بازدید 16557
ناگفته های دکتر فریدون عباسی در گفتگو «تابناک»:

دشمن بداند ما به جمهوری اسلامی اعتقاد عجیب و غریبی داریم

این دو شهید بزرگوار دارای ویژگی های مشترک بودند؛ هر دوی آنها به نظام باور داشتند؛ علمی بودند و از درجه یک های علمی کشور بودند؛ محصول راه اندازی و گسترش تحصیلات تکمیلی در درون کشور بودند؛ نظام ارتقای اعضای هیأت علمی را در کوتاه ترین فاصله ها پشت سر گذارده بودند و هر کدام راه انداز یک جریان های علمی در کشور بودند...
کد خبر: ۱۴۲۲۱۸
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۸ 14 January 2011
دکتر فریدون عباسی دوانی همان دانشمند ایرانی است که از حادثه ترور صبح روز هشتم آبان ماه در میدان دانشگاه شهید بهشتی جان سالم به در برد اما در غم از دست دادن یار دیرینش دکتر مجید شهریاری به سوگ نشست.

به گزارش «تابناک»، او اگر چه به قول خودش از قافله دو دوست نزدیک خودش ـ شهیدان علیمحمدی و شهریاری جدا افتاده اما با روحیه ای مضاعف در صدد است تا هر آنچه را با هم شروع کرده بودند ادامه دهد.

پس از مدت ها پیگیری، هفته گذشته و پیش از اعلام خبر دستگیری عاملان ترور استاد شهید علیمحمدی، با او به گفتگو نشستیم که مهمترین نکات طرح شده در این گفتگو به شرح زیر می آید:

ـــ من ورودی پیش از انقلاب در رشته فیزیک ـ بدون هیچ گونه گرایش علمی خاصی ـ بودم. البته در آن زمان اصولا این رشته در ایران دارای شاخه تخصصی نبود. پس از آن، وقوع انقلاب اسلامی و به دنبال آن انقلاب فرهنگی و جنگ، همه و همه باعث وقفه در تحصیل من شد. در ادامه و در بازگشایی دانشگاه ها، رشته فیزیک دارای چند گرایش شد. از قضا دانشگاه شیراز که بنده در آنجا درس خوانده ام، در آن زمان، گرایش هسته ای را ارایه کردند و باید بگویم که گرایش دیگری ارایه نمی شد؛ بنابراین همه دوستانی که در آن زمان و در آن دانشگاه درس خواندند، به گونه ای با درس فیزیک هسته ای و فیزیک رآکتور و فیزیک بهداشت و... آشنا شدند.

ـــ در ادامه جنگ، وارد مهندسی جنگ شدم و به جهاد سازندگی پیوستم ـ چون در آن هنگام جهاد به صورت سازمان يافته تری در زمينه مهندسی جنگ فعاليت می کرد ـ و تجارب عملیاتی همچون راه سازی، خاکریز، زدن پل، و... را از بزرگان شهيد و شاهد فرا گرفتم. با توجه به این موضوعات، دیدگاه ما از آغاز این بود که اگر می خواهیم در بحث رآکتور وارد شویم، درست وارد شویم و چون ما با تلفیق کارهای اجرایی ـ علمی در برآوردن نیاز جنگ آشنا شده بودیم، ياد گرفتيم که چگونه به فعاليت های تحقیقاتی مورد نياز يک کار فنی ـ صنعتی نيز بپردازيم.

ـــ  آشنایی من با آقای شهریاری به سال 1373  برمی گردد که می توان گفت که کاملا فعاليت در رشته فيزيک را برای مدتی کنار گذاشته بودم و در حال انجام کارهای صرفا اجرایی مانند مدیریت اجرایی حوزه دانشجویی بودم. ایشان از طريق یکی از همکلاسی های دوره کارشناسی ارشدشان با خبر شده بود که من تا حدی روی نرم افزارهای محاسبات و شبیه سازی و اندازه گيری تابش های هسته ای کار کرده ام.
 
