خشایار محسنی از مدیران قدیمی فعال در حوزه فوتبال و نقل و انتقالات معتقد است که کلارنس سیدورف برای فوتبال به استقلال نمیآید و او اهداف دیگری در ایران دارد.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، آغاز فصل نقل و انتقالات در فوتبال ایران و خبرهای گاهاً عجیب در این بازار با ارقامی که در خصوص انتقال برخی بازیکنان مطرح میشود، به خوبی بیانگر شرایط اسفناک فوتبال ایران است. شاید استقلالیها با اسخدام کلارنس سیدورف به عنوان مشاور مدیرعامل، در حالی که گفته میشد او قرار است به عنوان مدیر ورزشی باشگاه استخدام شود، کمی برای هواداران این تیم جذابیت ایجاد کرده باشد، اما خشایار محسنی در این زمینه به انتقاد از مدیران باشگاه استقلال پرداخته و رفتار آنها را فریبکارانه توصیف کرد.
خشایار محسنی که سابقه مالکیت باشگاه دی استرادا اسلواکی و مدیر عاملی باشگاه آدمیرا واکر اتریش را داشته است، در گفتوگو با خبرنگار تابناک درباره برخی مسائل نقل و انتقالاتی و همچنین حضور سیدورف در استقلال پرداخته که در ادامه میخوانید:
سیدورف نامی بزرگ با کارنامهای ضعیف!
محسنی ابتدا به انتخاب کلرانس سیدورف به عنوان مشاور مدیر عامل استقلال پرداخت و گفت: «استخدام کلارنس سیدروف در شرایط فعلی هدر دادن پول بیتالمال است. سیدورف سه سال در هتل ورساچه دوبی دنبال تیم بود، اما چرا هیچکس سمتش نیامد؟! در اینکه او بازیکن بزرگی بوده و از برترین هافبکهای تاریخ هلند به شمار میرود، شکی نیست اما نه در زمینه مدیریت ورزشی و نه مربیگری هیچ موفقیتی به دست نیاورده و فاقد کارنامه روشن و قابل دفاع است. سیدورف چند ماه مربی تیم ملی کامرون بود که به دلیل نتایج ضعیف اخراج شد، در آث میلان و بعد از اخراج سرمربی قبلی چند بازی مربی موقت بود که از آنجا هم کنار گذاشته شد. در کشور خودش هلند و کشور اصلیاش سورینام به او تیم ندادند. او همین جایگاه فعلی در فدراسیون هلند به عنوان مسئول کارهای تکنیکی تیمهای پایه را هم به خاطر قدرت گرفتن لوئیس فانخال در فوتبال هلند بعد از مرگ یوهان کرویف به دست آورده که شاگردان خود را در پستهای مختلف به کار گرفته است!»
مشاور مدیرعامل دیگر چه صیغهای ست؟!
این مدیر فعال در حوزه فوتبال با اشاره به جایگاه مبهم سیدورف در باشگاه استقلال گفت: «قصد من تخریب و کوچک کردن سیدورف نیست. او چهرهای سرشناس و درخشان در فوتبال دنیاست که از قضا همسری ایرانی هم دارد. تنها بازیکنی ست که با سه تیم مختلف قهرمان اروپا شده است. حضور او در فوتبال ایران قطعاً مغتنم و فرصتی بزرگ محسوب میشود، اما مشکل اینجاست که چه شرح وظایف مشخصی برای او تبیین شده و حدود اختیاراتش چرا معلوم نیست؟ مشاورِ مدیرعاملی شده که انصافاً در جایگاه درست و شایستهای ننشسته است! ارتباط کلامی نظری جویباری با سیدورف چگونه و با چه زبانی رقم خورده و اساساً آیا مدیرعامل استقلال درک درستی از مشاورههای این بازیکن بزرگ سابق خواهد داشت؟!»
سؤمدیریت عامل اصلی ناکامی استقلال
او با انتقاد از فصل نا امید کننده استقلال در لیگ برتر گفت: «تصمیمات غلط مدیران و هیأت مدیره باشگاه استقلال عامل اصلی ناکامیهای این تیم در فصل به پایان رسیده لیگ برتر بود. متأسفانه سؤمدیریت در باشگاه استقلال بلایی بر سر این تیم بزرگ آورد که به جایگاهی بهتر از نهمی دست نیافت! این عنوان برای تیمی که فصل قبل تا آخرین لحظات قهرمان لیگ برتر بود و با گل آفساید گولسیانی جام را به پرسپولیس دادند مایه شرمساری است! چه اتفاقی برای این تیم افتاد که ۳۳ امتیاز کمتر از فصل پیش کسب شد؟! اینها همه ریشه در نا کارآمدی مدیران باشگاه دارد. مدیرانی که از کانالهای سیاسی وارد باشگاه شده و فقط برای عکس تبلیغاتی از پیشکسوتان باشگاه بهره میبرند، اما در هیچ زمینهای از نظریات آنها استفاده نمیکنند!»
محسنی ادامه داد: «مدیرانی که ساعت هفت صبح با عکاس به عیادت حسن روشن میروند تا بر همگان ثابت کنند که قصدی جز خودنمایی و شوآف ندارند! وقتی صحبتهای علی جباری، حسن روشن، جواد زرینچه و سایر بزرگان استقلال را در مورد تاجرنیا میشنویم، تازه به ابعاد کلاه بزرگی که سیاستمداران سر استقلال گذاشتهاند پی میبریم! اگر یکی مثل تاجرنیا برای سفید کردن کارنامه سیاسیاش به استقلال نیامده تا مجوز ورودش به پستهای سیاسی مثل شهرداری تهران یا تصدی وزارتخانهای را به دست آورد، چگونه به این باشگاه راه پیدا کرده است؟ او دلش با استقلال نیست که اگر بود تا امروز حتماً کاری برای حل مشکلات این تیم کرده بود!»
ستاره سوزی؛ از نکونام تا جباری
وی هیأت مدیره استقلال را به شدت کوچک شده و ناتوان دانسته و گفت: «بعضی نفرات هیأت مدیره به ویژه آنها که سالها برای تیم حاشیه درست کردهاند، در اندازه استقلال نیستند. بودنشان در چنین پست مهمی توهین به نام و سابقه و اعتبار باشگاه بزرگ استقلال است. همین میشود که شب دربی و از پای پلکان هواپیما بوژوویچ را پایین آورده، میبرند ایرانمال و به جای سهراب بختیاریزادهای که تازه روبهراه شده و چم و خم کار دستش آمده سرمربی استقلال میشود! سهراب را سوزاندند همانطور که جواد نکونام در استقلال به سوخت رفت. حالا هم پروژه تخریب مجتبی جباری را چیدهاند! همین جباری نشان داده که از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار است. کنار او مربی خارجی با دانش و بدنساز حرفهای بگذارند، زمین تمرین مناسب و بازیکنان با کیفیت به انتخاب سرمربی [و نه نماینده هلدینگ که بوسناییها را آورد بدون حتی یک دقیقه بازی یک میلیون دلار هزینه روی دست باشگاه گذاشتند و رفتند] جذب کند، خیلی بهتر از مربیان خارجی نتیجه خواهد گرفت.»
محسنی شوی به راه افتاده در خصوص قرارداد سیدورف را فریبکارانه دانسته و افزود: «بحث قرارداد ۲۵۰ هزار دلاری نیست، چراکه قطعاً سیدورف چشمداشت و نیازی به این پولها ندارد، اما او را آوردهاند تا پشتش پنهان شوند. مسئولیتش در استقلال مجهول مانده و هیچکس نمیداند شرح وظایف او چیست و قرار است چه کار کند و چه گلی به سر استقلال بزند!»
اروپاگردی بی ثمر و ملاقات با دلالهای خرده پا
این مدیر ورزشی درباره سفر اروپایی مدیران استقلال گفت: «تاجرنیا همراه با علی نظری جویباری به سفر اروپایی رفتند تا با گزینههای سرمربیگری مذاکره کرده و زمینه برپایی اردوی تدارکاتی استقلال را مهیا کنند، اما بدون هیچ دستاوردی تنها با یکی دو دلال خرده پا و قدیمی در بلژیک و هلند دیدار داشته و چند ساعتی در خانه ماتزاری ایتالیایی که چهار ماه با اسمش هواداران را بازی دادند، گذراندند. نهایت هنر آنها جذب کلارنس سیدورف بوده که نه به عنوان سرمربی و مدیر ورزشی بلکه مشاور مدیرعامل صورت گرفته. عنوانی کاملاً غیر حرفهای که در فوتبال دنیا کمتر دیده میشود. اگر سیدروف به عنوان مدیر ورزشی میآمد باز قابل توجیه بود، اما مشاور مدیر عامل نه حرفهای ست و نه کاربردی.»
سیدورف برای خاویار ایران آمده نه فوتبال
محسنی با اشاره به فعالیتهای ورزشی، تجاری و رسانهای سیدورف گفت: «سیدورف در حال حاضر در تیمهای پایه هلند به عنوان مسوول کارهای تکنیکی فعال بوده و با چند شبکه تلویزیونی نیز قرارداد دارد. از طرفی چند رستوران زنجیرهای در ایتالیا دارد که با شریک ژاپنیاش آنها را اداره میکند. داشتن همسر ایرانی شاید یکی از بهانههای مهم برای حضور او در ایران باشد، اما دلیل اصلی احتمالاً به انجام تجارت خاویار ایران که در دنیا حرف اول را میزند برگردد.»
نوکر ما نوکر داشت و نوکر او چاکر
او ضمن انتقاد از تعلل و ناتوانی مدیران استقلال در جذب و استخدام سرمربی جدید گفت: «اینکه مدیران یک باشگاه شش ماه تمام عاجز از استخدام سرمربی برای تیمشان باشند و برای جبران این ناتوانی مجبور به عقد قرارداد ۲۵۰ هزار دلاری با فرد دیگری شوند تا برایشان مربی بیاورد بیشتر ضرب المثل معروف «نوکر ما نوکری داشت نوکر او چاکری…» را تداعی میکند!»
خشایار محسنی ادامه داد: «اگر دنبال مشاور ورزشی با دانش و آشنا به فوتبال ایران بودند و قصد هزینه کردن چنین مبلغی را داشتند چرا سراغ حشمت مهاجرانی پدر فوتبال ایران نرفتند؟! مگر بزرگتر از حشمت خان مهاجرانی در فوتبال ایران کسی را میشناسید؟! از نظر فنی، علمی و ارتباطی و آشنایی با اخلاق و روحیات ایرانی صد برابر بهتر از سیدورف بوده و لیگ ایران را کاملاً زیر نظر دارد. ایشان چهرهای شناخته شده، ثابت شده و تحسین شده در فوتبال ایران و آسیا بوده و هست و خواهد بود. او میتواند بهترین مربیان را برای استقلال به خط کند. بهترین برنامهریزی برای تیمهای پایه را داشته باشد و مهمتر از همه مشاوره گرفتن از ایشان نیازی به مترجم و دیلماج ندارد.»
شرح وظایف سیدورف چیست؟!
محسنی حدود و اختیارات سیدورف در قرارداد منعقده با مدیرعامل باشگاه را مبهم دانسته و افزود: «آیا جذب سرمربی و بازیکنان به عهده اوست یا فقط پیشنهاد و مشاوره میدهد؟! هر دلالی هم میتواند چنین کند. به گذشته اخلاقی او در تیم اینترمیلان که در زمان خودش سرو صدای زیادی به پا کرد کاری ندارم، اما اگر قرارداد ۲۵۰ هزار دلاری اش با استقلال حقیقت داشته باشد تنها در صورتی مفید فایده خواهد بود که حضوری دائمی در ایران داشته باشد و به عنوان مدیر ورزشی باشگاه تجربیاتش را صرف کمک به ارتقا و احیای باشگاه استقلال کند! شبیه آنچه در باشگاههای عربستانی رخ داده و چهرههای بزرگ فوتبال دنیا به عنوان مدیر ورزشی استخدام شدهاند. در غیر این صورت بازهم شاهد دور ریختن پول بیت المال خواهیم بود. همان اتفاقی که در استخدام موسیمانه و بوزوویچ هم افتاد و هزینههای زیادی روی دست باشگاه گذاشت! این پولها از جیب کارگران زحمتکش و کارکنان صنعت نفت ایران و بازنشستگان خارج میشود! آیا هدر دادن حق این عزیزان خیانت نیست؟!»
آیا از جیب شخصی تان هم بریز و بپاش میکنید؟!
محسنی با انتقاد از هزینههای زاید و غیر ضروری صورت گرفته در فوتبال از مدیران استقلال پرسید؟: «آقایان مسئول آیا حاضرند چنین پولهایی از جیب و حساب شخصیشان خارج شود؟! این پولها میتوانست در جاهای خیلی بهتری صرف و هزینه شود. از منظر زیر ساختی و پشتوانهسازی میشد آکادمی باشگاه را تجهیز کرده و تیمهای پایه قوی تری ساخت. از نگاه پوپولیستی و عوام فریبانه که رویکرد همیشگی مدیران باشگاه بوده هم بهتر بود این پولها در کمک به پیشکسوتانی مثل اکبر کارگر جم و جعفر مختاریفر و این همه پیشکسوت که در گیر تأمین سادهترین مایحتاج زندگیشان هستند صرف میشد!»
سیدورف را آوردهاند تا پشت نامش پنهان شوند
محسنی شوی به راه افتاده در خصوص قرارداد سیدورف را فریبکارانه دانسته و گفت: «بحث قرارداد ۲۵۰ هزار دلاری نیست چرا که قطعاً سیدورف چشمداشت و نیازی به این پولها ندارد، اما او را آوردهاند تا پشتش پنهان شوند. مسئولیتش در استقلال مجهول مانده و هیچکس نمیداند شرح وظایف او چیست و قرار است چکار کند و چه گلی به سر استقلال بزند!»
رقبا ستاره میخرند استقلال سخنگو و مشاور
مدیر ورزشی فعال در باشگاهها و همچنین نقل و انتقالات عملکرد استقلال در جذب نفرات جدید را فاجعهبار دانسته و گفت: «در حالی که پرسپولیس، سپاهان و تراکتور مشغول جذب ستارههای مرغوب داخلی و خارجی هستند، استقلال خلاصه شده در نشستهای تشریفاتی و بیفایده مدیران باشگاه با جمعی معدود از پیشکسوتان، انتخاب سخنگو و سر آخر مشاور مدیرعامل! از جذب و به کارگیری بازیکنان جدید فقط حرف زده میشود، اما در عمل اتفاقی رخ نمیدهد. اگرچه با توجه به بازی با صنعت نفت آبادان در جام حذفی و انشالله فینال و قهرمانی استقلال منطقی هم نیست اخبار نقل و انتقالات منتشر شود، اما عملکرد ضعیف مدیران باشگاه در مورد انتخاب سرمربی و سرکار گذاشتن هواداران و بازی با اسم ماتزاری و سر آخر به توافق رسیدن با مربی سوختهای مثل بوژوویچ، نشان میدهد که چندان نمیشود به عملیات ویژه این افراد در فصل نقلوانتقالات خوشبین بود. تا آنها بخواهند دست خود را رو کنند، رقبا بازار را خالی کرده و بردهاند!»
یک ایجنت جای بزرگان استقلال را میگیرد
محسنی با اطهار شگفتی از حضور یک ایجنت ایرانی در پست مدیر ورزشی استقلال گفت: «شنیده میشود به زودی یک ایجنت ایرانی ساکن اروپا را به عنوان مدیر ورزشی معرفی خواهند کرد! همین که دهها پیشکسوت تحصیلکرده و با تجربه و تخصص را نادیده گرفته و همکاری با یک دلال را پذیرفتهاند خود گویای همه حقایق در مورد استقلال امروز هست. مگر زرینچه، چنگیز، منصوریان، فرهاد مجیدی، محمود فکری، مجید نامجومطلق، ستار همدانی، پیروز قربانی، خسرو حیدری، سهراب بختیاریزاده، و… چه چیزی از علم و دانش فوتبال کم دارند که پست مدیر ورزشی باشگاه را به یک ایجنت سپردهاند؟!»
اگر نمیتوانید «خوش گلدین»
او در پایان صحبتهایش گفت: «آقایان اگر نمیتوانید استقلال را اداره کنید، رها کرده و بروید! خون به دل هواداران تیم کردهاید. نتایج به دست آمده در این فصل حاصل ندانم کاریها و سؤمدیریت شما بود. باشگاهی که پرافتخارترین تیم ایرانی آسیا بوده و هست، اما اتفاقاتی در آن رخ میدهد که در تیمهای محلی و آماتور هم شاهدش نبوده و نیستیم. نه توان استخدام مربی را دارید و نه از عهده جذب بازیکن بر میآیید. از جان استقلال چه میخواهید؟! اگر نمیتوانید اوضاع را سر و سامان داده و مرتب کنید با یک خداحافظی هواداران را خوشحال کنید. به قول نقی معمولی؛ خوش گلدین.»
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.