طعنه فرهنگی- اقتصادی آقای مترجم/ اونی که خریدیم پول ترجمه ۶ کتابه!

تابناک؛ واقعا در این روزها که همه چیز لحظهای گران میشود، دریافتی یک مترجم برای زندگی او کافی است؟ نه. این توییت را که کلی سروصدا به پا کرده ببینید. سعید سیمرغ میگوید که حقالترجمه شش تا کتاب را داده تا یک کنسول بازی بخرد:

سعید سیمرغ مترجم پرکاری است. بیش از چهل عنوان کتاب ترجمه کرده و با ناشران معروفی هم کار کرده: نشر نون، چترنگ، و... خوانندهها و ناشران او را مترجم ادبیات علمی_تخیلی میشناسند.
صحبت او در این توییت ساده، به همراه چشمهای خوشحال دخترش خبر از غم بزرگی دارد. غم دریافتیِ کم مترجمها. مترجم برای هر کتاب اگر بخواهد خوب و دقیق و برای اولین بار ترجمهاش کند، باید ماهها وقت بگذارد. بعد یا باید اثرش را بفروشد یا باید درصدی از فروش را دریافت کند. اگر اثر را بفروشد، نه تنها مبلغش بالا نیست، که دیگر حتی در صورت پرفروششدن، عایدی نخواهد داشت. اگر هم بخواهد درصدی از فروش را بردارد، باید صبر کند، کتاب به وزارت ارشاد برود (که آیا مجوز چاپ میگیرید یا نه)، بعد به چاپخانه برود، بعد تبلیغات برایش صورت بگیرد، و بعد آیا به حد کافی به فروش میرسد یا نه.... یعنی پول ترجمه به این زودیها پولی نمیشود که کمکحال زندگی مترجم باشد.
اگر شما هم مترجم هستید، درباره دریافتیتان از حقالترجمه برایمان بگویید. آیا این پول کفاف زندگیتان را میدهد؟
کلا کسی به ترجمه بها نمیدهد، خیلیها از مترجم به عنوان بازاریاب استفاده میکنند، خیلی دیگر به عنوان کسی که کار خاصی نمیکند و حقوقش مثل کارمند معمولی است، به او نگاه میکنند و البته مترجمین خود انواع مختلفی دارند و در سطوح مختلفی هم هستند، مترجم کتاب با مترجم نمایشگاهی، و مترجم شفاهی با مترجم کتبی از زمین تا آسمان فرق دارند.
کتاب کاغذی خیلی گران می شود و زورم به آن نمی رسد باید تمام حقوق را به ناشر بدهم.
قبلا ناشر مولف بود که خود مترجم یا نویسنده با هزینه کم می توانست کتابش را چاپ کند ولی رانت ناشران (کاغد مفت) این حق را از بین برد. اگر می خواهید کاری کنید انحصار را از ناشران بگیرید و دوباره ناشر مولف را برقرار کنید.
3 میلیون تومن دانشگاه به من حق الترجمه پرداخت کرد.