ـــ خلاصه آغاز به کار کردیم و در کل دو یا سه جلسه اطلاعاتمان را ریختیم روی هم و به این ترتیب، توانستیم آن سیستمی را که من مدت ها بود تنهایی روی آن کار کرده بودم و نتوانسته بودم آن را راه اندازی کنم و ایشان هم جداگانه و به تنهایی نتوانسته بودند این سیستم را راه بیندازد به سرانجام برسانیم. ایشان واقعا دانشجو و بسيار با انگیزه وارد اين رشته شده بودند. بعدها متوجه شدم جوان بسیار تیزی است. شاگرد اول شریف بود و بسیار باهوش، مهندس الکترونیک بود و بعد کارشناسی مهندسی هسته ای را در دانشگاه شریف خوانده بود و در رشته علوم و فنون هسته ای در مقطع دکتری ادامه تحصیل می داد.

ـــ زمانی که ما با هم  آشنا شده بودیم، من بيشتر در زمینه های تجربی دارای مهارت بودم و ایشان در زمینه محاسبات و شبیه سازی و به این گونه بود که اطلاعات ما با هم درآمیخت و با شروع تحصيل در مقطع دکتری من همان بحث های نوترونیک را ادامه دادم و با همکاری دکتر شهرياری به ساخت آشکارساز و طیف نگارهای نوترونی و راه اندازی نرم افزارهایی که به اندازه گیری طیف انرژی نوترون ارتباط دارد پرداختيم که هم در زمينه توليد انرژی و هم در زمينه پزشکی و صنعت (رادیوگرافی و...) کاربرد دارند.

ـــ سرانجام نزدیک به پنج سال پیش، کار مشترک ده ساله ما منجر به طراحی یک دوره کارشناسی ارشد به نام «کاربرد پرتوها» شد و با راه اندازی اين رشته، دوره دکترای کاربرد پرتوها را نیز با یکدیگر طراحی و راه اندازی کردیم. در اين اواخر با توجه به فعاليت خوب ديگر همکاران در زمينه انرژی هسته ای که بیشتر به رآکتور مربوط می شود، ما کمتر در زمينه راکتور فعاليت می کرديم. نیاز جامعه در حال رشد را بررسی کرديم و دیدیم که باید پرتوها در زندگی مردم بیشتر کارآیی داشته باشند و برای همین این رشته را در دانشگاه شهید بهشتی راه اندازی کردیم.

ـــ طراحی این رشته در سال 83 بود، ولی نخستین بار در سال 84  دانشجو پذیرفتیم و از مهر ماه سال 89 نخستین دوره دکترای ما در این رشته راه اندازی شد؛ یعنی باز هم نخستین بار دکترای کاربرد پرتوها در دانشگاه شهید بهشتی توسط آقای دکتر شهریاری راه اندازی شد.

ـــ دکتر شهيد شهرياری هم در محاسبات و هم در شبیه سازی بسیار مسلط بودند و تقریبا از همان ابتدای دوره دکترا ـ چون پایه مهندسی الکترونیک در لیسانس داشتند ـ بسیار زود در مسائل تجربی هسته ای نيز مسلط شدند. به تازگی هم که بحث های پرتاب و به کارگیری ماهواره های ایرانی مطرح شده بود، باز هم گروه ما این همکاری را با سازمان فضایی داشت که به موضوع مهمی بپردازد و آن راه اندازی آزمایشگاهی بود که به بررسی آسیب های پرتویی بر قطعات ماهواره بپردازد که در ارتفاعات بالا، مسأله ای بسیار مهم است. در این باره باید گفت که سمت گیری ایشان، کاملا در راستای رفع نیازهای صنعتی و فضایی بود که کشور روی آنها، برنامه ریزی کرده بود.

 ـــ رابطه ما با آقای دکتر علی محمدی اینگونه بود که پس از انقلاب و بازگشایی دانشگاه، درس های بسیاری با هم داشتیم. هر چند که من سال بالاتر بودم ـ یک سال ـ ولی درس های بسیاری با هم داشتیم. ایشان نیز با این که بخش فیزیک نظری را برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا برگزیده بودند، با توجه به درس های گرایشی که در دوره لیسانس خوانده بودیم، به مسائل هسته ای به ویژه بحث ذرات این بخش علاقه مند شده بود.

ـــ ایشان از همان آغاز به مباحث شتاب دهنده علاقه مند شده بود و در یک گروه کارشناسی که در انتخاب شتاب دهنده برای ایران فعالیت می کردند ـ ایشان هنوز دکترا نگرفته بودند ـ همکاری داشتند و کار گروهی آنها  منجر به برگزیدن یک نوع خاص شتاب هنده شد که قرار بود در یکی از دانشگاه ها نصب شود.

ـــ  ایشان با این که یک فیزیکدان نظری بود ولی به بحث های تجربی علاقه داشت و همانطور که پيشتر گفتم از اجزاء شناور و چگونگی ساخت آنها از من می پرسید. به این ترتیب  با اخذ ريزه کاری های تجربی تلاش می کرد آن ها را در تدريس خود به دانشجويان منتقل کند. با دیدن هر کار تجربی خواهان توضیح در آن زمینه بود و در یادگیری این مسائل کنجکاو بود و پرسش را هرگز بد نمی دانست. من هم متقابلا خواهان یادگیری بيشتر الکترو داینامیک بودم و از ایشان خواستم به من بیاموزند یا حتی پس از فارغ التحصیلی، هنگامی که ایشان در دانشگاه تربیت معلم درس کوانتوم مکانیک می دادند، بنده هم می رفتم و سر کلاس ایشان حاضر می شدم و با خود نمی گفتم که چون من این درس را گذرانده ام دیگر نیازی نیست، چون ایشان را می شناختم که استاد قوی ای هستند و به خاطر سبک تدریس ایشان، به کلاس های ایشان می رفتم و برای این کار اجازه می گرفتم.

ـــ کميته سزامی در ايران، در زمینه نظری نیاز به فیزیکدان قوی دارد. پیشتر استاد بزرگوار  دکتر منصوری اين مهم را عهده دار بودند. دکتر عليمحمدی با توجه به تخصصش يکی از جايگزين های مناسب بودند. چند سال پيش در ترکيب اعضاء کمیته سزامی تغییراتی داده شد. افراد مختلفی معرفی شده بودند. یکی از آنان دکتر علیمحمدی و دیگری دکتر شهریاری بود؛ شهریاری به دلیل پایه گذاری رشته کاربرد پرتوها در دانشگاه ها معرفی شده بود و محور پروژه سزامی هم بحث کاربرد اشعه ايکس در زمينه های مواد و پزشکی و کاربرد های صنعتی است و باید گفت که این پروژه ایکس با شدت بالا تولید می کند و از علاقه مندی های تحقيقاتی دکتر شهریاری بود.

ـــ جالب است که هر دو استاد تمام، یا در آستانه استاد تمامی بودند؛ یعنی آقای دکتر علی محمدی بسیار زود استاد شده بودند و آقای دکتر شهریاری نیز هم از اواخر سال 87 استاد بودند ولی حکم استادی ايشان در سال 89  صادر شد چون هیأت ممیزه دانشگاه تشکيل نشده بود. ولی خب اگر کسی پرونده ایشان را می دید متوجه می شد که در بهمن ماه سال 87 یعنی ده سال از دکترایشان گذشته، استاد تمام شده اند و مشخصه هر دو نیز جالب است که هر دو از دبستان تا دکترا در داخل کشور درس خواندند و باز این که هر دو در مدت زمان کوتاهی استاد تمام شدند؛ یعنی در کمترین زمان.

ـــ در جایی که اسرائیلی ها هستند و می توانند جهان اسلام را از نظر علمی مرعوب کنند؛ فلسفه حضور ما در جلسه سزامی و اردن این بوده است که به جهان اسلام کمک کنیم و ایرانیان نشان دهند که می توانند در میدان های علمی عرض اندام کنند و افزون بر آن، این که فارغ التحصیلان درون کشور را نماینده های خود برگزیدیم که هر دو نیز استاد تمام بودند.

ـــ این دو شهید بزرگوار دارای ویژگی های مشترک بودند؛ یعنی هر دوی این عزیزان از جمله کسانی بودند که به نظام باور داشتند؛ علمی بودند و از درجه یک های علمی کشور بودند؛ محصول راه اندازی و گسترش تحصیلات تکمیلی در درون کشور بودند؛ نظام ارتقای اعضای هیأت علمی را در کوتاه ترین فاصله ها پشت سر گذارده بودند و هر کدام راه انداز یک جریان های علمی در کشور بودند؛ برای نمونه آقای دکتر شهریاری نرم افزار «ام.سی.ان.پی» را در کشور معرفی کردند و بیش از پانصد نفر را آموزش کوتاه مدت داده اند. البته این که بنده آمار می دهم، به دلیل همراهی ام با ايشان است. دکتر شهرياری از بانیان انجمن هسته ای ایران و در قوام آن بسیار فعال بودند. بسیاری از کارگاه های آموزشی و کنفرانس های هسته ای ـ که توسط انجمن هسته ای برگزار شده است ـ را برنامه ریزی و مدیریت کرده اند.

ـــ در زمانی که من دبیر انجمن هسته ای ايران بودم، برخی از روی خيرخواهی اظهار می کردند که چون اسرائیلی ها هم در آنجا هستند پس ما نباید در آنجا حضور داشته باشيم. ما با ارسال نامه به وزير محترم وزارت علوم اعلام کرديم که به دلیل حضور اسرائیلی ها در آن کمیته به عنوان یک عضو، تنها کشوری که در حال حاضر به عنوان یک کشور اسلامی می تواند عرض اندام علمی کند، ايران است و به این ترتیب، باید جلوی مرعوب کردن جهان اسلام را بگیریم، چرا که اینها می خواهند ما را در مسائل علمی بترسانند.

ـــ از آنجا که در ایران افراد مستعد بسیاری داریم باید برویم و در همان جا سدی بنا کنیم، چون دشمن در حال محروم کردن ما از حضور در بسیاری از مجامع علمی است؛ تحریم کالا می کند، تا نیازهای اولیه تولید کالا به دست ما نرسد؛ از شرکت ما در کنفرانس ها و دیگر مجامع جلوگیری می کند، جلوی مطرح شدن و چاپ مقاله های ایرانیان را در برخی مجلات می گیرند. اینها گزارش هایی بوده که ما داشته ایم به ویژه در مسائل هسته ای.

ـــ این را نیز خدمت شما عرض کنم که منافقین در کارهایی که برای دیگر سیستم های جاسوسی انجام می دادند، برای این که به عنوان مخالف نشان دهند و بگویند که حاوی اخبار هستیم، نام من و شهریاری و دیگر اعضای هیأت مدیره هسته ای که در مجله فیزیک چاپ شده بود را به عنوان خبر به رسانه های غربی می دادند که البته ما اخبار این افراد را دنبال کردیم و نتیجه این شد؛ این نام ها که در مجله و وزارت علوم و... همه جا هست و بعضا با ما مصاحبه می کنند و چیز عجیبی نیست و اصلا ما آن اسم را در سایت می زنیم و  همین کار را انجام دادیم تا ارزش اطلاعاتی کار آنان را پایین آوریم، چون آنان معمولا یک هفته پیش از نشست های آژانس، مصاحبه های مطبوعاتی می کردند و جوسازی می کردند تا شورای حکام آژانس علیه ایران قطعنامه بدهد.

ـــ یکی دیگر از نکاتی که خواستند جوسازی رسانه ای کنند، این بود که بر حسب نياز روز مواردی چون سانتریفیوژ و لیزر و... را همه به عنوان تخصص اينجانب و دست داشتن من در آن ها اعلام کردند در صورتی که هر آدم عاقلی آگاه است که مگر می شود که یک نفر در چند رشته تخصص و توانائی کار عميق داشته باشد.

ـــ باید بگویم آنچه ما را در برابر خارجی ها خطرناک نشان می دهد، این است که ما بسیار خطرناکتر از آنچه آنها می گویند، هستیم. ما خطر سلاح هسته ای و پروژه سری برای کسی نداریم، چون اصلا چنین اعتقادی نداریم و نیازی هم به آن نداریم. همان گونه که رهبر کشور می فرمايند، تفکرات ما این نیست که دنبال سلاح های کشتار جمعی برویم. ما آدم هایی هستیم که در جبهه ها دیدیم که سلاح های کشتار جمعی با آدم ها چه کرد و حتی اگر آموزه های دینی را در نظر بگیریم، اجازه نداریم چنین کاری با نسل بشر و هم نوعان خود کنیم و این شعار نیست و حتی دیگران و خبرنگاران خارجی ها هم که آمدند من این مورد را مطرح کرده ام.

