از همان زماني كه رباتها به معناي واقعي امروزي و با بهرهگيري از طيف گستردهاي از فناوريهاي نوين پاي به بيمارستانها و مراكز درماني گوشه و كنار جهان گذاشتند، نيروهاي متخصص گاه نگاه مثبت و گاهي نگاه منفي به آنها داشتهاند.
گرچه اين دسته از رباتها هنوز در مراحل ابتدايي پيشرفت خود قرار دارند، اما آينده كاري آنها روشن است. آنچه كه اين روزها ربات داوينچي در اروپا انجام ميدهد، نتيجه اطمينان ارزشمندي است كه به آن شده است. البته ربات داوينچي تنها يك عضو از مجموعه در حال گسترش رباتهاي جراح و متخصص در امور پزشكي است.
در چند سال اخير دانشمندان زيادي بر آن شدهاند تا سيستمهاي رباتيكي منحصربهفردي را براي استفاده در تشخيص و درمان ناراحتيهاي قلبي ـ عروقي و همچنين عوارض مغزي توسعه دهند. نتيجه كار نسبتا اميدواركننده بوده است.
نكته اساسي اين است كه ناراحتيهاي قلبي ـ عروقي و همچنين مشكلات مغزي ازجمله مهمترين نگرانيهاي متخصصان در بيمارستانها و مراكز درماني سراسر جهان است.
دكتر دوريس تيلور ازجمله اين محققان است كه در سالهاي اخير تحقيقات گستردهاي در زمينه استفاده از رباتها در امور تشخيصي و درماني انجام داده است.
وي در گفتوگوي تفصيلي با جامجم ديدگاه خود نسبت به جايگاه فعلي رباتها در امور پزشكي و آينده آنها را مطرح كرده است. اين محقق نسبت به هر آنچه كه مربوط به استفاده از رباتها در دنياي پزشكي ميشود، خوشبين است.
تلفيق رباتها و پيشرفتهاي نوين در دانش پزشكي اتفاقي اميدواركننده براي آينده بشر به شمار ميآيد. آيا فكر ميكنيد اين فرآيند بخوبي آغاز شده و با سرعت خوبي نيز به پيش ميرود؟رباتها اطمينان خاطر قابل توجهي براي انسانها در امور مختلف ايجاد كردهاند. از صنايع خودروسازي گرفته تا استفاده در زيردرياييها و فراتر از آن يعني در خارج از مرزهاي فضايي زمين استفاده از رباتها بتدريج به يك رويه عادي تبديل ميشود. دليل شكلگيري اين وضعيت نيز به پيشرفتهايي مربوط ميشود كه در علم رباتيك صورت گرفته است. طي يك دهه گذشته طيف گستردهاي از فناوريهاي نوين ارائه شدهاند كه شايد تا چند دهه پيش بشر تنها آرزوي دستيابي به آنها را در سر ميپروراند. اما اكنون اوضاع تغيير كرده است. رباتها سيستمهاي هوشمند و دقيقي هستند و ما نيز به اين ضريب دقت بالا نياز داريم. زماني كه صحبت از قلب ميشود حساسيت امور بالاتر ميرود. در اينجاست كه ميتوان از رباتها براي تشخيص و درمان ناراحتيهاي پيچيده پزشكي استفاده كرد.
اما نظرتان درباره سرعت پيشرفت استفاده از رباتها در دنياي پزشكي چيست؟بايد اعتراف كرد كه سرعت پيشرفت ميتوانست بيشتر از اين باشد. برخي كارشناسان نسبت به اين نكته انتقاداتي مطرح ميكنند اما براي اين مشكل دلايلي نيز وجود دارد. به عنوان مثال رباتهايي كه با هدف استفاده در امور تشخيصي، درماني و از همه مهمتر جراحي بيماران به كار گرفته ميشوند معمولا با هزينهاي قابل توجه تمام و آماده بهرهبرداري ميشوند. گذشته از آن هنوز هيچگونه خط توليدي براي اين دسته از فناوريها ديده نميشود چون در واقع هنوز هر ربات خاصي كه با هدف بهكارگيري در امور پزشكي طراحي و ساخته ميشود در حد يك مدل ابتداي يا در نهايت كلينيكي باقي ميماند. توسعه اين فناوري به بودجه كلاني نياز دارد. اما هر چه باشد رباتها براي ما اهميت زيادي دارند و به همين دليل است كه هماكنون در بسياري از دانشگاهها مراكز آموزش عالي سراسر جهان سازمانهاي مخصوصي براي توسعه آموزش علم رباتيك راهاندازي شده است.
