ایرانیان مهاجرستیز، ایرانیان نژادپرست!/ در سوگ واژه ها

این روزها عده ای مختصر، در فضای مجازی و در بخش نظرات اخبار، از نژادپرست بودن و یا مهاجر ستیزی ایرانیان سخن می گویند و قصه ها می بافند.
کد خبر: ۱۳۱۷۶۹۶
|
۲۶ تير ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۱ 17 July 2025
|
1996 بازدید

ایرانیان مهاجرستیز، ایرانیان نژادپرست/  سوگنامه‌ای برای

سرویس اجتماعی تابناک_ سوءتفاهمی شده است انگار... چه بسا عمد و عنادی نیز در کار باشد؛ چنان مهاجرستیزمان می‌خوانند که وزیر کشور ما، ناگزیر به دفاع برمی‌خیزد، فریاد می‌زند: «بیش از هفتاد درصد بازگشتگان، خود خواستارِ بازگشت بودند... ما مهاجرستیز نیستیم!»

 

گویی واژه‌ها و تاریخ را به بازی گرفته‌اند؛ با درونیات مسموم و نگاهی معوج. می‌خواهند چهره‌ی این سرزمین را – که آغوشش به روی رنجدیدگان گشوده بود – در قاموسِ جهان، بی‌مروت و سنگدل تصویر کنند.

 

سخن گفتن از این همه گذشت، دشوار نیست. وقتی موجی چنین گسترده، جامعه را درمی‌نوردد، یعنی زخمی کهنه ترکیده است. نهادهای جهانی و همسایه‌ی شرقی باید بار دیگر، از سرِ انصاف، این قصه‌ پرغصه را مرور کنند: مهاجران، از آتشِ جنگ گریختند و در سایه‌سارِ آرامشِ ایران، بالِ آسایش گشودند. از حقوقی بی‌نظیر بهره بردند، از این خاک بردند و خوردند و بارور شدند. گاه نیز، دستِ یاری به سوی میزبان دراز کردند و همراه بودند. اما وقتی پس از دهها سال‌، قصد کردند همان شعله‌هایی که روزی خود از آن گریخته بودند را، به این سو شراره دهند، طبیعی است که میزبان نیز از آتش بپرهیزد. طبیعی است که میزبان در برابر ستیزه‌جویی مهمان اندیشه کند.

 

عرصه را خودشان تنگ کردند. ما سینه‌ای فراخ داشتیم، اما آنها با تیشه‌ ناسپاسی، ریشه‌های مروت را نشانه رفتند. کسی که از جنگ می‌گریزد، نباید مشعل فروزان جنگی دیگر را در خانه‌ی میزبان بیاورد.

 

ما سی سال، سکوتِ بردبارانه اختیار کردیم، با همه‌ی تلخی‌ها و شیرینی‌ها. بسیاری از مهاجران، جزیی از وجودِ ما شدند. اما وقتی مهمان، تیشه به اساسِ خانه می‌زند، دیگر جایی برای ماندن باقی نمی‌گذارد.

 

ستیزه جویی و نژادپرستی 

ما هرگز مردم ستیزه‌ای نبوده‌ایم. اما تحمل ستیزه‌جویی را هم نداریم. بگذارید آنان که ایران را ترک می‌کنند، روزهای روشنشان این دیار را به یاد آورند: روزهایی که نان و سلامتی و امنیت را با آنها تقسیم کردیم. اما برخی، گویا می‌خواهند همه‌ی این سال‌ها را به تاریکی بکشانند و بر پیشانی میزبان، داغ ناسپاسی بنشانند.

ایرانیان مهاجرستیز، ایرانیان نژادپرست/ در سوگ انصاف

راستی، ستیزه جو، کدامیک از ما بودیم؟ کدامیک بر ستیزه گری بر دیگری برخاست؟

 

اشتباه نکنید. ما هنوز هم با مدارا، با ستیزه‌گران روبرو می‌شویم. اساسا با ستیزه‌جو، با زبانی جز زبان ستیزه روا نیست. اما بر مدار مروت و مداراییم ما. در آتش ستیزه خودشان، تر و خشکشان با هم می‌سوزند.

 

 به راستی اگر سر ستیزه‌اش بود، با آنان که سرزمینش را گرفتند و سرگردانش کرد، چرا نکرد؟ آنجا که شایسته‌ی ستیزه بود، مسیر کج کرد. حالا در خانه‌ی همسایه، مزدور ستیزه‌جویان جهان می‌شود؟ به راستی ستیزه‌جو، ستیزه‌گر کدام است؟

 

همسایه‌ای که باید همسایه بماند

با این همه به آنان که از دور، این آتش را می‌دمند، باید گفت: افغانستان همسایه‌ی ماست و همسایگی، فصلش به پایان نمی‌رسد. بر واژه‌ها و ترکیب‌های ناجور و ناعادلانه نباید دمید. مهاجرستیزی و نژادپرستی کدام است؟ اصلاً اندیشیده‌اید آنها دست در دست چه بی‌نژادهایی، علیه ما موشک پراندند؟

 

آنها که می‌روند، باز هم همسایه‌ی ما خواهند بود. ما مروت پیشه کردیم و یقین داریم که راز این میزبانی، در سینه‌ی پرغبار افغانستان باقی می‌ماند؛ چرا که این سرزمین، خود، پیش از ما، زخم‌های ستیزه‌گران درون و بیرونش را چشیده است.

 

اگر سازمان‌های مدعی یا گروهی از مهاجران، قصه را وارونه می‌خوانند، ملالی نیست. خاک و تاریخ افغانستان بهتر از هر کسی حقیقت را می‌داند. می‌داند که ما با افغانستانی‌ها، بسیار مهربان‌تر بودیم تا آنها با خودشان در خاک خودشان.

 

ایران، میزبان بود و می‌ماند؛ اما مهمان نیز باید بداند که آتش، هدیه‌ی مناسب برای خانه‌ی میزبان نیست. ما چون کوه‌ها ایستاده‌ایم؛ استوار، اما خسته از بارِ ناسپاسی‌ها. می‌خواهیم جهان بداند که ایران، همیشه آغوشش به روی مظلومان گشوده بود، اما هرگز پذیرای زخم‌زنندگان نخواهد بود. این نه مهاجرستیزی، که دفاع از کرامتِ یک ملت است. ما میزبان جمعیتی بودیم که میهمان بودند اما تعدادشان، بالاتر از جمعیت چندین کشور اروپایی بود.

 

تمثیلِ گویا

مردِ دهقانی را تصور کنید که در طوفانِ زمستانی، مردی زخمی را در کومه‌ی خود پناه داد. مرد، زخم‌ها را التیام بخشید و قوّت گرفت. اما به جای سپاس، یک شب که دهقان در خواب بود، به گلویش پنجه انداخت! اینک پرسش اینجاست: آیا دهقان، که برخاسته و آن مرد التیام‌یافته و خیانت‌پیشه را از خانه بیرون می‌کند، مهمان‌ستیز خواهد بود؟ یا مهمان، وفا را مرده‌پنداشت؟

 

مهاجران اگر تیشه به ریشه‌ی خانمان می‌زنند، دیگر صبر، نه فضیلت که حماقت است! اندازه‌ی جمعیت چندین کشور اروپایی، جمع افغانستانی‌ها در ایران است. کدام نهاد جهانی به تمجید سخن گفته از این میزبانی؟ همین حالا هم که درگیرشان هستیم، باز هم مجالی دوباره برای دشمن فراهم شده تا به نقشه‌ای تازه‌تر بیندیشد. این ها را هم ببینید. 

 

میهمان نیز باید بداند که سفره‌ی اخلاق، دو پایه دارد: یک پایه‌اش مهرِ میزبان است، و پایه‌ی دیگر، ادبِ میهمان. حالا بماند که تمام مهمانی و تمام میهمانان ناخوانده بودند. همسایه بودیم اما شدیم همخانه. حالا دوباره هنگامه دوری و دوستی است.

اشتراک گذاری
برچسب ها
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# عملیات وعده صادق 3 # جنگ ایران و اسرائیل # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
با اخراج بازرسان آژانس انرژی اتمی موافق هستید؟
الی گشت