ـــ حال مشخصه ما: ما نه به این اندازه تخصص داریم و نه آنگونه دانشمندیم و بعد هم ما که در خارج درس نخوانده ایم که علم بسیار بالایی را از آن ها بگیريم. همه ما تحصيلات درون کشوری داریم و کار تحقیقاتی ما با امکانات و وسایل داخلی بوده است و همه ما هم به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد عجیب و غریبی داریم؛ سفت و محکمیم و به دنبال ارتقای نظامیم. سیاسی نیستیم که سنگ دیگران را به سینه بزنیم. ما بر این باوریم که مملکت باید از همه ابعاد قوی شود و اگر می خواهیم در دنیا زندگی کنیم و با آنها تعامل درست داشته باشیم، باید دستانمان پر باشد.

ـــ بنابراین می بینیم، ما با این که رشته مان هسته ای است، می گوییم دعوا سر فضاست؛ یعنی آنان شاید از برنامه موشکی ما خیلی هم ناراحت نباشند، چون به محض این که ما در هسته ای کوتاه بیاییم به سراغ موشکی می آیند و می خواهند برد موشک ها را محدود کنند، چون خودشان دارند، می خواهند دیگران نداشته باشند.

ـــ چرا؟ چون فضا، فرستادن ماهواره است. اینها اگر ابزار ماهواره را در دست داشته باشند، در آینده همه کشورها برده آنها خواهند بود، چون همه چیز در حال ماهواره ای شدن است. آن بحث هایی که درباره کنترل محیط زیست، پیدا کردن معادن و کارهای ارتباطی، بانکی و اقتصادی و.. هست همه چیز در حال بسته شدن بر پایه ماهواره است؛ بنابراین ما همیشه باید مستأجر ماهواره های دیگران باشیم. ندیدید که هر وقت می خواهند تلویزیونمان را قطع می کنند تا به ساز آنها کار و حرکت کنیم.

ـــ هم اکنون دشمن یا مخالفان ما لولوی خود ساخته ای می سازند به نام سلاح هسته ای و سپس دیگران را از آن می ترساند و به نام مقابله با سلاح کشتار جمعی يا فعالیت های هسته ای، ناجوانمردانه دست به ترور می زند و کسانی را ترور می کند که اگر اندکی به کارنامه و زندگی آنان نگاه کنیم می بینیم وقتی برای کارهای دیگر نداشته اند و اساسا کسی که بخواهد پروژه سری و خاصی داشته باشد، این اندازه عقل دارد که آشکارا آن را انجام ندهد و متخصصان خود را معرفی نکند.

ـــ با توجه به فضاهای موجود، پس از شهادت پروفسور علیمحمدی تقریبا برای ما مسجل بود که سرویس های بیگانه، به ویژه موساد و ام آی سیکس مسئول مستقیم این ترورها هستند که البته از عوامل فریب خورده داخلی برای عملیاتی شدن آن بهره می برند. آن روز ترور هم تنها تفاوت مورد من با مورد شهید شهریاری این بود که چون ایشان حواسش به مطالعه بود و راننده داشت آنطور که باید، سریع متوجه چسباندن بمب نشده بود ولی من چون خودم رانندگی می کردم سریعا متوجه شدم و توانستم واکنش مناسب نشان دهم و البته شکی نیست که هم شهریاری و هم علیمحمدی لیاقت شهادت داشتند ولی من...

ـــ به هر حال من در این فرصت می خواهم استفاده کنم و از تلاش های مستمر و پیگیر نیروهای اطلاعاتی ـ امنیتی و همچنین پلیس و دستگاه قضایی نهایت تشکر را داشته باشم که واقعا با تمام توان و در نهایت اخلاص و با بهره گیری از تمام امکانات موجود، هم در امر پیشگیری و هم در امر پیگیری تلاش فراوان داشته اند و دشمنان این ملت نیز باید بدانند که ما با حذف فیزیکی فرزندان این آب و خاک، به هیچ وجه نخواهند توانست در مسیر رو به جلوی این ملت در تمام حوزه ها خللی وارد کنند.

