ضرورت افشای مسیحیان صهیونیست
محسن پاك آيين
موضوع دعوت «تری جونز» كشيش افراطی آمریکا به قرآن سوزی، اگرچه با مخالفت گسترده پیروان اسلام و سایر ادیان منتفی شد و این کشیش اسلام ستیز از تصمیم خود عقب نشینی کرد اما بعید است دسایس مسیحیان صهیونیست علیه اسلام خاتمه یابد. در این ارتباط ضرورت شناخت این فرقه افراطی و دست های پنهانی که در واشنگتن و تل آویو این جریان را برای مقابله با اسلام هدایت می کنند بیش از گذشته احساس می شود، چرا که در سایه این شناخت می توان با توطئه های ضد اسلامی صهیونیسم مقابله کرد.
در جهان امروز، مسيحيت به سه شاخه كاملاً جدا و مخالف يكديگر يعني كليساي كاتوليك، ارتدكس و پروتستان تقسيم شده است. كشورهاي جنوب اروپا و آمريكاي لاتين عمدتاً كاتوليك، كشورهاي شمال اروپا و ايالات متحدة آمريكا پروتستان و پيروان كليساي ارتدكس در اروپاي شرقي هستند.
اين سه كليسا در اعتقادات ديني و مراسم عبادي كاملاً از يكديگر جدا هستند و مانند سه تیره مختلف عمل مي كنند اما در يك قرن گذشته پروتستان ها به دو جریان لیبرال و محافظه کار تقسیم شده اند و شاخه محافظه کار که خود را بنیادگرا می داند به برگزیدگی قوم یهود توسط خداوند معتقد است. آنها می گویند حکومت جهانی یهود مقدمه ظهور مسیح است و بزرگترین رسالت خود را کمک به یهودیان برای تحقق حاکمیت جهانی می دانند. اين جريان که به مسیحیان صهیونیست موسوم شده است، اعتقاد دارد قبل از ظهور دوباره مسيح، صلح در جهان هيچ معنائي ندارد و مسيحيان براي تسريع در ظهور مسيح بايد مقدمات جنگی بزرگ و مقدس به نام «آرماگدون» را فراهم نمايند.
بر اساس این باور، در این جنگ لشكرى از دشمنان مسيح كه بدنه اصلى آن از ميليون ها نظامى تشكيل يافته از عراق حركت مىكند و پس از گذشتن از رود فرات ـ كه در آن زمان به خشكى گراييده است ـ به سوى خاورميانه رهسپار مىشود، اما نيروهاى مؤمن به مسيح راه اين لشگر را سد كرده و در منطقه ای به نام آرماگدون آن ها را شکست خواهند داد و مسيح (ع) براى بار دوم از جايگاه خود ظهور کرده و صلح جهانى را برقرار مىكند.
آنان برای تحقق این حادثه، جنگ، خشونت و ویرانی را ضروري و مباح می شمرند و براساس همين اعتقاد، دولت آمريكا در اوج جنگ سرد موشك هاي هسته اي قاره پيماي خود را «شمشيرهاي جنگ مقدس» ناميد و استفاده عليه عراق در سال 1991 براي فراهم كردن مقدمه جنگ آرماگدون را مباح دانست. حتی رونالد ريگان بعد از آن كه به عنوان رئيس جمهور آمريكا انتخاب شد در مراسم تحلیف خود گفت: «من از خدا مي خواهم به من توفيق دهد كه كليد شليك موشك هسته اي را فشار دهم تا جنگ آرماگدون آغاز شود.»
وقوع حادثه یازده سپتامبر، تجاوز آمریکا به افغانستان و عراق و جنایات اسرائیل در خاورمیانه در اين بستر قابل تحليل هستند.
