بازدید 13825

شهادت مأموران انتظامی توسط اوباش؛ ضعف قوانین یا جسارت تبهکاران؟

شهادت مأموران انتظامی توسط اوباش و اشرار مسلح طی ماه‌های گذشته به یک دغدغه بدل شده است، به نحوی که این مجرمان با وقاحت تمام، در خیابان و معابر اقصی نقاط شهر‌ها هم با مأموران قانون درگیر می‌شوند، اما علت این موضوع چیست؟ و چرا درگیری و شهادت این خادمان مردم به سطح معابر و شهر‌ها کشیده شده است و همچنان در روز‌های پایانی سال ادامه دارد؟
کد خبر: ۱۱۰۷۳۴۶
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۶:۰۱ 02 March 2022

شهادت مأموران انتظامی توسط اوباش و اشرار مسلح طی ماه‌های گذشته به یک دغدغه بدل شده است، به نحوی که این مجرمان با وقاحت تمام، در خیابان و معابر اقصی نقاط شهر‌ها هم با مأموران قانون درگیر می‌شوند، اما علت این موضوع چیست؟ و چرا درگیری و شهادت این خادمان مردم به سطح معابر و شهر‌ها کشیده شده است و همچنان در روز‌های پایانی سال ادامه دارد؟

به گزارش «تابناک» نیروی انتظامی به عنوان رکن مهم و اساسی در تحقق نظم و امنیت، موظف است این مهم را در سراسر کشور به انجام برساند و از وقوع هرگونه ناامنی و حتی احساس آن در میان مردم جلوگیری کند.

متاسفانه از ابتدای امسال تاکنون وقوع چند فقره درگیری، به شهادت مأموران انتظامی توسط اشرار منجر شده است؛ اشراری که نه در بیابان و کویر، بلکه در سطح شهر‌ها به مأموران تعرض می‌کنند و برای این کار ابایی هم از زندانی شدن و حتی مجازات ندارند؟!

تعرض اوباش به ماموران از چند وجه قابل تامل است؛ نخست این که چرا نیروی انتظامی اساسا این اجازه را به اوباش می‌دهد که بتوانند در معابر و جلوی انظار عمومی عرض اندام کنند و ضمن سرپیچی از قانون، با ماموران درگیر هم بشوند؟

جَری شدن اوباش موضوع دیگری است که به اعتقاد کارشناسان حوزه جرم شناسی، سبب شده است این افراد به رغم آگاه بودن از عواقب درگیری و قتل ماموران پلیس، دست به این کار بزنند، اما دلیل بروز این رفتار اوباش و جری شدن آن ها، چیست؟

اصولا اراذل و اوباش در تمامی جوامع وقتی فرصت برای جولان پیدا می‌کنند که شرایط را مساعد ببینند و این بستر هم وقتی برای مجرمان فراهم می‌شود که مقابله پلیس و برخورد‌های انتظامی کمرنگ یا احیانا دچار ضعف شود که این شرایط علاوه بر خسارت به جان ماموران و مردم، احساس ناامنی را هم گسترش می‌دهد و این همان موضوع بسیار خطرناک برای جوامع شهری قلمداد می‌شود؛ بدون شک احساس ناامنی از وجود آن، بسیار خطرناک‌تر است و عواقب جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت، لذا هر چه زودتر باید با برخورد‌های لازم و تدابیر ویژه انتظامی، از این روند جلوگیری کرد، در غیر این صورت در آینده و به ویژه در ماه‌های پایانی سال وضع امینت با تداوم فعالیت بزهکاران و اوباش، با مخاطراتی همراه خواهد شد که غیرقابل جبران است.

شهادت ۶ مأمور پلیس در کمتر از ۴ روز!

آبان امسال، ماه پرمخاطره‌ای برای پلیس بود، به نحوی که فقط طی ۴ روز، ۶ مامور ناجا در جهت تأمین نظم و در درگیری با مخلان نظم و امنیت، به درجه رفیع شهادت نائل آمدند؛ مامورانی که هر یک صاحب خانواده، همسر و بچه بودند، ولی جانشان را نثار امنیت مردم کردند.

