بازدید 8206

نيروي انتظامي مرغ عزا و شادي دولت و رسانه ملي‏

ر ـ ثرايي ‏
کد خبر: ۱۰۴۸۴۸
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۳:۰۳ 17 June 2010
بخش اول يادداشت در زمينه «عفاف و حجاب» را كه براي درج فرستادم به سردبير محترم ‏پيام دادم تا چند بخش ديگر ظرفيت بسط موضوع وجود دارد؟ گفتند دو ـ سه بخش ديگر. ‏اين بخش سوم ِ يادداشت است كه از ميان ده‌ها صفحه مطلب كه در اين باب نوشته شده ‏با نگاهي به سخنان يك شنبه شب رئيس جمهور محترم، آماده و از نظر مي‌گذرد. بخش‌‏هاي بعدي بماند براي فرصتي ديگر يا سال آينده كه موضوع در مراكز فرهنگي و نهادهاي ‏مسئول، پس از چندي فروكش كرده و باز از سرگرفته مي‌شود. چرا كه اين قصه سر دراز ‏دارد...‏

خوشحاليم كه بسياري از آنچه در اين باب مي‌نگاريم، از سوي فرهيختگاني باريك بين، ‏مورد توجه قرار مي‌گيرد و از ديگر سو، هم خوشحاليم كه برخي مطالب مورد توجه واقع ‏نمي‌شود؛ چرا كه ما نه رأي خود را قطعي و بي‌خدشه مي‌دانيم و نه در پي تحميل ‏آنيم؛ اما از آن روي خوشحالتريم كه انديشه خود را به معرض نقدِ اهل نظر مي‌گذاريم و ‏روزنه‌اي ناگشوده را باز مي‌كنيم تا مورد سنجش واقع شود. گرچه متاسفانه گاهي، ‏پيش‌بيني‌هاي هشداري ما، به هيچ انگاشته مي‌شود و پس از محقق شدن، تازه ‏مسئولان به فكر چاره بر مي‌آيند. ما در اين نوشته‌ها مي‌خواهيم برخي تنگ نظري‌ها، ‏ديدگاه‌هاي ناپسند، ظاهر بين و سطحي نگر را اصلاح كنيم. ‏

در باب سخنان يكشنبه شب رياست محترم جمهور، سخن ما از ماهيت بحث در خصوص ‏برخورد با بدحجاب نيست؛ چرا كه در جامعه همواره در اين مقوله دو ديدگاه افراط و تفريطي ‏وجود دارد و ديدگاه‌ها هم محترم است، و شايد در مواردي ادعايي درست باشد، اما زير ‏سوال بردن اقدامات نيرويي كه قانون وي را موظف به آن كرده است، و رسانه‌اي كردن آن، ‏نشان داد كه تضمين گرفتن مجلس از دولت و خصوصا رسانه ملي، براي وارد كردن ناجا به ‏اين مقوله ـ كه در قسمت اول يادداشت به آن اشاره كرديم ـ حرفي درست بوده و اينك ‏بايد نمايندگاني كه پرچمدار اين حركت بودند وظيفه خود را فراموش نكنند و دولت و ‏دستگاه‌هاي مربوطه را به گردن نهادن آنچه خود ابلاغ كرده و برداشتن توپ از زمين بي‌‏دروازه‌بان ناجا ترغيب كنند.‏

در يكي دو روز گذشته،‌ همه به نقد سخنان رئيس‌جمهور در لزوم يا عدم لزوم برخورد ‏پليسي با بدحجابي پرداخته‌اند و هيچ منتقدي به جفاي بزرگتري كه در اين چند ساله و ‏اكنون بيشتر، از بازتاب مواضع دولت، بر نيروي انتظامي مي‌رود،‌ اشاره نمي‌كند. اگر ‏سري به كوچه، خيابان، اتوبوس و تاكسي بزنيم، خواهيم ديد كه جامعه در حال تقسيم ‏شدن به دو ‏جبهه فرهنگي است. بخشي مقيد به حجاب و بخشي كه يا اعتقادي ندارد ‏و يا به هر دليل نمي‌تواند يا نمي‌خواهد به ظواهر مقيد باشد.

