بازدید 31445

دلایل فرقه بودن جریان انحرافی

مقاله وارده
کد خبر: ۱۶۶۴۱۲
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۲ 23 May 2011
مقدمه:

از چند دهه پيش، گستردگي و تنوع پديده‌هاي اجتماعي، تصاعدي افزايش يافته كه بخشي از آن به صورت شكل‌گيري فرقه‌هاي متعددي بروز كرده است.

گسترش فرقه‌هاي منحرف در دهه‌هاي اخير، جوامع را با مسائلي روبه رو كرده كه يكي از اصلي‌ترين آنها، لزم تشخيص و جداسازی فرقه‌هاي منحرف از حركت‌هاي مردمي و سالم است. از سويي، نمي‌توان فعاليت فرقه‌هاي منحرف را ناديده گرفت و از طرفي هم درست نيست كه در جايگاه قضاوت عجولانه، هر جمعي را بدون ارایه شواهد و دلايل كافي فرقه به شمار آوریم، زیرا در برخورد با اين مسأله، هر گروه رويكردي را برگزیده‌اند.

برخي با گفتن اينكه همه جنبش‌های دینی و سیاسی فرقه‌هاي منحرفي هستند، دچار قضاوت شتابزده مي‌شوند و زمينه تحقيق بيشتر را در اين باره مي‌بندند. گروه ديگر نیز غافلانه به فرقه‌ها نگريسته و چشم خود را بر خطرات احتمالي برخي از آنها مي‌بندند و در اين ميان، عده‌اي از كارشناسان هستند كه سعي در بررسي و روشن كردن موضع خود با ادله و استدلال‌ها و به ميان آوردن محك‌هاي علمي دارند و از موضعگيري ميانه و رويكرد ديناميك بيشتري برخوردارند. يكي از لازمه‌هاي برخورد درست با فرقه‌ها، داشتن دانش كافي و معتبر درباره آنهاست.

نظريه‌هاي پيدايش فرقه‌ها

امروزه با زياد شدن فرقه‌ها و مسلك‌هاي گوناگون، يكي از پرسش هایي كه براي هر كسي كه كمي با آنها ارتباط و برخوردي داشته باشد، ممكن است پيش آيد و پاسخ قانع‌كننده‌اي هم براي آن پيدا نكند، اين است كه فرقه‌ها چگونه پديد آمده‌اند و اينكه علت حقيقي پيدايش و گسترش آنها چيست؟ برخی مي‌گويند پدید آمدن هر فرقه‌اي، تنها به دليل تزويرهاي قدرت‌هاي استعماري دنياست. آیا آنها فرقه‌ها را علم مي‌كنند تا از اين راه، جريان‌هاي موردنظرشان را در جهان راه‌اندازي كنند و به نتايج خودكامانه‌شان برسند؟

کارشناسان امور فرق، مشهورترين عامل ايجاد فرقه‌ها را توطئه قدرت‌هاي استعماري براي جهت‌دهي و گسترش سيطره بر كشورهاي جهان مي‌دانند. در این میان، می توان به عوامل دیگری همچون پلوراليزم، جنگ شرق و غرب، برخورد تمدن ها و سیر تاریخی اشاره نمود.

بی گمان، عوامل آشکار و پنهان «فرقه‌گرایی» و آثار و نتایج آن از دو دید اندیشمندان غرب و جهان اسلام پوشیده نیست، اما این‌که چرا فرقه‌ها خطرناکند، باید به علت فاعلی آنها که دسیسه‌های دشمنان امت اسلامی، جهل و تعصب، افراط‌گرایی، جدایی دین از اخلاق، قشری و سطح‌سازی دین و شریعت، جداسازی دین و علم، دوری از دین ناب و احکام عقلی و منطقی و گرفتار آمدن در افکار پوچ اشاره کرد.

در اینجا همچنین باید نکته ای را یادآور شویم، کسانی که فرقه تشکیل می‌دهند، بی شک با هیج تابلوی رسمی تشکیل فرقه را اعلام نمی نمایند و در همین راستا، رهبر یک فرقه هم به هیچ وجه اعلام نمی کند که رهبر یک فرقه است، بلکه اتفاقا مقاومت هم می‌کند و فرقه‌ای بودن خود و تشکیلاتش را نفی می‌کند.

در ادامه شاخص‌های یک فرقه را نوشته و با اعمالی که جریان انحرافی انجام داده است، تطبیق می‌دهیم تا مشخص شود این جریان در واقع یک فرقه وارداتی است!

اما شاخص‌های یک فرقه

ـــ داشتن رهبری خودخوانده


بسیار روشن است که واضع تئوری در هر مسأله ای، نیاز به دانش مرتبت با آن حوزه دارد؛ برای نمونه، یک چشم پزشک به طور قطع نمی تواند درباره یک مریض دیابتی خاص اظهار نظر کرده و برای مداوای آن دارو تجویز کند. این مثال قابل تعمیم در کوچکترین اموری است که انسان ها در زندگی روزمره با آن روبه رو هستند.

حال بر فرض اینکه این تئوری می خواهد درباره مبانی اعتقادی مردم صحبت کند، بی شک داشتن علم و آگاهی کافی در حوزه علوم دینی و کسب مقام اجتهاد که به نوعی آن را می توان متخصص این رشته علمی دانست، ضرورتی انکار ناپذیر است؛ بنابراین، کافی است از رهبر این جریان پرسش شود، به طور دقیق استاد ایشان درباره علوم دینی چه کسی است که این گونه بی محابا به وضع تئوری و اظهار نظر درباره مسائل اعتقادی مردم می پردازند؟

آنان روزی واضع مکتب ایرانی هستند و روزی دیگر مدیریت انبیا(س) را مورد سوال و هجمه قرار می دهند و در زمانی دیگر، ائمه اطهار(ع) را به طلا و نقره و مس تشبیه می کنند؛ سخنی که اگر نبود حمایت های رییس جمهور، شاید جوی خون به راه می انداخت!

نکته آنکه آیا تنها با این توجیه که کسی از سنین جوانی پای منبر بوده و یا از سن سیزده سالگی در دهات شمال کشور منبر رفته، مجوز صدور رأی در مسائل اعتقادی را پیدا می کند؟

جالبتر اینکه یکی دیگر از اعضای فرقه که تحصیلاتی در حد دیپلم داشته، در یکی از سخنان خود به مسائل اصول فقه استناد می نماید که چیزی جز طیب خاطر دوستان را به همراه ندارد! اما اگر این گونه نیست، چرا شفاف نمی گویید استاد شما که بوده و نزد کدام یک از عالمان دین تعلیم دیده اید؟

بر این مبنا اگر جواب برای این سوال پیدا نشود، پس بدون شاگردی در مقابل بزرگان علم و معرفت، اظهار فضل کردن یعنی خودخوانده بودن، و همین نشانگر فرقه بودن این جریان است.

ـــ وابستگی معرفتی به بیگانگان

جریان انحرافی در حالی از معرفت خدا دم می زند که عرفان آن منطبق بر هیج عرفان الهی و دینی نیست به گونه ای که اگر به دقت اعتقادات این جریان را تجزیه و تحلیل کنیم، درمی یابیم که نقش مذهب، آن هم مذهب نورانی تشیع در آن بسیار کمرنگ است، به ویژه آنکه تاکنون این سوال هم بی جواب مانده که برداشت‌های قرآنی این جریان از کدام یک از مفسران بزرگ قرآن گرفته شده و اساسا مگر رهبر این جریان سررشته ای از تفسیر قرآن دارد که مصر است جریان خودساخته‌اش را با آیات نورانی قرآن اثبات کند؟

همین چندی پیش، رهبر خود خوانده این جریان انحرافی در سخنانی صفت «ترس» را به رسول مکرم اسلام نسبت داده و گفته بود:

«در حجة‌الوداع مؤمنين همراهش بودند، باز مي‌ترسيد جانشينش را معرفي کند. از خودم که نمي‌گويم از شما (خطاب به حضار) شنيدم. اگر نيست بگوييد نيست. اين آيه قرآن است: و الله يعصمک من الناس و ان لم تفعل فما بلغت رسالتک».

جدا از اینکه اصل آيه اين گونه است: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرِينَ»؛ (سوره المائدة 67) و این رهبر خودخوانده آن را جا به جا مي خواند که می توان به عمق سواد قرآنی نامبرده پی برد با مراجعه به همه کتب معتبر تفسیری و روایی شیعه و سنی حتی یک نفر از آنها چنین معنی را برای این آیه در نظر نگرفته اند.

طرح قدرت ماورایی

یکی از مسائلی که رهبران فرقه ها برای مطرح نمودن خود بین دیگران از آن بهره می گیرید، سعی در طرح قدرت ماورایی است؛ مانند داشتن قدرت ماورایی در فهم امور و تثبیت اوضاع آگاه بودن از آینده، ارتباط با با ارواح و اجنه و موکل و دیگر موجودات ماورایی و یا ارتباط با غیب و ملکوت و... .

در جریان انحرافی نیز می بینیم که همین گونه رویدادها رخ داده است که موضوع دستگیری رمال ها و جن گیرانی که با این جریان در ارتباط بودند شاهدی بر این مدعاست.

ایجاد تشکیلات

یکی دیگر از شاخص‌های فرقه‌ها، ایجاد تشکیلات و دایر کردن کمیته‌ها و حلقه‌های گوناگون پنهان و آشکار است که معمولا هرمی پیش می‌رود و فراگیر می‌شود و هر کدام از این کمیته‌ها و حلقه ها وظایف خاصی دارند؛ مانند وظیفه آموزش، حقوقی، آرشیو، نشر، رسانه، ارتباطات، پژوهش، سایت و ... که جریان انحرافی یادشده نیز از این جهت مستثنا نبوده و کمیته‌ها و حلقه های گوناگونی دارد و البته گاه حلقه‌های پنهان مانند کمیته ارتباط با خارج، کمیته انضباطی، کمیته جمع‌آوری پول و هزینه و... نیز فرقه‌ها را در راه اهدافشان کمک می‌کند.

بایکوت

یکی از شاخص‌های دیگر فرقه‌ها، تهدید کسانی است که به شکلی با رهبر فرقه و یا مریدان در افتاده و مخالفت با روند کار آنها دارند که با این افراد به شدت برخورد می‌شود و مورد بایکوت قرار می‌گیرند و چه بسیار دیدیم که در سال های گذشته، افراد مختلف تنها به علت مخالفت با رهبر این فرقه از مناصب خود عزل شده اند؛ حتی در سطح وزرای دولت.

ایجاد شبهه

از دیگر شاخص‌های یک فرقه، ایجاد شبهه در اعتقادات اسلامی و قرآن و اهل بیت ـ سلام‌ الله علیهم ـ ادیان ابراهیمی و ... است که این جریان نیز این راه را پیشه خود کرده است؛ بنابراین، در برخی نشست ها، شبهات اساسی به وحی و راه انبیا ـ علیهم السلام ـ وارد می‌کنند و با این قید که می‌خواهند رحمانیت عام الهی را برشمرند، مسیر حق معصومین ـ علیهم السلام ـ را حذف می کنند.

گستردگی و شاخه پراکنی

شاخص دیگر تشکل‌های فرقه ای، ایجاد گستردگی و شاخه‌های گوناگون در درون و بیرون از کشور است که این جریان هم با اهداف از پیش تعیین شده در برخی کشورهای شرقی و غربی، به بهانه ایجاد خانه ایرانیان، کلونی هایی را ایجاد و سعی در معرفی، عضوگیری و گسترش جریان خود دارند.

