فیلم سینمایی «آخرین نبرد» به کارگردانی حمید بهمنی و نویسندگی داوود امیریان محصول سال 1376 است. ناصر، رزمندهاي كه بارها در جبهه بوده و حالا به كار تصويربرداري مشغول است، پس از شهادت شوهر خواهرش علي كه الگوي او در زندگي بوده، نسبت به جعفر كه ميخواهد با خواهرش ازدواج كند و جاي علي را بگيرد، احساس خوشايندي ندارد. با اين حال حاجي - فرمانده عمليات در خاك عراق - ناصر را به عنوان تصويربردار به همراه جعفر و هادي - كه خانوادهاش را در دزفول از دست داده - براي شركت در عمليات فرا ميخواند. هدف عمليات پيدا و منهدم كردن محل موشكهاي دوربرد عراق است كه عراق توسط آن ها شهرهاي ايران را مورد اصابت قرار مي دهد. قرار است با رسيدن به محل موشك ها و مخابره گراها به نيروهاي خودي، موشك ها توسط توپ هاي ميان برد رزمندگان هدف قرار بگيرد... . بیژن امکانیان، محمدعلی سلیمان تاش، رامبد شکرابی، ژاله صامتی، حبیب الله حداد، مجید عبدالعظیمی، نسرین نکیسائی، حسین شهاب، افسانه ناصری، باقر سیدی، جواد قلی زاده، سیدداود اطیابی، محمدحسن خانی، سید مجتبی اسدی پور، سیاوش مدافعی، علی الهیاری بیک و فرهاد رستم بیگی در این فیلم مقابل دوربین حسن سلطانی بازی کردند. همایونرضا عطاردی موسیقی متن این فیلم را ساخت و روح اله امامی این اثر را تدوین کرد. سکانسهایی از این فیلم را در تابناک تماشا میکنید.
فیلمی که کارگردان آن حتی سربازی هم به گمانم نرفته است و فیلم جنگی می سازد. در این فیلم دو سرباز در اوج کشت و کشتارها در میدان درگیری ها ضمن اینکه اسلحه در دست دارند با دست چپ به فرمانده خود احترام نظامی می گذارند و پا می چسبانند!!! اما باز هم جای شکرش باقی است چون زمان جنگ یک فیلم جنگی ساخته شد که در همان ابتدای آن جراحان در حال بیرون آوردن پوکه از بدن یک مجروح جنگی بودند و بیچاره ها هیچکدام نمی دانستند کلوله است که شلیک می شود و بابای ادم را در می آورد و پوکه همان زیر می افتد. سالن سینما با این صحنه یک مرتبه رفت روی هوا!!! برای همین هم است که دیگر در ایران کسی فیلم جنگی نمی سازد، اما غربی ها هنوز حتی درباره دوره اسکندر ملعون هم فیلم جنگی درست می کنند !!!!!!!