تنگه هرمز، سلاحي قدرتمندتر از موشك

کد خبر: ۱۳۸۷۷
|
۲۵ تير ۱۳۸۷ - ۱۷:۳۱ 15 July 2008
|
10922 بازدید

«سيمون هندرسون»، از كارشناسان مؤسسه واشنگتن براي مطالعه سياست‌هاي خاور نزديك در گزارش مفصلي به بررسي پيامدهاي هر گونه اقدام نظامي در خليج فارس به عنوان مهمترين منبع توليد انرژي در جهان پرداخته است.

به گزارش فارس، هندرسون در مقاله‌اي با نام «ايران، نفت و غرب» نوشته است: آيا مي‌توان بدون وارد آمدن ضرباتي جدي به اقتصاد و امنيت بين‌المللي به دومين توليدكننده بزرگ نفت اوپك و دومين دارنده ذخاير گاز طبيعي جهان حمله كرد؟ چه كسي مي‌تواند تضمين كند در صورت حمله به تأسيسات هسته‌اي ايران، غرب بتواند نياز خود به انرژي را به آسودگي از تنگه هرمز تأمين كند؟

آيا آمريكا و اسرائيل كه همواره از اقدام نظامي عليه فعاليت‌هاي اتمي تهران صحبت مي‌كنند، مي‌توانند تضميني براي صدور آزادانه نفت از تنگه هرمز به ديگر كشورهاي جهان و يا اعراب صادر كننده نفت در خليج فارس بدهند؛ كشورهايي كه رشد اقتصادشان شديدا به صادرات نفتشان وابسته است؟

چگونه مي‌توان كشوري كه استراتژيك‌ترين آبراه بين‌المللي جهان را كنترل مي‌كند، تهديد به اقدام نظامي كرد، در حالي كه ناوگان تهديد كننده حاضر در منطقه در صورت آغاز هر جنگي، بايد در ابتدا به فكر چاره‌اي براي تأمين امنيت خود باشد؟ در واقع، عملي شدن هر گونه تهديد عليه ايران، فارغ از نحوه واكنش تهران، تنها يك نتيجه دارد: «به خطر انداختن امنيت انرژي در جهان.»
سيمون هندرسون از كارشناسان مؤسسه واشنگتن براي مطالعه سياست‌هاي خاور نزديك در گزارش مفصلي به بررسي عواقب هر گونه اقدام نظامي در خليج فارس به عنوان مهمترين منبع توليد انرژي در جهان پرداخته است.

او در گزارش خود با استناد به اظهارات فرماندهان ارشد نظامي آمريكا مبني بر توان ايران براي بستن تنگه هرمز هشدار داده است كه هر گونه ماجراجويي نظامي در خليج‌فارس، تا هنگامي كه 40 درصد نفت مورد نياز جهان از تنگه هرمز مي‌گذرد و مسير جايگزيني براي انتقال نفت منطقه به بازارهاي بين‌المللي وجود ندارد، تنها منجر به خطر افتادن امنيت انرژي در جهان و سر به فلك كشيدن قيمت‌ها مي‌شود.

هندرسون در آغاز گزارش خود با استناد به اظهارات آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر انقلاب مبني بر اين‌كه اگر آمريكايي‌ها اقدام اشتباهي عليه ايران مرتكب شوند، عرضه نفت مطمئنا به خطر مي‌افتد و آمريكايي‌ها، قادر به تأمين امنيت انرژي در منطقه نخواهند بود، مي‌نويسد: ايران سومين ذخاير نفتي و دومين ذخاير گازي جهان را دارد.

از سوي ديگر، ايران، دومين كشور بزرگ صادر كننده در سازمان كشورهاي صادر كننده نفت خام (اوپك) و چهارمين توليد كننده نفت خام در عرصه بين‌المللي است و در همين حال، از نظر جغرافيايي و نظامي بر آبراه هرمز كاملا تسلط دارد؛ آبراهي كه روزانه 40 درصد از نفت خام مورد نياز جهان از آن مي‌‌گذرد. به دلايلي كه گفته شد ايران يكي از بازيگران كليدي در اقتصاد انرژي جهاني به شمار مي‌رود.

اهرم انرژي ايران
همان گونه كه آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر ايران اشاره كرده است، ايران مي‌‌تواند مانع از ادامه يافتن جريان روان صادرات انرژي از خليج‌فارس شود. ايران حتي اگر مرتكب چنين اقدامي نشود، در مهربانانه‌ترين حالت، مي‌تواند صادرات نفت خود را براي مدتي قطع كند كه چنين اقدامي سرانجام، منجر به افزايش شديد قيمت‌ نفت در بازار جهاني انرژي مي‌شود، زيرا در وضعيت كنوني، تقاضاي جهاني براي انرژي بيشتر از توليد نفت است و اين در حالي است كه ظرفيت مازاد كافي براي جبران خلأ نفت ايران در ميان توليدكنندگان وجود ندارد.

