اختلافی هم اگر داریم برادرانه با عقل و دلیل و منطق حل کنیم.
نکته ی مهمی که لازم به بیان است اینکه متاسفانه درک و تفاهم متقابل و گفتگوی متقابل و تریبونهای آزادی که شیعه و سنی به طور برادرانه و با احترام بتوانند با هم بحث کنند و همدیگر را چون دو برادر بشناسند هنوز هم که هنوز است نه در ایران و نه در جاهای دیگر وجود ندارد و به نظر بنده این مشکلات ناشی از جهل و تعصب کورکورانه و است.
ای کاش تریبون آزادی بود که در آن برادران اهل سنت به همراه برادران شیعه ی خود در فضایی کاملا ایمانی و انسانی و پر از اخوت و دوستی باهم در رسانه ها بحث می کردند و دیدگاه های یکدیگر را برادرانه نقد و حتی رد و قبول می کردند و ای کاش کشور جمهوری اسلامی که پرچم وحدت را در جهان اسلام بر افراشته برای این دیالوگ برادرانه و دوستانه و انسانی پیش قدم می شد تا الگویی عملی برای بقیه باشد و تساهل و تسامح و برادری و وحدت را در عین اختلاف دیدگاه به یک میلیارد و اندی مسلمان نشان دهد به امید آن روز باز هم این برادرکشی را ابتدا به ساحت مقدس رسول اکرم ص و سپس به همه ی اهل سنت و بعد به برادران شیعه ام در تمام جهان تسلیت می گویم و امیدوارم خشونت و فریاد و خشم ما مسلمانان به سوی دشمنان اسلام و قرآن نشانه رود نه به سوی برادران دینی و ایمانی خودمان که از چنین کارهایی غیر از شیاطین جن و انس کسی سود نخواهد برد. و از خداوند می خواهم که این عزیزان را در جوار رحمت های خاص خود جای دهد و به عنوان شهید در نزد خود بپذیرد چرا که بی گناه کشته شده اند. آمین
خیر پیش
پاسخ ها
ناشناس
| ۲۳:۵۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۸
علي
| ۰۷:۵۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۹
اينکه حضرتعالي انسان روشني هستيد باعث افتخار است و شيعيان ايران هم اهل سنت ايران را دوست دارند.
علی
| ۰۸:۰۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۹
اللهم عجل لولیک الفرج .........ان الارض یرثها الصالحون
خسرو
| ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۹
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟






