خاطره‌بازی با سینمای دفاع مقدس/

وقتی مردم ایران در سینما الله‌اکبر گفتند/«ما برای نتیجه نمی‌جنگیم برای تکلیف می‌جنگیم!»

فیلم سینمایی «سجاده آتش» صحنه‌ای دارد که مخاطبانش همزمان با تماشای آن در سالن سینما، احساساتی شده و همراه با رزمندگان حاضر در فیلم، تکبیر و ندای الله‌اکبر سر می‌دادند.
کد خبر: ۱۳۳۰۹۴۴
| |
803 بازدید

وقتی مردم ایران در سینما الله‌اکبر گفتند/«ما برای نتیجه نمی‌جنگیم برای تکلیف می‌جنگیم!»

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، فیلم سینمایی «سجاده آتش» یکی از آثار مهم سینمای دفاع مقدس است که توسط دوستان و یاران شهید سیدمرتضی آوینی ساخته و به او تقدیم شد. فیلم سال ۱۳۷۲ پس از شهادت آوینی ساخته و اکران شد و البته در مسیر ساخت، به‌دلیل مواجهه با سرمای زمستان، فیلمبرداری‌اش برای چندماه متوقف شد. 

همزمان با هفته دفاع مقدس امسال، خاطره‌بازی با فیلم‌های دفاع مقدس را شروع کردیم که تا به حال دو مطلب از این‌پرونده منتشر شده‌ و در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه‌اند:

* ««عقاب‌ها» با جنگ شروع شد/«خب ما برای این‌روزا ساخته شدیم دیگه!»

* «عرفانی‌ترین فیلم حاتمی‌کیا در سینمای جنگ/«ما غلط کنیم تو کار خدا فضولی کنیم!»

«سجاده آتش» به‌دلیل واقع‌گرا بودن و دوری از فضای شعاری مستقیم و غلیظ، پس از گذشت چنددهه از جنگ هنوز قابلیت تماشا دارد و نمی‌توان برایش تاریخ مصرف در نظر گرفت. فیلم با موسیقی و ضرباهنگ نظامی تندش که ساخته و پرداخته محمدرضا علیقلی است، آغاز می‌شود. دوبله‌اش توسط سعید مظفری هم که خود به‌جای رضا ایرانمش بازیگر نقش اصلی حرف زده، یکی از دلایل ماندگاری آن است. مظفری در دوبله این‌فیلم از بازیگرانی چون عطاالله سلمانیان، اسرافیل علمداری، سیدجواد هاشمی و محسن محمدی به‌جای خودشان استفاده کرده اما در ترکیب صداهای فیلم، از گویندگانی چون عطاالله کاملی (به‌جای ژنرال خلیل، قطب منفی فیلم) و تورج مهرزادیان استفاده کرده و صداهایی چون حسین خدادادبیگی، کیکاووس یاکیده، حمیدرضا آشتیانی و سعید مقدم‌منش را که آن‌روزها جوان‌ترهای دوبله بودند، در کنارشان به کار گرفته است. 

نکته مهم «سجاده آتش» این است که دشمن حاضر در آن، قوی است و شکست‌دادنش کار هرکسی نیست. همین‌مساله هم هست که فیلم را باورپذیر و تماشایی می‌کند؛ طبق فرمول فیلم‌های جنگی موفق بین‌المللی که در آن‌ها ابتدا دشمن میخ خود را محکم می‌کوبد و رجز می‌خواند اما در نهایت قطب مثبت فیلم که مخاطب با او همذات‌پنداری می‌کند، بر همان‌دشمن قوی غلبه می‌کند. دشمن قدرتمند «سجاده آتش» با ورود ژنرال خلیل النوری به قصه، خود را نشان می‌دهد. ورود خلیل هم با یک‌موسیقی نظامی ضرب‌دار و با ابهت همراه است. همین‌ژنرال عراقی است که در ابتدای عملیات، رزمنده‌های ایرانی را با شنود بی‌سیم‌شان و شلیک منورهای گمراه‌کننده، سر کار می‌گذارد. او روی موج تماس بی‌سیم ایرانی‌ها آمده و برای مهدی (ایرانمش) خط و نشان می‌کشد و با لحنی از بالا به پایین و تحقیرکننده، می‌خواهد تسلیم شود. 

