رهنمودهاي عارف واصل و گمنام، حضرت آيتالله شيخ يحيي انصاري شيرازي ـ حفظه الله
ذكر خدا و يافتن مسير صحيح
«حالات متعدد نفس، از دست انسان خارج نيست، بلكه انسان به اراده خود كارها را انجام ميدهد و فاعل مختار است. براي غلبه انسان بر نفس، چه در حالت عادي و چه در مهالك، ذكر خاصي وجود ندارد، وگرنه انسان مجبور به عمل خواهد بود؛ به اين معنا كه با گفتن ذكر، مجبور به ترك معصيت ميشود. حال اينكه انسان فاعل مختار است.
قرآن ميفرمايد: «انّا هَدَيناه السّبيل اِمّا شاكراً و اِمّا كَفورا»؛ هرچند خداوند انسان را ياري ميكند، اما او را مجبور به عمل يا ترک معصيت نميكند. خداوند «وَ ما رَمَيت اذ رَمَيت» هست؛ امّا اينگونه نيست كه به نفس، اين اجازه را داده باشد که انسان را مجبور به عمل گناه كند. نفس وقتي بر انسان غلبه ميكند، اراده ضعيف ميشود. در هر حالي، اراده انسان از بين نميرود، بلكه متزلزل و ضعيف ميشود. وقتي اراده انسان ضعيف شد، ذكر خدا ميتواند شما را محكم كند و مسأله حل شود. فقط توجه به خداوند متعال است كه نفس انسان را محكم و قوي نموده و او را از هلاكت و لغزش نجات ميدهد؛ «الا بِذِكرِ الله تَطمَئن القلوب».
براي استحكام قلب، ذكر خاصي وجود ندارد، بلكه هر چيزي كه انسان را متوجه خدا كند، ذكر به شمار ميآيد. سعي كنيد توجه شما هميشه به خدا باشد. آنچه يوسف را از بند نفساني زليخا رهانيد، «برهان ربّ» بود، وگرنه قرآن ميفرمايد «همّت به و هَمّ بها» دام شيطان براي هر دو نفر بود، اما «برهان ربّ» يوسف را نجات داد. انسان هميشه بر سر دو راهي قرار دارد. بايد از خدا ياري خواست تا بر سر دوراهي، انسان با ذكر خدا مسير صحيح را بيابد. بايد در دعاها از خداوند بخواهيم تا ما را متوجه كند.
هرچند نشانه استجابت دعا، گريه و تضرع است بايد توجه داشت كه هرگاه دل متوجه خدا شد، آنگاه مرحله استجابت دعاست «فاذا سألك عبادي عنّي فانّي قريب» به همين معناست كه وقتي خدا را ميخواني، او در نزديكي توست. اگر گريه و تضرع هم كنار اين توجه آمد، كه «نور علي نور» است. گريه بر هر درد بيدرمان دواست!
تا نگريد طفل كي جويد لبن
تا نبارد ابركي خندد چمن
نخست پاسدار خود باشيد
پاسداران عزيز كشور ما كه پاسدار انقلاب اسلامي هستند، بايد توجه داشته باشند تا علاوه بر پاسداري از حريم كشور و انقلاب، بايد پاسدار خودشان نيز باشند. پاسداري از كارهايي كه خداوند از آن منع فرموده است. آنگونه كه پاسداران در برابر دشمن از انقلاب پاسداري ميكنند، بايد از دشمن درون خود نيز بهراسند و از خود در برابر دشمن نفس پاسداري كنند.
مرحوم علامه طباطبايي در كتاب شريف الميزان، هفت چيز را به عنوان درهاي جهنم برشمردهاند كه در آيات قرآن به آن اشاره شده است؛ حلق، دست، پا، چشم، گوش، زبان و جلود (پوست). جلود به معني پوست و مراد از آن غريزه است. قرآن چون عفّت كلام دارد، نخواسته به صورت صريح لفظ غريزه جنسي را مطرح كند، از همين رو با تعبير لطيف پوست، خواسته به آن اشاره كند. يك پاسدار بايد اين هفت باب جهنّم را بشناسد. اين هفت مورد، درهايي است كه دشمن نفس از آن ميتواند وارد شود. يک پاسدار بايد اين ابواب جهنم را بر روي خود ببندد. در مقابل، بهشت هشت دَر دارد. هيچ دشمني به اندازه نفس، براي انسان، خطرناك نيست. دشمن واقعي انسان، خود انسان و نفس انسان است. پاسدار مملكت و انقلاب و اجتماع، بايد پاسدار خودش هم باشد. مادر بتها، بت نفس است. انسان بايد از بت نفس بترسد. حضرت امام (ره) در درسهاي اخلاق خود، مكرّر ميفرمودند: خلق ترسند از خلق و من ترسم ز خود.
از اين هفت باب جهنّم، بايد به صورت ويژه پاسداري نمود، تا اهل نجات شد. همه ميدانند كه در كشور، نيروهاي نظامي و انتظامي متعددي وجود دارد، اما سپاه پاسداران چيز ديگري است.
بهترين رفيقان
انسان در سه جا به رفيق خوب بسيار نياز دارد. در قرآن براي حضرت
عيسي (ع) و حضرت يحيي (ع) در سوره مريم اين تعبير آمده است «و سلام عليه
يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حياً» (مريم/ 14). در اين سه موقف و سه
مرحله، انسان واقعاً احتياج به رفيق خوب دارد. يكي به هنگام خروج انسان از
رحم مادر است. آن لحظه همه ميخندند و كودك ميگريد. يكي به هنگام خروج
انسان از دنيا و رفتن به برزخ، همه ميگريند و يكي به هنگام نشر و حشر در
قيامت. در اين سه موقعي كه انسان از عالمي به عالم ديگر منتقل ميشود،
واقعاً نياز به رفيق خوب دارد و چه رفيقي بهتر از رفيقاني كه قرآن فرموده
است.
حضرت امير (ع) ميفرمايند سه لشكر هستند كه در رفت و آمدند.
قافلههایي كه مدام در حركت هستند. لشكري از عالم ديگر به دنيا ميآيند.
لشكري از اين دنيا به آن دنيا ميروند و لشكري نيز از برزخ به قيامت
خواهند رفت. چه خوش باشد كه در همه اين مراحل، همنشين «اهلالله» باشيم.
در آن نفس كه بميرم، در آرزوي تو باشمبدان اميد دهم جان، كه خاك كوي تو باشمبه وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرمبه گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشمتهیه و تنظیم: حسن طاهری