محجبه‌اي كه مي‌داند حجاب از ضروريات دين است در جامعه اسلامي شده است منفعل ‏و مدافع! و در مقابل، بدحجاب، شده مهاجم و مدعي! ‏راهپيمایي‌ها و تجمعاتي كه گاه ‏در ميادين و خيابانها بر ضد اين پديده برپا مي‌شود (و شايد بدترين كاري است كه در ‏حاكميت اسلام و در مقوله‌اي اينچنيني در تعاملات اجتماعي به بهانه امر به معروف و نهي ‏از منكر صورت مي‌پذيرد) و در كنار آن، افراد بي‌حجاب با گردني ‏افراشته عبور مي‌كنند و ‏معترضين نيز شعار خود را مي‌دهند، نشاني از اين واقعيت تلخ است. و سيبل خالي ‏كردن همه عقده‌هاي ناگشوده، چه براي محجبه‌ها و چه غير محجبه‌ها نيروي انتظامي ‏است! محجبه، نيروي انتظامي را عامل تحريك و گردن فرازي‌ها و گاه متلك‌هاي مقابل ‏مي‌داند و طرف ديگر هم او را عاملي براي تخريب و تحقير خود مي‌پندارد. ‏

اگر دو گروه سرباز كرده در جامعه، در فضايي منطقي و فرهنگي، كنار هم بنشينند و به ‏بحث و تبادل نظرات خود بپردازند، خروجي اين عمل براي هر دو گروه و براي وحدت و ‏انسجام ملي و پليس، بسيار مبارك و فرخنده است. اما وقتي تقابل اين دو فكر ـ كه شايد ‏اگر روزي كنار هم جمع شوند، در حقيقت فكري واحدند ـ به مقابه‌هاي فيزيكي يا زباني و ‏اظهار تنفر و انزجار از هم و طعنه زني و متهم كردن طرف مقابل به امور واهي منجر شود، ‏و قانون، قاضي ميان اين دو را نيرويي به نام «پليس» تعيين كرده باشد و حوزه‌هاي فكري ‏و فرهنگي كنار گود نشسته تا لغزشي از اين نيرو ببيند و براي مدتي هم كه شده پرده بر ‏كم كاري خود بكشند، و دولت نيز از نيروي انتظامي نه تنها حمايت نكند كه با صراحت يا ‏اشارت، متهمش كند، اينجاست كه اگر جلوي خطر گرفته نشود علامت‌هايي كه فرستاده ‏مي‌شود بسيار خطرناك و هشداري است. وقتي يك دختر محجبه، بدحجاب را عامل ‏بيگانه مي‌انگارد، چه اين جمله را بيان كند و چه منفعلانه در دل خود محبوس دارد و وقتي ‏فرد بي‌حجاب،‌ محجبه را وابسته به حكومت يا مراكز قدرت مي‌انگارد و حجاب و چادر او را ‏نيز يا از روي اجبار و يا مصلحتي مي‌پندارد، و به هر دليل پليس را پشتوانه طرف مقابل ‏ببيند، نتيجه‌اي كه در دراز مدت از اين عمل و عكس‌العمل‌هاي دو طرف بيرون مي‌آيد نه ‏تنها به پويايي فرهنگ جامعه كمك نمي‌كند، بلكه به ذوب شدن فرهنگ اسلامي در ‏فرهنگ مهاجم و جري تر شدن فرهنگ مهاجم مي‌انجامد و آسيبي كه در نهايت به نظام ‏اسلامي وارد مي‌شود غير قابل انكار است. ‏

به تعبيري تهاجم فرهنگي بنيان‌هاي فكري جوانان را هدف قرار داده است؛ اما شيوه‌هايي ‏كه براي دفاع به كار گرفته شده، خود تهاجمي ديگر است كه كمك به تهاجم فرهنگي ‏است. و ناخواسته پشت خاكريز مهاجمين سنگر گرفتن و به هوا فرستان خاكريز خودي ‏است. اين تهاجم، گاه آشكارا و بي‌پرده در داخل بيان مي‌شود اما گاه از روي دلسوزي ‏حركات و اظهاراتي بروز مي‌كند كه تاثير مخربش بسيار بدتر از مخالفت آشكار است.‏

اولين مهم در اين باب حركت رسانه‌اي مسئولان و ديگري حركت مرموزانه و غير مستقيم ‏خود رسانه ملي است. به نظر من يك رسانه متعهد و حرفه‌اي اگر بالاترين مقام اجرايي ‏كشور را نيز به ميزگرد و مصاحبه‌اي دعوت كند، بايد مجرياني حرفه‌اي در راستاي اهداف ‏بلندمدت ِ ملي و ديني را براي اين امر برگزيند. تاسفبار آنجاست كه مجري حرفه‌اي ‏باشد، اما از حرفه‌اي‌گري خود در راهي غيراخلاقي بهره ببرد و كسي هم كه سكان ‏اجرايي كشور را در دست مي‌گيرد، هرچند مي‌تواند حركات رسانه‌اي به سود خود و ‏انديشه و ديدگاه خود داشته باشد، اما نبايد منافع درازمدت و امنيت ملي را ناديده بگيرد. ‏هرچند ممكن است مقصدي متعالي و مشروع را هدف گرفته باشد و بخواهد از حركت ‏رسانه‌ايش به صورت تاكتيك مقطعي بهره جويد.‏