خلیل، باهوش و باتجربه است؛ پیر و در یک‌کلام گرگ باران‌دیده‌ای است که پیش از انقلاب وابسته نظامی عراق در ایران بوده و فارسی را به خوبی‌ صحبت می‌کند. دیر هم صحبت می‌کند و مخاطب صدای باصلابت و گیرای عطاالله کاملی را از همان‌ابتدا و مفت‌و‌مجانی روی صورت او (حبیب‌الله حداد) نمی‌بیند. ژنرال خلیل دشمنی است که موقعیت خاکریزهای دشت شلمچه را تغییر داده و معرکه را صحنه‌گردانی می‌کند. ابتدای فیلم، اوست که بالاست و به‌اصلاح دست بالا و برنده را دارد. بنابراین شکست‌دادن چنین‌دشمن قدرتمندی که رجز می‌خواند و مثل فرعون خود را در بالاترین نقطه می‌بیند، برای مخاطب فیلم لذت‌بخش است. صحنه‌ای هم که خلیل سوار بر یک‌نفربر از لشکر زرهی تانک‌هایش سان می‌بیند، با موسیقی حماسی و ضرب‌داری همراه است که عظمت او را بزرگ و بزرگ‌تر نشان می‌دهد. 

وقتی مردم ایران در سینما الله‌اکبر گفتند/«ما برای نتیجه نمی‌جنگیم برای تکلیف می‌جنگیم!»

در مقابل خلیل، مهدی و بسیجی‌های یک‌گردان حضور دارند که در تله خلیل می‌افتند و باید موقعیت را حفظ کنند. نه می‌توانند جلو بروند و نه عقب‌نشینی کنند چون منطقه در دست خلیل است. موقعیتی که مهدی با نیروهایش در آن گیر افتاده و با خنده و تمسخر این‌گونه ترسیمش می‌کند، از این‌قرار است: «با لشکر زرهی که می‌جنگیم، نقشه‌مون که درست نیست، محاصره که هستیم، بی‌سیم هم که شنود می‌شه! مگه خدا کمک‌مون کنه!»

یکی از جملات مهم فیلم هم در گفتگوی مهدی و خلیل پشت بی‌سیم بیان می‌شود. خلیل با ترسیم قدرت خود با لحنی مفتخر و مغرور از مهدی می‌خواهد تسلیم شود و جان افرادش را به‌خاطر هیچ و پوچ به هدر ندهد. مهدی هم پاسخ می‌دهد «ما برای نتیجه نمی‌جنگیم. ما برای تکلیف می‌جنگیم.»

فصل پایانی فیلم «سجاده آتش» که به زعم بسیجیان حاضر در قصه، تازه نبردی برابر و عادلانه است، صحنه درگیری هر تانک عراقی با یک‌رزمنده ایرانی است. در این‌فصل است که کارگردان و نویسنده فیلمنامه (احمد مرادپور و علی شاه‌حاتمی فیلمنامه را با هم نوشته‌اند)، نکته مهم و خوشایند خود برای مخاطب را رو می‌کنند؛ این‌که داشتن استراتژی در جنگ خیلی مهم است. به این‌معنا که مهدی باید سنجیده عمل کند و خاکریزی را که نیروهایش پشت آن پناه گرفته‌اند، حفظ کند. اگر خلیل و تانک‌هایش با آرایش هفت حمله کنند، یک‌منظور دارند و اگر آرایش هشتی بگیرند، یک‌منظور دیگر. بنابراین مهدی باید، هر لحظه و هر ثانیه، تحرکات خلیل را زیر نظر بگیرد تا چپ و راست خاکریزش را از دست ندهد و خلیل هم با دانستن این‌واقعیت، سعی می‌کند از جایی حمله کند که نقطه‌ضعف مهدی باشد؛ مرکز خاکریز. 

یکی از صحنه‌های ماندگار «سجاده آتش» که از صحنه‌های ماندگار سینمای ایران هم هست، صحنه‌ای است که رزمندگان ایرانی که فقط آرپی‌جی دارند، از نیروی هوایی درخواست کمک می‌کنند و یک‌فانتوم که عازم ماموریتی دیگر است، به یاری‌شان می‌آید. در این‌صحنه که طراحی و اجرای جلوه‌های ویژه میدانی‌اش به‌عهده محسن روزبهایی بوده، یک‌فانتوم F4 با خلبانی زنده‌یاد غلامحسین نقدی‌بیک از روی صف تانک‌های عراقی عبور می‌کند و آن‌ها را بمباران می‌کند. همین‌صحنه انفجار تانک‌ها و فریاد تکبیر رزمنده‌های ایرانی به‌واسطه اجرای تمیز و پاکیزه‌اش، یکی از ماندگارترین صحنه‌های سینمای دفاع مقدس و سینمای ایران شده که هم از نظر فنی باعث تحسین مخاطب می‌شود هم احساسی و عاطفی! علی بوریان بازیگر خرمشهری سینمای دفاع مقدس که در «سجاده آتش» نقش مجتبی معاون مهدی (ایرانمش) را ایفا کرد، می‌گوید زمان اکران فیلم در سینماها، با رسیدن این‌صحنه مردم هم مانند رزمنده‌های داخل فیلم ایستاده و تکبیر می‌گفتند که دیدن چنین‌واکنشی از مخاطبان باعث گریه و اشک شوق بوریان شده است. 

وقتی مردم ایران در سینما الله‌اکبر گفتند/«ما برای نتیجه نمی‌جنگیم برای تکلیف می‌جنگیم!»

ذکر این‌نکته لازم است که «سجاده آتش»‌ در سال‌ها و زمانی ساخته شد که برای تهیه و تولید فیلم‌های جنگی، همکاری زیادی می‌شد و در این‌فیلم هم یک‌تیپ زرهی تانک در اختیار گروه سازنده قرار گرفت. محسن روزبهایی هم در طراحی و اجرای جلوه‌های ویژه سنگ تمام گذاشت و صحنه مهمی که در فیلم وجود دارد، به‌گفته سازندگان فیلم، یک‌بار در سینمای دنیا اجرا شده است و حتی در صحنه معروف بمباران جنگ ویتنامی‌ها در فیلم «اینک آخرالزمان» فرانسیس فورد کاپولا بمباران به‌طور واقعی انجام شده نه به‌صورت جلوه‌های ویژه میدانی. 

«سجاده آتش» صحنه ماندگار دیگری هم دارد که بیشتر از فرم و اجرا، به محتوا برمی‌گردد؛ وقتی همه رزمنده‌های پشت خاکریز جز مهدی شهید شده‌اند و همه تانک‌های مهاجم عراقی هم از کار افتاده یا متوقف شده‌اند. در این‌صحنه ژنرال خلیل که از چنددقیقه پیش سوار بر یک هلی‌کوپتر تهاجمی رزمنده‌های پشت خاکریز را درو کرده، می‌خواهد نبرد آخرش را با فرمانده جوان ایرانی به ثمر رسانده و او را بکشد. در این‌صحنه مهدی روی خاکریز ایستاده و هلی‌کوپتر از روی سرش عبور و تحقیرش می‌کند. اسلحه کلاشنیکف مهدی حتی یک‌فشنگ ندارد و هلی‌کوپتر که دور زده، روبروی او در آسمان می‌ایستد. خلیل با دیدن خشم مهدی که نمی‌تواند یک‌گلوله هم شلیک کند، قهقهه مستانه سر می‌دهد و مهدی هم با خشم، ابتدا خشاب اسلحه و سپس خود اسلحه را به‌سمت هلی‌کوپتر پرت می‌کند. خلیل هم پس از چند قهقهه ناگهان اخم کرده و با راکت، سینه خاکریز را هدف قرار می‌دهد. مهدی هم دویده و از خاکریز دور می‌شود. او با رساندن خود به چند تانک از کار افتاده عراقی، در یکی پنهان شده و در نهایت هلی‌کوپتر خلیل را مورد هدف قرار می‌دهد.

مهدی پس از غلبه بر دشمن، سجده شکر به جا می‌آورد و نیروهای گردان دیگر در نهایت به معرکه می‌‌رسند تا موقعیت را تثبیت کنند. 

رعایت نکردن اطلاعات نظامی، نقطه ضعف «سجاده آتش» است. هلی‌کوپتری که خلیل سوار آن شده و جولان می‌دهد، هلی‌کوپتر تهاجمی کبرا است که هوانیروز ارتش ایران در اختیار داشت نه عراق. عراق در ناوگان هوانیروز و نیروی هوایی خود هلی‌کوپتر آمریکایی نداشت. بلکه تجهیزاتش روسی و هلی‌کوپترهایش از مدل میل بودند. البته این‌نکات به‌احتمال زیاد در زمان ساخت این‌فیلم، مو را از ماست بیرون کشیدن و جزئی‌نگری بیش از حد قلمداد می‌شده اما به‌هرحال بخشی از مخاطبان هم اطلاعات نظامی و جنگی قابل قبولی دارند و با این‌دلایل راضی نمی‌شوند. 

صادق وفایی

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# دیدار پزشکیان و ترامپ # خروج از ان پی تی # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
مهم‌ترین اولویت دولت چه باید باشد؟
الی گشت