اگر غبار خوزستان به شمال تهران برسد!
دکتر «عليرضا مخبر دزفولي» در يادداشتي نوشت: يادش بخير! در دوران جنگ، اگر در ياد مسئولان مانده باشد، در دزفول؛ همان شهر نمونه که نماد مقاومت ملت شرافتمند ايران در برابر متجاوزان به ميهن عزيز اسلاميمان بود و فرزندان غيورش هم در جبههها پيشتازان تهاجم به دشمن شقي بودند، نزديک به دويست موشک 9 و 12 متري انباشته از مواد منفجره به زمين خورد که اهل فنون نظامي ميگفتند لرزش لحظهاي آن در هنگام برخورد با زمين، بيش از هشت ريشتر است؛ دروغ يا راستش با خودشان.
ولي آنچه همه مردم تجربه کردند، اين بود که هر کس در هر حالي بود، حس ميکرد علاوه بر صداي مهيب و وصفناشدني آن در لحظه برخورد با زمين، تکاني که به شهر و مردمش ميداد، کوه را ويران ميکرد و چنين بود که در هر محلّي که موشک به زمين ميخورد تا ابعاد 150 متر از هر سو، خانههاي مردم چنان صاف ميگشت که ميشد در آن زمين پياز کاشت!
اين همه نوشتم تا به ياد مسئولان بيندازم که بر مردم شريف و مظلوم خوزستان در دفاع هشت ساله چه گذشت و مسئولان هم چقدر حقّ حمايت از چنين استاني را پس از جنگ در تخصيصها و بودجهبنديها و حتّي سفرهاي استاني خوب ادا کردند!
بگذريم، خوزستان دلير که در جنگها و هجمهها به ساحت ايران اسلامي همه به يادش ميافتند و دلير مردي مردان و زنانش و فارس و عربش را ميستايند! و پس از رفع خطر، دوباره فراموشش ميکنند، اکنون نزديک به دو ماه تمام است که با پديده گرد و خاک و غبارهاي غليظ برخاسته از سوي کشور برادر و عزيزمان عراق! روبهروست و سلامت مردم مظلوم آن در خطر است. من نميدانم آيا کنترل اين گرد و غبار غليظ، راهکار علمي دارد يا نه، که حتما دارد.
من نميدانم آيا به رهبر انقلاب، گزارشي از وضع اسفبار خوزستان با گرد و خاکي که به شدّت هم شايع است كه آغشته به مواد راديواکتيو ناشي از بمباران جنوب عراق در جنگ کذايي نفت است، ارسال ميشود يا نه؟ آيا اگر اين غبار به شمال تهران ميرسيد ـ که اقامتگاه خدمتگزاران ملّت است ـ برخورد همينگونه بود؟

صبح با رانندهاي هم مسير شدم. در اين غبار غليظ که حدّاکثر ديد راننده 2 متر است، ديدم دستمالي جلوي دهنش گرفته و مرتّب عرق ميريخت و سرفه ميکرد، ولي شيشههاي ماشينش پايين بود. به او گفتم من پزشکم اين دستمال تو هيچ تأثيري بر اين غبار ندارد، چرا شيشهها را بالا نميکشي؟ گفت: آقاي دکتر، من هم شيميايي دوران جنگم، ولي معاش من از اين ماشين تأمين ميشود. مگر سهميه من چقدر است که کولر را روشن کنم؟! ديدم راست ميگويد. تمام مسير به ياد جملههاي امام بودم که نگذاريد پيشکسوتان شهادت و خون در زندگي روزمره فراموش شوند و به اين جمله او که خوزستان دين خود را به اسلام عزيز ادا کرد و به اين جمله او قريب به مضمون که اگر مسئولان از پيشكسوتان جبهه و جهاد غفلت کنند، در آتش قهر خدا ميسوزند و... با خود ميگفتم: آيا مسئولان به روزي که با اين رهبر الهي در سراي ديگر مواجه شوند، هم ميانديشند؟ حتما ميانديشند، حتما.
من با نظرات اين آقاي دكتر كاملا"موافق هستم. بنده ساكن شهرستان ماهشهروكارمند پتروشيمي هستم. گرد و خاك در 2 ماه اخير علاوه بر تاثير منفي بر حمل و نقل هوائي بر ساكنان منطقه نيز اثر رواني منفي بسياري گذاشته است. ظاهرا" اين گرد و خاك توسط دولت عراق در سالهاي گذشته كنترل ميشده كه متاسفانه در حال حاضر توجهي به آن نميشود.
براستی بالانشینان تحمل 40 درجه حرارت را با 100 درصد رطوبت بدون کولر دارند..؟
شاید اگر چنین وضعی ادامه یابد شاهد مهاجرت مردم ار اهواز ، آبادان و دیگر شهرهای در معرض خطر خواهیم بود.