در همين حال، ايران مي‌تواند چه مستقيما، از طريق درگيري با ناوگان جنگي آمريكا و متحدان اين كشور كه قصد محافظت از تانكرهاي نفتي را دارند و چه از طريق مجموعه عمليات‌هايي در خشكي، تلاش كشورها براي صادرات انرژي از تنگه هرمز را خنثي كند. چنين اتفاقي (متوقف شدن عرضه نفت از تنگه هرمز) در شرايطي ممكن است تأثيرات مخربي بر بازار جهاني انرژي بر جاي بگذارد كه هيچ مسير جايگزيني براي انتقال نفت توليد شده در اين منطقه به بازار جهاني وجود ندارد. در چنين شرايطي، بازار جهاني انرژي نياز مبرمي به تأمين نفت و گاز از سوي توليدكنندگان انرژي در بيرون از خليج‌فارس پيدا مي‌كند، ولي آنها نيز از ظرفيت مازاد براي تأمين چنين حجمي از انرژي (40 درصد نياز روزانه جهان) برخوردار نيستند.

عامل ديگري كه هر گونه اقدام و يا تحريم عليه ايران را تضعيف كرده، اين است كه تهران روابط بسيار خوبي با مشتريان نفت و گاز خود و همچنين همسايگانش در زمينه توافقنامه‌هاي همكاري در حوزه انرژي برقرار ساخته است. تهران اين توافقنامه‌ها را به منظور تضعيف هرگونه اجماع ديپلماتيك در تلاش براي تغيير رفتار خود و كم اثر كردن تحريم‌ها و دشوارتر كردن هرگونه اعمال تحريم عليه خود طراحي و اجرا كرده است. در چنين شرايطي، كشورهايي كه چه به عنوان خريدار نفت و گاز و چه به عنوان تأمين كننده نيازهاي ايران با تهران معامله مي‌كنند مي‌دانند كه مشاركت در هر اقدامي كه بر خلاف منافع تهران باشد، مي‌تواند ضررهاي زيادي به اقتصاد آنها وارد آورد.

قابليت‌هاي كم منطقه‌اي براي مقابله با توان نظامي ايران نيز از ديگر نقاط ضعف در هنگام رويارويي با ايران است. ايران از تاكتيك جنگ‌هاي نامتقارن استفاده مي‌كند؛ براي مثال از قايق‌هاي جنگي كوچك ولي تندرو استفاده مي‌كند كه هدف قرار دادن آنها بسيار دشوار است. هر چند ناوگان دريايي آمريكا و تعدادي از متحدانش در منطقه مستقر هستند، ولي ايران توان ضربه زدن به تأسيسات نفت و گاز، پايانه‌هاي توليد انرژي، ايستگاه‌هاي نمك‌زدايي و تأسيسات نظامي واقع در خشكي را نيز داراست. تهديدات ناشي از فعاليت‌هاي القاعده هر چند سبب شده كه ضريب ايمني تاسيساتي كه بدان‌ها اشاره شد تا حدودي افزايش يابد، ولي اين تأسيسات هنوز به شدت آسيب‌پذيرند.

چشم‌پوشي از نفت خليج‌فارس اجتناب‌ناپذير است
هر چند مقامات كاخ سفيد در يكي دو سال گذشته، بارها صبحت از تلاش براي كاهش از وابستگي آمريكا به نفت وارداتي از خاورميانه كرده‌اند و سرمايه‌گذاري در زمينه انرژي‌هاي تجديدپذير را آغاز كرده‌اند، ولي هندرسون در ادامه گزارش خود با اشاره به اينكه منطقه خليج‌فارس حتي در چند دهه آينده به عنوان يكي از مراكز استراتژيك براي توليد و عرضه انرژي مورد نياز جهان باقي خواهد ماند، مي‌نويسد: جهان به افزايش ظرفيت توليد و توسعه مسيرهاي جايگزين براي انتقال انرژي نياز دارد، ولي پيش‌بيني‌هاي آژانس بين‌المللي انرژي (IEA) حاكي از آن است كه جهان در چند دهه آينده، وابستگي بيشتري به نفت خاورميانه پيدا خواهد كرد.


