جراحي هلوي گرمي 6 توماني
اندر باب گراني
رفتم میوه فروشی محل! محل نه محال! آخر با این قیمت ها محال بود که جیبمان دردش نگیرد! لیست را که دیدم چشمم سیاهی رفت! برهمین منوال یادم آمد که گوشت و مرغ هنوز مانده و آهی از نهادم برآمد!!!
کلی با خودم چانه زدم تا حدی که کم مانده بود فکم بشکند، خوب شد جلوی خودم را گرفتم چون ممکن بود بروم از خودم شکایت کنم! شما که می دانید آدم وقتی با خودش درگیر است مرتب با خودش می رود کلانتری!!!
و در نهایت!!! یک کیلو هلو خریدم!!! آری هزار گرم!!! به مبلغ 3000 تومان! درشت و آبدار! وای که چقدر دلم می خواست یکی از آنها را گرفته و با وحشی گری تمام گازش بگیرم! نه بیرحم نیستم او جیب مرا گاز گرفت من هم او را! این را می گویند عدالت! میهمان ها چه شانسی آوردند که وبا آمده است!
شمردم! 5 تا ! نه کم و نه زیاد! دانه ای 600 تومان! دیگر نتوانستم دوام بیاورم یکی از هلوها را برداشته دور از چشم همه شستم وای که مخملی بود!
چاقو را برداشتم! شکافی در پوست آن ایجاد کرده و در امتداد آوند های آن آن را برش دادم ! وای چه کرم تپل و خوشگلی! یکی نیست به این کرم ها بگوید آخر چرا مواظب نیستید که آدم نخوردتتان! کرم گفت : هر چه بادا باد تو که آدم نیستی!
اما من عصبانی نشدم! کرم را درون بشقاب گذاشتم و ادامه دادم و او همچنان می لولید و دشنام نثار من میکرد
به هسته رسیدم آرام و با طمانینه و کاملا مراقب از اینکه هلوی گرمی شش تومان یک ذره اش هم جا نماند آرام هسته را درآوردم! دیدم در دستانم میتپد، لیسش زدم وای چه طعمی! کرم، تخمش هم خوشمزه است! چه خیال کرده اید او کرم است اما از هلوی دانه ای ششصد تومان عمل آمده است! نوکش تیز بود گازش زدم گور پدر دندان پر از آمالگام من!
و باری دیگر! قطعه کرمو را جدا کردم ، هیهات 60 تومانش رفت...!!!
و قطعه ای دیگر که لهیده است! ای هرای 120 تومانش رفت! و 120 تومانی دیگر! و هی دیگر وهی دیگر!
به زور لهیده هایش را بلعیدم ! پس چه فکر کرده ای پول که علف خرس نیست! می بلعم آنچه را که می بلعم!
با دقت برشی دیگر! آوند های پر از آهن هلو یک به یک از هم می شکافند! ای وای !!! یک تومور!!! درش می آورم !!! این دیگر چیست ؟؟؟ مهم نیست !!! هااااام!!!
واینک 150 گرم هلوی تمیزو تازه از یک خروار هلوی گرمی شش تومان باقی مانده است! آبدارو لذیذ! حی و حاضر ! پوست کنده! گلو پسند!
و همسرم می آید !!! چشمانش را نازک می کند ! لبخندش زیباست! و دستانی که به نشانه خجالت درهم گره خورده است!
آییییی هواااااااااااار! یکی نیست بگوید آخر هنوز عمل تمام نشده است !!!
اما او - خیلی ملیح - قطعه قطعه ! هلو را می بلعد آی عشق!!!
عمل همینک پایان یافت!!! بدرود ای هلوی خوشگوار بدرود و اینک ظرف را باید بشویم همسرم خسته است!
منبع: طنز آلود
کلی با خودم چانه زدم تا حدی که کم مانده بود فکم بشکند، خوب شد جلوی خودم را گرفتم چون ممکن بود بروم از خودم شکایت کنم! شما که می دانید آدم وقتی با خودش درگیر است مرتب با خودش می رود کلانتری!!!
و در نهایت!!! یک کیلو هلو خریدم!!! آری هزار گرم!!! به مبلغ 3000 تومان! درشت و آبدار! وای که چقدر دلم می خواست یکی از آنها را گرفته و با وحشی گری تمام گازش بگیرم! نه بیرحم نیستم او جیب مرا گاز گرفت من هم او را! این را می گویند عدالت! میهمان ها چه شانسی آوردند که وبا آمده است!