این ۶ مامور فداکار در استان‌های کرمان، سیستان و بلوچستان، اصفهان و خوزستان هنگام مقابله با اشرار، قاچاقچیان و اوباش به شهادت رسیدند.

شهادت ۳ مأمور انتظامی در درگیری با کاروان اشرار مسلح

سرهنگ مهدی توسنگ سرپرست قرارگاه عملیاتی ابوذر، استوار یکم احسان شیرخانی و سرباز وظیفه امیرحسین خدادادی روز ۲۵ آبان ماه جاری در دشت “سمسور” واقع در مرز استان کرمان با سیستان و بلوچستان، با کاروان اشرار مسلح درگیر شدند و به درجه رفیع شهادت نائل شدند.

روز ۲۶ آبان، گروهبان یکم محمدرضا نورآیین و دیگر همکار همراه وی هنگام مأموریت در شهرستان زاهدان با خودرو حامل سوخت قاچاق مواجه شدند که راننده این خودرو پس از تخطی از فرمان پلیس، مأموران انتظامی را به عمد زیر گرفت که بر اثر این حادثه گروهبان یکم نورآیین به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد، اما با وجود تلاش پزشکان و کادر درمان بیمارستان به دلیل شدت جراحت، به شهادت رسید.

شهادت مأمور آگاهی لنجان در درگیری با اوباش

ساعت ۲ بامداد ۲۷ آبان در پی تماس تلفنی شهروندان با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر درگیری اراذل و اوباش در یکی از محله‌های شهرستان لنجان، مأموران انتظامی و پلیس آگاهی این شهرستان به منظور رسیدگی به موضوع در محل حضور یافتند.

مأموران در محل با ۲ نفر از افراد شرور و اوباش مواجه شدند و با رعایت تمام جوانب برای دستگیری آن‌ها اقدام کردند، اما متهمان مسلح، بدون توجه به فرمان پلیس مبنی بر زمین گذاشتن سلاح‌ها و تسلیم شدن، با مأموران درگیر شدند که در نهایت با عملیات مقتدرانه، توسط مأموران بازداشت شدند.

در این درگیری یکی از مأموران پلیس آگاهی شهرستان لنجان به نام استوار یکم احسان نصیری به شدت مجروح شد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهادت نیروی پلیس در عملیات بازداشت سارقان مسلح

صبح ۲۸ آبان مأموران پلیس مخفیگاه اعضای شبکه سارقان مسلح و اشرار را در شهرستان کارون شناسایی کردند و آنجا را محاصره کردند.

سارقان مسلح هنگام عملیات دستگیری، به سمت مأموران تیراندازی کردند که با آتش متقابل سنگین و مقتدرانه پلیس، ۳ نفر از افراد شرور و سارقان مسلح به هلاکت رسیدند و یک مأمور جان بر کف نیروی انتظامی به نام سروان هادی کنعانی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.

شهادت مظلومانه جانشین پاسگاه انتظامی «بیدزرد»

پخش تصاویر نحوه شهادت مظلومانه سرهنگ علی‌اکبر رنجبر، جانشین پاسگاه انتظامی «بیدزرد» استان فارس در درگیری با یکی از اوباش منطقه در ۱۳ بهمن امسال، موجی از غم و تأسف را در بین مردم کشورمان به همراه داشت. بر اساس تصاویر منتشره، در این حادثه مامور پلیس مورد اصابت ضربات چاقو در ناحیه گلو قرار گرفت و به شهادت رسید.

انتشار خبر شهادت این مأمور بازتاب‌های فراوانی در افکار عمومی در پی داشت. لزوم بازنگری در قوانین بکارگیری سلاح توسط مأموران، یکی از موضوعاتی بود که در آن زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت، اما به راستی آیا پس از بازنگری در این قانون، اوباش دست از شرارت‌های خود برمی‌دارند؟ و آیا ریشه تمامی این حوادث و جری شدن اراذل با قوانین جدید خشکانده می‌شود؟

به طور حتم اگر چنین بود در کشور‌هایی نظیر آمریکا که ماموران پلیس آن در مقابل سرپیچی مجرمان حتی در لحظات اولیه دستگیری، آزادانه اجازه تیراندازی دارند، دیگر قتل و بزه رخ نمی‌داد، بنابراین آنچه مهمتر و کارآمدتر از اصلاح قوانین ضروری به نظر می‌رسد، افزایش نظارت‌های پلیس و برخورد‌های مقتدرانه با اشرار قبل از وقوع حوادث تلخ، اتخاذ تدابیر اثرگذار انتظامی و همچنین اعمال مجازات‌های تنبیهی سنگین برای عاملان ناامنی از سوی دستگاه قضا است، در غیر این صورت اعمال تبهکارانه مجرمان و اوباش همچنان ادامه خواهد داشت و باید هر لحظه منتظر قداره کشی و شرارت اوباش در انظار بود؛ این همان اتفاق تلخی است که جمعه گذشته در کشورمان و این دفعه در مشهد تکرار شد و بر اثر آن افسر یگان ویژه خراسان رضوی به دست اوباش مجروح شد و پس از دو روز جدال با مرگ، دیروز به شهادت رسید.

سردار محمد کاظم تقوی فرمانده انتظامی خراسان رضوی با اشاره به شهادت ستوان دوم احسان پای خسته، افسر یگان ویژه خراسان رضوی در درگیری با ۲نفر از اوباش در حاشیه شهر مشهد، گفت: افسر وظیفه شناس یگان ویژه خراسان رضوی ظهر جمعه گذشته در جمعه بازار حاشیه شهر مشهد، هنگام انجام وظیفه و برای بررسی مدارک ۲شرور موتور سوار به ضرب چاقوی این افراد مجروح و به بیمارستان منتقل شد که بامداد دیروز هشتم اسفندماه در بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد به فیض عظیم شهادت نایل آمد.

فرمانده انتظامی خراسان رضوی افزود: دستورات ویژه برای شناسایی و دستگیری عاملان این اقدام شرورانه که منجر به شهادت مظلومانه این افسر رشید راه نظم و امنیت کشور شد، صادر و پلیس با بررسی سرنخ‌های به دست آمده و اقدام‌های اطلاعاتی به پیگیری پرونده پرداخت و تاکنون یکی از متهمان این پرونده دستگیر شده است و تحقیقات گسترده در این باره ادامه دارد.

به گفته تقوی، این مأمور ناجا متاهل و دارای ۲فرزند بود.

نظر یک کارشناس

محمد صالح نقره کار، حقوقدان و کارشناس با تاکید بر این که امنیت انسانی و اجتماعی در گرو پلیس مقتدر است، می‌گوید:اخبار تاسفبار شهادت مأموران ناجا در مواجهه با اشرار این سوال را به ذهن متبادر می‌کند که پلیس چه میزان از اقتدار لازم در مواجهه با ناقضان امنیت برخوردار است.

وی با تاکید بر این که تحقق امنیت انسانی و اجتماعی در غیاب استفاده توانمند و اثربخش از قوه قهریه در مقابله با اشرار به منظور تثبیت نظم عمومی امکان پذیر نیست، می‌افزاید:حمایت قانونی و بازنگری در نظام هنجاری با توجه به ملاحظات انتظامی و قضایی کاربست سلاح خصوصا در مواجهه با جرایم خشن در منظر و مرای ضابطان قابل توجه است. مطابق قانون آیین دادرسی کیفری ضابطان باید تحت تعالیم دادستان که حافظ حقوق عمومی است عمل و اقدام کنند و در هر مرحله به صیانت از حقوق شهروندی بپردازند؛ لذا در مواردی که جرایم به صورت مشهود و با تجری مجرمان محقق می‌شود، لازم است اعمال قوه قهریه و اقتدار قانونی ضابطان با رعایت اصول و موازین که تخطی ضابط را به همراه نداشته باشد محقق شود.

نقره کار با تاکید بر این که باز گذاشتن دست ضابطان بدون رعایت نظامات کاربست سلاح توالی فاسدی جدی علیه حق حیات و امنیت انسانی و شهروندی به دنبال دارد، تاکید می‌کند: پیشنهاد می‌شود در مقام بازنگری قانون در جهت اصلاح و بهبود لایحه به کارگیری سلاح توسط ماموران نیروی انتظامی در موارد ضروری عنایت به صلاحیت اختیاری و اقتضائی مامور ضابط ضمن توجه به حفظ امنیت شهروندان و با اولویت بخشی به حق حیات شهروندان در کنار التزام به مقتضای نظم عمومی و اقتدار پلیس اقدام شود.

وی ادامه می‌دهد: هیچ گاه نباید اقتدار پلیس را در جهت اضرار به منافع عمومی و خیر عمومی تحلیل کرد چون هر میزان پلیس مقتدرتر در تامین امنیت شهروندی حاضر شود، می‌تواند امنیت انسانی را به بهترین وجه محقق کند، لاجرم به نظر می‌رسد ماده ۳قانون بکارگیری سلاح توسط نیروی انتظامی در موارد ضروری نیازمند بازنگری و ملاحظه با تاکید بر آیین‌ها و نظامات اثربخش در جهت تامین نظم عمومی است.

این حقوقدان می‌افزاید: معیار دست به سلاح گرم بردن ضابط، باید بصورت حداقلی و صرفا در مجرای خاص مورد تایید مقنن باشد و ضابط در چارچوب عمل کند، البته این تاکید نباید زمینه تضعیف و خلع سلاح پلیس را در مصاف جولان مجرمان متعدی و مشهود فراهم کند.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۵
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۳۱
اینها پرونده های متنوعی هستند.
نکته اول: در یکی از پرونده ها درگیری شخصی مأمور با عامل قتلش مطرح است. در این کیس خاص، مأمور قرار ملاقات برای حل و فصل موضوع را در ساعت اداری و در نقطه ای خاص تنظیم می کند اما در لحظه حساس درگیری، به دلیل گیر کردن سلاح، موفق به پیاده سازی نقشه اش نمی شود. در برخی دیگر از پرونده ها نیز شائبه هایی از بی احترامی به سنت و فرهنگ جامعه میزبان، توسط مأموران غیربومی دیده می شود.
نکته دوم: عدم رعایت اصول حرفه ای در مواجهه با سوژه: نیروی انتظامی و امنیتی هیچگاه نباید به تنهایی اقدام به گشت زنی و نزدیک شدن به سوژه کند. انجام این کار به صورت دو نفری، دست بالاتری به پلیس می دهد. آموزشهای حرف ای گری در برخورد با سوژه ها برای مأمور ضروری است. مثلا در شرایطی که مأمور با ثبت شماره ی موتور سیکلت با خودروی سوژه، می تواند برخورد را به بعد موکول کند شاید ضرورتی به برخورد آنی با سوژه ی خطرناک نداشته باشد.
نکته سوم: ورود نیروهای اطلاعاتی و نظامی به برخی پرونده های مهم و با حق کشف بالا با هدف کسب درآمد از این کیسها و مختومه کردن آنها با شیوه های نظامی _ امنیتی به جای شیوه ی انتظامی و بازتاب آن در رسانه ها، باعث شده که مجرمان تصور کنند که شیوه ی عملیاتی پلیس تغییر کرده و لاجرم آنها نیز به اقدام متقابل دست می زنند.
(اقدام نیروهای نظامی و امنیتی در مراحل عملیاتی این پرونده ها باید متوقف شود و عملیات در پرونده های انتظامی باید به طور کامل به نیروی انتظامی واگذار گردد)
نکته چهارم: شیوه عمل پلیس در پرونده هایی مثل نوید افکاری و دستمایه شدن این پرونده ها و شیوه ی برخورد با زندانیان و توصیفات خشن از مراحل بازپرسی و بازجویی توسط رسانه ها، جلوه نیروی انتظامی را تخریب کرده است. به طوری که فرد تصور می کند در صورت بازداشت عملا همان برخوردها با او خواهد شد. شاید بد نباشد در این خصوص شفاف سازی شود.
نکته پنجم: ضعف تجهیزات پلیس
اشکال از مدارای بیش از اندازه بااراذل واوباشه
پلیس به محض مشاهده کسی که باچاقو یا قمه قصد حمله به او یادیگری را داره باید فورا بهش تیراندازی کنه و به درک واصلش کنه
اگرمن کاره ای تواین مملکت بودم هرکسی را که سلاح گرم یا سرد حمل میکنه به حبس های طولانی مدت و کسی را که از ان برای تهدید استفاده میکنه چه منجربه قتل بشه یانه به اعدام محکوم میکردم
باید نسل کثیف این اشغالها رو از روی زمین برداشت
کینه این اشغالها را اززمانی که ازپسرم زورگیری کردند به دل گرفتم باید نسل این کثافت ها را از روی زمین برداشت نباید کوچکترین ترحمی به اینها کرد
از زندان که بیان بیرون کارهای کثیفشونو دوباره شروع میکنن برای باید همه شونو اعدام کرد
پلیسها باید به تجهیزات روز مثل اسلحه شوک اور مسلح بشن
به این اشغالها کوچکترین ترحمی نباید کرد
ببخشید این مطلب را مینویسم ولی از روی احساس وظیفه است. در بین اقوام ما فرد شروری هست که همه جور کار خلاف میکند از شرخری بگیرید تا زورگیری، فروش مشروبات الکلی، مواد مخدر و غیره. حتی فیلم و تصاویر تیراندازی باند خود با سلاح جنگی خود را در اینستاگرام هم میگذارد. چند وقت پیش در مراسم عروسی دیدمش، از یکی از اقوام پرسیدم که این تا حالا زندان هم رفته با این کارهاش؟ اشاره به یکی از مهمانان کرد که در نیروی انتظامی کار میکند و گفت چندبار دستگیر شده ولی این آقا در همان کلانتری ماستمالی و فراری داده او را. تا وقتی همچین عناصری در بدنه پلیس و سیستم قضایی باشند، همین وضعیت است
وقتی اشرار واوباش به مرحله ای از شرارت میرسند که مستقیما با ماموران انتظامی درگیر میشوند.نشان از فراوانی جرم وجنایت نیز هست.پیام دیگر این درگیری های گستاخانه این است که نا امنی برای مردم وشهر وندان به مراتب بیشتراز مامورین است وبه مرحله خطرناکی رسیده است چون شروری که از نیروی مسلح واهمه ای ندارد در مقابل مردم عادی بسیار بیرحمانه تر عمل میکند.لذا مسیله برخورد با اراذل را باید بسیار گسترده تر ودر سطح ملی نگاه وبررسی وریشه یابی کرد.اینروز ها حتی خبر هایی از حمله بی هدف اشرار به خودرو های در حال حرکت در بزرگراه ها شنیده میشود.معنی این حرکات ضد اجتماعی چیست وچرا رخ میدهد.؟ریشه در کدام سو مدیریت های کشور دارد؟
فقط اعدام
وقتی اراذل اوباش در تلویزیون بیاد و از درگیری‌ها تعریف کنه ،وقتی فرهنگ دعوا و قلدری در جامع جا بیفتد همین میشه چند سال پیش خودم من کامنت گذاشتم که اعدام در ملاعام ترس جوانان را از مرگ و ناراحتی می‌ریزد در جامع اگر شادی نباشه کار نباشه و احترام چنین خواهد شد که همه دارند می بینید و این بی تفاوتی باعثخواهد شد دود آن در چشمام همه خواهد رفت از مردم عادی تا ثروتمندان و جامع و مسولان
باید فاصله را حفظ کنند با کسی که بهشون اخطار میدن و اونها هم با دستان بالا دراز بکشند زمین و در صورت خطا، بی درنگ بهشون شلیک کنند و به درک واصلشون کنند. هرچی از این ارازل کمتر بشه جامعه آرامش بیشتری داره و اینکه اگه دست از پا خطا کردند، بدون دادگاه و یا در یک دادگاه فوری فوری اعدامشون کنند و اموال خودشون و خانواده هاشونو ضبط کنند و محدودیت برای خانواده هاشون بذارن، محدودیت های اجتماعی و شغلی که هر نامردی به خودش اجازه بی حرمتی به پلیس رو نده
فکر نمی کنید احیانا برخی قضات که تاکنون مجرمین را از جرایم کاملا واضح تبرئه می کردند می بایست اصلاح گردند؟
اگر قضات اصلاح شوند نه تنها جرایم خشن, بلکه تمام جرایم در کشور کاهش می یابد.
خداوند تمام مفسدین را به راه راست هدایت بفرماید.
درود بر شرف ماموران جان بر کف نیروی انتظامی
یا شاید هم ناتوانی ماموران که آمادگی جسمانی کافی ندارن
آخر این چه قانونی است که سنگ را بسته و سگ را رها می کنند . آنهم سگ هاری که با خود آلات قتاله حمل می کند .چرا با این اوباش اینقدر مماشات می کنید و با امنیت روحی و روانی و مالی مردم بازی می کنید . فرزند من وشما باید احساس امنیت بکند .یادتان باشد نیروهای انتظامی هم فرزندان من و شما هستند . کاش اینقدر که از اوباش و حق و حقوق آنها دفاع میکنید کمی هم از مردم و نیروی انتظامی دفاع می کردید . صد البته باید از سلاح هم در موقعیت درست استفاده شود البته نه برای اوباش و جانیان که باید با اشد مجازات و بدون هیچگونه ترحمی ، چون کسی که با قمه و چاقو در جامعه ظاهر می شود لایق هیچگونه بخشش و ترحمی نیست . لطفا کمی به فکر امنیت کودکان باشیم.
ماموران در مواجهه با مردم عادی مثلا در کنار گشت ارشاد خیلی احساس قدرت میکردند و بدجور زن و بچه مردم رو کتک میزند و فکر میکردند مقتدر هستند اما در برخورد با اراذل و اوباش ...
پليس مقتدر و نترس بايد از همه ظرفيت قانوني خود استفاده كنه
ارازل واوباش حتی به مردم عادی هم کهبرخورد میکنند اقدام به تهدید وتوهین می کنند بدون اینکه کاری به انها داشته باشی واین از ضعف امنیت در جامعه است ویا شاید دستهای پشت پرده در کارند تا مردم احساس نا امنی کنند
درود بر پلیس آمریکا
به نظر من پلیس ایران باید از پلیس آمریکا الگو بگیره
هردوش.دیشب اندیمشک بودم بعد از دوماه اومدم خونه پدریم.
اینقدر صدای تیراندازی میاد شبها.امنیت نیست
واقعیتیه.
کسی که با اسلحه موبایل میدزده یعنی به آخر خط رسیده
این دست تقدیر روزگار است زمانی که مردم بی پناه و به دور از حمایت قانون در برابر سرقت و دزدی اموال راه به جای ندارند ودر مقابل ازدست دادن تمام یا قسمتی از دارائی و اموال به دست سارقان که قانون در برابر آنها ضعیف و بی کار آمد است و همین مجریان قانون و حافظان به ظاهر امنیت مردم بی تفاوت و بی انگیزه هستند باید که شروران و سرکشان امروز که همان سارقان دیروز هستند این چنین گستاخ شوند. اگر صد قانون در نظام قانونی و عدلیه ما برای سرقت وجود دارد نود و نه قانون به نفع دزد و یک قانون به نفع مال باخته است و آن هم فقط سکوت است.
این دست تقدیر روزگار است زمانی که مردم بی پناه و به دور از حمایت قانون در برابر سرقت و دزدی اموال راه به جای ندارند ودر مقابل ازدست دادن تمام یا قسمتی از دارائی و اموال به دست سارقان که قانون در برابر آنها ضعیف و بی کار آمد است و همین مجریان قانون و حافظان به ظاهر امنیت مردم بی تفاوت و بی انگیزه هستند باید که شروران و سرکشان امروز که همان سارقان دیروز هستند این چنین گستاخ شوند. اگر صد قانون در نظام قانونی و عدلیه ما برای سرقت وجود دارد نود و نه قانون به نفع دزد و یک قانون به نفع مال باخته است و آن هم فقط سکوت است.
در مورد قوانین و مقررات نمیدانم اما درمورد وقاحت اشرار چرا آنها وقیحتر شدن که نتیجه مستقیم وضعیت وخیم جامعه و عملکرد بد نظام هم از نظر اجتمایی ، فرهنگی و اقتصادی هست و بنظرم باید گفت جامعه به حال خودش رها شده.
همین وقاحت در مواجهه شکارچیان و چوب بران و ... با محافظان محیط زیست مشاهده میشود و به دلیل کمتر دیده شدن، واکنش عمومی به آنها نیز خیلی مشاهده نمی شود. در این موارد آنچنان وقاحت و بیشرمی این اراذل و ضعف سیستم قضایی دیده شده که احکام اعدام در مواردی برای مدافع محیط ژیست صادر شده است.
به نظر ضعف قوانین در این حوزه بسیار به چشم می آید.
پلیسی که تمام وقتش رو میذاره برای تذکر حجاب و از اینجور داستانها معلومه وقت نمیکنه خودش رو برای مبارزه آماده کنه، بیشتر از اینکه اسلحه دست گرفتن بلد باشن باید دستشون از این گردگیرهای حرم داد
همانطور که پلیس برای ارتقا سطح توان خود در بخش خدمات از روشهای برون سپاری مثل پلیس محله و خدمات پلیس + 10 استفاده کرد باید استفاده از کاراگاه خصوصی برای پیگیری و کشف جرایم نیز انجام شود چون آنچه مسلم است ظرفیت نیروی انتظامی هم بلحاظ کمیت و هم کیفیت با میزان چرایم تناسبی ندارد و ایجاد ظرفیت با سازو کارهای مرسوم امکان پذیر نیست .
پلیس راهور علاوه بر نظم آمد و شد مظهر اقتدار و نظم اجتماعی است که تاثیرات آن بطور غیر مستقیم حتی در پیشکیری از جرم هم موثر است در این رابطه کاستی ها بسیار زیاد است در خیابانهای تهران که هر کسی هر طور میخواهد رانندگی میکند هم اقتدار پلیس مخدوش است هم مردم به قانون گریزی عادت میکنند.
تضعیف پلیس = از بین رفتن اقتدار و امنیت
از وقتی که نماینده مجلس زد تو گوش مامور فاتحه امنیت خونده شد
سالهاست که پلیس خصوصا پلیس ۱۱۰ خودش را با اوباش درگیر نمیکرد اگر زنگی می زدید خیلی دیر به درگیری می رسیدند وقتی که تمام شده بود و ازدرگیری با اشرار و اوباش طفره می رفتند و بیشتر با افراد کم زور و عادی درگیر میشدند ، غافل از این که اگر شما از مظلوم در برابر شرور دفاع نکردی ، روزی هم خودت قربانی شرور میشوی . امنیت اگر نباشد برای هیچکس نخواهد بود
وای از روزی که مردم احساس کنن چیزی برای از دست دادن ندارن
متاسفانه بی عدالتی فقر و فلاکت به حدی رسیده که جوانان ما چیزی برای از دست دادن ندارد و به همین دلیل با وجود اینکه از عواقب کار خود آگاه هست به مردم و نیروی انتظامی رحم نمی کند ای کاش مسولان ما می دانستند اقتصاد و جامعه شناسی علم هستند و نمی توان آنها را به اسلامی و غیر اسلامی دسته بندی کرد.
این یعنی همان امنیتی که برخی ادعا دارن که اگر مردم در تنگنا هستن امنیت برقراره ....
فقط کسانی که ازشون اخاذی و زورگیری شده میتونن به وقاحت اینها پی ببرن ک نه تنها اموال مردم رو ب زور میبرن بلکه با کارای غیر انسانی غرور و شخصیت طرف رو له میکنند که ممکنه تا سالها فرد آسیب روحی ببینه بهتره که یه فرد کثیف و بی وجدان حذف بشه تا اینکه ده ها نفر با آسیب روحی چند ساله روبرو بشن که خانواده هاشونم درگیر عصبی بودن اونها بشن و اونها هم آسیب ببینن یکی از دوستان من همین اتفاق براش افتاد و اسیب جدی دید و هر روز با خانواده درگیری فیزیکی پیدا میکرد هر چه بردنش پیش روانشناس هم حالش خوب نشد و اخر هم خودکشی کرد
وقتی که پلیس به یک ارازیل اوباش با قیافه وحشتناک از خدا بی خبر سه بار میگه ایست تا تسلیم بشه و عین حماقته. بکش اصلحه را بزن قلم ÷اهاشو خرد کن و بگیر بندازش عین سگ تو ماشین تا عبرتی برای دیگران بشه .
توبرزیل یک خیزش مردمی برعلیه سارقین وزورگیران صورت گرفته به محض مشاهده صحنه سرقت اونها رو باماشینشون زیرمیگیرن توایران هم باید همین کار روبا زورگیرها کرد
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # حماس # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست