بازدید 9234

عرفان کیهانی مرگش در تناقض گویی است

گفتگو با دکتر منصوری لاریجانی
کد خبر: ۱۳۱۴۶۶
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۸۹ - ۱۵:۵۲ 19 November 2010
عرفان كيهاني از آغاز با ابهامات و تناقضات فراوان روبرو بوده است... به عبارت ديگر بايد گفت مؤلف اين كتاب نه منطق و فلسفه مي داند و نه با عرفان اسلامي آشنايي دارد و نه مهارتي در فهم آيات و روايات دارد...

 از چندی قبل بحثی با عنوان عرفان کیهانی با چاپ کتابی در سطح جامعه مطرح شد. در پی چاپ این کتاب و برگزاری جلسات متعدد توسط مدعی این بحث با عناوینی همچون شعور کیهانی، فرادرمانی و... نقد و بحث های ضد و نقیضی را هم شاهد بودیم.

یکی از عواملی که باعث چاپ و ترویج این مباحث شد مقدمه ای بود که بر این کتاب توسط استاد اخلاق و عرفان اسلامی دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی زده بودند که انتقاداتی را نیز در پی داشت. بعد از بحث های مطروحه موافق و مخالف، این مباحث را مستقیما با این استاد مسلم عرفان اسلامی مطرح و ایشان هم با بزرگواری تمام پاسخ گفته تا به تمامی شایعات و ابهامات پایان بخشند:

ــــ آيا فلسفه يا معرفت فلسفي براي دين ضرورت دارد؟

ــــ فلسفه با پرسش شروع مي شود و پرسش صفت عقل است. انسان هايي كه پرسش نمي كنند بايد در سلامت عقل خود ترديد نمايند. امام باقر عليه السلام فرمود: "العلم خزاين مفتاحه السؤال" علم خزينه است و كليد آن پرسش. بنابراين معرفت فلسفي و يا پاسخ به چرايي ها با دين آميخته شده است. به عبارت ديگر فلسفه با دين تلازم دارد به طوري كه دين با قواعد فلسفي توسعه مي يابد و در انديشه ها فراگير مي شود و فلسفه نيز با تكيه بر آموزه هاي ديني استحكام مي يابد.

دنياي امروز دنياي پرسشگري است و فلسفه ماهيتي گفتماني پيدا كرده است و هر انساني ناگزير است كه فيلسوفي كند والا در فرآيند گفتمان فلسفي محو خواهد شد. از اين رو مقام معظم رهبري بر ضرورت فراگيري فلسفه و آشنايي با مكاتب گوناگون فلسفي در ديدار با اساتيد و طلاب حوزه علميه قم تاكيد نمودند.

ــــ  آيا ضرورت فلسفه با عرفان هم مثل فلسفه ضرورت دارد؟

ــــ اتفاقا فلسفه و عرفان با هم تعامل دارند و در شريعت اسلامي از هم جدايي ندارند ولي نوع ماموريت آنها متفاوت است. معمولا فلسفه راه كمال و سعادت را نشان مي دهد و عرفان چگونه رفتن و آداب سلوك در راه را تضمين مي كند. مثلا فلسفه با براهين مختلف به اثبات معاد مي پردازد و مي گويد جهاني پس از مرگ وجود دارد و اين گزارش قرآني را به اثبات مي رساند "و اليه ترجع الامور" و عرفان با چگونه رفتن و با چه ها رفتن سالك را هدايت مي كند. البته عرفان و برهان هر دو از جلوه هاي عقل ما هستند كه در دو ساحت شهود و برهان تجلي مي كند.

ــــ  با توجه به بحث هاي شما در صداوسیما در برنامه معرفت با دكتر ديناني پاسخ به اين سوال ضروري مي نمايد كه آيا شريعت اصل است يا طريقت؟

ــــ در عرفان شيعه شريعت از طريقت جدا نيست بلكه باطن احكام شريعت را طريقت می گويند و هر چه عمل ما به احكام شريعت بيشتر و مخلصانه تر باشد ادراك باطن و سر احكام براي ما آسانتر مي شود. کساني كه مي گويند شريعت از طريقت جداست برخي نحله هاي صوفيه هستند كه شريعت را نردبان و طريقت را پشت بام مي دانند و معتقدند وقتي سالك به حقيقت در طريقت نايل شد نيازي به شريعت ندارد.

چون شدي بر بام هاي آسمان
 زشت باشد جستجوي نردبان

اين عقيده مورد قبول عرفان شيعی نيست. اتفاقا وقتي انسان به سر عبادت و احكام شريعت رسيد تازه لذت تكليف را مي چشد و از عبادت سير نمي شود.

ــــ در عصر حاضر شاهد عرفان هاي نوظهوري هستيم راه شناخت و مقابله با آنها چيست؟

ــــ بهترين راه شناخت عرفان هاي كاذب و نوظهور آن است كه ما شاخصه هاي عرفان اسلامي را به جوانانمان عرضه كنيم و مهمترين شاخص عرفان اسلامي آن است كه ماخوذ از قرآن و معارف اهل بيت عليهم السلام است ـ به كتاب عرفان اسلامي نگارش حقير كه توسط سازمان تبليغات چاپ شده است در اين باره مراجعه شود ـ همچنين به افراد امين و صاحب نظر كه توان نقد عالمانه نحله هاي عرفاني را دارند مراجعه كنيد تا شما را از ماهيت عرفان هاي كاذب مطلع نمايند. در اين روزگار به هر كسي نمي توان اعتماد كرد. دام هاي فريب و خيانت در كمين جوانان ما فراوان است.

به قول مولوي:
چون بسي ابليس آدم روي هست
پس به هر دستي نشايد داد دست
حرف درويشان بدزدد مرد دون
 تا بخواند بر سليمي زان فسون
كار مردان روشني و گرمي است
 كار دونان حيله و بي شرمي است

ــــ مقدمه شما بر كتاب عرفان كيهاني براي چه بوده است؟ آیا روشنگري بوده است؟

بسياري از دانشجويان دوره دكتري وقتي كتابشان را چاپ و منتشر كردند از بنده مقدمه خواستند و معمولا ما اين كار را مي كنيم. البته مقدمه بنده بر عرفان كيهاني هم به ده سال پيش مربوط مي شود. اما در مورد كتاب عرفان كيهاني اولا قصد روشنگري و نقد داشته ام تا جوانان عرصه فلسفه و عرفان نارسايي هاي عرفان كيهاني را در ساحت عرفان اسلامي بشناسند و تا جايي كه عرفان اسلامي هست به دنبال عرفان هايي كه حتي ادعاي تشيع و ولايت مداري مي كنند نروند.

خوبي نقد آن است كه حتي صاحب نظريه متوجه اشتباه خود مي شود و به جاي لجاجت و تعصب بي مورد زبان به اعتراف مي گشايد. تاكيد مقام معظم رهبري به تشكيل كرسي نقد و نظريه پردازي در دانشگاه ها وقوف معظم له به بركات نقد عالمانه است.

ثانيا با مقدمه بنده مؤلف كتاب عرفان كيهاني جرات پيدا كرد كتابش را با مجوز رسمي به چاپ برساند و با اين كار، خود را در معرض نقد صاحبنظران قرار دهد. اگر پنهان كاري مي كرد ما تا به حال نمي توانستيم ماهيت او را بشناسيم كما اينكه برخي نحله هاي نوظهور پنهان كاري مي كنند چون مي دانند اگر در بوته نقد و واكاوي قرار بگيرند وكاستي هاي آنان براي پيروانشان نمايان شود متلاشي خواهند شد. 

با اين حساب ما بايد سياستمان اين باشد كه به همه انديشه ها ولو عليه ما باشند فرصت بدهيم تا خود را نشان بدهند سپس آنها را به حوزه نقد عالمانه هدايت كنيم و بدانيم بهترين راه مقابله با نحله هاي نوظهور نقد عالمانه و برخورد منطقي است. اگر حق باشند مي مانند و الا "زبدا رابيا" چون كف روي آب خواهند رفت.

البته عرفان كيهاني از آغاز با ابهامات و تناقضات فراوان روبرو بوده است. در واقع ادعای این اشخاص ملغمه اي از عرفان اسلامي و حكمت خسرواني است كه رگه هايي از عرفان مسيحيت و بودا در آن مشاهده مي شود. به عبارت ديگر بايد گفت مؤلف اين كتاب نه منطق و فلسفه مي داند و نه با عرفان اسلامي آشنايي دارد و نه مهارتي در فهم آيات و روايات دارد.

بهترين رهيافت براي عرفان كيهاني همان بود كه مؤلف آن در سایت خود اعتراف كرد كه مرد اين ميدان نبوده است و ورود او به ساحت آيات قرآن و حتي عرفان اسلامي از اول اشتباه بوده است.
اگر چه اين اعتراف ذهن پيروان و دوستانشان را به آشوب و تشویش كشيده است اما راهي جز اين در پيش رو نداشته است. اين از بركات نقد و گفتمان انديشه است كه دستگاه هاي مسؤول در برخورد با او به كار گرفته اند.

اميد است روش نقد و گفتمان علمي به عنوان بهترين شيوه برخورد با انديشه ها در كنار برخوردهای حقوقی قرار بگيرد. تاکید می کنم که عرفان هايي كه با تناقض و ابهام ظهور مي كنند طلوعشان عين غروبشان است.

ــــ  نظر شما در مورد ادعاي فرا درماني ايشان چيست؟

ــــ در خصوص فرا درماني مدعيان از جمله این شخص باید عرض کنم که تایید یا رد آن در تخصص بنده نيست كه اظهار نظر كنم. بايد پزشكان متخصص اين حوزه در رد يا تاييد آن نظر بدهند. اگر من مطلع بودم كه ايشان اصلا آيات و روايات را نمي شناسد و اسناد ايشان به آيات و روايات و ادبيات عرفاني چيدمان ديگران است اصلا به آن مقدمه نمي زدم ولي در ده سال پيش برخي دوستان مورد اعتماد ايشان را محي الدين ثاني معرفي نمودند!!

البته مقدمه زدن ما يك خيري هم داشت و آن اينكه عرفان كيهاني خود را عرضه كرد و مورد نقد و شناسايي قرار گرفت و زود عمرش به پايان رسيد. به نظر بنده عرفان كيهاني مرگش در تناقض گويي و اقتباس مؤلف از ديگران نهفته بود كه تعدادي از بزرگان آن را مرده تلقي مي كنند زيرا ما اعراض مدعي در عرفان كيهاني را از ساحت قرآن و عرفان اسلامي اقدامي مثبت تلقي مي كنيم البته اگر من بعد بخواهد پنهان كاري نكند!

برادران و حقیقت جویان عزیز؛ جاي هيچ نگراني نيست. بنده خود باران ديده دوران انقلاب و دفاع مقدس هستم و به عنوان يك كارشناس ديني نگراني را اول در سكولاريزم دين در ماهيت علوم انساني دانشگاه ها مي دانم كه مقام معظم رهبري در سفر قم اشاره فرمودند و ديگر آنکه سكولاريزم اخلاقي در كارهاي فرهنگي كشور كه جبهه نرم مقابله با دشمن به شعار و روزمرگي كشانده است.

ــــ توصيه شمابه جوانان علاقمند به عرفان چيست؟

توصيه من به جوانان جوياي معرفت آن است كه قدر عرفان اسلامي را بدانند عرفاني كه برآمده از آموزه هاي قرآني و معارف اهل بيت عليهم السلام است. بنده در همه كتاب ها و نوشته هايم روشن كرده ام كه بهترين راه مقابله با عرفان هاي كاذب حتي تصوف و نحله هايي كه صبغه ديني دارند نشر عرفان قرآن و اهل بيت عليهم السلام است. بنده اين كار را بحمدالله هم در آثارم برجسته كرده ام و هم در برنامه هاي معرفت كه از شبكه چهار سيما پخش مي شود آموزه هاي عرفاني و ولايي را مطرح مي نمايم.

به خط و خال گدايان مده خزينه دل
به دست شاه وشي ده كه محترم دارد

منبع: آتی نیوز
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر