دامنکشان همی شد در شرب زرکشیدهصد ماهرو ز رشکش جَیب قصب دریدهاز تاب آتش مِی، بر گِرد عارضش خویچون قطرههای شبنم بر برگ گل چکیدهلفظی فصیح، شیرین، قدی بلند، چابکرویی لطیف، زیبا، چشمی خوش، کشیدهیاقوت جانفزایش از آب لطف زادهشمشاد خوشخرامش در ناز پروریدهآن لعل دلکشش بین، وآن خنده دلآشوبوآن رفتن خوشش بین، وآن گام آرمیدهآن آهوی سیهچشم از دام ما برون شدیاران چه چاره سازم با این دل رمیده؟زنهار تا توانی اهل نظر میآزاردنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیدهتا کی کِشم عتیبت؟ از چشم دلفریبتروزی کرشمهای کن، ای یار برگزیده!گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظبازآ که توبه کردیم از گفته و شنیدهبس شکر بازگویم در بندگیِ خواجهگر اوفتد به دستم آن میوه رسیده