به گزارش تابناک، محمد جعفر قائم پناه رفیق ۴۷ ساله مسعود پزشکیان است. مثل خود پزشکیان از بچههای "پنجاه و هفتی" و "انجمن اسلامی" است.شاید این را کمتر بدانید که همین چشم پزشک پرحاشیه دولت چهاردهم در سالهای "دهه شصت" مسئول اعزام دانشجویان به جبهههای جنگ بوده است.
نزدیکی او به پزشکیان تا آنجاست که بعد از فوت همسر مسعود، این همسر جعفر بود که در رسیدگی به فرزندان مسعود او را یاری میکرد و سنگ تمام گذاشت.
جعفر و مسعود ژ3 به دست در سالهای ابتدای انقلاب
محمدجعفر قائم پناه بر همان کرسی و صندلی نشسته است که در دولت ابراهیم رئیسی، محسن منصوری نشسته بود و در دولت محمود احمدینژاد، حمید بقایی ؛انگار که معاونت اجرایی رئیس جمهور پستی برای کسانی است که پایهترین و مشوقترین و مروجترین فرد در دایره رئیسجمهور محسوب میشوند.
در این یک سال و اندی از عمر دولت وفاق مسعود، محمد جعفر قائم پناه یکی از "همراهان" همیشگی پزشکیان بوده است.
پزشکیان آنقدر به جعفر کابینهاش اعتماد و دلبستگی دارد که در اقدامی بیسابقه در دوران بعد از انقلاب علاوه بر پست معاونت ریاست جمهوری، حتی سند نهاد ریاست جمهوری را نیز همزمان به نام جعفر زده است. این را میشود به یقین گفت که جعفر و مسعود هر روز همدیگر را میبینند و هر ساعت در هر حال هماهنگی هستند.
پزشکیان آنقدر به جعفر کابینهاش اعتماد و دلبستگی دارد که در اقدامی بیسابقه در دوران بعد از انقلاب علاوه بر پست معاونت ریاست جمهوری، حتی سند نهاد ریاست جمهوری را نیز همزمان به نام جعفر زده است. این را میشود به یقین گفت که جعفر و مسعود هر روز همدیگر را میبینند و هر ساعت در هر حال هماهنگی هستند.
طبیعی است کسی که کهنه رفیق رئیس جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری باشد، کمتر از وزیر و حتی معاون اول اعتبار و نفوذ ندارد. حتی گفته میشود در معدود عزلهای دولت پزشکیان یعنی برکناری شهرام دبیری ردپای پنهان و آشکار جعفر کابینه هویدا بوده است.
جعفر قائمپناه از کجا آمده است؟
محمد جعفر قائم پناه متولد ۱۳۳۸ کرمانشاه است. تنها "غیرآذری" حلقه اول مسعود، قائم پناه در دولت اصلاحات معاون توسعه و منابع وزارت بهداشت بود، وزات خانه که پزشکیان در آن زمان بر صدر آن بود..اولین تجربههای سیاسی مستقیم قائمپناه وقتی بود که پزشکیان امور مجلس وزارت بهداشت را نیز به جعفر سپرد.
قائم پناه بعد از چشیدن معاونت وزارت، در سال ۱۳۷۹ برای اولین بار و آخرین بار بخت خود را در صندوق رای به آزمون گذاشت و با رای مردم کرمانشاه به شورای شهر کرمانشاه راه یافت و حتی رئیس آنجا شد.
آرشیو مطبوعات و رسانهها درباره جعفر تا ۱۴۰۱ چیز دندانگیری ندارد تا اینکه در بحبوحه ماجرای مهسا امینی به عنوان یک چشم پزشک نسبت به آنچه بکار بردن تفنگ ساچمهای علیه معترضان عنوان میشود، اعتراض کرد....کات ...تا انتخاب غیرمنتظره مسعود پزشکیان به ریاست جمهوری و عضو شورای راهبردی تعیین کابینه شدن! این مسیر سیاستمداری جعفر قائم پناه است!
