نقشه ایرانی، بافت هندی، سود دلاری!/چگونه بازار فرش ایران به هند و پاکستان داده شد؟

در حالی که صادرکنندگان ما درگیر کلاف سردرگم «پیمانسپاری ارزی» و بازارهای سنتی حجرهای بودند، هند و نپال با نقشههای دزدیده شده از تبریز و اصفهان، ویترینهای جهانی را فتح کردند و تراژدی فرش ایرانی جایی تکمیل میشود که تکنولوژی واقعیت افزوده رقیبان، جایگزین اصالت رنگرزان ما شد که تا امروز شاهد سقوطی باشیم که بازگشت از آن، چیزی فراتر از معجزه را میطلبد.
به گزارش سرویس اقتصادی تابناک، براساس داده های گمرک سقوط به زیر ۴۰ میلیون دلار صادرات فرش، فقط یک آمار گمرکی نیست بلکه یک «آژیر قرمز» برای پایان اعتبار یک برند ملی است؛ درحالی که ممکن است سیاستگذاران نفهمند که فرش ایرانی با «تولید صرف» و در «انزوای سیاسی» زنده نمیماند و بهزودی باید شاهد موزهای شدن صنعتی باشیم که معیشت میلیونها ایرانی را به تارهای ابریشم گره زده است.
شبیخون رقبای نوظهور به تار و پود ایران!
فرش ایرانی را نه تحریمهای واشینگتن، که «خودتحریمیهای بهارستان و میرداماد» زمینگیر کرد؛ به طوری که وقتی قوانین سختگیرانه ارزی، صادرکننده شناسنامهدار را به زانو درآورده، فرش قرمز برای رقبایی پهن شد که با نقشههای دزدیده شده از ما، بازار آمریکا و اروپا را قبضه کردند و باعث شد تا صادرات به زیر ۴۰ میلیون دلار سقوط کند و این آژیر قرمزی است برای این صنعت چندصدساله که روز به روز در حال احتضار است.
آمارهای گمرک جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که کاهش صادرات از ۵۵۷ میلیون دلار در سال ۱۳۹۰ به کمتر از ۴۰ میلیون دلار در سالهای اخیر، تنها یک افت عددی نیست، بلکه به معنای فروپاشی یک ساختار اقتصادی است؛ درحالی که سهم ایران از تجارت جهانی فرش بیش از ۳۰درصد بود و این صنعت به عنوان یک ضربهگیر اقتصادی در بزنگاه ها عمل میکرد. بنابراین سقوط صادرات ، مستقیماً معیشت میلیونها بافنده و فعال در زنجیره تأمین ازجمله رنگرزی، طراحی و پشمریسی را هدف قرار داده است.

خاکسپاری تدریجی یک صنعت ارز آور
در شرایطی که فرش ایران همواره یکی از اولین اهداف تحریمهای ایالات متحد بود، اما از دست دادن بازار آمریکا به عنوان بزرگترین مصرفکننده فرش جهان، ضربهای جبرانناپذیر بود و درادامه نیز قوانین سختگیرانه داخلی برای بازگشت ارز حاصل از صادرات، انگیزه صادرکنندگان شناسنامهدار را از بین برد و میدان را برای قاچاق یا خروج سرمایه باز کرد؛ آن هم در شرایطی که ایران درگیر مسائل سیاسی و ساختاری بود، کشورهایی مانند هند، پاکستان و نپال از فرصت استفاده کرده و با استفاده از نقشههای اصیل ایرانی مانند طرحهای تبریز و اصفهان، اما با کیفیت پایینتر و قیمت رقابتی این بازار را به دست آوردند.
وقتی حجره به هوش مصنوعی می بازد
رقبای جهانی به تازگی حتی از پلتفرمهای فروش آنلاین جهت نمایش فرش در خانه مشتری استفاده میکنند، اما فروش فرش ایرانی همچنان به روشهای سنتی حجرهای وابسته است و در ثبت جهانی طرحها و نقشهها همچنان کند عمل کرده و اجازه داده شده تا برند ایرانی توسط رقیبان مصادره شود، البته تورم داخلی و افزایش قیمت مواد اولیه مانند ابریشم و رنگزاهای باکیفیت قیمت تمام شده تاثیر مستقیمی در افزایش قیمت داشته است.
به گزارش تابناک، روزی بود که گرههای فرش ما، ضربهگیر اقتصاد در روزهای سخت بود؛ اما حالا، این گرهها بر گلوی معیشت میلیونها بافنده افتاده است؛ فاجعهای که آمارهای گمرک روایت میکنند، پایان عصرآقایی ایران بر بازارهای جهانی است و نشان میدهد چگونه ترکیب سمیِ تورم داخلی، سیاست خارجی و مدیریت حجرهای، برند ملی ایران را به رقیبان واگذار کرد تا امروز بازگشت به دوران اوج، چیزی شبیه به معجزه باشد.
آنهایی که خود را به خواب زده اند و بیدار هم نمیشن
آنهایی که دولت سیزدهم را عالی میپندارند و احمدی نژاد را بی نظیر و صد البته جلیلی را ناجی ایران
به کجا چنین شتابان
بازار نفت ، بازار خشکبار، بزار زعفران ، بازار زعفران ، بازار توریست ، بازار متخصصان و ...
همه بخاطر یک سری سیاستهای خارجی فانتزی دور از ذهن که باعث پشده ثروت و دارایی های معنوی و مادی کشور به جیب کشورهای همسایه و برخی رانت خوارن برود
وقتی صادر نشود، به بافنده سفارشی داده نمی شود و تولید هم کاهش می یابد.
این موضوع فرش ۱۰۰ درصد ارتباط مستقیم با تحریمها دارد.






