دكتر علي زارعي نجفدري، مشاور رئيس جمهور در وبلاگ خود مينويسد: وجه اشتراك گفتمان انسانها در طول تاريخ بشر، عدالت و آزادي است به گونهاي كه ميشود عدالت و آزادي را دو كليد واژه اساسي و بنيادين انسانيت و بشريت دانست. انسانيت انسان به عدالت و آزادي است و اين دو مفهوم بزرگ انساني، لازم و ملزوم و مكمل همند.
آنچه كه انسانيّتِ انسان را ميسازد، التزام عملي به اين دو مفهوم است نه دانش و گويش به آن . عدالت معيار و چارچوبه آزادي است و آزادي با عدالت معنا مي يابد و عدالت در سايه آزادي تحقق يافتني است، آزادي بسترساز عدالت است و عدالت مقوّم آزادي.
آزادي رهايي از قيود نيست ولي قيد و بندي جز عقلانيت ندارد و عقل و تعقل تنها قيدو بند منطقي آزادي است. آزادي منهاي عقلانيت، به ضدّش تبديل خواهد شد و چارچوبه شرع مقدس،عين عقلانيت است.
والاترين وجه آزادي، رَستن از خود براي رسيدن به خداست و براي اين رَستن و رسيدن كافيست به شرع مقدس ملتزم باشيم و اين مهم، رهايي از نفس و هواهاي نفساني در ابعاد مختلف فكري، فرهنگي، سياسي و اجتماعي را ميطلبد.
عدالت يكي از راههاي رسيدن انسان و جامعه به سعادت نيست بلكه تنها راه است و عدالت در عين حالي كه وجه مشترك همه انسانها بلحاظ ذهني وتئوري است، وجه مميّزه انسانها در عمل است. عدالت ساختارشكن است و در عين حال ساختار ساز.
عدالت اسطوره شكن است و در عين حال اسطوره ساز. عدالت و آزادي رايج ترين و شناخته شده ترين مفهوم و واژه انسانيتند و در عين حال ناشناخته ترين. با آزادي ميشود به عدالت رسيد و با عدالت ميشود آزادي را حفظ نمود و همواره بايد عنايت داشت كه عدالت و آزادي تقدّم و تأخّر ندارند.
عدالت و آزادي با كاپيتاليسم و به تبع آن با ليبرال دمكراسي غرب تبايني ماهوي دارد و با ماركسيسم و به تبع آن با سوسيال دمكراسي شرق ضديتّي بيّن.
عدالت و آزادي جوهره دين حنيف اسلامند كه با تحجّر و خشك مزاجي ديني ناسازگار و با لاقيدي و لودگي و دگرديسي و دم دمي مزاجي ديني ، فكري و سياسي ذره اي سر سازش ندارند.
عدالت و آزادي في نفسه هويتي انساني داشته و خود هويت سازند و آينده از آنِ عدالت و آزادي است.