اگر بخواهیم دو هشتگ/ موضوع اصلی در مصاحبهها و اظهار نظرهای جعفر قائم پناه در طول دولت پزشکیان را بگوییم، آن دو هشتگ "وفاق ملی" و "پزشکیان" هستند. قائم پناه این ماهها تبدیل به زبان گویای مسعود شده است؛ و در قامت یک نظریهپرداز مدام به تبیین و تبلیغ ایده وفاق میپردازد، حتی عجیب آنکه اصرار و تکرار وفاق در کلام جعفر بیشتر از مسعود است تا آنجا که این طور در ذهن جرقه بزند که اساسا از ابتدا پدر ایده وفاق جعفر بوده است و او این ایده را در گوش مسعود خوانده است!
عجیب آنکه اصرار و تکرار وفاق در کلام جعفر بیشتر از مسعود است تا آنجا که این طور در ذهن جرقه بزند که اساسا از ابتدا پدر ایده وفاق جعفر بوده است و او این ایده را در گوش مسعود خوانده است!
خطوط راهبردی گفتمان قائم پناه نیز قابل تامل است؛ او وضعیت کشور و نظام را از نظر نا ترازی و مدیریت در لبه پرتگاه توصیف میکند و دولت پزشکیان را "نجات دهنده" مینامد و ایده وفاق را تجلی "ولایت" میداند که با تدابیری مثل تایید صلاحیتها و چراغ سبز به مذاکرات؛ اصلاحات را از "مخالف" به "مکمل" نظام تبدیل میکند.
شنیدههای جالبی وجود دارد که جعفر قائم پناه حتی با محافل رسانهای/امنیتی جریان انقلابی نیز تعامل و وفاق دارد؛ که این موضوع در این سطح، امری بیسابقه است و موجب شده است بسیاری از حساسیتها و بدگمانیها به دولت در نطفه مدیریت شود.
جعفر قائم پناه در طراحی تصویر و تصور از رئیس جمهور نیز در سالهای اخیر نقش ویژهای داشته است. مثلا در تصویر بیل و کلنگ دست گرفتن رئیس جمهور در ساخت یک مدرسه روستایی یا دوچرخهسواری در اصفهان، ردپا و حضور فیزیکی جعفر کابینه در نزدیک ترین نما و زاویه به رئیس جمهور پیدا بود.
گویا یکی از دغدغهها و ماموریتهای قائم پناه این است که همچنان چهره و شمایل ساده زیست و انقلابی مسعود را حفظ کند و به نمایش بگذارد
اما تنها جایی که مسعود از دست رفیق چهل و هفت سالهاش کلافه شد و جمله ماندگار و میمگونهای را به زبان آورد در سفر زنجان بود؛ "ول کن جعفر! "
در مرداد ۱۴۰۴ در سفر اعلامنشده رئیس جمهور و هیئت همراه به زنجان و شرکت در جلسه شورای اداری زنجان که به موضوع مدرسهسازی اختصاص داشت. جعفر قائم پناه در برابر دوربینها و پخش زنده در حال تعریف و تمجید از صداقت رئیس رفیقش بود که ناگهان حوصله مسعود سر رفت و گفت: "جعفر ول کن بابا، حرفت رو بزن!"
در مرداد ۱۴۰۴جعفر قائم پناه در برابر دوربینها و پخش زنده در حال تعریف و تمجید از صداقت رئیس رفیقش بود که ناگهان حوصله مسعود سر رفت و گفت: "جعفر ول کن بابا، حرفت رو بزن!"
این ویدئو مانند بمب در فضای مجازی منفجر شد. اما هیچ ترکشی به جعفر اصابت نکرد.!
در آخرین جلوهگریهای جعفر برای دولت مسعود نامهای منتشر شده است که جعفر و مسعود بخشی از حقوق ماهیانه خود را به امور خیریه و مدرسه سازی اختصاص دادهاند و این نشانهای از این حقیقت است که او همچنان "ول نکن ترین" عضو کابینه است!/کوبه آذقی