من صدها دليل براي نقش مستقيم و غيرمستقيم رسانه ملي، در كنار زدن حجاب و به ‏انفعال كشاندن خانواده‌هاي مقيد و معتقد به حجاب و گارد گرفتن بدحجابان در برابر پليس ‏و ملتهب كردنِ فضاي فرهنگي ِجامعه دارم كه بايد درجاي خود مطرح شود؛ اما نمونه بارز ‏آن را در سوال و جواب پريشب مجريان و رئيس‌جمهور به وضوح مي‌توان ديد. شايد عده‌‏اي ناآشنا به علم رسانه‌اي، ايراد بگيرند كه من، مسائل مهم را رها كرده و به جزئيات ‏جسبيده‌ام! اما آنها كه‌ اندكي از تأثير كار رسانه آگاهند، بخوبي مي‌دانند كه گاه آنچه به ‏ظاهر در رسانه، كاري ارزشي و مفيد به حساب مي‌آيد، در يك تحليل نتيجه‌گرا، اتفاقا ‏كاري ضد ارزشي و به مراتب مخرب‌تر از يك عمل ظاهرا ضد ارزشي است.‏

و شايد كسي ديگر ايراد بگيرد كه رئيس جمهور نيروي انتظامي را تخطئه كرده، شما به ‏مجري صدا و سيما گير داده ايد!؟ ضمن انكه بايد اذعان كرد سخن رياست مجترم جمهور ‏آن هم زماني كه «طرح حجاب» براي اجرا ابلاغ شده و در حين اجرا آن هم در منظر رسانه ‏هيچ كمكي به فرهنگ كشور نمي‌كند. اما اگر رئيس جمهور را در پاسخ به اين سوال 40 ‏درصد مقصر بدانيم، قطعا 60 درصد تقصير متوجه صدا وسيماست.‏

رسانه ملي، پس از بحث‌هاي متوالي چند هفته‌اي كه براي اقناع مخاطبان به اينكه در ‏جاهايي هم لازم است برخورد خشن و پليسي صورت گيرد، و در حقيقت خود نقشي ب‏سزا در بسترسازي كار پليس ايفا نموده است (البته كار سطحي و نه واقعا ارزشي و ‏اقناعي) پس از آنكه بسياري از ميهمانانش حتي به صراحت بحث دانشگاه‌هاي آمريكا و ‏مقررات سختي كه براي نوع مدل مو و لباس دارند، پخش كرد، پس از آماده كردن نسبي ‏مخاطب براي اينكه لازم است در جاهايي پليس هم وارد عمل شود و حتي برخي تيپ‌ها ‏كه در ايران رايج شده در برخي كشورهاي غربي از سوي پليس با آنها برخورد مي‌شود، ‏پس از پخش با آب و تاب نظرات نمايندگان همسو با خود، در لزوم مقابله با ناهنجاري‌هاي ‏اجتماعي، و دعوت از تندروترين نمايندگان محترم مجلس براي جا انداختن موضوع، به ‏ناگاه با رو در رو شدن با شخص اول اجرايي كشور، به صورت كاملا حرفه‌اي از وي درباره ‏اقدامات نيروي انتظامي سوال مي‌كند و بدون به كار بردن الفاظ مثبتي همچون امنيت ‏اجتماعي يا مبارزه با اراذل و اوباش و سارقان و قاچاقچيان و... بحث را به گشت ارشاد و ‏نسبت ـ كه اگر اشكالي در آن هست بايد بي پرده و مستند،‌ ‌از مسئولان نيروي انتظامي ‏سوال شود ـ مي‌كشاند و اينكه آيا شما با اين موضوع‌ها موافقيد يا مخالف؟! آيا شما با ‏عكس گرفتن از اتومبيل‌ها و... موافقيد؟! بعد كه رئيس جمهور محترم نيز به هر دليلي كه ‏احتمالا از نظر ايشان منطقي است، به صراحت موضع‌گيري مي‌كند، به جاي آنكه طرف ‏كسي را بگيرد كه غايب است، همسو با سخنان رياست محترم جمهور بحث را پيش مي‌‏برد و براي آنكه خيلي هم خود را در معرض اتهام جانبداري از دولت و تخريب ناجا، قرار ‏ندهد، به يك سوال كلي يعني لزوم كار فرهنگي بيشتر از طرف دولت، در اين باب بسنده ‏مي‌كند! ‏

اما غافل از آن است كه رئيس‌جمهور به اينجا دعوت نشده، براي متهم كردن ديگران و ‏شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت، بلكه ايشان آمده است تا كارهاي دولت را ارائه ‏كند (و عجيب است كه از ميان همه صحبت‌هاي سياسي و اقتصادي دولت به جاي آنكه آن ‏مسائل مهم و كلان كشور مورد نقد و تحليل واقع شود، از فرداي آن روز موضعگيري وي در ‏مقابل برخوردهاي ناجا، مي‌شود بحث داغ روز! و عجيب‌تر آنكه قطعا اصحاب رسانه ملي ‏به حكم تخصصي كه دارند، اين بازخورد را از قبل مي‌دانند و با اين آگاهي لب به چنين ‏پرسش‌هايي مي‌گشايند!) ‏

كساني كه مي‌گويند چرا رئيس جمهور فلان و فلان نگفت بايد از رسانه ملي سوال كنند ‏چرا سوالات زير پرسيده نشد كه آقاي رئيس جمهور!:‏

‏1-‏ شما مي‌دانيد اين عرصه بسيار پيچيده است، و تمسك به لزوم كار فرهنگي نيز ‏يك مقوله عام و شعاري است با اين وصف، نظرتان در حوزه عمل به صورت ‏شفاف چيست؟ ‏
‏2-‏ بالاخره نيروي انتظامي در اين مقوله وارد بشود يا نشود؟ ‏
‏3-‏ چرا قانون را براي اجرا ابلاغ كرديد؟ ‏
‏4-‏ چرا يكي از اركان مهم اين قانون را نيروي انتظامي قرار داديد؟
‏5-‏ ‏ آيا نمي‌دانيد فرمانده ناجا براي اين ناهنجاري‌ها به مجلس فراخوانده شد؟ ‏
‏6-‏ نظر شما درباره خواست مجلس كه ظاهرا عصاره خواست ملت است، از ناجا در ‏اين مقوله چيست؟
‏7-‏ ‏ چرا وزير كشور كه در امور انتظامي جانشين فرمانده كل قواست، جلوي نيروي ‏انتظامي را نمي‌گيرد؟
‏8-‏ ‏ آيا منظورتان از ذكر آن دو نمونه‌اي كه از برخورد نيروي انتظامي با آن كسي كه از ‏ملاقات با رهبر معظم انقلاب برگشته بود و نيروي انتظامي به او گير داده بود، آن ‏است همه عملكرد ناجا در اين زمينه منفي است؟ ‏
‏9-‏ آيا تا كنون به ناجا از مجاري خود تذكر داده‌ايد و منظورتان از تهديد كردن نيروي ‏انتظامي در رسانه ملي چيست؟
‏ ‏
و ده‌ها پرسش ديگري كه اگر مطرح مي‌شد، نشان از آن بود كه رسانه ملي هم ‏دست كم 50 درصد موافق قانونمداري در اين زمينه است. و يا دست كم بي‌طرف ‏است. اما با اين سوال‌ها و واکنش‌هايي كه به خوبي مي‌شد از چهره ‏مجريان محترم و صورت گل انداخته ايشان دريافت، مشخص است كه رسانه ملي ‏به هيچوجه با قانوني كه ناجا موظف به اجراي آن است موافق نيست. سوالاتي كه ‏اگر چه به ظاهر پرده برداشتن از نظر مثبت رئيس‌جمهور به قشر جوان و زنان و ‏دختران در جامعه بود، اما با توجه به گرايشي كه ايشان به اصولگرايي دارند و با ‏توجه به قانوني كه دولت ايشان ابلاغ كرده بيشتر به دامي شبيه بود براي درگير ‏كردن بخش وسيعي از جامعه و متدينين با رئيس جمهور و حال كه چنين است دو ‏سوال پيش مي‌آيد؟

آيا نيروي انتظامي مي‌تواند بدون همراهي رسانه ملي چنين طرح‌هاي سنگين و به نظر ‏من سهمگيني را به پيش ببرد؟ اگر نمي‌تواند كه قطعا نمي‌تواند آيا اين نيرو نبايد يك ‏شبكه مستقل كه همه اموراتش به دست خودش باشد در اختيار داشته باشد؟ در اين ‏صورت اگر مسئولي به آن شبكه دعوت شود، قطعا پرسش‌ها طور ديگري خواهد بود و پاسخ‌ها هم به گونه‌اي ديگر بيان خواهد شد. اگر اين شبكه در اختيار ناجا قرار گيرد، اين نيرو از ‏كار پليسي هم خارج مي‌شود و مي‌تواند همه كم كاري‌هاي دستگاه‌هاي ديگر از جمله ‏تلوزيون را به دوش بكشد؛ چرا كه به ياد مي‌آورد امروز را كه ابزاري در اختيار ندارد، چگونه ‏مورد تهاجم است و اگر ابزار فرهنگي در خوري داشته باشد قطعا با احساس وظيفه واقعي ‏و نه صوري و اجباري آن را به دوش خواهد كشيد.‏

سوال‌ها را رسانه ملي از رئيس جمهور پرسيد و جو جامعه را نسبت به ناجا ملتهب نمود، ‏اما كار را به حال خود رها كرد و كاري به اثرات منفي كه در جامعه ايجاد شده ندارد. آيا اين ‏رسالت يك رسانه ملي و بي‌طرف است؟

در پايان، یادآوری اين نكته لازم است كه ما در اين يادداشت درصدد اثبات يا نفي ورود نيروي ‏انتظامي به اين مقوله نبوديم. جان كلام ما اين است كه حال كه صدا وسيما و نمايندگان ‏مجلس و دولت محترم يك صدا نيروي انتظامي را به اين مقوله وارد كرده‌اند، ديگر پاي ‏منافع شخصي و حزبي و اجتماعي يك گروه در ميان نيست؛ بلكه حيثيت ناجا و در حقيقت ‏حيثيت امنيت ملي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد يا به حكم قانون پشتيبانيش كنند و با ‏قانوني جديد گذرانده شود و وظيفه را از دوش ناجا بردارند. چرا كه اين رفتارهاي دوگانه (‏كه اتفاقا از سوي شخص رئيس جمهور نفي مي‌شود گرچه در عمل نمودي متفاوت دارد) و ‏ايجاد التهاب و تنش در جامعه، جز رو در رو قرار دادن دو گروهي كه در اين يادداشت به آن ‏اشاره شد و ضربه به فرهنگ و امنيت جامعه ثمري ندارد. تاثيرات منفي و مخربي كه ‏متاسفانه گاه در رخدادهاي ناخواسته اجتماعي همچون انتخابات و تنگناهاي اقتصادي خود ‏را نشان خواهد داد.‏
   
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
خداوکیلی شخصی که این نامه رو نوشته حق داره
جناب آقای ریس جمهور کاملا منطقی و مطابق با موازین قانونی حرف می زند و ریس قوه اجرایی کل کشور هستند و ایشان تبلور رفتار اسلامی هستند اگر ایشان جلوی رفتار نادرست برخی ماموران ناجا را نگیرند که هیچ محیط امنی برای ایرانیان وجود ندارد . من شاهد صحنه هایی از برخورد ماموران بوده ام که از بچه مسلمان بودن خودم هم دارم بیزار می شوم (از طرف یک ایرانی موافق کامل حجاب اسلامی )
اينكه رسانه ملي در اينجا مرموزانه عمل كرد را صد در صد قبول دارم اگر اقاي ضرغامي ميخواست ثابت كنه گشت نسب وجود دارد بايد مسئولان نيروي انتظامي را مي اورد تلوزيون و از چند نفر مردم هك كه گشت نسبت را ديده اند مستند سوال مي كرد و براي مسئولان پخش مي كرد و ميگفت با مردم رو راست باشيد
اما چند هفته هست كه فقط چند خبر پخش مي كند كه مثلا اقاي احمدي مقدم گفته گشت نسبت شوخي است و بعد از احمدي نژاد نظر مي پرسد !!!!!
خوب خونه ات اباد چرا ان مستنداتت را ني اوري براي مسئولان و انها را سين جيم نمي كني اگر ريگي به كفش نداريد
اگر احمدی نژاد یک حرف حساب در زندگیش زده باشد همین موضعگیری هایش درباره حجاب است. قساوت و بی رحمی نیروی انتظامی در برخورد با مردم در یک سال اخیر بسیار محسوس تر از سال های گذشته است.
نام نیروی انتظامی بسیارارزشمندوزحمت کشان جمهوری اسلامی ایران است ولی متاسفانه تعدادکمی ازافسران برای سردرگمی مراجعین هستند خواهش میکنم فکری برای این افسران باشید
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی
آخرین اخبار