دومین روز از همایش فکری جوان ایرانی، پرسشهای امروزی با بررسی «مولفهها و بایستههای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» دیروز در تالار شهید دهشور دانشکده علوم دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش «تابناک»، در این همایش، نخست حجتالاسلام غرویان به تبیین رابطه مردم و حکومت در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخت و گفت: دیدگاه متوسط و معتدلی وجود دارد که رأی مردم در آن تأثیرگذار است، اما نه به شکل صددرصد بلکه به دست آوردن مشروعیت، یکی از اجزاست.
حجت الاسلام و المسلمین غرویان: ولایت فقیه با دیدگاهی معتدل کسب مشروعیت مردم استحجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان در دومین نشست جوان ایرانی پرسشهای امروزی اظهار داشت: بحث حکومت دینی و جمهوری اسلامی، یکی از زیربنایی ترین مباحثی است که باید در جامعه ما مطرح شود، چرا که نسل جوان روی کار میآید. به همین دلیل، باید بحث ولایت فقیه هر چه بهتر تبیین شود.
وی با بیان این که سه دیدگاه عمده در باب حکومت دینی و اسلامی مطرح است، افزود:حکومت اسلامی، همان جمهوری اسلامی است که داریم. مهمترین مسأله این است که رأی مردم چقدر ارزش دارد؟ بر این باورند که رأی مردم، صرفا در مقبولیت است و ارزش خاصی ندارد؛ یعنی ما حکومت دینی را قبول داریم یا نداریم؛ اما این خیلی محل بحث نیست.
دیدگاه دوم، نقش مردم را در «مشروعیت» میداند؛ یعنی حقانیت پیدا میکند و بیشتر مردم به آن رأی میدهند.
غرویان خاطرنشان کرد: در اندیشه لیبرال دمکراسی نیز میگویند، حکومت امری مردمی است و اگر مردم یک حکومت را پذیرفتند، مشروع مقابل قبول است. البته دیدگاه متوسط و معتدلی هست، مبنی بر اینکه رأی مردم، تأثیرگذار است، ولی نه صددرصد، بلکه رأی مردم، بخشی از مشروعیت حکومت است که در آن تأثیر دارد.
بنده نه جانب افراط را قبول دارم که رأی مردم صددرصد مشروعیت تعیین میکند و نه اینکه به هیچ وجه اثر ندارد، بلکه حد وسط درست است. عدهای که میگویند، رأی مردم ارزش ندارد، بر این باورند که رأی مردم شارع نیست و اگر برای رأی مردم، ارزش قایل شوید، این نوعی شرک است. این یک اشکال بزرگ است؛ اما میتوان این نگرانی را حل کرد، به گونه ای یکی مشروعیت و شریعت آسیب نبیند.
غرویان با بیان اینکه دلیلی به نام دلیل افتراض مطرح است، گفت: یعنی فرض میکنیم و بنا بر آن، تحلیل علمی میکنیم و نتیجه میگیریم. اگر فرض کنیم دو مجتهد هستند که هر دو ویژگی های ولی فقیه (عالم و عادل بودن، شجاعت، فقیه بودن، مدیر و مدبر بودن و...) را دارند و یکی از این دو عالم مقبولبت و محبوبیت بیشتری نزد مردم دارد، از نظر شریعت همان کسی برتر است که مقبولیت بیشتری دارد.
وی افزود: در شریعت ما به زیبایی هم بسیار توجه شده و حتی در بحث نماز جماعت مطرح میکند که اگر دو پیش نماز از همه جهات یکسانند، کسی که زیباتر است، جلو بایستد و یا در جای دیگری آمده، کسی که خودش سخنتر است، جلو بایستد.
غرویان با اشاره به اینکه در جای دیگری در دین اسلام بر اهتمام به امور مسلمین تأکید شده است، گفت: کسی که 80 درصد پایگاه مردمی دارد، نسبت به کسی که 20 درصد مقبولیت مردمی دارد، بیشتر میتواند نسبت به امور مسلمین اهتمام بورزد. کسی که مشروعیت اولیه را دارد، میتواند وارد بحث شود؛ بنابراین، مردم در مشروعیت پله دوم نقش دارندو بر پایه این نظر، نقش مردم و رأی مردم جایگاه خودش را دارد.
وی خاطرنشان کرد: فکر میکنم، اشکال بدون جوابی نمیتوان به این نظریه وارد کرد. مجموع دو نظریه افراط و تفریط در همین دلیل افتراضی است که توضیح آن مطرح شود.
غرویان در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان درباره وظایف ولی فقیه تصریح کرد: خاصیت خورشید، نور دادن و قابلیت رویت کردن است. چه شیء را در مقابل آن بگیری و چه نگیری، ما یک ولایت بالفعل داریم و یک ولایت بالقوه. امیر المومنین(ع) چه در خانه بنشیند و مردم به ایشان رأی ندهند و چه به ایشان رأی بدهند، ولی است. مردم ولایت را به امیرالمومنین (ع) نمیدهند ولایت او بالقوه است، اما احترام و اعمال ولایت بسته به رأی مردم است. در مقام اعمال ولایت و اقدام بر تشکیل حکومت آن مجتهدی که 80 درصد مشرعیت دارد، باید ولی فقیه باشد.
قانون اساسی، فوق ولی فقیه و بازتاب اندیشه ولی فقیه است.
وی در پاسخ به پرسشی، مبنی بر اینکه چرا بیشتر جوانان جامعه به گرایش افراطی یعنی نقش صددرصدی مردم اعتقاد دارند، گفت: جوانان میخواهند آزاد باشند و یکجا این آزادی را در فرار از دین و قوانین و مقررات و نزدیک به دمکراسی غربی میبینند. اینها میخواهند قوانین بیشتری باشد که آزادی بیشتری داشته باشند.
دکتر عماد افروغ: کسانی سیاست گذاری فرهنگ را بر عهده دارند که هیچ سر رشتهای از فرهنگ ندارندعضو پژوهشگاه علوم انسانی، در دومین روز از همایش فکری جوان ایرانی، پرسشهای امروزی در دانشگاه تهران گفت: اینکه به یکباره توجه ما به اهمیت مباحث هویتی و فرهنگی جلب شده، ریشه در این دارد که ما دریافته ایم که الگوی توسعه غرب با فرهنگ ما همخوانی ندارد و ما باید درک درستی از فرهنگ توسعه داشته باشیم، زیرا برداشت اشتباه ما از فرهنگ توسعه، نه تنها باعث پیشرفت ما نشد، بلکه باعث عقب ماندگی ما هم شد؛ بنابراین، ما باید بتوانیم توسعه را با فرهنگ خود وقف بدهیم.
عماد افروغ، سخنرانی خود با موضوع بازخوانی هویت در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را با در نظر گرفتن آثار استاد مطهری ادامه داد و اظهار نظر داشت: من شاهد تجلی آثار این بزرگوار در جامعه نیستم. همه سیاست های ما باید به سمت و سویی برود که معرفت، مهارت، فرصت ها و انگیزه کافی برای انسان پدید آورد. دانشگاه نیز در جریان الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، باید دارای استقلال، آزادی عمل و فضای رقابت باشد و از همه ظرفیت هایی که به لطف خدا داریم، بیشترین استفاده را ببریم، به ویژه از نخبگان برای اجرای بهتر این طرح باید طلب مشارکت کنیم.
وی درباره پیوند ایرانیان با اسلام و این که چرا ایرانیان اسلام را پذیرفتند، گفت: اسلام باعث شد ایرانیان خود را بشناسند و این شناخت را به جهانیان انتقال دهند. ایرانیان زرتشت، چهار مولفه اصلی داشتهاند شامل: یکتا پرستی، تلفیق دین و سیاست (فردوسی بر دین و عدالت و سیاست تأکید کرد) آشتی ناپذیر بودن حق و باطل استحاله یکتاپرستی ایرانیان در یکتا پرستی کاملتر که اسلام بود، زیرا شباهت هایی هم بین زرتشت و اسلام بود؛ مثل نماز، وجود منجی بشریت و... ایرانیان به علت یکتاپرستی، تمایل بسیاری به پذیرش اسلام داشتهاند و اسلام هم از فرهنگ و منش ایرانی متقابلا متأثر بوده.
وی افزود: امروزه ایرانیگری کاذب از سوی کسانی مطرح میشود که محل اعتنایی در دین مردم و اهل فن و مطالعه هویت ایرانی از آغاز در گرو ارتباط دین و سیاست بوده، اما همواره تأکید شده که برای ارتباط از دین به سیاست باشد، زیرا عکس این حالت، آفت است.
وی در ادامه گفت: ما با روش، نمیتوانیم به تنظیم الگو برای پیشرفت اسلامی ایرانی بپردازیم و آن را محقق کنیم، بلکه باید با رویکردی فرآیندمدار و توجه به همه ظرفیت ها و حرکت مستمر، به سمت محقق کردن الگو پیش برویم و سه مشکل اساسی؛ نبود نظارت بر امور فرهنگی و بی اطلاعی مردم از حقوق فرهنگی خود، سیاست زدگی و اقتصاد زندگی و استحاله از فرهنگ در آنها، حضور افراد ناآگاه از امور فرهنگ در عرصه سیاست گذاری فرهنگی را هر چه بهتر حل کنیم.
علی مطهری: باید احمدی نژاد را نجات دهیمعلی مطهری گفت: تفکر مشایی چیزی شبیه به نهضت آزادی است که احمدی نژاد در انتخابات 88 صداقت به خرج نداد. 90 درصد نمایندگان موافق سوال از احمدی نژاد هستند. مجلس به تبعیت از ولایت فقیه حرکت میکند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دومین روز از نشست جوان ایرانی، پرسشهای امروزی گفت: بحث مشایی و احمدی نژاد ارادت است. اگر او بگوید، بمیر میمیرد واقعا باید آقای احمدی نژاد را نجات دهیم.
علی مطهری در این همایش درباره بایستههای فرهنگی الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت اظهارنظر داشت: فرهنگ غیر از آموزش و تعلیم و تربیت است. گاهی این دو با هم اشتباه میشوند. گاهی برخی انتقادات فرهنگی دارند، اما کسانی که میخواهند پاسخ دهند، آمارهای آموزشی میدهند، در حالی که باید محل بحث مشخص شود. البته آموزش میتواند جزیی از فرهنگ باشد، ولی تمام فرهنگ نیست.
وی با بیان اینکه مجموعهای از آموختههای معنوی و فکری و روحی، اجتماعی اخلاقی و مذهبی یک قوم است، افزود: البته درباره اسلام نمیتوان این گونه نظر داد. اسلام خودش یک فرهنگ و یکسری اندوختههای معنوی، فکری و روحی دارد و معمولاً فرهنگ و تمدن را در کنار هم می آورند و مانند ایمان و عمل صالح در قرآن در کنار هم آمده است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: فرهنگ را میتوان به عنوان آنچه در برگیرنده یکسری آداب و رسوم یک قوم است و تمدن را به آنچه مربوط به قدرت ابزار سازی علم و صنعت یک مجموعه است، تعریف کنیم؛ بنابراین، دو مقوله گوناگون هستند. به همین دلیل، گاهی میگویند فرهنگ ملی است و تمدن جهانی فرهنگ ملی نیست؛ مانند اسلام یک فرهنگ جهانی است.
مطهری دین، اخلاق ادبیات هنر علم را عناصر فرهنگ دانست و گفت: یک نکته مهم در باب فرهنگ مسأله استقلال فرهنگی و به تعبیر دیگر استقلال فکر دانست. استعمار فرهنگی از آن تعبیر به خودباختگی فرهنگی یاد میشود، زمانی به وجود میآید که مردم آنچه متعلق به خودشان است، بیارزش و متعلقات دیگری را ارزش میپندارند.
وی به ذکر جملاتی از شهید مطهری درباره فرهنگ پرداخت و اظهار داشت: شهید مطهری فرمودند: همان گونه برای یک فرد لازم است اعتماد به نفس در کارها داشته باشد در جامعه نیز لازم است، استقلال فکری داشته باشد و یا در جای دیگر گفتند: استعمار فرهنگی از همه استعمار زده است، نمیتواند با آن مبارزه کند.
هنر امام خمینی و یاران ایشان، شخصیت دادن به ملت بود و از راه بازگشت به ایدئولوژی اسلام و تاریخ خودشان به شخصیت رسیدند. اگر شخصیت داشته باشیم هیچ نداشته باشیم، به همه چیز میرسیم؛ اما اگر شخصیت نداشته باشیم، هیچ چیزی نداریم.
این نماینده مجلس شورای اسلامی خاطر نشان کرد: یکی از عناصر سازنده هویت ملی ما ایرانیها اسلام است. نشانه ملی خودباختگی فرهنگی، به دانستن هر آنچه از سوی خود است و خوب دانستن هر آنچه از سوی بیگانه است. تمایل و استفاده از الفاظ بیگانه، نوعی خودباختگی شدید است.
وی ادامه داد: بسیاری از کشورها، به دلیل تغییر زبان اصلی شان به انگلیسی که در گذشته فارسی و عربی بود، به نوعی سبب حذف فرهنگ اسلامی و ایرانی و خود باختگی فرهنگی آن دولتها شد.
مسأله دیگر لباس است و اینکه ما مدل لباس یا رنگ آن را از کشورهای اروپایی بگیریم، خود باختگی فرهنگی است؛ موسیقی، جشنهای فرهنگی مانند ولن تاین، نوع غذا و نوشیدنیهای غربی و به طور کل، تقلید از سبک زندگی غرب در مقابل سبک زندگی اسلامی از مصادیق خودباختگی فرهنگی به خودباختگی فرهنگی به شمار میرود.
مطهری تأکید کرد: یکی از مولفههای فرهنگی الگوی اسلامی ایرانی، پیشرفت مسأله سبک زندگی است. ما باید به سمت سبک زندگی اسلامی برویم که یکی از اجزای آن نظام خانوادگی اسلامی است. اسلام میگوید، غریزه را تحریک نکنید، در حالی که غربیها خلاف این عمل میکنند. ما میخواهیم هم اسلام باشد، هم غرب؛ به بیان دیگر نه اسلام هست، نه غرب؛ اشتباه است. ما باید بتوانیم به طور واقعی نظام خانوادگی اسلامی داشته باشیم. خوشرویی احترام به دیگران، نوع معماری شهرها و اصلاح عزاداریها از مباحث مهم فرهنگی است و باید درباره اصلاح و حفظ آنها اهتمام بورزیم. بحث کار و ارزش دادن به کار، از دیگر مباحثی است که در دین اسلام بر آن تأکید شده است. همچنین نام گذاری باید به شیوه درست باشد.
مطهری در پاسخ به پرسشی درباره علت تأثیرگذاری فرهنگ غربی روی ایرانیها بیان داشت: غربیها در فرهنگ خود، از بیاخلاقیهای بسیاری از مجله بی اخلاقی جنسی بهره میگیرند و با فرهنگها سازگار نیستند و البته افراد سن بالاتر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
وی در پاسخ به پرسش دیگری غیر مرتبط با بحث همایش مبنی بر فعالیتهای جریان انحرافی تصریح کرد: این یک پدیده غیر منتظره بود. کسی فکر نمیکرد، شخص آقای احمدی نژاد چنین افکاری داشته و به کسی ارادت داشته باشد. اصطکاکی بین ولایت فقیه جامع شرایط و مرشد ایشان به وجود بیاید و او نداند به کدام طرف گوش کند. این یک بحث مرشد و ارادت است، اگر او بگوید بمیر، میمیرد. ما واقعا باید آقای احمدی نژاد را نجات دهیم. از آن طرف ولایت فقیه را قبول دارد و به رهبر انقلاب ارادت دارد. اما بین این دو گیر کرده است.
به هر حال، این پدیده جدید بود و مطرح شد و حرفهای ضد و نقیض میزنند، خلاصه یک چیزی شبیه نهضت آزادی هستند. خود آقای احمدی نژاد هم این گونه می اندیشد. من فکر میکنم آقای احمدی نژاد، صداقت نداشت و باید در سال 88 این طرز تفکر خود را مطرح میکرد. اما او صداقت به خرج نداد.
این نماینده مجلس شورای اسلامی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه چه ملاحظاتی هست که مجلس مماشات میکند و مستقیم وارد عمل نمیشود، خاطرنشان کرد: مجلس حق پرسش و استیضاح معاون و یا مسئول دفتر رئیس جمهور را ندارد. مجلس وظیفه تذکر و استیضاح وزرا و یا رئیس جمهور را دارد. این وظیفه رئیس جمهور است. یک نگاهی در مجلس هست، که نخست باید دستور رهبری باشد تا وارد عمل شوند.
خود من با 90 درصد نمایندگان صحبت کردم. همه آنها موافقند و میگویند شما جلو برو، ما پشت سر شما هستیم؛ اما امضا نمیکنیم، چون وضعیت شهرستان ما به هم میریزد، طرحهای عمرانی قطع میشود.
به من میگویند تو جلو برو، چون پسر شهید مطهری هستی، اما پدر ما را درمیآورند، ما اگر رهبری انقلاب بفرمایند برای استیضاح امضا جمع میکنیم. فکر میکنند ولایت فقیه، یعنی هر روز صبح به درب بیت رهبری مراجعه کنند و حرفها را تکرار کنند، این طور نیست ما باید کار خودمان را انجام دهیم، اما به نظریات رهبری ارج نهیم. بیشتر نمایندگان میگویند ما اکنون داریم به حرف شما میرسیم.
هر کدام از ما به جای آقای احمدینژاد بودیم، همین میشد و همینطور پیش میرفتیم. ایشان با این حمایتهای مردمی که داشت، هر چقدر دلش خواست پیش رفت، در حالی که این غفلت مجلس بود. مجلس باید در گذشته جلوی او میایستاد و تا این مسائل پیش نیاید.
وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفت: بحثهای نظری لازم است؛ اما باید برای خودش و به گونهای باشد که آثار عملی داشته باشد.