در میان آوارهای جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، که خانهها و امیدهای مردم تهران و چند استان را زیر خاکستر برد، قوانین بازسازی چون نقشهای برای احیای زندگی تدوین شده است.
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، شهرداریها، استانداریها، بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و دیگر نهادها، هر یک سهمی در این بازسازی دارند. اما آیا این نهادها، بهویژه در برابر شهدا و جانبازان، با هماهنگی و شفافیت پاسخگوی وظایف خود خواهند بود؟
بیش از ۸۲۰۰ واحد مسکونی، از پایتخت تا مرزهای دور، یا ویران شدهاند یا زخمیاند؛ ۵۰۰ خانه به تمامی فرو ریخته و ۳۵۰۰ واحد در انتظار مرمتاند. این اعداد، نه فقط سنگ و آجر، که داستان زندگیهایی است که زیر آوار مدفون شدهاند.
دولت، با تدوین قوانین بازسازی، مسیری برای بازگشت به زندگی ترسیم کرده است. شهرداری تهران و استانداریهای استانها، چون سکانداران این طوفان، مسئولیت هماهنگی و اجرای بازسازی را بر عهده گرفتهاند.
واگذاری مسئولیت، نه فراموشی آن
اما این واگذاری، به معنای شانه خالی کردن دیگر نهادها نیست. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، همچنان ستون اصلی بازسازی است؛ نهادی که ارزیابی خسارات، تشکیل پرونده و تبدیل آوار به خانه را بر دوش دارد. بنیاد مستضعفان، با ظرفیت عظیم مالی و اجرایی خود، نقشی کلیدی در تأمین منابع، بازسازی زیرساختها و حمایت از اقشار آسیبپذیر ایفا میکند. وزارت راه و شهرسازی، چون مادری نگران، هماهنگی و نظارت را هدایت میکند، و سازمان نظام مهندسی، با دانش فنی، ایمنی سازهها را تضمین میکند. بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز، که نامش با ایثار گره خورده، وظیفهای سنگین در حمایت از خانوادههای شهدا و جانبازان دارد.
این جنگ، تنها خانهها را ویران نکرد؛ جانهای بسیاری را گرفت و زخمهایی عمیق بر جای گذاشت. زیر آوار هر خانه، شاید داستانی از شهادت یا جانبازی نهفته باشد. بنیاد شهید، که باید پناه خانوادههای شهدا و جانبازان باشد، نمیتواند در این میدان تنها تماشاگر باشد. این نهاد باید با برنامههای روشن، از اسکان موقت تا حمایتهای مالی و روانی، در کنار آسیبدیدگان بایستد. بنیاد مستضعفان نیز، که اساسش برای کمک به محرومان است، باید با تخصیص منابع مالی و امکانات، بهویژه برای بازسازی مناطق محروم، نقش خود را پررنگتر کند.
گزارش دهید چه کرده اید؟
هماهنگی، کلید این بازسازی است. واگذاری مسئولیت به شهرداریها و استانداریها، برای سرعت و کارایی است، نه بهانهای برای عقبنشینی دیگر نهادها. بودجه اولیه ۱۰۰۰ میلیارد تومانی دولت، که کارشناسان آن را ناکافی میدانند، تنها با همکاری بنیاد مسکن، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، هلالاحمر، سازمان نظام مهندسی و دیگر نهادها میتواند به ثمر نشیند.
اما پرسش اصلی اینجاست: این نهادها چه کردهاند؟ بنیاد مسکن، چند واحد را ارزیابی کرده و چند خانه را بازسازی؟ بنیاد مستضعفان، چه سهمی از منابع خود را به بازسازی اختصاص داده و چگونه به محرومان کمک کرده؟ بنیاد شهید، برای خانوادههای شهدا و جانبازان چه کرده؟ آیا جز وعده، برنامهای ملموس دارد؟ وزارت راه و شهرسازی و سازمان نظام مهندسی، چه گامهایی برای ایمنی و کیفیت بازسازی برداشتهاند؟
مردم، که زیر بار آوار و غم کمر خم کردهاند، حق دارند بدانند. شفافیت، چون نوری در تاریکی، اعتماد را بازمیگرداند. هر نهاد، از بنیاد مسکن تا بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید، شهرداری و وزارت راه، باید گزارش عملکرد خود را به مردمی ارائه دهد که خانههایشان، نه فقط دیوار، که خاطره و امیدشان بود. بازسازی، تنها ساختن نیست؛ احیای زندگی است، لبخندی است بر چهره مادری که فرزندش را از دست داده، یا کودکی که سقفش فرو ریخته.
پرسش اصلی اینجاست: نهادها چه کردهاند؟ بنیاد مسکن، که محور بازسازی است، چند واحد را ارزیابی کرده، چند آوار را برداشته، و چند خانه را به ساکنانش بازگردانده؟ یا بعد از تفویض اختیارات به شهرداری تهران چه همکاری با آنها داشته است؟ بنیاد شهید، برای خانه و خانوادههای شهدا و جانبازان چه کرده؟ شهرداری تهران و استانداریها کار را به کجا رسانده اند؟ وزارت راه و شهرسازی و سازمان نظام مهندسی، که باید ایمنی و کیفیت را تضمین کنند، چه گزارش شفافی به مردم ارائه دادهاند؟
در این میان انتظار از مجلس شورای اسلامی و مخصوصاً کمیسیون عمران این است که با استفاده از ابزارهای خود، نظارت دقیقتری بر عملکردها و احیاناً فرار از مسئولیتها داشته باشد و از آنها گزارش بخواهد.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.