به گزارش تابناک، در سالهای اخیر، از اواخر ۲۰۲۰ تا اوایل ۲۰۲۶، ایران به عنوان یکی از اعضای ثابت مجمع عمومی سازمان ملل متحد، الگویی ثابت و قابل پیشبینی در رأیگیریهایش نشان داده که ریشه در اولویتهای ژئوپلیتیک، ایدئولوژیک و دفاعیاش دارد.
این الگو نه تنها بازتابدهنده تنشهای مداوم با غرب، به ویژه ایالات متحده، است، بلکه نشاندهنده همسویی استراتژیک با متحدان شرقی و جنوبی خود مانند روسیه، چین و برخی کشورهای عربی است.
در این دوره، که شامل جلسات ۷۵ تا ۸۰ مجمع عمومی میشود، ایران در بیش از ۳۰۰ قطعنامه رأیگیری شده شرکت کرد و نرخ همخوانی رأیهایش با ایالات متحده به طور متوسط کمتر از ۲۵ درصد بود – عددی که آن را در میان پایینترین کشورها قرار میدهد، کنار کره شمالی و سوریه – و این امر عمدتاً به دلیل مخالفتهای سیستماتیک در موضوعاتی مانند حقوق بشر، مناقشه خاورمیانه و بحران اوکراین رخ داد.
برای نمونه، در سال ۲۰۲۲، از ۸۹ رأیگیری رقابتی، ایران در ۵۸ مورد مستقیماً با واشنگتن مخالفت کرد و تنها در ۱۴ مورد همسو بود، در حالی که در ۲۰۲۳ این نرخ مخالفت به ۷۹ مورد از ۸۸ رأی رسید و همخوانی کلی به ۲۱ درصد سقوط کرد؛ این آمارها روایتی از چمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک بازیگر مقاوم در برابر فشارهای بینالمللی جلوه میدهد
یکی از بارزترین الگوها در رأیگیریهای ایران، موضع دفاعی و قاطعانهاش در برابر قطعنامههای مرتبط با وضعیت حقوق بشر در داخل کشور است، جایی که تهران هر ساله با اقلیتی کوچک اما مصمم، علیه متون محکومکننده رأی میدهد و این را به عنوان مداخله در امور داخلی تفسیر میکند؛ در نوامبر ۲۰۲۰، قطعنامه A/C.3/75/L.31/Rev.1 در کمیته سوم با ۷۹ رأی موافق، ۳۲ مخالف و ۶۴ ممتنع تصویب شد
ایران در زمره مخالفان قرار گرفت، درست مانند سالهای بعد که در ۲۰۲۲ (A/RES/77/228 با ۲۹ مخالف، از جمله ایران)، ۲۰۲۳ (A/RES/78/220 با ۲۹ مخالف) و حتی نوامبر ۲۰۲۵ (A/C.3/80/L.30 با ۲۸ مخالف، شامل ایران، روسیه و چین) این الگو تکرار شد. این رأیها، که اغلب توسط کانادا پیشبرده میشوند و حمایت گسترده اروپا و ایالات متحده را جلب میکنند،
بطور مختصر می توان گفت در سازمان ملل، یک جنگ تمام عیار سیاسی و تبلیغاتی میان ایران، روسیه و چین ، کره شمالی و آمریکا و اروپا و متخدانشان در جریان است.
در حوزه مناقشه خاورمیانه، رأیگیریهای ایران به شدت ایدئولوژیک و همسو با محور مقاومت است، به طوری که از ۲۰۱۵ تاکنون، تهران در ۱۰۰ درصد قطعنامههای محکومکننده اسرائیل – بیش از ۱۷۱ مورد تا ۲۰۲۵ – رأی موافق داده و هرگز ممتنع یا مخالف نشده، که این امر آن را به یکی از محکم ترین حامیان فلسطین در مجمع عمومی تبدیل کرده.
استراتژی ایران بسیج حمایت کشورهای اسلامی و غیرمتعهد علیه اسرائیل است، ایران را به عنوان صدای قدرتمند جهان جنوب در برابر "اشغالگری" تثبیت کرده و در میان متحدانش مانند سوریه و ونزوئلا، اعتبار دیپلماتیک کسب کرده است.
بحران اوکراین نیز پنجرهای به روابط استراتژیک ایران با روسیه گشوده،؛ در مارس ۲۰۲۲، ایران در رأیگیری قطعنامه "تهاجم به اوکراین" (A/RES/ES-11/1) با ۱۴۱ موافق و تنها ۵ مخالف (شامل روسیه)، ممتنع ماند و به جمع ۳۵ کشوری پیوست که شامل چین، هند و آفریقای جنوبی بودند، در حالی که در آوریل همان سال، در تعلیق روسیه از شورای حقوق بشر (۹۳ موافق، ۲۴ مخالف)، دوباره ممتنع بود و تنها با اسرائیل و ایالات متحده همسو نشد. این الگو در سالهای بعد ادامه یافت: در ۲۰۲۳، ایران علیه قطعنامه حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی اوکراین (A/RES/78/221) رأی داد و در فوریه ۲۰۲۵، در قطعنامه ES-11/7 در مورد اصول صلح در اوکراین، با ۹۳ موافق و ۱۸ مخالف (شامل ایالات متحده و اسرائیل)، ممتنع ماند – تصمیمی که بازتابدهنده روابط رو به تعمیق با روسیه است، به ویژه پس از فروش پهپادهای ایرانی به مسکو.
در موضوعات دیگر مانند مسائل هستهای و خلع سلاح، ایران رویکردی دفاعی اما گاه همسو با اکثریت اتخاذ کرده، برای نمونه در اکتبر ۲۰۲۵، به قطعنامه "ریسک اشاعه هستهای در خاورمیانه" (A/C.1/80/L.2) با ۱۴۵ موافق رأی مثبت داد و اسرائیل را تنها کشوری خواند که به پیمان عدم اشاعه نپیوسته، در حالی که برنامه اتمی خود را "صلحآمیز" توصیف میکند؛ این رأی، که با مخالفت ایالات متحده و اسرائیل روبرو شد، بخشی از استراتژی تهران برای برجسته کردن "استانداردهای دوگانه" غرب است
در مجموع، رأیگیریهای ایران در این پنج سال، نقشهای از اولویتهایش را ترسیم میکند: دفاع از حاکمیت ملی، حمایت از فلسطین به عنوان نماد مقاومت، و حفظ تعادل با روسیه در برابر فشارهای غربی، که این امر دیپلماسی ایران را به یک نمایش پیچیده و پرتنش در صحنه جهانی تبدیل کرده است.