نقض حكم قصاص يك قاتل ناموسي
در ادامه تحقيقات مشخص شد حامد با زني در ارتباط بوده است. ماموران با بررسي هويت اين زن دريافتند اين خانم كسي جز عاطفه همسر سعيد نبوده است.
تهران امروز: حكم مردي كه به خاطر كشتن جواني كه با همسرش رابطه داشت به مرگ محكوم شده بود در ديوان عالي كشور نقض شد. به گزارش تهران امروز 12مرداد سال 85 مردي با پليس 110 اسلامشهر تماس گرفته و از گم شدن فرزند خود خبر داد. وي گفت پسرم حامد از صبح امروز از خانه خارج شده و ديگر بازنگشته است. فرداي آن‌روز اين مرد دوباره به پليس زنگ زده و گفت ماشين پسرش را مقابل خانه فردي به نام سعيد در حالي پيدا كرده است كه از چهار چرخ پنجر شده است.
ماموران بلافاصله سعيد را بازداشت كرده و از وي در اين رابطه سوال كردند. سعيد به ماموران گفت: من سر كار بودم كه خواهرم با من تماس گرفت و گفت مردي در خانه ات است. من خودم را به خانه رساندم و با او گلاويز شده و زد و خورد كردم اما وي فرار كرد و من هم از روي عصبانيت و براي اينكه وي را وادار به بازگشتن به‌آنجا كنم لاستيك‌هاي اتومبيلش را پنچر كردم.
اين مرد آزاد شد ولي چند ماه ديگر پس از اينكه جسد سوخته مردي در بيابان‌هاي اسلامشهر پيدا شد حكم بازداشت مجدد وي صادر شد.در حالي كه جنازه تقريبا از بين رفته بود پدر حامد با مشاهده يك انگشتر در دستان جسد اعلام كرد كه صاحب جنازه همان فرزند گمشده‌اش است.
در ادامه تحقيقات مشخص شد حامد با زني در ارتباط بوده است. ماموران با بررسي هويت اين زن دريافتند اين خانم كسي جز عاطفه همسر سعيد نبوده است.
حامد پس از دستگيري مجدد اقرار كرد كه اين قتل را خود او انجام داده است. وي گفت روز حادثه خواهرم به من زنگ زد و گفت دزدي در حال سرقت از خانه ات است. من كه مي‌دانستم اين فرد دزد نيست و همان كسي است كه با زنم ارتباط دارد به سرعت خود را به خانه‌ام رساندم.مقابل خانه اتومبيلي را ديدم كه حدس زدم مال همان مرد است براي اينكه نتواند فرار كند آن‌را پنچر كردم.
وارد زيرزمين خانه كه شدم همسرم را ديدم كه با حامد در وضعيتي نامناسب است حامد با ديدن من بلافاصله پا به فرار گذاشت و من نتوانستم او را بگيرم. به كلانتري رفته و موضوع را گزارش دادم. در راه خانه حامد را ديدم كه سر خيابان ايستاده است با وي درگير شده و او هم براي اينكه مرا عصبي كند گفت مدتهاست با زنم ارتباط دارد. من هم عصبي شده و وي را آنقدر زدم تا مرد. سپس جسدش را به بيابان برده و سوزاندم.
در ادامه ماموران از همسر اين مرد بازجويي كردند كه وي به رابطه با مقتول اقرار كرد. با تكميل تحقيقات پرونده به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
سعيد در جلسه محاكمه حرف‌هاي خود را تكرار كرده ولي دادگاه عذر او را نپذيرفته و وي را به اتهام قتل به قصاص و به خاطر جنايت بر ميت به حبس و جزاي نقدي محكوم كرد.
دادگاه همچنين همسر سعيد را به دليل داشتن رابطه جنسي با حامد به تحمل 99 ضربه شلاق محكوم كرد.
اما با اعتراض سعيد، اين پرونده به شعبه 15 ديوان عالي كشور رفت و هيات قضات راي صادره را نقض كردند. قضات اين دادگاه در گزارش خود نوشتند كه سعيد چند بار گفته همسرش را در بالين مقتول ديده است و از آنجايي كه ثابت شده قتل به خاطر مسائل ناموسي بوده بنابراين نياز است در مورد اعترافات سعيد دوباره تحقيق شود. بنابراين راي صادره نقض و براي رسيدگي مجدد به شعبه هم عرض ارسال مي‌شود.
ماموران بلافاصله سعيد را بازداشت كرده و از وي در اين رابطه سوال كردند. سعيد به ماموران گفت: من سر كار بودم كه خواهرم با من تماس گرفت و گفت مردي در خانه ات است. من خودم را به خانه رساندم و با او گلاويز شده و زد و خورد كردم اما وي فرار كرد و من هم از روي عصبانيت و براي اينكه وي را وادار به بازگشتن به‌آنجا كنم لاستيك‌هاي اتومبيلش را پنچر كردم.
اين مرد آزاد شد ولي چند ماه ديگر پس از اينكه جسد سوخته مردي در بيابان‌هاي اسلامشهر پيدا شد حكم بازداشت مجدد وي صادر شد.در حالي كه جنازه تقريبا از بين رفته بود پدر حامد با مشاهده يك انگشتر در دستان جسد اعلام كرد كه صاحب جنازه همان فرزند گمشده‌اش است.
در ادامه تحقيقات مشخص شد حامد با زني در ارتباط بوده است. ماموران با بررسي هويت اين زن دريافتند اين خانم كسي جز عاطفه همسر سعيد نبوده است.
حامد پس از دستگيري مجدد اقرار كرد كه اين قتل را خود او انجام داده است. وي گفت روز حادثه خواهرم به من زنگ زد و گفت دزدي در حال سرقت از خانه ات است. من كه مي‌دانستم اين فرد دزد نيست و همان كسي است كه با زنم ارتباط دارد به سرعت خود را به خانه‌ام رساندم.مقابل خانه اتومبيلي را ديدم كه حدس زدم مال همان مرد است براي اينكه نتواند فرار كند آن‌را پنچر كردم.
وارد زيرزمين خانه كه شدم همسرم را ديدم كه با حامد در وضعيتي نامناسب است حامد با ديدن من بلافاصله پا به فرار گذاشت و من نتوانستم او را بگيرم. به كلانتري رفته و موضوع را گزارش دادم. در راه خانه حامد را ديدم كه سر خيابان ايستاده است با وي درگير شده و او هم براي اينكه مرا عصبي كند گفت مدتهاست با زنم ارتباط دارد. من هم عصبي شده و وي را آنقدر زدم تا مرد. سپس جسدش را به بيابان برده و سوزاندم.
در ادامه ماموران از همسر اين مرد بازجويي كردند كه وي به رابطه با مقتول اقرار كرد. با تكميل تحقيقات پرونده به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
سعيد در جلسه محاكمه حرف‌هاي خود را تكرار كرده ولي دادگاه عذر او را نپذيرفته و وي را به اتهام قتل به قصاص و به خاطر جنايت بر ميت به حبس و جزاي نقدي محكوم كرد.
دادگاه همچنين همسر سعيد را به دليل داشتن رابطه جنسي با حامد به تحمل 99 ضربه شلاق محكوم كرد.
اما با اعتراض سعيد، اين پرونده به شعبه 15 ديوان عالي كشور رفت و هيات قضات راي صادره را نقض كردند. قضات اين دادگاه در گزارش خود نوشتند كه سعيد چند بار گفته همسرش را در بالين مقتول ديده است و از آنجايي كه ثابت شده قتل به خاطر مسائل ناموسي بوده بنابراين نياز است در مورد اعترافات سعيد دوباره تحقيق شود. بنابراين راي صادره نقض و براي رسيدگي مجدد به شعبه هم عرض ارسال مي‌شود.