کمک از فريبكاري و دروغگويي

عنصر دروغگويي، يكي از روشن ترين مواردي است كه مي‌تواند معيار تشخيص فرقه‌هاي انحرافي باشد. فرقه‌هاي انحرافي براي رسيدن به مقاصدشان روش‌هاي گوناگوني را ممكن است به كار گيرند كه از دروغگويي، فريبكاري و گمراه كردن استفاده مي‌كنند. بايد بدانيم كه هيچ سيستم سالمي، دروغ نمي‌گوید، لذا در هر سيستمي كه عنصر دروغ همه‌گير باشد، بايد به آن شك كرد.

طبيعي است كه امکان دارد، هر انسان درستكاري هم در زماني از زندگي خود خطا كرده و دروغي گفته باشد، اما اين به معناي رفتار بر اساس دروغگويی و فريبكاري نيست.

تناقض در گفتار و رفتار

از آنجا كه دروغگو كم حافظه است، مي‌توان تناقضات رفتاري و گفتاري وسيع يك جمع را دليلي براي مشكوك شدن به آن جمع به عنوان فرقه‌ انحرافي در نظر گرفت؛ برای نمونه، كساني كه خود را پيرو دين يا آييني مي‌دانند كه عقيده به عدم خشونت دارد، نمي‌توانند از اين رفتار عاري باشند؛ بنابراين، داعيه خودشان مي‌تواند به محكي جهت سنجش آنها تبديل شود.

فاصله بسيار بين حرف تا عمل

فرقه‌هاي منحرف عموماً داعيه‌هايي بزرگ و دهان‌ پركن دارند و طبيعی است كه چنين داعيه‌هايي نمي‌تواند عملي شود؛ بنابراين فرقه‌هاي منحرف را از فاصله بين حرف و عمل آنها مي‌توان شناخت. يكي از راهكارهاي برخورد با فرقه‌ها و آزمودن آنها، اين است كه از آنها بخواهيم دلايل و شواهد ادعاهايي كه مي‌كنند، بیاورند، چرا که يك سيستم سالم از ارایه دلايل و شواهد ابايي ندارد.

اشاعه عقايد مخرب و مضر

برخي عقايد به روشنی و بنا بر مبرهنات قانوني يا ديني مخرب و مضر تلقي مي‌شوند. براي تشخيص اين دسته از عقايد مضر، نيازي به تفاسير پيچيده و اختصاصي نیست و هر كارشناس يا حتي فردي با آگاهی های متوسط، مي‌تواند به راحتي چنين مواردي را تشخيص دهد.

براي اينكه مقايسه كنيم، مي‌توانيم اعتقاد به گياه‌خواري با اعتقاد به اينكه بايد با ارتكاب گناه به آلوده شدن جهان و پر شدن آن از گناه كمك كنيم تا ظهور الهي زودتر اتفاق افتد، مقايسه كنيم. هرچند درباره گياهخواري ممكن است دیدگاه های مثبت و منفي متعدد وجود داشته باشد اما مردود و مخرب بودن اعتقاد دوم روشن است و با هيچ ركن ديني و اخلاقي انسان همخواني ندارد.

 جریان انحرافی با این سیزده نشانه بشناسید

1ـ قدرت‌طلبی
2ـ مطلق‌انگاری خود و خودمحوری
3 ـ التقاط فكری
4 ـ بهره ابزاری از موضوع مهدویت
5 ـ تأكید افراطی بر باستان‌گرایی و ایرانیت
6 ـ اعتقاد نداشتن به ضرورت حاكمیت ولایت فقیه در زمان نزدیك به ظهور
7 ـ قایل بودن به اسلام بدون روحانیت
8 ـ انسان‌محوری بر مبنای التقاط تفكر اسلامی و اومانیسم
9 ـ صلح جهانی با معنایی متضاد از فرهنگ قرآنی
10ـ عدالت‌محوری با رویكرد مساوات (عدالت توزیعی)
11 ـ عرفان‌گرایی كاذب، معناگرایی خرافه‌آمیز
12ـ زیر سؤال بردن مدیریت الهی انبیا
13ـ تظاهر به سنت‌گرایی در عین اعتقاد به مدرنیته
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف
وب گردی