به گزارش تابناک، تاریخ شهادت می دهد که از دورههای باستانی (هخامنشی، اشکانی، ساسانی) تحت حاکمیت ایران بودند، انگلیس جزایر سهگانه را از دوره قاجار (اواخر قرن نوزدهم) تحت کنترل خود قرار داد و به شیخنشینهای شارجه (ابوموسی) و رأسالخیمه (تنبها) واگذار کرد. هیچ کدام از دولت ها و حاکمیت های ایران هیچ گاه این اشغال را به رسمیت نشناختند، حتی در دوره رضاشاه، فرمانده نیروی دریایی دریادار غلامعلی بایندر- که بعدها در جریان اشغال ایران توسط انگلیسی ها جان باخت- از جزیره تنب بازدید کرد تا سیطره و حاکمیت ایران بر این مناطق را تثبیت کند.
هارولد ویلسون نخست وزیر وقت انگلیس
این وضعیت اشغال نیمه رسمی تا دهه هفتاد میلادی برقرار بود؛ تا اینکه در ژانویه ۱۹۶۸، هارولد ویلسون، نخستوزیر انگلیس اعلام کرد که نیروهای نظامی این کشور تا مارس ۱۹۷۱ از شرق کانال سوئز، از جمله خلیج فارس، خارج خواهند شد. این تصمیم یک ماراتن سیاسی در خلیج فارس ایجاد کرد، شیخ نشین ها مترصد ایجاد کشوری مستقل در جنوب خلیج فارس شدند(امارات متحده عربی) و رژیم پهلوی هم که بحرین را از دست داده بود، تصمیم گرفت درباره جزایر سه گانه سرسختی نشان دهد، مذاکرات برای تعیین وضعیت شیخنشینها و جزایر سهگانه آغاز شد.
امیر خسرو افشار قاسملو، مذاکره کننده ایرانی در موضوع جزایر سه گانه
در سال ۱۹۷۰ ماز شد ذاکرات ایران و انگلیس، آغ مذاکرات توسط سر ویلیام لوس (نماینده بریتانیا) و امیرخسرو افشار قاسملو (نماینده ایران) انجام شد. نتیجه این مذاکرات، توافق بر بازگرداندن تنب بزرگ و تنب کوچک به ایران بدون توافقنامه رسمی و اعمال حاکمیت مشترک ایران و شارجه بر ابوموسی بود.
همین بازگشت جزایر به ایران "بدون توافق رسمی" ریشه توهمات بعدی امارات متخده عربی و برخی کشورهای عربی شد، ایجاد استخوان لای زخم، ترفند قدیمی انگلیسی ها برای کاشتن بذر اختلاف (به خصوص در هنگام ضعف) بود که همچنان باعث وضعیت فعلی شده است.
در واقع می توان گفت یک مذاکره سریع و ناقص میان طرف ایرانی و انگلیسی و ضعف دیپلمات های ایرانی به خصوص "امیرخسرو افشار قاسملو" به عنوان مذاکره کننده ارشد و مسئول مذاکرات جزایر سه گانه این بحران را ساخت.
مذاکرات بین امیرخسرو افشار قاسملو، نماینده ویژه ایران، و سر ویلیام لوس، نماینده ویژه بریتانیا، در سال ۱۹۷۱ یکی از مهمترین مراحل دیپلماتیک برای بازپسگیری جزایر سهگانه ایرانی (تنب بزرگ، تنب کوچک، و ابوموسی) بود که پس از دههها اشغال بریتانیایی و واگذاری آنها به شیخنشینهای شارجه و رأسالخیمه، به ایران بازگردانده شد. این مذاکرات در بستر خروج بریتانیا از خلیج فارس و پایان قیمومیت این کشور بر شیخنشینها (تا پایان سال ۱۹۷۱) انجام شد و به عملیات نظامی ایران در ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ (۹ آذر ۱۳۵۰) برای اعمال حاکمیت بر جزایر منجر گردید.
جزایر سهگانه به دلیل موقعیت نزدیک به تنگه هرمز، برای کنترل تردد نفتکشها و امنیت خلیج فارس حیاتی بودند. محمدرضا شاه پهلوی در دیدار با سر ویلیام لوس در ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۰ (۲۸ شهریور ۱۳۴۹) تأکید کرد: «این جزایر برای ما از نظر سوقالجیشی اهمیت دارند. آزادی عبور و مرور در خلیج فارس برای ما حیاتی است.»موضع ایران: ایران خواستار بازگرداندن کامل حاکمیت بر جزایر بود. شاه در فوریه ۱۹۷۱ (بهمن ۱۳۴۹) اعلام کرد که اگر مذاکرات دیپلماتیک نتیجه ندهد، ایران اقدام نظامی خواهد کرد، اما قول داد تا زمان حضور بریتانیا در منطقه اقدامی نکند تا این کشور «شرمنده» نشود(!)
مذاکرات بین امیرخسرو افشار قاسملو و سر ویلیام لوس از سال ۱۹۶۸ آغاز شد و تا نوامبر ۱۹۷۱ ادامه یافت. این گفتوگوها در تهران، لندن، و سایر نقاط منطقه انجام شد و شامل چندین مرحله بود:
آغاز مذاکرات (۱۹۶۸–۱۹۷۰)
امیرخسرو افشار قاسملو: قائممقام وزارت امور خارجه ایران و سپس سفیر ایران در بریتانیا (از سپتامبر ۱۹۷۱). او مذاکرهکننده ارشد ایران در مسائل بحرین و جزایر سهگانه بود. از طرف دیکر، سر ویلیام لوس نماینده ویژه بریتانیا در امور خلیج فارس، که پیشتر فرماندار عدن و نماینده سیاسی بریتانیا در خلیج فارس (۱۹۶۱–۱۹۶۶) بود. او به دلیل دانش گستردهاش از منطقه برای این مذاکرات انتخاب شد.
ایران اسناد تاریخی و نقشههایی ارائه کرد که مالکیت جزایر را اثبات میکرد. در سالهای ۱۹۶۸–۱۹۷۱، سه دیپلمات جوان ایرانی (از جمله داوود هرمیداس باوند) به لندن اعزام شدند تا اسناد بریتانیایی را بررسی کنند. آنها نقشهها و مستنداتی یافتند که جزایر را بخشی از ایران نشان میداد، از جمله نقشهای از وزارت جنگ بریتانیا که به ناصرالدین شاه قاجار هدیه شده بود و جزایر را به رنگ ایران نشان میداد.
بریتانیا خواستار حل مسالمتآمیز مسئله بود و پیشنهاد کرد که جزایر به شیخنشینها واگذار شود یا در یک فدراسیون عربی (امارات متحده عربی) قرار گیرد. ایران این پیشنهاد را رد کرد.
در ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۰ (۲۸ شهریور ۱۳۴۹)، شاه در کاخ نیاوران به لوس گفت که جزایر سهگانه با بحرین متفاوتاند و ایران هرگز از ادعای خود کوتاه نخواهد آمد. او شیخنشینها را «فاقد اعتمادبهنفس» برای مذاکره توصیف کرد.در این دوره، ایران مذاکرات جداگانهای با شیخنشینهای شارجه و رأسالخیمه انجام داد، اما این گفتوگوها نتیجهای نداشت.
مذاکرات نهایی (۱۹۷۱)
در سپتامبر ۱۹۷۱، پس از انتصاب افشار بهعنوان سفیر ایران در لندن، مذاکرات اصلی بین او و لوس در لندن ادامه یافت. فریدون زندفرد، دیپلمات ایرانی، در کتاب خاطراتش (ایران و جهانی پرتلاطم) مینویسد: «بعد از چند جلسه مذاکره، نمودار کلی حل اختلاف بهتدریج شکل میگرفت. انگلیس جزایر تنب را به ایران مسترد میکرد یا حداقل مانع اعمال حاکمیت ایران نمیشد و در ابوموسی نوعی حاکمیت مشترک برقرار میشد.»
در نهایت نتایج مذاکرات لندن چنین شد:بریتانیا پذیرفت که تنب بزرگ و تنب کوچک بدون توافقنامه رسمی به ایران بازگردانده شوند، زیرا در بالای خط میانه خلیج فارس و نزدیک به ساحل ایران قرار داشتند.
اما درباره جزیره ابوموسی ماجرا تفاوت کرد، در ۲۹ نوامبر ۱۹۷۱ (۸ آذر ۱۳۵۰)، تفاهمنامهای بین ایران و شارجه با میانجیگری بریتانیا امضا شد که «حاکمیت مشترک» ایران و شارجه را در ابوموسی برقرار میکرد. ایران مسئولیت امنیت جزیره را بر عهده گرفت و شارجه از کمک مالی ایران بهرهمند شد. این تفاهمنامه توسط شیخ خالد بن محمد القاسمی (حاکم شارجه) در نامهای به تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۹۷۱ پذیرفته شد، اما ایران آن را امضا نکرد.
عباسعلی خلعتبری، وزیر امور خارجه ایران، در پانویسی به بریتانیا اعلام کرد که ایران تفاهمنامه ابوموسی را میپذیرد، اما هیچ محدودیتی برای اعمال حاکمیت کامل خود بر جزایر قائل نیست. ویلیام لوس به این پانویس اعتراضی نکرد.
شیخ محمد القاسمی، ولیعهد شارجه، در ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ از نیروهای ایرانی در ابوموسی استقبال کرد و مراسم با پخش شیرینی همراه بود. امارات بعدها ادعا کرد که شارجه این تفاهمنامه را تحت فشار پذیرفته است، اما این ادعا با مکاتبات شارجه و بریتانیا مغایرت دارد.
محمدرضا پهلوی در ۱۳ فوریه ۱۹۷۱ (۲۴ بهمن ۱۳۴۹) به لوس گفت: «هر وقت به ما اعلام کنید مذاکرات بیفایده است، برای گرفتن جزایر اقدام نظامی خواهیم کرد.» این تهدید، بریتانیا را به تسریع مذاکرات واداشت. ایران همزمان اسناد تاریخی را در سازمان ملل ارائه کرد، از جمله نقشهای چاپشده در مسکو در سال ۱۹۶۷ که جزایر را بخشی از ایران نشان میداد. شاه در دیدار با شیخ راشد بن سعید آل مکتوم (حاکم دوبی) جزایر را «مال دزدی» بریتانیا توصیف کرد که به شیخنشینها واگذار شده بود.
آرشیو اهدایی اردشیر زاهدی به مؤسسه هوور دانشگاه استنفورد شامل صورتجلسات مذاکرات ایران با بریتانیا و شیخنشینها است. این اسناد جزئیات دیدارهای شاه با لوس و گفتوگوهای افشار را پوشش میدهند. برای نمونه صورتجلسه دیدار ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۰ نشان میدهد که شاه مذاکرات با شیخنشینها را بینتیجه میدانست و بر اهمیت استراتژیک جزایر تأکید داشت.
نقشه وزارت جنگ بریتانیا (هدیه به ناصرالدین شاه) و نقشه چاپ مسکو (۱۹۶۷) از جمله اسنادی بودند که ایران برای اثبات مالکیت خود ارائه کرد.
تفاهمنامه ابوموسی که سند ۶ بندی بود توسط شارجه پذیرفته شد، حاکمیت مشترک را برقرار کرد، اما ایران آن را موقتی دانست. متن کامل این تفاهمنامه در آرشیو وزارت خارجه بریتانیا موجود است. نامه شیخ خالد القاسمی (۱۸ نوامبر ۱۹۷۱) و پانویس خلعتبری از اسناد کلیدی هستند که نشاندهنده پذیرش تفاهمنامه توسط شارجه و موضع ایران برای حفظ حاکمیت کامل است.
ماجرای جزایر سه گانه در خاطرات دیپلمات های ایرانی
فریدون زندفرد که در مذاکرات حضور داشت، در کتاب خاطران خود "ایران و جهانی پرتلاطم" مینویسد: «لیوس بهطور متناوب از تهران، شارجه، و رأسالخیمه بازدید میکرد. نمودار کلی حل اختلاف بهتدریج شکل گرفت: انگلیس جزایر تنب را به ایران مسترد میکرد و در ابوموسی حاکمیت مشترک برقرار میشد.»
او نقش افشار را بهعنوان مذاکرهکنندهای قاطع برجسته میکند و میگوید که ایران با ارائه اسناد تاریخی، بریتانیا را تحت فشار قرار داد.
امیرخسرو افشار قاسملو سالها بعد در گفتگو با پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد توضیح داد که شاه جزایر سهگانه را از نظر استراتژیک حیاتی میدانست، برخلاف بحرین که به دلیل نبود منفعت اقتصادی و سیاسی، با استقلال آن موافقت کرد.او به نقش سازمان ملل در حل مسئله بحرین اشاره کرد و گفت که ایران برای جزایر سهگانه رویکرد متفاوتی داشت و حاضر به مصالحه کامل نبود.
امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت، در مجلس ایران (۲۶ آذر ۱۳۵۱) اعلام کرد: «جزایر سهگانه امروز بهطور کامل به مام میهن برگشت و ما به هیچ چیز کمتر از حاکمیت کامل ایران رضایت ندادیم.» اردشیر زاهدی در مصاحبهای با یک روزنامهنگار اتریشی گفت که مخالفت ایران با فدراسیون شیخنشینها نهتنها به دلیل بحرین، بلکه به خاطر جزایر سهگانه است.
اما ایران چگونه جزایر سه گانه را بازپس گرفت؟
عملیات بازپسگیری جزایر سهگانه ایرانی (تنب بزرگ، تنب کوچک، و ابوموسی) در تاریخ ۹ آذر ۱۳۵۰ (۳۰ نوامبر ۱۹۷۱) یکی از رویدادهای مهم تاریخ معاصر ایران است که به بازگرداندن حاکمیت ایران بر این جزایر پس از خروج نیروهای بریتانیایی از خلیج فارس منجر شد. این عملیات توسط نیروی دریایی ایران انجام شد.
لحظه برافراشته شدن پرچم ایران در جزیره ابوموسی، نهم آذر ۱۳۵۰
در ساعت ۶:۱۵ صبح ۹ آذر ۱۳۵۰ (۳۰ نوامبر ۱۹۷۱) آغاز شد و در عرض ۳۵ دقیقه به پایان رسید. نیروی دریایی ایران با پشتیبانی هلیکوپترها، جتهای نیروی هوایی، و یگانهای کماندویی عملیات را اجرا کرد. ناوهای کهنموئی، پروین، و میلانیان در عملیات مشارکت داشتند.
شادی سربازان ایرانی بعد از بازپس گیری جزایر سه گانه
فرماندهان عملیات بازپس گیری جزایز ایرانی
ناخدا یکم فرید خزعل و دریابان شهریار شفیق از فرماندهان کلیدی بودند که در تنب بزرگ وارد پاسگاه شدند. دریادار عطائی برای ملاقات با شیخ صقر (نماینده شارجه) به ابوموسی اعزام شد.سرهنگ صولتی بهعنوان ارشدترین افسر عملیات معرفی شده است.
ناخدا فرید خزعل(نفر وسط) از فرماندهان اصلی ایران در بازپس گیری جزایز سه گانه
نکته جالب این است که فرید خزعل، نوه شیخ خزعل معروف، یاغی معروف خوزستان بود که ادعای استقلال خوزستان را در اواخر دوران قاجار داشت و توسط رضاشاه سرکوب و تبعید شد.
تشییع پیکر یکی از سربازان ایرانی فاتح جزایر سه گانه
جزئیات عملیات در هر جزیره:
ابوموسی: شیخ صقر، ولیعهد شارجه، از نیروهای ایرانی استقبال کرد و شیرینی پخش نمود. پرچم ایران در ساعت ۶:۵۰ برافراشته شد. این جزیره تنها جزیره مسکونی با حدود ۳۰۰ نفر جمعیت (ترکیبی از ایرانیان بندرلنگه و اعراب شارجه) بود.
تنب بزرگ: تنها مقاومت در این جزیره روی داد، عملیات با مقاومت پلیس رأسالخیمه مواجه شد. هلیکوپترهای ایرانی اعلامیههایی برای عدم مقاومت پخش کردند. درگیری منجر به کشته شدن سه نظامی ایرانی (سروان رضا سوزنچی کاشانی، مهناوی یکم حبیب سولکی کهریزی، و ناوی آیتالله خانی) و چهار مأمور پلیس رأسالخیمه شد. پاسگاه تسخیر شد و پرچم ایران در ساعت ۶:۳۵ برافراشته شد.
تنب کوچک: این جزیره غیرمسکونی بود و عملیات بدون درگیری انجام شد. پرچم ایران در ساعت ۸:۰۰ برافراشته شد. در ساعت ۸ صبح، پرچم ایران در هر سه جزیره با شلیک ۲۱ گلوله توپ برافراشته شد. عملیات بهطور کامل موفقیتآمیز بود.
امارات متحده عربی (که یک روز پس از عملیات تشکیل شد) در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل با حمایت لیبی، عراق، الجزایر، و یمن، خواستار رسیدگی به این موضوع شد.
امارات متحده عربی (تشکیلشده در ۲ دسامبر ۱۹۷۱) از سال ۱۹۷۱ ادعای مالکیت بر جزایر را مطرح کرد و این ادعا با حمایت کشورهایی مانند چین، روسیه، و اتحادیه اروپا (تا سال ۲۰۲۴) ادامه دارد. ایران این ادعاها را رد میکند و جزایر را «جزء جداییناپذیر» خاک خود میداند.
بازتاب عملیات بازپس گیری جزایر سه گانه در مطبوعات ایران و جهان
روزنامه اطلاعات گزارشی با تیترهایی مانند «بازگشت جزایر سهگانه به آغوش میهن» منتشر کرد. گزارشگر این روزنامه که همراه نیروها بود، عملیات را «تاریخی، اما بدون هیجان» توصیف کرد و به استقبال شیخ صقر در ابوموسی اشاره نمود.روزنامه کیهان بازپسگیری را «پیروزی ملی» نامید و از قول هویدا نوشت: «کتاب ۸۰ ساله استعمار بسته شد.»
نیروهای ایرانی در جزیزه تنب بزرگ
ویژگیهای مشترک گزارشهای رسانه های ایرانی چنین بود: تأکید بر نقش شاه بهعنوان فرمانده کل عملیات.پوشش گسترده مراسم برافراشتن پرچم ایران و شلیک توپ.انتشار تصاویر نیروهای ایرانی، بهویژه در ابوموسی، که با استقبال محلی مواجه شدند و اشاره به مذاکرات دیپلماتیک پیش از عملیات و توافق با شارجه.
ماجرای جزایر سه گانه در مطبوعات خارجی اما انعکاس مفاوتی داشت، The Guardian (۳ دسامبر ۱۹۷۱) در سرمقالهای با عنوان «تولد امارات متحده عربی» نوشت: «شاه ایران با فرود نیروهایش در تنب بزرگ و تنب کوچک، شروع سیاسی بدی برای کشورهای خلیج ایجاد کرد.» این گزارش به مذاکرات لوس و افشار اشاره کرد و عملیات را نتیجه فشار دیپلماتیک و تهدید نظامی ایران دانست.
هاورکرافت های نیروی دریایی ایران نقش مهمی در بازپس گیری جزایر سه گانه داشتند
The Times مذاکرات را «پیچیده، اما موفقیتآمیز» توصیف کرد و به تفاهمنامه ابوموسی و واگذاری تنبها بدون توافق رسمی اشاره نمود. روزنامههای عربی (مانند الخلیج و الوطن): عملیات را «اشغال» نامیدند و به مذاکرات بهعنوان تلاش بریتانیا برای حفظ منافع شیخنشینها اشاره کردند.
روزنامههای آمریکایی مانند The New York Times عملیات را در چارچوب تغییرات ژئوپلیتیکی خلیج فارس و استقلال بحرین و امارات پوشش دادند. آنها به اهمیت استراتژیک جزایر برای کنترل تنگه هرمز اشاره کردند.
سرنوشت عجیب ناخدا خزعل
ناخدایکم فرید خزعل یکی از فرماندهان عملیات بازپس گیری جزایر ایرانی خلیج فارس در اسفندماه ۱۳۵۵ خورشیدی در چهل و هشت سالگی در منزل خود واقع در مجاورت سینما مولنروژ تهران (سینما سروش فعلی) به دلایل نامعلوم خودکشی کرد و در آرامگاه ظهیرالدوله تجربش بخاک سپرده شد.
به گزارش تابناک در سالهای اخیر، جمهوری اسلامی ایران در تدبیری قابل تامل به منظور پاسخ به ادعاهای بی اساس امارات متحده عربی، مسکونی سازی جزایز و ارائه تسهیلات به داوطلبان سکونت در این جزایر را جزو دستور کار قرار داده است.
داوود اردشیر شیرالی
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.