ایران حقیقی،ایران فجازی

به ایران در فضای مجازی ایران فجازی گفته میشود، فضای مجازی به مجموعه‌ای از پلتفرم‌ها، شبکه‌های ارتباطی و محیط‌های دیجیتال اطلاق می‌شود که از طریق اینترنت و فناوری‌های مرتبط ایجاد شده‌اند. این فضا امکان برقراری ارتباط، دسترسی به اطلاعات، خرید و فروش محصولات و خدمات، و حتی آموزش و سرگرمی را فراهم می‌کند. در واقع، فضای مجازی همان دنیای دیجیتالی است که ما روزانه با آن در ارتباط هستیم، از شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و ایکس گرفته تا ابزار‌های پیام‌رسانی مانند واتس‌اپ و تلگرام. این فضای توانسته است به خوبی در زندگی مردم جا باز کند. فضای مجازی با ویژگی‌هایی همچون آزادی بیان، دسترسی به اطلاعات بدون مرز و امکان مشارکت اجتماعی، ظرفیت‌های زیادی را برای تحولات اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرده است. این ویژگی‌ها به ویژه در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران، در کنار مزایای فراوان، چالش‌هایی را نیز به همراه داشته‌اند نظیرآسیب‌های اجتماعی در حوزه امنیت ملی وفرهنگ اسلامی –ایرانی وآسیب‌های فردی، خانوادگی، تحصیلی، شخصیتی، هویتی، شکاف بین نسلی و اعتیاد.

بحث در این حوزه ونقش حکمرانی و مردم در برخورد با این پدیده نیازمند سیاست گذاری و فرهنگ سازی و تدابیرملی است و فرصت دیگری را میطلبد، اما انچه مورد توجه نگارنده است با عطف به این که فضای مجازی فقط یک پدیده فنی نیست و ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی گسترده‌ای دارد شرایطی برای دشمنان فراهم نموده که بااستفاده از زمینه‌های داخلی جبهه وسیعی از امکانات را برای نشاندادن یک چهره کاملا مخدوش از ایران حقیقی دنبال میکنند بگونه‌ای که اگر کسی برای اولین بار بخواهد ایران را از دریچه فضای مجازی بشناسد در تضاد کامل با ایران حقیقی خواهد بود جبهه استکبار بین المللی به رهبری آمریکا با علم به توانمندی مردم شریف ایران در دفاع از شرف و کیان خود بدنبال تغییر نگاه آنان بخصوص نسل جوان به انقلاب اسلامی و ارزش‌های دینی و ملی ازطریق بمباران خبری وتحلیل‌های فریبنده است در اهمیت موضوع در شرایط فعلی هشدار و تحذیر مقام معظم رهبری دردیداربا بانوان در روز زن و تولد حضرت زهرا (س) بهترین گواه است هرچندانذارایشان در گذشته بارویکرد اجرائی درضرورت جهاد تبیین حاکی ازتاثیرراهبردی این پدیده است.

باری دغدغه اصلی این است که در چنین شرایطی چه بایدکرد آیا دست روی دست گذاشته و نظاره گر غارت فرهنگی و نسلی خود باشیم یاباتکیه برقدرت لایزال الهی ومنابع با ارزش انسانی خود طرحی نو در اندازیم؟ بدیهی است در این کارزار چاره‌ای جزبرخورد فعال و کنش گر از طرف حاکمیت و همه افراد دلسوز به سرنوشت کشور، نسل جوان و خانواده‌ها نیست به نظر میرسد تدابیرذیل در مقابله ویاکاهش آثار این هجوم ویرانگرموثر خواهد بود:

۱-نگاه ملی و راهبردی به موضوع از عوامل مهم اقدام در این حوزه است فقط کافی است بدانیم ایران با جمعیتی بالغ بر ۸۵ میلیون نفر، یکی از کشورهابا بیشترین تعداد کاربران اینترنت در خاورمیانه است. طبق گزارش‌های موجود، حدود ۷۰ میلیون نفر از جمعیت ایران دسترسی به اینترنت دارند و این آمار نشان دهنده وابستگی روزافزون جامعه ایرانی به فضای مجازی برای انجام فعالیت‌های روزمره است. تهدیدات امنیتی ناشی از فعالیت‌های آنلاین می‌تواند عواقب جدی برای افراد و سازمان‌ها داشته باشد.

۲- بوم شناسی فضای مجازی باکمک کارشناسان، به گونه‌ای که بیان تهدیدات و مبارزه باآن فرصت‌ها را زایل و نابود نکند. فضای مجازی به طرز چشم‌گیری زندگی انسان‌ها را در حوزه‌های مختلف تحت تأثیر قرار داده است. این فضا توانسته است ارتباطات، تجارت، سرگرمی، و حتی آموزش را متحول کند. افراد از طریق فضای مجازی به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند، محصولات را خریداری می‌کنند و از خدمات آموزشی آنلاین استفاده می‌کنندباید به میزان بستر سازی فرهنگی و سرمایه گذاری در این جهت از میزان تهدید‌ها کاست و بر میزان فرصت‌های آن افزود. بعبارت دیگرجهان مجازی راکاملاً واقعی بدانیم.

۳-ارتقاء سواد رسانه‌ای مهارت محور یکی ازبهترین راه‌کارهابرای استفاده بهینه ازفرصت‌های فضای مجازی وکاستن ازخطرات ان است. آموزش‌های مداوم در زمینه امنیت سایبری، حریم خصوصی ومدیریت اطلاعات می‌تواند ازبسیاری از تهدیدات جلوگیری کند. مؤسسات آموزشی، مدارس وحتی خانواده‌ها باید آموزش‌های مرتبط با امنیت اینترنت رابه بخشی ازبرنامه‌های درسی تبدیل کنند. مطالعات نشان میدهد که آموزش‌های مرتبط با فضای مجازی می‌تواند به کاهش تهدیدات امنیتی و افزایش اعتماد کاربران به این فضا کمک کند. وقتی درکشوری مثل فنلاند دردوره ابتدائی برای دانش آموزان بیش از ۵۰ مهارت یادمیدهند چراماازاین فرصت‌ها غافل باشیم. برابرآمار ۱۴ درصد کاربران اینترنت تولیدکننده محتوا هستند و بخش عمده جامعه تنها مصرف‌کننده‌اند؛ موضوعی که سطح تاثیرپذیری را افزایش می‌دهد؛ بنابراین مهارت مواجهه بافضای مجازی و نحوه استفاده از آن در راس مهارتهاست.

۴-بااقناع افکارعمومی میتوان تهدیدات ناشی ازفعالیت‌های مجازی وعواقب آن رابه تصویرکشیدو موضوع «صیانت از فضای مجازی» رابه‌عنوان امری در جهت منافع مردم، نه محدودسازی، عملیاتی کرد کاری که بعضی ازکشور‌ها درمدیریت آن موفق بوده‌اند وتوانسته‌اند تاب‌آوری سایبری را افزایش دهند. تقویت پیام رسان‌های داخلی و تنوع بخشی به آنهادر این زمینه می‌تواند موثر باشد.

۵-نقش صدا وسیما در این باره ویژه است اگرچه درباره مرجعیت صدا وسیما نزد افکار عمومی گفتنی‌ها زیاد است ولی سیاستگذاران این رسانه ملی علی القاعده در پایش فعالیت‌های آن باید به واقعیت‌هایی رسیده باشندودر بازتعریف راهبرد‌های آن نقش آفرینی این رسانه ملی را ارتقاء دهند حقیقت این است که حاکمیت در جمهوری اسلامی برغم داد و فریاد در سپردن امور به دست مردم متناسب با اهداف نظام ناکام بوده است و نتوانسته آنچنان که بایسته وشایسته است از توان مردمی و ملی در حل مشکلات از آن استفاده کند ویکی از نمونه‌های آن صدا وسیماست که امکان استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در تولید و نشر خبر وفیلم وجود دارد، بستری که میتواند به بالندگی فرهنگی منجر شود واشتغالزایی را بهمراه داشته باشد حال چه کسی جرات دارد از صدا و سیمای بخش خصوصی صحبت کند آری اگرحکمرانی قوی با نظارت درست و بموقع باشد ودرجای خود با متخلفین برخوردکند میشود در این کشور با غنای فرهنگی و وجودوافر فرهیختگان تلویزیون خصوصی هم راه اندازی کرد و جامعه را درمقابل سیل بنیان کن فرهنگ دنیاپرستی غرب نجات داد.

۶-درفضای مجازی هیچ‌گاه جنگ متوقف نشده ومصداق واقعی نبرد نرم است و بخش‌های مختلف وخدمات‌رسان کشور، مسئولین و افراد دائماً تحت حمله قرار دارند. ومخاطب اصلی آنان جامعه ایران، به‌ویژه جوانان هستند برابر آمار۴۴ درصد افراد زیر ۳۵ سال نشانه‌هایی از اعتیاد اینترنتی دارند و ۵۵ درصد اخبار مردم از فضای مجازی تأمین می‌شود. در چنین شرایطی مهمترین الزام و دغدغه کارامدی حاکمیت ومبارزه با فساد بخصوص فساد‌های سازمان یافته است ونیز خردمندی، سعه صدر، مراقبت و بهانه ندادن به دشمن است چقدر خوب است که در میزگرد‌های علمی و مناظرات، مصاحبه ها، سخنرانی‌ها، خطبه‌های نماز جمعه، مداحی‌ها، رفتار گروه‌های مرجع وارائه آماردقت بعمل آیدو سوژ‌های سوء استفاده و هتک حرمت به دشمنان داده نشود.

۷-راهبرد اصلی در ایران فجازی شکستن اراده مردم ایران در استقلال طلبی و تکیه بر توان ملی است و مسیر آن دردرجه نخست تشکیک در مبانی عقیدتی و رفتاری وهویت ایرنی -اسلامی وسپس انکارآن خاصه در نزد جوانان است ودر مرحله دوم نوبت می‌رسد به ایجاد سوال نسبت به پدیده انقلاب اسلامی وکارامدی حکمرانی درایران، ودرنهایت سست کردن اراده ملی برای ضربات نهائی است وهمه این امور به پشتوانه تحریمهائی است که ناجوانمردانه بر علیه ملت ایران بکار بسته‌اند در چنین شرایطی وظیفه همگانی و مخصوصا مسیئولین است که به ایران قوی بیندیشند و با تلاش جهادی دشمنان را در تعبیر رویای شومشان ناکام بگذارند انشاءالله. والسلام