متن کامل این گفتگو را اینجا بخوانید.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۴۷
خدا هر دو نفر را رحمت کند و دکتر عباسی را سالم و موفق نگه دارد
به امید سربلندی ایران و خواری و خفت دشمنان ایران
واقعا اینطور انسانها به آدم روحیه میدن.خدا حفظشون کنه
من می خواهم بگویم که آنها هرچه دانشمندان مارا ترور کنند به جای آنها صدها دانشمند دیگر ظهور می کند مانند درختی است که اگرشاخه ای از آن را قطع کردی به جای آن چندین شاخه دیگر در می آید با آرزوی موفقیت برای همه دانشمندان این مرز وبوم وهمه مردم
بسيار عالي بود.
ممنون
خدا حافظتان باشد ما تحصیل کرده های خارج نیز به شما خواهیم پیوست ان شا الله
خداوند ما را مورد شفاعت شهیدان قرار دهدو انشاءالله درجات این شهیدان را متعالی تر کند و انشاالله خداوند خادمین کشورمان را حفظ کند کسانی که اسم و وجود آنها باعث افتخار هر ایرانی است
این اساتید مایه افتخار کشورند.
انسان عالم هیچگاه تن به گفتگوهای رایج نمی دهد و همیشه به دنبال سخن جدیدی است که با ذات او تطابق بیشتری داشته باشد. سیستم سیاسی جمهوری اسلامی ایران همان سخن جدید است که از نظر عالمان حرف بیشتری در راه تحقق عدالت دارد. علت باور ایشان نه از روی تعصب بلکه از روی اندیشه و مطالعه است. ما بر راه امام استواریم و روز به روز در راه برطرف نمودن کاستی های آن و جلوه گر ساختن وجه عملی آن در قالب تفکرات دینی هستیم.
استاد عزير بسيار خوشحاليم كه خداوند يكي از سه گل بوستان دانش را براي ما حفظ كرد. قطعا دوستان شهيد شما دعاگوي شما هستند و عملكرد شما در آموزش جواناني همچون خودتان روح آن بزرگواران را درسراي باقي شاد خواهد كرد. خداوند يارو همراه شما باشد و سالها زنده باشيد.
از خداوند سبحان طول عمر برای این دانشمند ایرانی طلب میکنم
دمت گرم شهید زنده/مرگ بر اسراییل /فان حزب الله هم الغالبون
خدا این دانشمندان متعهد را در پناه خود محفوظ نماید.
ای کاش روزی را شاهد باشیم که به وضعیت حقوق بسیار بد نظامیان، این قشر مظلوم رسیدگی شود.
علاوه براینکه بایدمواظب توطئه های امریکاواسرائیل کشورهای درپیتی نوکر انها باشیم باید بیشترین توجهمان به مزدوران داخلی که در دانشگاها تحت نام
استاد.دانشجو.فارغ التحصیل وغیره لانه
کرده اندمعطوف داریم
زنده باد
خدا حفظت کند فریدون. هر روز صبح آیت الکرسی را بخوان و شر دشمنانت را به خودشون برگردان.
قربون این دکتر باوفا برم.
مرگ بر اسراييل .درود بر فرزندان خميني
مواظب این ودیگر سر شناسان باشید این اسرائیلی های خبیث و ایادی مزدورشون در داخل بیکار نمی تشینند
البته اين كه بگوييم فلاني از حادثه جان سالم به در برد كافي نيست، بايد مواظب آنها باشيم. مطمئنا دشمن احمق ما بيكار نخواهد نشست . تازه ما هم بايد مقابله به مثل كنيم.
با سلام و احترام
امیدوارم با استعانت از خداوند همواره در اعتلای مضامین اسلامی درکسب علم و پیشرفت ایران و کشورهای اسلامی موفق و موید باشید.
این اساتید گرانقدر بیشتر از اینها برای میهن عزیز ارزشمند هستند دولت محترم در حراست از این عزیزان هر کاری که در توان دارد و بیشتر باید انجام دهد ، حالا که به ورزش انقدر مایه میگذاریم و از بدیهیات استکه دانشمندان بسیار ، بسیار بیشتر از سایر اقشار برای میهن اسلامی اهمیت دارند و از سرمایه های ایران بشمار میروند و پیشنهادم اینست که یک واحد ویژه برای حراست از این عزیزان با تمام امکانات امنیتی ترتیب داده شود این عزیزان به این سادگی بدست نیامده اند تا به این سادگی از دست بروند .
دانشمندان لایق و نورچشمیهای عزیز میهن اسلامی لیاقت برخورداری از تمام امکانات مالی و معنوی > را دارند نه بعضی از فوتبالیستهای بی قید و بند . من موقعی که اتومبیل 206 بدون ایمنی دانشمند هسته ای را در تلویزیون دیدم واقعا" دلم سوخت و به حال و روز این مملکت گریه ام گرفت .
خداوند ایشان و تمام دانشمندان متعهد ایرانی را حفظ کند
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار