کلید ارزیابی رویکرد آنکارا این است که آنکارا موضع دوگانهای ندارد—اگرچه ترکیه در طول قرنها دورههایی از دشمنی یا رقابت آشکار با ایران را تجربه کرده، اما همچنین بیش از یک دهه است که تنشهای عمیقی با اسرائیل دارد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، موسسه واشنگتن در مقالهای به بررسی رویکرد ترکیه به جنگ اسرائیل با ایران پرداخته که در ادامه آمده است با این توضیح که انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
با وجود مخالفت طولانیمدت با برنامه هستهای تهران، آنکارا بهدلیل منافع امنیت ملی خود بهشدت علاقهمند است از اقداماتی که منجر به درگیری مستقیم ترکیه با ایران یا فروپاشی جمهوری اسلامی شود، پرهیز کند.
در تاریخ ۲۲ ژوئن، وزارت امور خارجه ترکیه واکنشی نسبتاً آرام به بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط آمریکا نشان داد. برخلاف اظهارات معمولاً شدیداللحن آنکارا در محکومیت سیاستهای ایالات متحده در خاورمیانه طی دهه گذشته، این بار تنها «نگرانی عمیق» خود را نسبت به این حملات ابراز کرد و در عین حال خاطرنشان ساخت که ترکیه «آماده است مسئولیتهای خود را برعهده گرفته و بهطور مثبت مشارکت نماید.»
این تغییر لحن حداقل تا حدی به دلیل روابط قوی بین «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا و «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه است. اما این سوال باقی است که این تغییر تا چه اندازه بازتابدهنده دیدگاه واقعی آنکارا است — نه فقط نسبت به جنگ دوازده روزه بین ایران و اسرائیل، بلکه نسبت به منافع بلندمدت ترکیه در مورد هر دو طرف؟ و چگونه باید واشنگتن تفاوتها بین سیاستهای آمریکا و ترکیه در این زمینه را مدیریت کند؟
چگونه ترکیه به ایران و اسرائیل نگاه میکند
کلید ارزیابی رویکرد آنکارا در اینجا این است که آنکارا موضع دوگانهای ندارد—اگرچه ترکیه در طول قرنها دورههایی از دشمنی یا رقابت آشکار با ایران را تجربه کرده، اما همچنین بیش از یک دهه است که تنشهای عمیقی با اسرائیل دارد. بنابراین، در حال حاضر از هیچیک از این دو طرف حمایت آشکاری نمیکند.
در بستر جنگ اخیر، این بدان معنی است که آنکارا از کاهش ظرفیت هستهای ایران استقبال میکند، اما همزمان از مشاهده برتری نظامی چشمگیر اسرائیل نگران است—و نگران پیامدهای احتمالی فروپاشی جمهوری اسلامی تحت فشار است.
ترکیه در مقابل ایران. زمانی که امپراتوریهای عثمانی و صفوی در قرن پانزدهم همسایه شدند، بهزودی شروع به فشار بر یکدیگر برای تسلط بر مناطقی کردند که امروزه بخشهایی از شرق ترکیه و غرب ایران محسوب میشوند.
پس از سلسلهای از جنگهای طولانی و بینتیجه که در نهایت خزانههایشان را ورشکسته کرد—نوع پیشامدرن نابودی متقابلِ تضمینشده—آنها در اواسط قرن هفدهم بر سر تساوی قدرت توافق کرده و عهد کردند که با هر قیمتی از جنگهای آینده پرهیز کنند.
در واقع، آنها سه قرن است از درگیری عمده اجتناب کردهاند. به جز جنگهای کوچکتر در عراق تحت کنترل عثمانی در قرن نوزدهم و تبادلهای اندک زمین، مرز ایران و ترکیه یکی از پایدارترین مرزها در خاورمیانه بوده، و تا حدود زیادی با خطوط اصلی سال ۱۶۳۹ مطابقت دارد.
در دوران اردوغان، ایران و ترکیه در سوریه یک نزاع نیابتی طولانی داشتند؛ تهران از نظام اسد حمایت میکرد و آنکارا از شورشیان پشتیبانی مینمود. با این حال، این امر تفکر راهبردی کلی آنها را تغییر نداد—آنها هنوز یکدیگر را قدرتمند برابر میدانستند و از درگیری مستقیم پرهیز میکردند.
با توجه به این تعادل تاریخی، ایده تبدیل ایران به یک قدرت هستهای برای ترکیه غیرقابل قبول است. اگر تهران به چنین برتری دست یابد، عملاً تعادل قدرت سیصدساله با رقیب غیرهستهایاش را نابود میکند.
در نتیجه، آنکارا به طور کلی از اقداماتی که هدفشان جلوگیری از این نتیجه بود حمایت کرده است، اگرچه گاهی اوقات اقداماتی فرصتطلبانه و گاه بازدارنده انجام داده است (مثلاً اجازه داده تا بانکهای ترکیه تحریمهای هستهای ایران را نقض کرده و نقدینگی بدست آورند).
با این حال، روندهای اخیر در روابط اسرائیل و ترکیه باعث شده تقریبا قطعی شود که آنکارا به یکی از قویترین اقدامات پیشگیرانه—دخالت نظامی گسترده اسرائیل علیه برنامه هستهای ایران—معترض باشد.
ترکیه در مقابل اسرائیل. ترکیه اولین—و برای دههها تنها—کشور با اکثریت مسلمان بود که در سال ۱۹۴۹ اسرائیل را به رسمیت شناخت. سکولاریسم دوران کمالیستی ترکیه و سیاست اسرائیل در تقویت شرکای منطقهای فراتر از همسایگان مستقیم، نقش مهمی در شکلگیری روابط امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی عمیق تا پایان قرن بیستم داشتند.
با این حال، روابط آنها در دوران اردوغان که دارای سیاست خارجی غیرمتمرکز غربمحور است، به شدت تیره شد. در سال ۲۰۰۶، اردوغان با میزبانی از هیأتی از گروه حماس تنشها را شعلهور کرد.
روابط در جریان حادثه ناوگان سال ۲۰۱۰ به کلی فروپاشید، زمانی که نیروهای اسرائیلی به کشتی ترکیهای که قصد عبور از بنبست دریایی غزه را داشت، حمله کردند و هشت شهروند ترکیهای و یک فرد دو تابعیتی ترکیه-آمریکایی را کشتند.
دوره طولانی نخستوزیری بنیامین نتانیاهو فقط این سقوط را تسریع کرد—نفرت متقابل شدید میان او و اردوغان باعث شد تقریباً هیچ راهی برای احیای پایدار روابط میان دو کشور باقی نماند.
همزمان، اسرائیل ارتباطاتی با نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) برقرار کرد—گروهی که زیرمجموعهای از حزب کارگران کردستان (PKK)، دشمن داخلی ترکیه و گروهی دارای لیست تروریستی است، و این اقدام بخشی از واکنش به پیوند آنکارا با حماس بود.
رویدادهای دو سال گذشته تصویر دوجانبه را پیچیدهتر کردهاند. دسامبر گذشته، ترکیه سقوط دمشق به دست گروههای شورشی تحت رهبری هیئت تحریر الشام، گروهی دیگر که از لیست تروریستی است، را تسهیل کرد.
این اقدام قاطع، سیاستمداران اسرائیلی را برآشفت و برخی نتیجه گرفتند که ترکیهای در حال ظهور اکنون به رقیب جدید منطقهای آنها تبدیل شده است. با این حال، سیاستگذاران در آنکارا نیز روزبهروز قدرتمندتر شدن توان نظامی اسرائیل را از اکتبر ۲۰۲۳ به این سو احساس کردهاند—از نابودسازی رهبری و زیرساختهای حماس و حزبالله تا نابودسازی ردههای ارشد نظامی ایران و تسلط کامل بر فضای هوایی این کشور.
اگرچه آنکارا به دلایلی که گفته شد، با هرگونه هدفگیری نظامی بیشتر اسرائیل علیه ایران مخالف است، اما همچنان به احتمال زیاد از اقدامات غیرنظامی ایالات متحده—از جمله تحریمهای بیشتر، گفتوگو و فشار اقتصادی—که با هدف پایان دادن به جاهطلبیهای هستهای تهران است، حمایت خواهد کرد. اگر رئیسجمهور ترامپ مسیر دیپلماتیک را حفظ کرده و اسرائیل را نیز به دنبال کند، یک متحد در آنکارا پیدا خواهد کرد.
اما واشنگتن باید بپذیرد که حتی اگر طرفها از اقدام نظامی بیشتر پرهیز کنند، محدودیتهایی برای میزان تمایل اردوغان به پیشبرد این مسیر وجود دارد. ترکیه نگرانیهای امنیتی جدی درباره احتمال واقعی تزلزل یا فروپاشی نظام ایران به دلیل فشارهای بینالمللی دارد:
جریانهای پناهجویی:
ترکیه در حال حاضر میزبان نزدیک به چهار میلیون پناهنده—عمدتاً از سوریه و دیگر کشورهای ناپایدار—است، بنابراین به خوبی میداند که تشدید نظامی با ایران میتواند موج جدیدی از پناهجویان را ایجاد کند.
اگرچه بیشتر مراکز جمعیتی اصلی ایران صدها مایل با مرز ترکیه فاصله دارند، اما طی دههها، بسیاری از شهروندانی که از ایران رفتهاند، ترکیه را به دلیل ارتباط نزدیک و آسان آن با مقاصد نهاییشان در اروپا و آمریکا برگزیدهاند.
خلأ قدرت و بازماندگان پژاک:
آنکارا بهشدت نگران آن است که گروههای ضدترکیه از وضعیتی که نظام ایران ضعیف یا فروپاشیده است، سوءاستفاده کرده و حملات مرزی به ترکیه سازمان دهند؛ مشابه آنچه گروههایی مانند داعش و پ. ک. ک در خلأهای قدرت در عراق و سوریه انجام دادند.
نگرانی ویژهای در این زمینه وجود دارد، بهویژه در پی مذاکرات خلعسلاح جاری آنکارا با پ. ک. ک. شاخه ایرانی پ. ک. ک یعنی «حزب حیات آزاد کردستان» (پژاک) هنوز به فراخوان رهبر پ. ک. ک، عبدالله اوجالان، در فوریه برای خلعسلاح پاسخ نداده است.
اگر ایران درگیر ناپایداری شود، پژاک ممکن است به جدیدترین شاخه منطقهای پ. ک. ک تبدیل شود که از خاک یک کشور دیگر برای تهدید امنیت ترکیه استفاده میکند.
دوره اخیر تحولات (دو سال گذشته):
در دسامبر گذشته، ترکیه با تسهیل سقوط دمشق به دست شورشیان تحت رهبری هیئت تحریر الشام (گروه تروریستی) وارد عمل شد.
این اقدام قدرتطلبانه موجب نارضایتی سیاستگذاران اسرائیلی شد، بهطوریکه برخی معتقد شدند ترکیه در حال تبدیلشدن به رقیب جدید منطقهای آنها است.
همزمان، آنکارا به تقویت توان نظامی اسرائیل از اکتبر ۲۰۲۳ تا کنون—از نابودی زیرساختها و رهبری حماس و حزبالله گرفته تا حملات به ردههای عالی نظامی ایران و تسلط بر فضای هوایی آن—واکنشی پیچیده نشان داده است.
در نتیجه، اگرچه ترکیه همچنان با اقدامات نظامی گسترده اسرائیلی علیه ایران مخالف است، اما رویکرد آن روی جلوگیری دیپلماتیک و اقتصادی از هستهای شدن تهران متمرکز است.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.