به نام نامی ایران به نام نامی انسان به آیین وفاداران به راه و رسم بیداراندلی دارم پر از خورشید نگاهی روشن از باران نگاهی روشن از بارانجز دوست نمیخوانم جز مهر نمیدانم جز عشق نمیخواهممن زاده ی ایرانم جز مهر نمیدانم ...تویی دلبستگیهایم پناه خستگیهایم به هر جا میروم از تو دوباره در تو می آیمکران تا بیکران عشق است بیابان در بیابانتهوای زندگی دارد خیابان در خیابانتجهان تا هست خواهم بود اگر تو جان من باشیبرایم خانه باشی خاک باشی و وطن باشیدیار عاشقیهایم تمام سهم دنیایمتو را من زندگی کردم به تعداد نفسهایمکران تا بیکران عشق است بیابان در بیابانتهوای زندگی دارد خیابان در خیابانتتو آن آغوش بی اندازه هستی برای وسعت تنهایی منمن از چشم تو میبینم جهان را تویی آیینه ی بینایی منجهان تا هست خواهم بود اگر تو جان من باشیبرایم خانه باشی خاک باشی و وطن باشیمن از تو جان گرفته ام کنم فدای توز جان گذر نمیتوان مگر برای تودل از تو بر نمیکنم تویی جهان من دچار تونمیکند دل از هوای تودل از هوای تو دل از هوای تو