بازدید 36992
36992 بازدید
به بهانه پیشنهاد بهمنی درباره دينار؛
مگر واژگان زيباي فارسي چه كم دارند؟
بهمني در گفته خود استدلال كرده است كه اين واحد ـ دينار ـ در گذشته نيز استفاده می شده و مشكلي ندارد! اما شاید بررسي ريشه واحدهاي «ريال» و «دينار» جالب باشد. «ريال» از كلمه اسپانيايي «real» وارد زبان فارسي شده كه به معناي شاهي و نيز نقره رايج در آن كشور بوده است، «دينار» نيز از واژه ديناريوس كه واحد پول امپراتوري روم بوده، گرفته شده است.
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۰ - ۱۹:۴۲ 12 April 2011
کد خبر: ۱۵۸۱۵۰
| ۲۳ فروردين ۱۳۹۰ - ۱۹:۴۲ 12 April 2011
| 36992 بازدید
36992 بازدید
|
هر چند برداشتن چهار صفر از پول ملي، مقوله اي اقتصادي است و موضوع اين نوشته نیست، آنچه باعث شد تا اين موضوع مورد توجه قرار گيرد، سخنان بهمني، رئيس كل بانك مركزي، پيرامون حذف چهار صفر از پول ملي و تعيين زير واحد «دينار» براي آن است.
به گزارش «تابناک»، بهمني در گفته خود استدلال كرده است كه اين واحد ـ دينار ـ در گذشته نيز استفاده می شده و مشكلي ندارد! اما شاید بررسي ريشه واحدهاي «ريال» و «دينار» جالب باشد؛ «ريال» از كلمه اسپانيايي «real» وارد زبان فارسي شده كه به معناي شاهي و نيز نقره رايج در آن كشور بوده و «دينار» نيز از واژه ديناريوس كه واحد پول امپراتوري روم بوده، گرفته شده است.
بنا بر آنچه در لغت نامه دهخدا آمده است، ريشه كنوني دينار، از كلمه «دِنّار» گرفته شده و براي اينكه با مصدرهايي كه بر وزن فعّال ميآيند، اشتباه نشود، نون اول به «يا» تبديل شده است.
بنا بر این گزارش، دينار هم اكنون واحد پول كشورهايي مانند عراق، الجزاير، ليبي، سودان، تونس، اردن، مقدونيه، صربستان و... است؛ بنابراین، هرچند برخی بر این باور باشند که توان پاسداري تمام عيار از زبان و فرهنگ برای جلوگيري از ورود واژگان بيگانه نیست، اين بدان معنا نيست كه خودمان به پيشواز جنسهاي بيگانه برويم؛ آن هم چيزهايي كه ماندگاري آنها نسل ها ادامه دارد.
حال این سوال پیش می آید که چرا رئيس كل بانك مركزي به خود اجازه مي دهد تا در كنار واژه وارداتي ريال، دينار را نيز بيفزايد؟ مگر واژگان زيباي فارسي چه كم دارند؟
از سویی، باید توجه داشت، اين كه برخی بر ورود كلمات از زباني غير فارسي به زبان رسمي ايرانيان با اين استدلال كه آنها كاملترند اصرار دارند، كاملا بي معني و از سر ناتواني است.
از سوی دیگر، در اين كه پاسداري از زبان و فرهنگ فارسي در حد تشريفات و هزينه كرد بودجه هاي كلان خلاصه شده است، ترديدي نیست و كافي است به سخنان مجريان تلويزيوني، سخنرانان، سخنان عامه مردم و... توجه شود تا سرعت نابودي زبانمان را دريابيم.
در اين راستا، با انتقاد جدي به متوليان امر، پيشنهادهاي زير ارایه مي شود:
1 ـ فرهنگستان زبان و ادب فارسي كه وظيفه حفظ و حراست، رواج و نيز ايجاد نشاط و بالندگي زبان فارسي را بر پایه اساسنامهاش بر عهده دارد، نيازمند تحرك جدي است. كافي است تا نگاهي از سر كنجكاوي به واژههاي برگزيده اين سازمان دولتي در برابر واژههاي بيگانه بيندازيد كه زحمتي به خود نداده اند و در بيشتر موارد، ترجمه لفظ به لفظ انگليسي و يا عربي را به فارسي برگردانده اند. در اغلب موارد هم آنقدر دير عمل مي كنند كه واژه وارداتي در دهان و زبان همه جاخوش مي كند و واژه برابر آن ديگر جايي ندارد؛ به عنوان يكي از هزاران، مقايسه كنيد، استفاده عموم مردم از واژه sms يا واژه پيامك، هر چند كه خود پيامك نيز به نوعي ترجمه لفظ به لفظ sm يا همان پيام كوتاه است.
بعضي واژه هاي گزينش شده هم بسيار خنده دار است: مثلا براي واژه «آمپول»، معادل فارسي آب دزدك قرار داده اند. در حالي كه در بسياري از مناطق ايران از كمله «سوزن» استفاده مي كنند كه بسيار بهتر است. كش لقمه و... هم که حكايتي دیگر دارد.
بنابراین، از رئيس جمهور به عنوان بالاترين مقام در اين فرهنگستان درخواست مي شود تا با گماردن افراد متخصص، صاحب دغدغه، كنجكاو و علاقه مند به ايران و به دور از هياهوي سياست، در فرهنگستان زبان و ادب فارسي پويايي جدي ايجاد كنند.
2 ـ صداو سيما به قول بنيانگذار جمهوري اسلامي، يك دانشگاه است. متأسفانه در اين دانشگاه، برنامه اي جدي، عمومي و فراگير براي پاسداري از زبان و فرهنگ فارسي ديده نشده و مجريان آن ـ خواسته و يا ناخواسته ـ خود به اشاعه زبان بيگانگان مي پردازند. پس درخواست اين است تا در ساخت برنامهها، اجرا و... به اين موارد توجه شود و اين رسانه مهم و دیگر رسانه ها نیز درباره توسعه زبان فارسي توجه ويژه نشان دهد.
3 ـ درخواست اصلي از مردم است. زبان و فرهنگ سرمايه هستند. مردم نبايد به راحتي واژگان بيگانه را بپذيرند،.دگرگوني هاي سريع در فناوريها، واژههاي بسياري را وارد زبان مردم ما كرده است؛ واژههايي كه ريشهاي در فرهنگ و زبان ما ندارند؛ بنابراین، شايسته است تا در اين باره مردم با دل نگراني به موضوع نگاه كنند.
به هر حال، باید توجه داشت که اگر برنامه اي پويا، منسجم و ادامه دار براي حفظ زبان فارسي و حتي زبانهاي محلي نوشته و اجرا نشود، دور نيست تا زبان فارسي از فهرست زبانهاي زنده دنيا حذف شود.
4 ـ اما پيشنهاد پاياني، باز هم به فرهنگستانيهاست. به جاي برگردان واژه به واژه خارجي به مثلا فارسي، از توانايي زبان هاي محلي ايراني كه زير شاخه زبان فارسي هستند، بهره گیرید.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید