یتیما با ظرف شیر ساکتند و سر به زیرغم رو شونه هاشون؛ اشک چشماشون روی گونه هاشونناله میکنن از غم باباشون؛ علی علی یا علیاون که شب میومد تک و تنها؛ روی شونش نون و خرماحالا فهمیدم که کی بوده!اون که شب ها با حالِ خسته؛ میومد با روی بستهحالا فهمیدم علی بودهعلی علی یا علیتیره شده آسمون، دل همه غرقه خوندر دل خرابه چشمای گرسنه به راه بابا…از کسی به جز او؛ غذا نمیخوانبی وجودش از دنیا سیرن؛ برای بابا میمیرنهمه سراغشو میگیرن خرابه ها تاریک و سرده؛ بابا دیگه بر نمیگردهیتیما با ظرف شیر در خونه امیرغم رو شونه هاشون؛ اشک چشماشون روی گونه هاشونناله میکنن از غم باباشون؛ علی علی یا علی…دلم شده پر امید شب وصالم رسید؛ شب شب مراده!انقدر نکن گریه دختر من؛ اشک شوقه تو چشمای تر منفاطمه ام میاد دنبال من، خبر داره از حال منامشب میاد به استقبال من؛ به انتظارش بیدارمکنار این کوله بارم…درد دلای چندید ساله من؛ نور دل تنگ منپسر قشنگ من؛ ای امید باباپیش من بیا تا بذارم امشب؛ دستتو تو دست حسین و زینبتا حسینو یاری کنی؛ براش علمداری کنیباید که آبرو داری کنیهر جایی باشی کنارش که حتی با یک اشارش؛ خونتو بر زمین جاری کنی