به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، کودکان امروز ایران، نسلِ اتصال به دنیای بیپایانی از محتواهای دیجیتال تلقی میشوند؛ اما ایناتصال انتقال قدرت نیست، بلکه تسلط فرهنگی بیروننشینان است. آنچه بر صفحهنمایش کودکان ظاهر میشود، اغلب روایتهایی است که نه با فرهنگ ایرانی اجین شده و نه مطابق با نیازهای فکری و هویتی آنها. اینوضعیت، نمود استعمار نوینی است، استعمار الگوریتمی که ذهن کودک ایرانی را بهعنوان سرزمینی فکری فاقد حاکمیت در اختیار الگوریتمهای غیربومی قرار میدهد (او را کالا میدانند، نه مخاطبی صاحب حق).
در چارچوب حقوق فرهنگی و کنوانسیون حقوق کودک، هر کودک حق دارد هویت ملی، زبان بومی و میراث فرهنگیاش را بازشناسی کند. اما وقتی الفبای روایتگریاش با الگوریتمی شکل میگیرد که با اهداف سود و تکرار محتوا طراحی شده، هویت او هزینه میشود.
۱- استعمار الگوریتمی؛ چرا مشابه استعمار تاریخی خطرناک است؟
الگوریتمهای پلتفرمهای بزرگ نه فقط محتوا توزیع میکنند، بلکه نوعی هژمونی فرهنگی جدید بنا میکنند: تحمیل روایت غالب، جمالمحوری آمرانه، و بیتوجهی به تنوع هویتی. این پدیده، مشابه استعمار افریقاست که محیط زیستی، فرهنگی و اقتصادی جامعه را بهطور نامحسوس غصب کرد. در دنیای دیجیتال، کودکان بدون آنکه بدانند، تبدیل میشوند به تولیدکننده داده برای الگوریتمهایی که خودشان را روایتگر اصلی عالم معرفی میکنند.
۲- کودکان ایرانی؛ مخاطب قربانی روایت تکسویه بیگانه
مطالعات حقوق کودک دیجیتال نشان میدهند پلتفرمها نه بر نیاز کودکان ایرانی طراحیشدهاند، نه زبان، تاریخ یا ارزشهای فرهنگی آنها را در نظر گرفتهاند. کودکی که با برنامههای تقلیدی بیریشه بزرگ میشود، در طرحوارهای قرار میگیرد که «هویت فانتزی» را به جای هویت بومی مشروعیت میدهد. این خلأ، نه با شمواکها بلکه با مالکیت روایت پر میشود… با انبوهی از محتواهایی که یکدست، کمعمق و فاقد تنوع فرهنگیاند.
۳- حق کودک بر هویت فرهنگی؛ ضرورت امروز
مطابق ماده ۲۹ کنوانسیون حقوق کودک، آموزش باید در جهت احترام به زبان، فرهنگ و هویت کودک طراحی شود. همچنین مفهوم «خودتعیینی دیجیتال» تأکید دارد کودک باید فرصت داشته باشد روایتگر فرهنگی خویش باشد، نه فقط مصرفکنندهای برای الگوریتم ماشینی.
۴- خطرات استعمار الگوریتمی بر ذهن کودک
1. کاهش تنوع ذهنی: الگوریتمهای تشخیص و پیشنهاد محتوا، غالبا محتوای محبوب غربی یا جهانی را برجسته میکنند و مانع رشد تفکر و خلاقیت بومی کودک میشوند؛
2. لغزش هویت ملی: وقتی کودک، محتوایی ببیند که با زبان و فرهنگ بومی هماهنگ نیست، هویت ملی در او کمکم رنگ میبازد؛
3. نابرابری فرهنگی دیجیتال: کودکان مناطق شهری بیش از مناطق محروم دسترسی الگوریتمی دارند، اما بسیاری از الگوریتمها براساس معیارهای بیگانه طراحیشده. این باعث شکاف هویتی و آموزشی میشود.
۵. راهکارها برای احیای حق بر هویت فکری
1. تقویت روایتهای بومی و فرهنگی: تولید و ترویج محتواهای کودکانه فارسی با اصالت فرهنگی و تخیل محلی؛
2. توسعه سواد الگوریتمی: آموزش تفکر انتقادی در مدارس درباره نحوه عملکرد پلتفرمها، تشخیص توصیههای خودکار و بازیابی حق انتخاب؛
3. حکمرانی فرهنگی دیجیتال: تدوین مقررات برای جبران سلطه محتواهای بیگانه، تضمین تنوع فرهنگی در پیشنهادها، و ملزم ساختن پلتفرمها به شفافیت الگوریتمی؛
4. سازماندهی داده بومی: طراحی موتورهای جستوجو، رباتهای گفتوگوی ایرانی، و پایگاه دانش کودک بر پایه فرهنگ ملی.
اکنون وارد عصر جدیدی از استعمار شدهایم با عنوان استعمار الگوریتمی که نه زمین ما را فتح میکند، بلکه ذهن بچههای ما را قبضه میکند. کودک ایرانی بیآنکه غریبه باشد، بیهویت میشود؛ وقتی روایت اصلی فرهنگی او، توسط الگوریتمهایی خارجی تعریف شود. اما کودکی که با زبان ملی، قصه محلی و بازی ذهنی رشد میکند، هیچگاه تسلیم این سلطه نخواهد شد. حق کودک بر هویت فکری نه شعار، که مأموریتی ملی است: دفاع از فرهنگ، زبان، رؤیا و فکر ایرانی در برابر هجوم آلودهی محتوای بیریشه. اگر امروز به این درک نرسیم که تحمل الگوریتمی بیهزینه نیست، فردا که کودک بتواند زبان خود را انتخاب کند از کار خواهد افتاد. آینده فرهنگی ایران، مدیون کودکانی است که روایتی مستقل میسازند، نه آنهایی که فقط مصرفکننده روایت غربی باشند.
محمدمهدی سیدناصری؛ حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.