طرفداران این نظریه مردم را متقاعد می سازند كه برای تسریع در ظهور مسیح به جاي «صلح» بايد در پي «جنگ» بود. این تفکر تنها يك بحث تئوريك نيست و در عرصه های سياست خارجي، تبليغات فرهنگي، زمينه هاي سياسي و امنيتي غرب به عنوان یک پشتوانه عملیاتی عمل می کند. ساخت فیلم ها و انیمیشن های آخرالزمانی که در آنها کینه نسبت به مسلمانان نهادینه می شود نیز نشانگر بعد عملیاتی این تفکر در عرصه هنر و فرهنگ است.
نگاه به پايان تاريخ از سوي مسيحيان افراطي، اصل را بر دشمني و توطئه با مسلمانان نهاده و در واقع موعود مورد نظر «مسيحيان افراطي» بر اساس انگیزه های سیاسی و با هدف حمایت از صهیونیسم ساخته شده و مبتنی بر تحریف آموزه های ادیان الهی و لذا مروج جنگ است. در این ارتباط برای مقابله با این جریان انحرافی و در مسیر تبدیل تهدید «اسلام ستیزی» به یک فرصت برای افشای نیات جنگ طلبانه صهیونیسم مسیحی اقداماتی به شرح زیر می تواند در دستور کار مسئولین فرهنگی و سیاسی کشور قرار گیرد.
1 ـ با توجه به اختلاف اکثر نحله های فکری مسیحیت با نگرش مسیحیان صهیونیست به پایان جهان و ظهور مسیح، می توان با انجام گفتگوی مستمر با رهبران کاتولیک، ارتدکس و حتی پروتستان های منطقی، خطرات اشاعه تفکر مسیحیان صهیونیست را برای صلح جهانی و حتی پیروان مسیح برای آنان تشریح کرد.
امروز کاتولیک ها معتقدند برداشت سیاسى بعضى از حکام و رهبران غربى از جهان، بر گرفته از آموزه های تورات است. در واقع آنها به دنبال خلق دو جبهه معارض در عالم مسیحیت و ایجاد اختلاف میان مسیحیان هستند. کتاب صهیونیسم مسیحی نوشته دکتر استفان سایزر، در سال 2004 برای اولین بار در انگلستان منتشر و تا 2006 به چاپ سوم رسید. استفان سایزر که خود از کشیشان دانشگاهی آمریکا بوده و یک کاتولیک متعصب به‌شمار می‌آید در این کتاب، تفکر صهیمونیست های مسیحی و برداشت آنان از حادثه آرماگدون را نقد کرده است.
بسیاری از پروتستانها هم با بینش توراتى و منحرف شده انجیل مخالفت مىکنند. آن ها معتقدند مطالب عهد جدید از سوی مسیحیان صهیونیست به گونهاى قرائت می شود که نتیجه به سود یهودیت باشد. یعنى به جاى اینکه انجیل مفسر تورات باشد، تورات را به عنوان مفسر انجیل تلقی کرده اند. این قبیل مسیحیان معتقدند قرائت انجیلى مسیحیان صهیونیست، توطئهاى در جهت تحریف انجیل و گمراه نمودن مسیحیان و قبل از هر چیز یک اعلام جنگ علیه خود مسیحیت است.
در همین حادثه اخیر نیز مسیحیان جهان از جمله واتیکان با صدور اطاعیه اعلام کردند که درخواست موهن و ضداسلامي تری جونز ريشه در آموزه هاي حضرت مسيح(ع) نداشته و نمي تواند مورد تأیيد مسيحيان جهان باشد. بسیاری از صاحب نظران مسیحی نیز گفتند تفكر مسيحيت صهيونيست كه از سوي اسرائيل حمايت مي شود، به دنبال ايجاد تقابل بين مسيحيان و مسلمانان است و علماي اسلام و مسيحيت، بايد متحدانه با اين تفكر انحرافي مبارزه کنند، لذا امروز مسلمانان که مشترکات زیادی با مسیحیت در مورد تفسیر غلط مسیحیان صهیونیست در مورد پایان تاریخ دارند، می بایست گفتگوهای خود را با مسیحیان جهت یافتن راهکار برای مقابله با این جریان انحرافی دنبال نمایند.
2 ـ در عرصه فعال سازی دیپلماسی فرهنگی، استفاده از تریبون های بین المللی برای افشای نقاط منفی تفکر جنگ طلبانه «اونجلیک» های بنیادگرا ضرورت دارد و می توان با استفاده از ظرفیت های سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامی، جنبش عدم تعهد و نهادهای بین المللی صلح طلب و طرفدار حقوق بشر در جهت مقابله با تفکر جنگ طلبانه مسیحیان افراطی فعالیت نمود.
3 ـ در حال حاضر تئوری های نویسندگانی از قبیل هانتینگتون و فوکویاما در جهت تفکر صهیونیسم مسیحی، مشوق جنگ و منازعه میان فرهنگ ها و تمدن های غربی با تمدن های اسلامی و آسیائی است. اجتناب از وقوع جنگ بین تمدن ها، نیازمند اشاعه تفکر صلح جویانه و عدالت خواهانه مهدویت است، چرا که دکترین مهدویت با تکیه بر مکتب غنی و کامل اسلام و با آرمان صلح طلبی و عدالت خواهی، آینده ای امیدبخش را به انسان ها نوید می دهد. اشاعه این فرهنگ، به خصوص در آسیا، غیر از خنثی سازی اقدامات اسلام ستیزانه، نقش مهمی در تحکیم روابط فرهنگی ایران با این قاره داشته و قطعا مناسبات فیمابین را هم تقویت خواهد نمود.
4 ـ جهان اسلام نیز برای مقابله با ترفند غرب، باید نقش اصلی خود را با افشای ابعاد تفکر انحرافی مسیحیان افراطی و انگیزه های سیاسی آنها ایفا نماید و باید در همایش های بین المللی، تفکر مبتنی بر « ایجاد جنگ و ناامنی در جهان، به عنوان مقدمه ظهور مسیح»، نقد و افشاگری شود.
متفكرين اديان ابراهيمي از جمله اسلام و مسیحیت، با انجام گفتگوی مستمر با يكديگر، نگاه صلح جویانه خود در مورد آينده جهان را مطرح و با خطرات اشاعه تفکر مسيحيان افراطي برای صلح جهانی مشتركا مقابله كنند. واقعیت این است که هیچ یک از ادیان الهی، کشتار، خشونت و جنگ که منجر به قتل میلیون ها انسان می شود را مقدمه ظهور منجی ندانسته و برعکس، علت و انگیزه ظهور منجی را برقراری صلح و آرامش و عدل در جهان عنوان نموده اند.
بر این اساس در شرايطي كه جهان غرب، تحریف و تضعیف مبانی اعتقادی اسلام را دنبال می کند و تمام توان تبلیغاتی خود را ـ از قبیل رسانه، فیلم، ماهواره، بازی های رایانه ای و قلم و بیان ـ در این مسیر به کار گرفته است ضرورت دارد کشورها و علمای اسلامی نیز به دفاع یک پارچه از اعتقادات اسلامی به خصوص اندیشه پایان جهان از نگاه اسلام به ایفای نقش بپردازند و در این مسیر ایران اسلامی می تواند با ابتکارات و طراحی های خود هدایت کننده و پیش قراول باشد.
در جهان امروز، مسيحيت به سه شاخه كاملاً جدا و مخالف يكديگر يعني كليساي كاتوليك، ارتدكس و پروتستان تقسيم شده است. كشورهاي جنوب اروپا و آمريكاي لاتين عمدتاً كاتوليك، كشورهاي شمال اروپا و ايالات متحدة آمريكا پروتستان و پيروان كليساي ارتدكس در اروپاي شرقي هستند.
اين سه كليسا در اعتقادات ديني و مراسم عبادي كاملاً از يكديگر جدا هستند و مانند سه تیره مختلف عمل مي كنند اما در يك قرن گذشته پروتستان ها به دو جریان لیبرال و محافظه کار تقسیم شده اند و شاخه محافظه کار که خود را بنیادگرا می داند به برگزیدگی قوم یهود توسط خداوند معتقد است. آنها می گویند حکومت جهانی یهود مقدمه ظهور مسیح است و بزرگترین رسالت خود را کمک به یهودیان برای تحقق حاکمیت جهانی می دانند. اين جريان که به مسیحیان صهیونیست موسوم شده است، اعتقاد دارد قبل از ظهور دوباره مسيح، صلح در جهان هيچ معنائي ندارد و مسيحيان براي تسريع در ظهور مسيح بايد مقدمات جنگی بزرگ و مقدس به نام «آرماگدون» را فراهم نمايند.
بر اساس این باور، در این جنگ لشكرى از دشمنان مسيح كه بدنه اصلى آن از ميليون ها نظامى تشكيل يافته از عراق حركت مىكند و پس از گذشتن از رود فرات ـ كه در آن زمان به خشكى گراييده است ـ به سوى خاورميانه رهسپار مىشود، اما نيروهاى مؤمن به مسيح راه اين لشگر را سد كرده و در منطقه ای به نام آرماگدون آن ها را شکست خواهند داد و مسيح (ع) براى بار دوم از جايگاه خود ظهور کرده و صلح جهانى را برقرار مىكند.
آنان برای تحقق این حادثه، جنگ، خشونت و ویرانی را ضروري و مباح می شمرند و براساس همين اعتقاد، دولت آمريكا در اوج جنگ سرد موشك هاي هسته اي قاره پيماي خود را «شمشيرهاي جنگ مقدس» ناميد و استفاده عليه عراق در سال 1991 براي فراهم كردن مقدمه جنگ آرماگدون را مباح دانست. حتی رونالد ريگان بعد از آن كه به عنوان رئيس جمهور آمريكا انتخاب شد در مراسم تحلیف خود گفت: «من از خدا مي خواهم به من توفيق دهد كه كليد شليك موشك هسته اي را فشار دهم تا جنگ آرماگدون آغاز شود.»
وقوع حادثه یازده سپتامبر، تجاوز آمریکا به افغانستان و عراق و جنایات اسرائیل در خاورمیانه در اين بستر قابل تحليل هستند.
طرفداران این نظریه مردم را متقاعد می سازند كه برای تسریع در ظهور مسیح به جاي «صلح» بايد در پي «جنگ» بود. این تفکر تنها يك بحث تئوريك نيست و در عرصه های سياست خارجي، تبليغات فرهنگي، زمينه هاي سياسي و امنيتي غرب به عنوان یک پشتوانه عملیاتی عمل می کند. ساخت فیلم ها و انیمیشن های آخرالزمانی که در آنها کینه نسبت به مسلمانان نهادینه می شود نیز نشانگر بعد عملیاتی این تفکر در عرصه هنر و فرهنگ است.
نگاه به پايان تاريخ از سوي مسيحيان افراطي، اصل را بر دشمني و توطئه با مسلمانان نهاده و در واقع موعود مورد نظر «مسيحيان افراطي» بر اساس انگیزه های سیاسی و با هدف حمایت از صهیونیسم ساخته شده و مبتنی بر تحریف آموزه های ادیان الهی و لذا مروج جنگ است. در این ارتباط برای مقابله با این جریان انحرافی و در مسیر تبدیل تهدید «اسلام ستیزی» به یک فرصت برای افشای نیات جنگ طلبانه صهیونیسم مسیحی اقداماتی به شرح زیر می تواند در دستور کار مسئولین فرهنگی و سیاسی کشور قرار گیرد.
1 ـ با توجه به اختلاف اکثر نحله های فکری مسیحیت با نگرش مسیحیان صهیونیست به پایان جهان و ظهور مسیح، می توان با انجام گفتگوی مستمر با رهبران کاتولیک، ارتدکس و حتی پروتستان های منطقی، خطرات اشاعه تفکر مسیحیان صهیونیست را برای صلح جهانی و حتی پیروان مسیح برای آنان تشریح کرد.
امروز کاتولیک ها معتقدند برداشت سیاسى بعضى از حکام و رهبران غربى از جهان، بر گرفته از آموزه های تورات است. در واقع آنها به دنبال خلق دو جبهه معارض در عالم مسیحیت و ایجاد اختلاف میان مسیحیان هستند. کتاب صهیونیسم مسیحی نوشته دکتر استفان سایزر، در سال 2004 برای اولین بار در انگلستان منتشر و تا 2006 به چاپ سوم رسید. استفان سایزر که خود از کشیشان دانشگاهی آمریکا بوده و یک کاتولیک متعصب به‌شمار می‌آید در این کتاب، تفکر صهیمونیست های مسیحی و برداشت آنان از حادثه آرماگدون را نقد کرده است.
بسیاری از پروتستانها هم با بینش توراتى و منحرف شده انجیل مخالفت مىکنند. آن ها معتقدند مطالب عهد جدید از سوی مسیحیان صهیونیست به گونهاى قرائت می شود که نتیجه به سود یهودیت باشد. یعنى به جاى اینکه انجیل مفسر تورات باشد، تورات را به عنوان مفسر انجیل تلقی کرده اند. این قبیل مسیحیان معتقدند قرائت انجیلى مسیحیان صهیونیست، توطئهاى در جهت تحریف انجیل و گمراه نمودن مسیحیان و قبل از هر چیز یک اعلام جنگ علیه خود مسیحیت است.
در همین حادثه اخیر نیز مسیحیان جهان از جمله واتیکان با صدور اطاعیه اعلام کردند که درخواست موهن و ضداسلامي تری جونز ريشه در آموزه هاي حضرت مسيح(ع) نداشته و نمي تواند مورد تأیيد مسيحيان جهان باشد. بسیاری از صاحب نظران مسیحی نیز گفتند تفكر مسيحيت صهيونيست كه از سوي اسرائيل حمايت مي شود، به دنبال ايجاد تقابل بين مسيحيان و مسلمانان است و علماي اسلام و مسيحيت، بايد متحدانه با اين تفكر انحرافي مبارزه کنند، لذا امروز مسلمانان که مشترکات زیادی با مسیحیت در مورد تفسیر غلط مسیحیان صهیونیست در مورد پایان تاریخ دارند، می بایست گفتگوهای خود را با مسیحیان جهت یافتن راهکار برای مقابله با این جریان انحرافی دنبال نمایند.
2 ـ در عرصه فعال سازی دیپلماسی فرهنگی، استفاده از تریبون های بین المللی برای افشای نقاط منفی تفکر جنگ طلبانه «اونجلیک» های بنیادگرا ضرورت دارد و می توان با استفاده از ظرفیت های سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامی، جنبش عدم تعهد و نهادهای بین المللی صلح طلب و طرفدار حقوق بشر در جهت مقابله با تفکر جنگ طلبانه مسیحیان افراطی فعالیت نمود.
3 ـ در حال حاضر تئوری های نویسندگانی از قبیل هانتینگتون و فوکویاما در جهت تفکر صهیونیسم مسیحی، مشوق جنگ و منازعه میان فرهنگ ها و تمدن های غربی با تمدن های اسلامی و آسیائی است. اجتناب از وقوع جنگ بین تمدن ها، نیازمند اشاعه تفکر صلح جویانه و عدالت خواهانه مهدویت است، چرا که دکترین مهدویت با تکیه بر مکتب غنی و کامل اسلام و با آرمان صلح طلبی و عدالت خواهی، آینده ای امیدبخش را به انسان ها نوید می دهد. اشاعه این فرهنگ، به خصوص در آسیا، غیر از خنثی سازی اقدامات اسلام ستیزانه، نقش مهمی در تحکیم روابط فرهنگی ایران با این قاره داشته و قطعا مناسبات فیمابین را هم تقویت خواهد نمود.
4 ـ جهان اسلام نیز برای مقابله با ترفند غرب، باید نقش اصلی خود را با افشای ابعاد تفکر انحرافی مسیحیان افراطی و انگیزه های سیاسی آنها ایفا نماید و باید در همایش های بین المللی، تفکر مبتنی بر « ایجاد جنگ و ناامنی در جهان، به عنوان مقدمه ظهور مسیح»، نقد و افشاگری شود.
متفكرين اديان ابراهيمي از جمله اسلام و مسیحیت، با انجام گفتگوی مستمر با يكديگر، نگاه صلح جویانه خود در مورد آينده جهان را مطرح و با خطرات اشاعه تفکر مسيحيان افراطي برای صلح جهانی مشتركا مقابله كنند. واقعیت این است که هیچ یک از ادیان الهی، کشتار، خشونت و جنگ که منجر به قتل میلیون ها انسان می شود را مقدمه ظهور منجی ندانسته و برعکس، علت و انگیزه ظهور منجی را برقراری صلح و آرامش و عدل در جهان عنوان نموده اند.
بر این اساس در شرايطي كه جهان غرب، تحریف و تضعیف مبانی اعتقادی اسلام را دنبال می کند و تمام توان تبلیغاتی خود را ـ از قبیل رسانه، فیلم، ماهواره، بازی های رایانه ای و قلم و بیان ـ در این مسیر به کار گرفته است ضرورت دارد کشورها و علمای اسلامی نیز به دفاع یک پارچه از اعتقادات اسلامی به خصوص اندیشه پایان جهان از نگاه اسلام به ایفای نقش بپردازند و در این مسیر ایران اسلامی می تواند با ابتکارات و طراحی های خود هدایت کننده و پیش قراول باشد.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۰
مسیحیان برای نحقق اهداف خود و برای اعتقاد خود و برای ظخور مسیح چقدر تلاش می کنند و ما شیعیان برای ظهور حضرت مهدی عج چه کرده ایم؟؟؟ چراغي را كه ايزد برفروزد *** گر ابله پف كند ريشش (ريشه اش) بسوزد. باید ضمن تشکر از جناب پاک آئین درجهت طرح موضوع! باید اذعان داشت که گروهک حجتیه خودمان در داخل نیز آتش بیار همین معرکه میباشندکه متاسفانه با پرروئی تمام در حال ترک تازی هستند!!! امیدوارم روزی این تیتررا داشته باشیم.ضرورت افشای مسلمانان صهیونیست
مقاله جالبی بود ، بیشتر مسلمانان از تفاوت فرقه های مسیحی با یکدیگر آگاه نیستند از میان آنها پروتستانهای "اونجلیست"از همه تند رو ترند و از آغاز تا به امروز همپیمان صهیونیستها بوده اند اما بنیاد این یهودیپرستی انان ازانروی است که چون انها تنها به ترجمه واژه به واژه انجیل باور دارند و در کتاب "عهد عتیق انجیل " از قوم بنی اسراییل به نام برگزیده خدا یاد شده است و همه زمین و هرچه در ان افریده است را برای بندگی به یهودیان دانسته است پس این ابلهان میخواهند کتاب عهد عتیق را دستور جهانگستری امروزی بکنند و از هیچ بیدادی و زشتی رویگردان نیستند چون انها کسی که یهودی ویا مسیحی صهیونیست نباشد را اشکارا و از ته دل انسان نمیشمارند بلکه اورا همچون جانوری میپندارند عهد عتیق را باید خواند تا پی به منش پلید و دیوانه اونجلیستهای صهیونیست برد
مقاله خوبی بود. از جناب پاک آئين تشکر می کنم.