با آزادي از زندان تصميم گرفتم به طور سريالي اموال مغازهها را سرقت كنم. به اين صورت كه با شناسايي مغازهها و اطمينان از اين كه مغازهدارها پولهايشان را در گاوصندوق ميگذارند، نيمههاي شب ديوار مغازهها را تخريب كرده و زنگ خطر و دوربينهاي مداربسته را نيز از كار ميانداختم.