حجت الاسلام محسن قرائتی خاطرات جالبی از وضعیتش در زمان شاه تعریف کرد که به حدی فقیر بوده که توان خرید نان نداشته و به همین دلیل به حرم امام رضا رفته بوده است. او سعی کرده در عوض خواندن زیارت نامه برای بیسوادها درآمدی کسب کند و نان بخرد اما موفق نمیشود. حتی تسبیحش را نیز به اندازه خرید نان، نمیخرند. خاطره کامل را میبینید و میشنوید.
اتفاقا واقعیت گفته. چون هنری برای کسب درآمد نداشته
ناشناس
من فقط یک سوال ساده دارم: چطور وقتی از اقایون می پرسن این خونه و ثروت رو از کجا اوردید میگن قبل تنقلاب داشتیم بهمون ارث رسیده؟!
ناشناس
ایشان کار نمیکرده که درآمدی داشته باشد
مجید
به فیلم دوباره نگاه کن
میگه اون روز در مشهد پول نداشتم نمیگه فقیر بودم
ناشناس
من اول انقلاب یادم میاد نون دانه ۵ ریال بود نمی دونم ایشون نون یو تومانی را که می گویند مربوط به کدام سال قبل انقلاب هست.حداقل در مورد قیمت نان مطمئنم که راست نمیگه.
ناشناس
درود و سپاس
ایشون ازدواج کردن باز هم دستشون تو جیب پدرشان بوده نمیتونستن این جوان رعنا برای خود شغلی اختیار کنند و در کنارش ب تحصیل ادامه دهند ؟. کاش اون موقع یکی نصیحتشون کرده بود
رو مطالعه میکردند زندگی نامه پروفسور حسابی
عبدی
۰۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۸
واقعا بنازمش که این شهامت رو داره بعد از بدست آوردن این جایگاه بازم حقیقت رو درباره گذشتش میگه
شما به قیمت "نان یک تومن بود" توحه کن و کمی با خودت خلوت کن به نظرم
ناشناس
زمان شاه هم اگر کسی کار و تلاش نمی کرد فقیر میشد برای کسب درآمد و روزی هلال باید کار میکردی ، ایشان تخصص و حرفه ای نداشته که کار کند یعنی گفته خودش قصد داشته از چه روشی کسب درآمد کند موفق نشده
بیژن
منو تو کی چنین چیزی گفت که میای دروغ میگی واسه خالی
!!!! کردن عقده هات
رام
۰۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۶
خدا پدرتو بیامرزه واقعیته میگی برعکس کسایی که الان به نوا رسیدن گذشته شونو یادشون رفته
از وقتی خودم را شناختم در تلویزیون آقای قرائتی را شناختم
آدم و اخونده خوبی بنظر رسید که خدا را شکر بازه دوستداشتنی است خدا آخر اقبعته خوب داشته باشد
جای در بهشت داشته باشد امین یا ربل المین
بجای تقدیر از این مرد خوب، نظر بی انصافانه ای میدهی؟؟!!! اگر میدانی ایشان بنز سوار میشود، شماره پلاک را یادداشت کن و عکسش را اینجا بگذار. اگر نه، خیلی دروغگویی