شمردم! 5 تا ! نه کم و نه زیاد! دانه ای 600 تومان! دیگر نتوانستم دوام بیاورم یکی از هلوها را برداشته دور از چشم همه شستم وای که مخملی بود!
چاقو را برداشتم! شکافی در پوست آن ایجاد کرده و در امتداد آوند های آن آن را برش دادم ! وای چه کرم تپل و خوشگلی! یکی نیست به این کرم ها بگوید آخر چرا مواظب نیستید که آدم نخوردتتان! کرم گفت : هر چه بادا باد تو که آدم نیستی!
اما من عصبانی نشدم! کرم را درون بشقاب گذاشتم و ادامه دادم و او همچنان می لولید و دشنام نثار من میکرد
به هسته رسیدم آرام و با طمانینه و کاملا مراقب از اینکه هلوی گرمی شش تومان یک ذره اش هم جا نماند آرام هسته را درآوردم! دیدم در دستانم میتپد، لیسش زدم وای چه طعمی! کرم، تخمش هم خوشمزه است! چه خیال کرده اید او کرم است اما از هلوی دانه ای ششصد تومان عمل آمده است! نوکش تیز بود گازش زدم گور پدر دندان پر از آمالگام من!
و باری دیگر! قطعه کرمو را جدا کردم ، هیهات 60 تومانش رفت...!!!
و قطعه ای دیگر که لهیده است! ای هرای 120 تومانش رفت! و 120 تومانی دیگر! و هی دیگر وهی دیگر!
به زور لهیده هایش را بلعیدم ! پس چه فکر کرده ای پول که علف خرس نیست! می بلعم آنچه را که می بلعم!
با دقت برشی دیگر! آوند های پر از آهن هلو یک به یک از هم می شکافند! ای وای !!! یک تومور!!! درش می آورم !!! این دیگر چیست ؟؟؟ مهم نیست !!! هااااام!!!
واینک 150 گرم هلوی تمیزو تازه از یک خروار هلوی گرمی شش تومان باقی مانده است! آبدارو لذیذ! حی و حاضر ! پوست کنده! گلو پسند!
و همسرم می آید !!! چشمانش را نازک می کند ! لبخندش زیباست! و دستانی که به نشانه خجالت درهم گره خورده است!
آییییی هواااااااااااار! یکی نیست بگوید آخر هنوز عمل تمام نشده است !!!
اما او - خیلی ملیح - قطعه قطعه ! هلو را می بلعد آی عشق!!!
عمل همینک پایان یافت!!! بدرود ای هلوی خوشگوار بدرود و اینک ظرف را باید بشویم همسرم خسته است!
منبع: طنز آلود
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۶
افتضاح بود!! بسیار زیبا بود ... کاش اسم نویسنده را هم می نوشتید که واقعا بیان طنز سیاهی دارد که هممون حسش میکنیم با طنز از دل غم آلوده ما سخن گفت در دانشنامه ویکی پدیا در مورد تابناک می خوانیم: سایت خبری و تحلیلی بر پایه مطالبات انقلاب اسلامی، ارزش‌های انقلاب.....
اهدای یک سکه تمام بهار آزادی به کسی که ربط اهداف سایت رو با مطلب جراحی هلو مشخص کند
عزیز من حالا بهتر بود مثل 10 یا 20 سال پیش اصلاً این موقع فصل هلو توی بازار نبود تا شما همین هلوی 3000 تومانی را هم نخوری.تمام فصل تابستان بهترین هلو بین 1500 تا 2500 بود.میوه های این فصل هم مثل کیوی و پرتقال بین 1500 تا 2000. من نمیگویم گرانی نیست هست ولی نه درحد کشورهای همسایه مثلا ترکیه دوستان الان میگن درآمدشون زیاده نه اینجور نیست تو ترکیه میوه وگوشت چندبرابر ایرانه من خودم کلا تو اونجا حساب کردم واقعا ماتو نعمت هستیم خبرنداریم برو سر کوچه دکنر اینا کیلویی 450 ایکاش تابناک سیسم ضبط پیام صوتی داشت.کامنت صوتی...!آنقدر تحلیل دارم که نمیشه همه رو نوشت!!! منظورت از هلو ، نورچشم بهداشتي احمدي نژاد كه نبود؟!! بود؟!