يكي از مهمترين اهدافي كه براي رباتهاي مختص امور پزشكي در نظر گرفته ميشود استفاده در امور جراحي است. اين هدف زماني بيشتر به چشم ميآيد كه استفاده از آنها در جراحيهاي بسيار سخت و پيچيده كمك بزرگي براي جراحان به شمار ميآيد. آيا ميتوان گفت در آينده رباتهاي جراح يك پاي ثابت اكثر بيمارستانهاي سراسر جهان خواهند بود؟اين يك پيشنهاد هيجانانگيز است كه بتدريج به يك رويه يا به عبارتي به يك بايد تبديل ميشود. پيش از پاسخ دادن به اين پرسش بايد به چند نكته اساسي توجه كرد. استفاده از رباتها تنها در زماني قابل توجيه و مؤثر به نظر ميرسد كه جراحان با موارد بسيار پيچيده و حساسي روبهرو باشند. در چنين مواردي كه معمولا به اعمال جراحي پيچيده قلب و مغز مربوط ميشود رباتها ميتوانند با استفاده از ضريب دقت بالايي كه دارند كمك زيادي به جراحان كنند. نكته مهم ديگر اين است كه استفاده از رباتها در چنين اعمالي بهگونهاي نخواهد بود كه سيستمهاي رباتيكي به تنهايي وارد عمل شوند. رباتها ساخته دست انسانها هستند و سازندگان چنين سيستمهايي هيچگاه آنها را بهتنهايي روانه اتاق جراحي نخواهند كرد. گذشته از تمامي موارد يك نكته درخصوص اين نوع رباتها روشن است و آن اينكه رباتها اگر نه در يك دهه آينده اما تا 2 دهه ديگر پاي ثابت بسياري از بيمارستانهاي سراسر جهان خواهند بود. اندازه اين نوع رباتها و نوع كاربردي كه دارند نيز از تنوع بالايي برخوردار است. از نفوذ به درون رگها گرفته تا كمك به جراحان در ترميم بافتهاي از كار افتاده قلبي و برداشتن تومورهاي مغزي، رباتهايي كه براي امور پزشكي طراحي و ساخته ميشوند كاركردهاي گستردهاي دارند.
شما از نفوذ به رگها صحبت كرديد كه بدون شك حساسيت خاصي دارد. در سالهاي اخير استفاده از رباتها در ترميم بافتهاي از كار افتاده قلبي بشدت مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. شما در اين زمينه چه كارهايي انجام دادهايد؟ما نيز همپاي بسياري از محققان در كشورهاي مختلف جهان تحقيقاتي در زمينه طراحي سيستمها و نرمافزارهاي رايانهاي و بهكارگيري آنها در رباتهاي خاص انجام دادهايم و با توجه به اينكه تمركز اصلي من بر روي سلولهاي بنيادين و درمان سلولي است بر آن شدهايم تا از سيستمهاي رباتيكي در جهت انتقال اين سلولها به نقاط مورد نظر در بدن بيماران استفاده كنيم. اين تكنيك درماني نوعي تكنيك تلفيقي از 2 فناوري مجزا اما كاربردي است يعني فناوري رباتيكي و سلولهاي بنيادين. در حال حاضر انتقال اين نوع سلولها به بافتهايي كه دچار آسيبهاي جدي شدهاند با استفاده از ابزارهاي مختلفي صورت ميگيرند كه متأسفانه ضريب دقت چندان بالايي ندارند. به همين دليل نميتوان اميدواري زيادي به نتيجه بخش بودن آنها داشت. اما زماني كه از رباتهاي بسيار كوچك و حساس استفاده ميشود ضريب دقت تا حد قابل توجهي افزايش پيدا ميكند. ما اين كار را بر روي چند نمونه حيوان آزمايشگاهي انجام داده و به نتايج اميدواركنندهاي نيز دست يافتهايم.