بنا بر آمارهاي اين سازمان در سال 2006 ميلادي، روزانه 16 درصد از نفت مورد نياز جهان از تنگه هرمز گذر كرده و بر پايه پيش‌بيني‌هاي صورت گرفته، اين رقم در سال 2030 ميلادي به 5/30 درصد افزايش خواهد يافت. در چنين شرايطي، استفاده از سوخت‌هاي جايگزين و ديگر اقدامات مشابه در پنج سال آينده، تنها بخش كوچكي از نياز اين كشور به انرژي را تأمين خواهد كرد، مگر اينكه به ناگهان تكنولوژي‌هاي غير منتظره‌اي براي توليد انرژي ابداع شوند! تلاش براي استفاده از سوخت‌هاي نامتعارف براي توليد انرژي در شرايطي صورت مي‌گيرند كه بنا بر پيش‌بيني دوباره آژانس بين‌المللي انرژي حتي در صورت موفقيت چنين برنامه‌هايي، استفاده از انرژي‌هاي نوين تنها 9 درصد از نياز جهان به انرژي تا فرا رسيدن سال 2030 ميلادي را تأمين خواهد كرد. به همين دليل، يكي از وظايف اساسي نقش رهبري آمريكا در جهان اين است كه با تمام توان خود براي حفظ امنيت عرضه انرژي در تنگه هرمز تلاش كند، تا جهان بتواند آينده قابل تصوري را براي خود پيش‌بيني كند.

نقش خليج‌فارس در تأمين انرژي جهان
منطقه خليج‌فارس از سال 1970 ميلادي كه توليد مجموع نفت آن از مجموع نفت توليد شده در منطقه آمريكاي لاتين پيشي گرفت، مهمترين منبع توليد انرژي در جهان بوده است. در سال 2006 ميلادي، كشورهاي منطقه (بحرين، ايران، عراق، كويت، عمان، قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي) 28 درصد از نفت مورد نياز جهان را تأمين كردند. اين در حالي است كه 55 درصد از كل ذخاير نفتي جهان در اين منطقه قرار دارد. پيش‌بيني‌هاي صورت گرفته حاكي از آن است كه تا فرا رسيدن سال 2030 ميلادي، روزانه 30 درصد از نفت مورد نياز از تنگه هرمز گذر خواهد كرد. از سوي ديگر، كشورهاي منطقه، علاوه بر در اختيار داشتن ذخاير نفتي، مقدار چشمگيري از ذخاير گازي جهان را نيز در اختيار دارند؛ براي مثال، ايران پس از روسيه كه 3/26 درصد از ذخاير گازي جهان را در اختيار دارد با در اختيار داشتن 5/15 درصد از ذخاير گازي جهان، دومين كشور بزرگ دارنده گاز جهان به شمار مي‌رود.

در همين حال، كشورهاي قطر، عربستان سعودي و امارات متحده عربي نيز هر كدام با در اختيار داشتن 14 - 9/3 و 3/3 درصد ذخاير قابل توجهي از گاز جهان را در اختيار دارند. از همه مهمتر اين كه قطر و امارات سرمايه‌گذاري‌هاي بسيار كلاني را براي تبديل كردن خودشان به صادر كنندگان بزرگ گاز مايع NLG در جهان تبديل كرده‌اند.

بنا بر آمارهاي موجود، روزانه 5/3 ميليارد فوت مكعب گاز از طريق تانكرهاي مخصوص حمل NLG از تنگه هرمز به آسيا، اروپا و آمريكاي شمالي صادر مي‌شود. همه مسائلي كه به آنها اشاره شد، سرانجام باعث شده كه خليج‌فارس و حفظ ثبات تنگه هرمز جايگاه ويژه‌اي براي بازار جهاني انرژي پيدا كند.

آسيب‌پذيري‌هاي تنگه هرمز
بيشتر نفت توليد شده كشورهاي حوزه خليج فارس از تنگه هرمز عبور مي‌كند كه تحت سلطه ايران قرار دارد، تنگه‌اي كه خليج‌فارس را به درياي عمان و درياي عربي متصل مي‌كند. در حالي كه 40 درصد نياز روزانه جهان به انرژي از اين آبراه استراتژيك مي‌گذرد، هرگونه قطع احتمالي صادرات نفت، باعث خواهد شد كه بحران‌هاي نفتي بزرگي (نظير جنگ شش روزه، جنگ اكتبر و تحريم نفتي اعراب، وقوع انقلاب اسلامي در ايران، آغاز جنگ ايران و عراق، تهاجم عراق به كويت، اعتصاب‌هاي ونزوئلا، وقوع توفان‌ كاترينا) كه بازار جهاني انرژي به واسطه قطع صادرات نفت در گذشته شاهد آن بوده است، در مقايسه با وضعيت امروز ناچيز به نظر برسد. اين موضوع از آن جهت مهم است كه بخشي از نفت مورد نياز آمريكا، اروپا و بسياري از كشورهاي آسيايي از اين آبراه مي‌گذرد.

براي مثال، تنها سه چهارم نفت مورد نياز ژاپن روزانه از طريق تانكرهاي نفتي از تنگه هرمز عبور مي‌كند؛ تانكرهاي بسيار بزرگي كه هر كدام از آنها مي‌توانند دو ميليون بشكه نفت خام را در خود ذخيره كنند. ايران علاوه بر اين كه تنگه هرمز را كنترل مي‌كند از طريق پايگاه‌هايي كه در جزايري مثل تنب بزرگ و تنب كوچك و همچنين جزيره ابوموسي در اختيار دارد، همه ورود و خروج‌ها به دهانه آبراه هرمز را كنترل مي‌كند.

علاوه بر اين، ايران موشك‌هايي دارد كه كنترل منطقه خليج‌فارس و درياي عمان را پوشش مي‌دهد كه همه اين موارد آسيب‌‌پذيري‌هاي تنگه هرمز را در صورت هر اقدامي عليه ايران به شدت افزايش مي‌دهد. در همين حال رهبران و فرماندهان عالي‌رتبه نظامي ايران، بارها درباره پرهيز از ماجراجويي در تنگه هرمز هشدار داده‌اند.
سردار «يحيي رحيم صفوي»، فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران (IRGC) در تاريخ پانزدهم آگوست سال 2007 ميلادي گفت: سيستم‌هاي موشكي سطح به درياي ما، مي‌توانند به هر نقطه‌اي از خليج فارس و درياي عمان برسند. هيچ كشتي و يا قايقي نمي‌تواند از تنگه هرمز گذر كند، بدون اينكه در برد سيستم‌هاي موشكي ما نباشد.

هندرسون در پايان گزارش خود هر چند به تأثيراتي كه مسدود شدن تنگه هرمز بر اقتصاد ايران مي‌گذارد، اشاراتي نيز كرده است، ولي در پايان به ايالات متحده آمريكا درباره زيان‌هايي كه هر گونه ماجراجويي نظامي در خليج‌فارس براي اقتصاد و امنيت بين‌المللي در پي دارد، شديدا هشدار داده است.

او در جمع‌بندي گزارش خود، با اشاره به اينكه آمريكا نبايد تنها به فكر منافع شخصي خود در جهان باشد مي‌نويسد: آمريكا نسبت به دير كشورهاي جهان، وابستگي كمتري به نفت خليج‌فارس دارد، زيرا تنها 35 درصد از نفت مورد نياز خود را از اين منطقه وارد مي‌كند، ولي اتحاديه اروپا كه 56 درصد و ژاپن كه 80 درصد از نفت مورد نياز خود را از خليج‌فارس تأمين مي‌كنند، نسبت به ايالات متحده آسيب‌پذيرترند. به همين علت، آمريكا بايد مانع از هر گونه ماجراجويي در اين منطقه حساس جهان شود تا روند صادرات انرژي از اين منطقه بدون هيچ خطري در سلامت كامل ادامه يابد.

هشدار هندرسون درباره پيامدهاي درگيري نظامي در تنگه هرمز مي‌گويد اين درگيري در شرايطي صورت مي‌گيرد كه «مايكل كلارك»، رئيس مؤسسه «رويال يونايتد» سرويس RUSI نيز در اين خصوص مي‌گويد: در صورت ايجاد تنش در تنگه هرمز، ايران اين تنگه را نخواهد بست، ولي ناامن كردن اين تنگه، بسيار بدتر از بستن آن است چون تانكرهاي بزرگ نفتي، ديگر امنيت لازم براي گذر از اين آبراه را نخواهند داشت.

اظهارات كارشناسان بازار جهاني انرژي درباره تلاش براي حفظ امنيت تنگه هرمز و تأثيري كه ثبات در اين منطقه بر بازار جهاني انرژي دارد، در حالي است كه بسياري از خبرگزاري‌ها و روزنامه‌هاي بين‌المللي نيز درباره هر گونه بي‌ثباتي در تنگه هرمز هشدار داده‌اند.

در همين زمينه، چندي پيش، خبرگزاري «آسوشيتدپرس» در گزارشي به سران آمريكا هشدار داد: توانايي ايران در متوقف كردن 40 درصد از تجارت نفت جهان، سلاحي است كه احتمالا از موشك‌ها و هر گونه سيستم تسليحاتي كه ايران در اختيار دارد، قدرتمندتر است.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