
به گزارش تابناک به نقل از تحلیل بازار، در میان واژههای پرتکرار این روزهای محافل دیپلماتیک و رسانههای اقتصادی، دو مفهوم بیش از دیگران نگاهها را به خود جلب کردهاند: مکانیزم ماشه با همان اسنپبک؛ این دو، تنها اصطلاحات حقوقی در دل توافق برجام نیستند، بلکه اهرمهای فشار بالقوهای بر اقتصاد ایران به شمار میروند که در صورت فعالسازی، میتوانند چرخه تحریمها را از نو به حرکت درآورند؛ آنهم در شرایطی که ساختار اقتصاد ایران هنوز از آثار تحریمهای پیشین خارج نشده است.
از این رو، آشنایی دقیق با چیستی این مکانیزمها، چرایی بازگشت دوباره آنها به متن تحولات، و تحلیل اثرات محتمل آنها بر بازارهای مالی داخلی، نه تنها برای سیاستگذاران، بلکه برای سرمایهگذاران، فعالان اقتصادی و تحلیلگران بازار نیز اهمیتی حیاتی دارد. این مقاله تلاشی است برای روشنتر کردن ابعاد این تهدید حقوقی-اقتصادی و پیامدهای آن بر شاخصهای حساس اقتصاد ایران، از بازار سرمایه گرفته تا نرخ ارز و طلا.
مکانیزم ماشه چیست و چرا اینقدر مهم است؟
«مکانیزم ماشه» یا همان Snapback Mechanism یکی از بندهای کلیدی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است که در سال ۲۰۱۵، پس از توافق برجام، به تصویب رسید. این بند به طرفهای امضاکننده توافق یعنی کشورهای موسوم به ۱+۵ این اختیار را میدهد که در صورت نقض تعهدات برجامی از سوی ایران، بتوانند روندی را آغاز کنند که در نهایت منجر به بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل شود؛ بدون آنکه نیازی به رأیگیری مجدد یا اجماع بین اعضای شورای امنیت باشد.
بهعبارت سادهتر، اگر یکی از اعضای توافق مثلاً بریتانیا یا فرانسه ادعا کند که ایران تعهدات خود را نقض کرده، میتواند درخواست فعالسازی مکانیزم ماشه را بدهد. اگر ظرف ۳۰ روز شورای امنیت نتواند درباره ادامه رفع تحریمها به توافق برسد (که با وجود وتوی آمریکا عملاً غیرممکن است)، آنگاه تمام تحریمهایی که پیش از توافق برجام وجود داشتند، بهصورت خودکار و فوری بازمیگردند.
نکته مهم اینجاست که مکانیزم ماشه، بیش از آنکه صرفاً یک سازوکار حقوقی باشد، به ابزاری برای اعمال فشار سیاسی و روانی علیه ایران بدل شده؛ چرا که حتی تهدید به فعالسازی آن نیز میتواند اثرات قابلتوجهی بر بازارها بگذارد. بازار سرمایه، ارز، طلا و حتی سطح انتظارات تورمی در اقتصاد، بهشدت نسبت به این تهدید واکنش نشان میدهند. این تهدید، بویژه در شرایطی که مذاکرات متوقف شده یا تنشهای منطقهای بالا گرفته، مثل شمشیری نمادین بر فراز اقتصاد ایران عمل میکند.
حتی اگر در عمل تحریمی بازنگردد، صرف مطرحشدن این موضوع در محافل بینالمللی میتواند تصویر ریسک سیاسی ایران را در ذهن سرمایهگذاران داخلی و خارجی مخدوش کرده و انتقال سرمایه، ارزش پول ملی و رفتار بازیگران بازار را بهطور جدی تحت تأثیر قرار دهد.
مکانیزم ماشه، بیشتر از یک تهدید حقوقی؛ ضربهای روانی به اقتصاد و اعتماد سرمایهگذاران خواهد بود و تاثیرات کوتاه مدت و بلند مدت بسیاری دارد
چرا مکانیزم ماشه دوباره بر سر زبانها افتاده است؟
پس از یک دوره ۱۰ ساله سکوت رسانهای درباره توافق برجام، پای مکانیسم ماشه را به میان آورده است؛ اما این بازگشت ناگهانی به متن تحولات جهانی، بیارتباط با واقعیات پرالتهاب ماههای اخیر نیست.
در خردادماه ۱۴۰۴، ایران و اسرائیل وارد درگیری نظامی مستقیم شدند درگیریای که با حمله ایالات متحده به برخی تأسیسات هستهای ایران به اوج خود رسید. از آن زمان تاکنون، فضای مذاکرات هستهای در وضعیتی بیافق و بلاتکلیف قرار دارد؛ نه گفتوگوها بهطور رسمی از سر گرفته شده، نه نشانهای از پیشرفت دیپلماتیک دیده میشود.
در همین حال، ادامه غنیسازی اورانیوم تا سطوح بالای ۶۰ درصد، قطع همکاریهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و توسعه سانتریفیوژها در سایت های اسیب ندیده همچنین تهدید ایران به خروج از NPT بهانههایی شدهاند تا کشورهای اروپایی مانند فرانسه و بریتانیا، با تکیه بر بندهای حقوقی قطعنامه ۲۲۳۱، دوباره سناریوی بازگشت تحریمها را بهصورت جدی پیگیری کنند.
اما آنچه این تحرکات را تشدید کرده، نقش فزایندهی لابیهای صهیونیستی در آمریکا و اروپا است؛ لابیهایی که با بهرهگیری از جنگ اخیر و فضای روانی پس از آن، تلاش میکنند تا با بزرگنمایی تهدید هستهای ایران، ضمن کسب مشروعیت بینالمللی برای فشارهای بیشتر، برای اسرائیل نیز «امنیتسازی رسانهای» فراهم کنند.
از سوی دیگر، نباید فضای دوقطبی پس از بازگشت رسمی ترامپ به کاخ سفید را نادیده گرفت. دولت جدید آمریکا آشکارا مسیر افزایش فشار حداکثری علیه ایران را در پیش گرفته است. در چنین شرایطی، تلاش برای همراهسازی اروپا با سیاستهای واشنگتن، بیش از پیش به چشم میآید.
در این فضا، مکانیزم ماشه نهفقط یک ابزار حقوقی، بلکه به ابزاری تمامعیار برای «امتیازگیری دیپلماتیک و عملیات روانی» بدل شده است. رسانهها نیز با تشدید گفتمان تهدید و طرح سناریوهای بازگشت تحریم، در حال آمادهسازی ذهنیت عمومی برای پذیرش تبعات چنین تصمیمی هستند حتی اگر در عمل، این ماشه هرگز شلیک نشود.
مکانیزم ماشه چگونه بر بازارهای مالی ایران اثر میگذارد؟
تهدید به فعالسازی مکانیزم ماشهاگر هنوز در حد حرف باقی مانده باشد همواره پیامدهایی فوری و چندلایه برای اقتصاد ایران و بهویژه بازارهای مالی در پی دارد. دلیل این اثرگذاری، نه صرفاً قدرت حقوقی این مکانیزم، بلکه اثر روانی، سیگنالهای نااطمینانی، و فعالشدن مکانیسمهای احتیاطی در بازارها است. در ادامه، بهطور دقیق و تحلیلی بررسی میکنیم که این تهدید چگونه به بازارها سرایت میکند:
بازار سرمایه؛ بازگشت سایه ریسک سیاسی بر تابلوهای بورس
در بازار سرمایه، اولین واکنش، رشد تردید و احتیاط در میان بازیگران حقوقی است. تجربه نشان داده در دورههای تنش ژئوپلیتیک یا تهدید تحریمی، نهادهای حقوقی معمولاً رویکرد تدافعی در پیش میگیرند و نسبت به خریدهای سنگین در صنایع پرریسک عقبنشینی میکنند.
صنایع بزرگ صادراتمحور نظیر پتروشیمی، فلزات اساسی و معدنیها در خط مقدم واکنش به چنین تهدیدهایی قرار دارند. چرا که با احتمال بازگشت تحریمهای سازمان ملل، ریسکهای عملیاتی، بانکی، بیمهای و نقلوانتقال مالی در این صنایع بهطور جدی افزایش مییابد. همین نگرانیها منجر به افزایش فشار فروش در این گروهها میشود.
در کنار این موضوع، سرمایهگذاران حقیقی نیز با بالا رفتن انتظارات منفی، بخشی از سرمایه خود را به سمت بازارهای کمریسکتر یا داراییهای امن هدایت میکنند؛ امری که در نهایت منجر به خروج نقدینگی و افت شاخص کل بورس میشود.
بر عقیده بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه، ریزش های شدید بازار در حال حاضر با ریسک های سیاسی همچون ترس سرمایه گذاران از بازگشت جنگی دوباره با ظرفین غربی و همچنین ریسک فعال شدن مکانیسم ماشه در ارتباط است
بازار ارز؛ ماشهای برای جهش انتظارات تورمی
در بازار ارز، حتی زمزمه بازگشت تحریمها کافیست تا جهش قابل توجهی در انتظارات تورمی و نرخ دلار در بازار آزاد ایجاد شود. فعالان بازار بهدرستی میدانند که بازگشت تحریمها به معنای محدود شدن منابع ارزی، دشواری صادرات نفت، و افزایش تقاضا برای خروج سرمایه از کشور است همگی عواملی که منجر به کاهش عرضه و افزایش فشار بر قیمت ارز میشوند.
همچنین تجربه تاریخی بازار نشان میدهد که ریسکهای ژئوپلیتیک همیشه از طریق کانال ارز به سایر بخشهای اقتصادی منتقل میشوند. بنابراین، تهدید مکانیزم ماشه بهسرعت بر تابلو صرافیها منعکس میشود.
بازار طلا؛ پناهگاهی سنتی در زمان نااطمینانی
بازار طلا همواره یکی از اولین پناهگاههای سرمایه در دورههای بحران و نااطمینانی سیاسی بوده است. با افزایش نگرانیها از آینده مذاکرات یا بازگشت تحریمهای بینالمللی، تقاضا برای خرید طلا و سکه افزایش مییابد.
این افزایش تقاضا از یکسو ناشی از ترس از کاهش ارزش پول ملی است و از سوی دیگر، به دلیل میل طبیعی سرمایهگذاران برای محافظت از داراییهایشان در برابر شوکهای بیرونی. در نتیجه، شاهد رشد قیمت سکه و طلای داخلی خواهیم بود، حتی اگر قیمت جهانی طلا در ثبات نسبی باشد.
بازارهای بینالمللی؛ بازتاب خطر در نرخ CDS ایران
در بازارهای بینالمللی، مهمترین شاخصی که تحت تأثیر قرار میگیرد، نرخ CDS یا حق بیمه نکول اوراق بدهی ایران است؛ معیاری که نشاندهنده ارزیابی ریسک کشور در نگاه سرمایهگذاران خارجی است. با افزایش احتمال بازگشت تحریمها، نرخ CDS ایران بالا میرود که بهمعنای افزایش ریسک سرمایهگذاری در ایران و کاهش جذابیت کشور برای جذب سرمایه خارجی است.
افزون بر این، بانکها، شرکتهای بیمه و مؤسسات مالی جهانی، در مواجهه با فضای مبهم سیاسی و حقوقی، تعامل خود با ایران را محدودتر میکنند عاملی که دسترسی ایران به نظام مالی بینالمللی را بیش از پیش دشوار می کند.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.