روایت تلخ مریم کاویانی از رنج پیرمرد دستفروش

یک طرفه قضاوت نکنیم
من آقای سالمندی را می شناختم که خیلی محترم و دوستداشتنی بود،اما درجوانی بلایی سر عروس ها و دامادها آورده بود.که آنها واقعا نمی خواستند ببینندش ،حتی فرزندانش او را دوست نداشتند،از دور نمی شود قضاوت کرد،همسرش او را نفرین می کرد مگر آدم‌ها چقدر تحمل دارند ،

ممکنه این پیرمرد برای عروسش عذاب آور باشه ممکنه رفتارش در خانه قابل تحمل نباشه ما که نمیدونیم . نمیشود زود قضاوت کرد شاید هم حق به جانب پیرمرد باشد

همه یه روز پیر میشن نباید با پیرمردها یا پیر زن ها بدرفتاری بشه اونا جوانی وعمرشون رو گزاشتن تا ما الان به همین جایی که هستیم برسیم اگر بهشون احترام نمیگزاریم لااقل بی احترامی بهشون نکنیم این کار سختی نیست متاسفانه جامعه ما داره رو به انحراف می ره میبینید چه جوری دارن رفتار عروسش رو با این پیرمرد توجیه می کنند به کجا داریم میریم با این نسل خدا بخیر کنه یه زمانی یه پیرزن یا پیر مرد سوار اتوبوس میشدن جوانها جاشونو میدادن به اونا اما الان اصلا بنده خدا رو نگاه نمی کنند وخودشون رو میزنند به اون راه اشکال نداره ادامه بدین همین اتفاقات یه روزی برای شما هم می افته .