
علی داردان، برنامهساز که برنامه تلویزیونی «شهر قصه» را در کارنامه دارد، در گفتگو با خبرنگار فرهنگی تابناک، درباره فعالیت در حوزه برنامهسازی و پیشینه خود گفت: مهندسی خواندهام و کارشناسی ارشد تهیهکنندگی تلویزیون دارم؛ اما همیشه به فضای هنر و نقاشی علاقه داشتم و به شدت تلویزیون میدیدم. هیچوقت عاشق سینما نبودم، ولی ساختن برنامه تلویزیونی برایم جذاب و هیجانانگیز بود. بهویژه برنامههای آقای علیخانی، آقای شهیدیفر و آقای طهماسب برایم بسیار الهامبخش بودند. در طول دوران کارشناسی تلاش میکردم وارد فضای تولید ویدئو و فعالیتهای اینچنینی شوم. بعد هم برای کارشناسی ارشد در دانشگاه صدا و سیما پذیرفته شدم و فهمیدم باید این مسیر را به شکل حرفهای و آکادمیک دنبال کنم.
وی افزود: به این نتیجه رسیده بودم که وقتی یک برنامه طراحی درستی ندارد، دچار ضعف جدی میشود. انگار عناصر برنامه درست کنار هم قرار نمیگیرند و کل کار بیاثر میشود. اینموضوع برایم جدی شد و شروع کردم به دیدن و تحلیل برنامههای مختلف ایران و جهان و نوشتن طرح برنامه. با خود میگفتم: این تخصص – طراحی برنامه تلویزیونی، طراحی مدیا و خلق محصولات خلاق رسانهای – کاری است که باید به آن بپردازم. کمکم در دانشگاه تعدادی از دوستانم متوجه شدند چنین دغدغهای دارم و طراحی برنامه برایم جدی است. آنها مرا به افراد، شبکهها و مدیران شبکههای مختلف معرفی کردند. چند دوست که در این حوزه فعالیت میکردند، وقتی به دنبال طراح برنامه بودند، من را به تیم تولید یکی از برنامههای شبکه آموزش معرفی کردند. بعد چند برنامه تلنتشو آموزشی را در دنیا رصد کردیم و برای آن شبکه یک برنامه طراحی کردیم. این تجربه باعث شد افراد بیشتری با کارم آشنا شوند تا اینکه یک سفارش جدی دریافت کردم. در ادامه بنا شد برای شبکه ورزش کار تحقیق و توسعه انجام دهیم و برنامهای طراحی کنیم که یک مسابقه تلویزیونی ورزشی آزمونمحور را اجرا کند. برای این کار بیش از ۴۰۰ برنامه کوئیزشو و گیمشو را مشاهده و تحلیل کردم که برای رشد شخصی خودم هم بسیار ارزشمند بود. از میان آنها ۶۰ برنامه را انتخاب و دقیقتر بررسی کردم و در نهایت یک دفترچه با ۱۰ طرح برنامه تلویزیونی آماده تولید نوشتم. این پروژه ۳ ماه زمان برد و برای دیگران بسیار جذاب بود. خود شبکه هم تا آن زمان چنین تجربهای نداشت.
اینبرنامهساز در ادامه گفت: در بازه زمانی مورد اشاره در زمینه تحلیل و طراحی برنامههای تلویزیونی با تهیهکنندههای مختلف همکاری میکردم. اما از دو سال و نیم پیش تمرکزم را روی حوزه کودک و نوجوان گذاشتم. یکی از دوستانم که مرا میشناخت، پیشنهاد داد برای یک پروژه قصهمحور طراحی انجام دهم. وقتی وارد طراحی میشوم، فقط یک آیتم طراحی نمیکنم؛ بلکه کل مسئله را در نظر میگیرم و یک مجموعه رسانهای تولید میکنم. این مجموعه میتواند شامل برنامه تلویزیونی، اپلیکیشن، تعاملات رسانهای، محصولات فیزیکی، آیتمها و حتی شبکههای مجازی باشد. در بحث محتوا هم همین نگاه را دارم. سعی میکنم طراحی جامع و کامل باشد؛ چیزی فراتر از یک سفارش کوچک.
داردان گفت: اولین همکاریام با خانواده امید که نقطه ورودم به حوزه کودک و نوجوان بود، باعث شد در این حوزه متمرکز شوم. همیشه مسئله کودک و نوجوان برایم دغدغه بوده و حدود نیمی از برنامههایی که طراحی میکردم برای این گروه سنی بود. ارتباطم با این گروه همیشه خوب بود؛ چه در خانواده و چه در اجتماع. همکاری با امید کمک کرد که این ارتباط شکل حرفهای پیدا کند و در مسیر کاریام تثبیت شود. آنزمان ماکت یک برنامه تلویزیونی قصهمحور را در ۱۰ قسمت طراحی کردیم که نامش «ماجرای چمدان جادویی» بود. چون احساس کردیم باید پختهتر شود، هیچوقت پخش نشد. پس از آن تصمیم گرفتیم بهصورت جدیتر در فضای قصه کار کنیم. پس از بررسیهای فراوان، محصولهای جدیدی به نام جهانهای داستانی خلق کردیم. در این حوزه تجربه چندانی نداشتیم اما دانش لازم را بهدست آوردیم و در نهایت ۴ جهان داستانی خلق کردیم که تولید آن تقریباً یک سال زمان برد. هر کدام از این جهانها فضای متفاوتی داشت و برای تولید این جهانهای داستانی، محصولاتی در قالب فیلم سینمایی 3D، سریال 2D، سریال عروسکی، کمیکبوک و سریال رئال-فانتزی را تجربه کردیم.
وی افزود: جهان داستان مفهومی فراتر از یک روایت، فیلمنامه یا پلات است. یعنی جهانی خلق کنی که قواعد، منطق و فرهنگ خودش را داشته باشد؛ حول محور یک مسئله شکل بگیرد و یک اندیشه پشت آن باشد. فرق بین یک جهان داستان و یک داستان جذاب همین اندیشه است. خلق جهان داستان این امکان را به شما میدهد که با هر شخصیت یک خط روایت جداگانه دنبال شود و پیرنگهای مختلف داستانی در آن پیاده شود. جهان داستان باید توسعهپذیر باشد؛ یعنی اگر یک داستان روایت شد، به پایان نرسد و بتوان با شخصیتها و موقعیتهای مختلف داستانهای جدیدی تعریف کرد.
اینبرنامهساز گفت: در ایران شخصیتهای ماندگار چندان خلق نمیشوند و این یک آسیب جدی است؛ چون شخصیتپردازی به درستی انجام نمیشود و شخصیت در داستان کارکرد ندارد. به همین دلیل به خلق جهان داستان فکر کردیم؛ جهانی که حول یک شخصیت شکل میگیرد و کمکم بزرگ میشود و خودش به جهان و محصول تبدیل میشود. در جهانهای داستانی تلاش میشود مسیر توسعه شخصیت و جهان را متفاوت ببینیم. یعنی در مرچندایز، نوع تولد و رشد شخصیت هم ورود میکنیم. برای هر شخصیت مسیری مشخص میکنیم که با چه رسانهای آغاز شود، با چه محصولی ادامه پیدا کند و به چه نقطهای برسد. بعد از طراحی این جهان داستانها، تصمیم گرفتیم شخصیتها را در یک برنامه تلویزیونی به اسم «وقت قصه» متولد کنیم. بچهها قصههای این شخصیتها را بشنوند، با اسمشان آشنا شوند و ما بازخورد بگیریم. بعد شخصیتها را اصلاح کنیم و به سریال عروسکی یا سریال 2D ببریم و در نهایت در قالب فیلم سینمایی استفاده کنیم. به این شیوه شخصیت متولد میشود، رشد و ادامه پیدا میکند.
داردان گفت: پیش از این ۶۰ اپیزود از برنامه «وقت قصه» را تولید کرده بودیم که در قالب برنامه «شهر قصه» در فضای مجازی منتشر شد. اکنون در حال تولید ۵۶ قسمت از برنامه تلویزیونی «شهر قصه» هستیم. شخصیتهای جهانهای داستانی ما در این برنامه حضور دارند و در هر قسمت یک قصه برای بچهها روایت میکنند. این برنامه به ۵۰۰ فریم تصویرسازی نیاز داشت؛ به همین دلیل بوتکمپی با حضور ۲۵ تصویرگر در مرحله پیشتولید برگزار کردیم تا تصویرسازیها در زمان کوتاهی انجام شود. این برنامه قرار است از شبکه پویا پخش شود و اکنون مراحل پایانی ساخت دکور آن در حال انجام است. پس از آن ضبط و تولید در استودیو رایان و در استودیوی ضبط کارستان بهارستان آغاز خواهد شد.
وی در پایان درباره تحلیلش از فعالیت در حوزه صنایع فرهنگی گفت: مسیر بسیار سختی است. حتی اگر تحصیلات آکادمیک و ایدههای برجسته داشته باشید، ورود به ساخت برنامه تلویزیونی دشوار است. موانع جدی مثل تأمین مالی، متقاعد کردن مدیران و مشکلات اداری همیشه وجود دارند و باعث طولانی شدن فرایندها میشوند؛ اما اینها شکست نیستند. باید تابآوری داشت. آدم باید تلاش کند زنده بماند و همچنان در این فضا نفس بکشد؛ حتی اگر مجبور شود کارهایی که دوست ندارد انجام دهد، مثل ساخت تیزرهایی با موضوعات غیرعلاقهمندی، فقط برای اینکه در مسیر بماند. مهم این است که در مسیر بمانیم و شرایط زندگی و مشکلات مالی باعث نشود مسیرمان را تغییر دهیم. مطمئنم برنامه کودک و نوجوانی که به آن فکر میکنم ساخته خواهد شد؛ حالا شش ماه زودتر یا دیرتر. اعتقاد دارم اگر شعلهای در دلت روشن شده، امری اتفاقی نیست. بلکه قرار است بروز پیدا کند و در زندگیات اثر بگذارد.