آيا اين دسته از اعمال جراحي در زمره اعمال جراحي تهاجمي قرار ميگيرد؟نميتوان گفت يك عمل جراحي كاملا تهاجمي است بلكه بهتر است عنوان حداقل ضريب تهاجمي را براي آن به كار برد. ما در اين تكنيك كاربردي سلولهاي بنيادين را درون بافت قلبي آسيبديده وارد ميكنيم. از اين جاي كار به بعد اين فيزيولوژي بيمار و قابليتهاي بافت مورد نظر آن است كه نقش قابل توجهي در بهبود هر چه سريعتر بافت از كار افتاده ايفا ميكنند. البته ما براي مشاهده دقيق اينفرآيند ابزار خاص خود را داريم. اين ابزار چيزي نيست جز ذرات بسيار ريز آهن كه به ما در زير نظر قرار دادن روند بهبود وضعيت بافت آسيب ديده كمك زيادي ميكنند. البته اينكه اين تكنيك جراحي تهاجمي است يا نه نكته چندان مهمي نيست بلكه موضوع اصلي ضريب دقتي است كه در اين روش ديده ميشود. ما اين تكنيك را در چندين مورد مورد بررسي قرار داده و متوجه شدهايم سلولهاي بنيادين كه به عنوان سلولهاي سازنده كار خود را آغاز ميكنند به درستي در نقطه مورد نظر قرار ميگيرند.
پس با توجه به نكاتي كه درخصوص اين تكنيك جديد مطرح كردهايد ميتوان پيشبيني كرد كه در يك دهه آينده بسياري از بيماران خود به دنبال استفاده از اين روش باشند كه در اين صورت آنها اين حق انتخاب را خواهند داشت تا از ميان انبوهي از سيستمهاي رباتيكي آنهايي را براي درمان خود استفاده كنند كه نتايج خوبي در كارنامه كاري خود داشته باشند؟اين دقيقا همان چيزي است كه دانشمندان به دنبال آن هستند. رباتها به تازگي به عنوان يك سيستم واقعا كاربردي وارد امور پزشكي شدهاند و هر چه زمان بيشتري ميگذرد اعتماد به آنها بيشتر ميشود. از هماكنون ميتوان دوراني را متصور شد كه انبوهي از اين دسته سيستمهاي رباتيكي در بيمارستانهاي سراسر جهان در اتاقهاي عمل جراحي آماده به خدمت هستند. هر چه اين رباتها كارنامه درخشانتري داشته باشند اقبال بيماران به آنها بيشتر خواهد شد. در نتيجه ميبينيم كه يك رقابت هيجانانگيز ناخواسته ميان رباتهاي جراح آغاز ميشود.
چه زماني ميتوان به استفاده از اين تكنيك در دنياي انسانها اميدوار بود؛ يك دهه يا 2 دهه آينده؟صحبتكردن در اين زمينه كار چندان سادهاي نيست. توجه داشته باشيد كه ميخواهيم كاري بر روي انسانها انجام دهيم. در نتيجه با سلامت مستقيم بيماران سروكار داريم و هرگونه خطايي ميتواند به مرگ حتمي بيماران منجر شود. ما تنها چند وقت است كه مطالعات تحقيقاتي را بر روي نمونه حيوانات آزمايشگاهي آغاز كردهايم كه البته موفقيتآميز بودهاند. در مرحله بعدي در نظر داريم كه مقادير بسيار كمي از سلولهاي بنيادين را به بافتهاي آسيبديده يك سري از بيماران وارد كنيم. واردشدن به اين مرحله كار بسيار دشواري است كه احتمالا يك دهه ديگر زمان ميبرد. البته نبايد گفت كه اين مدت چندان طولاني است. در مقايسه با بسياري از فناوريهايي كه در امور پزشكي و تشخيصي به مرحله عملياتي ميرسند اين زمان عملا هيچ است.
دكتر دوريس تيلور در يك نگاهاين محقق در سال 1977 و از دانشگاه ميسيسيپي مدرك كارشناسي خود را در رشته زيستشناسي اخذ نمود. البته زمان زيادي طول كشيد تا وي موفق به اخذ مدرك دكتري شود. اين اتفاق در سال 1988 روي داد. دوريس تيلور در اين سال در رشته داروشناسي مدرك دكتري خود را از مدرسه پزشكي ساوت وسترن اخذ كرد. تمركز تحقيقاتي وي در سالهاي اخير روي مواردي نظير بررسي سلولهاي بنيادين، ژنها و تكنيكهاي مربوط به بهبود عملكرد سيستم قلبي ـ عروقي معطوف بوده است. با اين حال يكي از مهمترين برنامههايي كه وي و همكارانش در سالهاي اخير دنبال كردهاند، استفاده از مطالعات كلينيكي و آزمايشگاهي در جهت استفاده از سلولهاي بنيادين براي درمان بيماريهاي قلبي ـ عروقي بوده است. وي معتقد است كه با توجه به پيشرفتهاي چشمگيري كه در دانش پزشكي نوين و علم رباتيك صورت گرفته است، اكنون نوبت آن فرا رسيده كه از رباتها در امور حساس و پيچيده پزشكي نيز استفاده كرد.
مهدي پيرگزي - جامجم