گمانهها درباره تغییر نام خلیج فارس از سوی ترامپ و واکنش ایران
در آستانه سفر دونالد ترامپ به منطقه، گمانههای رسانهای از احتمال اعلام تغییر نام خلیج فارس به «خلیج ع ر ب ی» از سوی دولت آمریکا خبر میدهند. این اقدام احتمالی، با توجه به سابقه ترامپ در تغییر نامهای جغرافیایی مانند تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا، جنجالی توصیف شده است. مقامات ایرانی به شدت به این گمانهها واکنش نشان دادهاند؛ سید عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه، این اقدام را نشاندهنده نیت خصمانه علیه ایران و مردم آن خوانده و محکوم کرده است.
وی تأکید کرده که نام خلیج فارس ریشه عمیق در تاریخ بشر دارد و قرنهاست توسط همه نقشهنگاران و نهادهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده است. کارشناسان حقوق بینالملل نیز پیشبینی کردهاند که استفاده از نام جعلی برای خلیج فارس با موج گستردهای از اعتراضات میلیونها ایرانی در سراسر جهان روبهرو خواهد شد و میتواند ایرانیان با دیدگاههای سیاسی گوناگون را علیه آمریکا متحد کند. پیش از این نیز در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، استفاده او از نام جعلی مناقشهای ایجاد کرده بود و مقامات ایرانی مانند حسن روحانی و محمدجواد ظریف واکنش نشان داده بودند.
آغاز جنگ از نگاه خلبان پیشکسوت پایگاه دزفول
امیر خلبان حسین هاشمی، از پیشکسوتان نیروی هوایی، در گفتگو با تابناک به مرور خاطراتش از سالهای پیش و آغاز جنگ ایران و عراق پرداخته است. وی تأکید کرده که برای خلبانان پایگاه چهارم شکاری وحدتی در دزفول، جنگ بهطور رسمی از تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز نشد، بلکه به دلیل تحرکات و تجاوزات مرزی عراق در تابستان همان سال، عملیاتهای بمباران برونمرزی در خاک عراق از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ شروع شده بود.
هاشمی که در آن زمان سرگرد و فرمانده گردان ۴۲ بوده، به همراه شهید حقشناس و یزدانشناس از تصمیمگیرندگان اصلی پایگاه در غیاب ردهبالاییها بودند. آنها بدون دریافت دستور رسمی از ستاد و بهصورت "آتشبهاختیار"، اقدام به بمباران تجمع نیروهای عراقی در نزدیکی مرز میکردند تا پیشروی دشمن را کند کنند. وی همچنین به از دست دادن خلبانانی مانند شهید زارع نعمتی و شهید لشکری پیش از شروع رسمی جنگ اشاره کرده است. این عملیاتها تا پیش از دهم مهر، که سایتهای موشکی عراق فعال شدند، تلفات کمی برای خلبانان ایرانی داشت، اما پس از آن شرایط تغییر کرد.
تغییر رویکرد عربستان سعودی نسبت به مذاکرات هستهای ایران و آمریکا
پس از یک دهه، عربستان سعودی موضع قبلی خود مبنی بر شک و طرد فعالیتهای هستهای ایران را اصلاح کرده و اکنون از مذاکرات ایران و آمریکا استقبال میکند. تحلیلها نشان میدهد که این تغییر رویکرد بر پایه ملاحظات جدید اقتصادی و سیاسی صورت گرفته است. عربستان، به ویژه با روی کار آمدن محمد بن سلمان، سیاست خارجی خود را از سنتگرایی به دیپلماسی فعال و تعامل جهانی تغییر داده است.
دلیل اصلی این تغییر، نگرانی ریاض از بیثباتی منطقهای و تأثیر آن بر چشمانداز ۲۰۳۰ و جذب سرمایهگذاری خارجی است. حمله موشکی سال ۲۰۱۹ به تأسیسات نفتی عربستان و عدم پاسخ قاطع آمریکا به این حمله، نقش ایران در بیثباتی منطقه را برای سعودیها آشکار ساخت. عربستان همچنین به دنبال تضمین منافع اقتصادی از توافق احتمالی ایران و آمریکا است و حتی پیشنهاد سرمایهگذاری مشترک در صنایع غنیسازی ایران مطرح شده است. این تغییر رویکرد میتواند به پایان رقابت هستهای و ایجاد همکاری متقابل بین دو کشور منجر شود، هرچند موانعی مانند نبود اعتماد متقابل وجود دارد.
چالشهای تیم ملی والیبال ایران: بدون سرمربی و اسپانسر
تیم ملی والیبال ایران در آستانه لیگ ملتهای ۲۰۲۵ با چالشهای جدی روبهرو است. با تنها یک ماه باقیمانده تا آغاز مسابقات، تیم ملی همچنان بدون سرمربی، مربی و بدنساز خارجی تمرین میکند. سرمربی تیم، روبرتو پیاتزا، هنوز مشغول فعالیت در لیگ ایتالیاست و حضورش در ایران بسیار کوتاه خواهد بود. علاوه بر این، تیم ملی با مشکل نبود اسپانسر اصلی و تأمینکننده پوشاک مواجه است.
کارشناسان معتقدند موفقیتهای گذشته والیبال ایران تا حد زیادی مدیون جذب منابع مالی از طریق اسپانسرها بوده و نبود حامی مالی بزرگ یک «مشکل مرگبار» محسوب میشود. انتقاداتی نیز به مدیریت فدراسیون والیبال به ریاست میلاد تقوی وارد شده است؛ از جمله تغییرات پرتعداد در مسئولیتها و اولویت قرار دادن فعالیتهای غیرمرتبط بهجای حل مشکلات اصلی تیم ملی و فدراسیون.
سرگردانی مستأجران در صف وام ودیعه مسکن
با آغاز فصل جابهجایی، وعده افزایش سقف تسهیلات وام ودیعه مسکن دوباره مطرح شده است. با این حال، تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که تخصیص این اعتبارات روی کاغذ، در عمل به معنای پرداخت وام به متقاضیان نیست. مستأجران پس از ثبتنام و معرفی به بانک، اغلب با پاسخ «اعتبار تمام شده» روبهرو میشوند.
حتی با بهروزرسانی سامانه ثبتنام و رنگبندی شعب،مشکلات اساسی مانند مراحل طاقتفرسا، نیاز به ضامنهای دشوار و اعتبارسنجیهای زمانبر همچنان پابرجاست. نرخ بهره و اقساط سنگین وامها نیز خود به باری مالی معادل یا بیشتر از اجاره خانه تبدیل شده و برای مستأجران مشکلآفرین است. علاوه بر این، اولویت پرداخت وام با گروههای خاصی مانند زوجهای جوان و خانوارهای تحت پوشش نهادهای حمایتی است، که شانس سایر متقاضیان را کاهش میدهد.