پس از پايان ليگ نهم فوتبال، دوباره بحث منشوريها آغاز شد. بحثي كه يكي از داغترين حاشيههاي فوتبال ايران در فصل گذشته بود، دوباره بر سر زبانها افتاده و شايعاتي درباره محرومان ليگ دهم شنيده ميشود. شايعاتي كه البته "مجتبي شريفي" رييس كميتهي انضباطي آن را رد ميكند و ميگويد خبري از محروميت مربيان و بازيكنان در فصل جديد نيست. با اين حال اختلاف سازمان ليگ و كميته انضباطي بهانهاي شد براي گفتوگو ايسنا با رييس كميته انضباطي فدراسيون فوتبال.
* بحث محروميت فيروز كريمي، فرهاد كاظمي، حنيف عمرانزاده و نيكبخت واحدي در فصل گذشته دردسرهايي را براي فدراسيون به وجود آورد. دردسرهايي كه البته خيلي متوجه شما نشد.- من بارها گفتهام كه در محروميت اين افراد اصلا مداخلهاي نداشتهام و به كل من و همكارانم با محروميت خارج از حكم و غيرمستند و بدون در نظر گرفتن فورجه اعتراض، مخالفيم! اگر شما از هر يك از نامبردگان سوال كنيد خواهند گفت كه شريفي و كميته انضباطي هيچ دخالتي در محروميتها نداشتهاند.
* خب، پس چرا شما مانع اجراي اين احكام نشديد؟همان طور كه در گذشته گفتهام آيين نامه قبلي كميته انضباطي در خصوص اخلاق، فاقد موضع بود، از اين رو چارهاي جز سكوت و عدم موضع گيري نداشتيم اما اكنون كه آيين نامه انضباطي مصوب مجمع، درباره اخلاق حرفهاي موضع دارد و تصميم به كميته انضباطي واگذار شده بنابراين به شدت در اين امر اصرار داريم. معتقديم كه نبايد در حوزه اخلاق محروميت "غيرمستند به دليل" انجام گيرد.
* اما "عليپور" دبير ستاد منشور اخلاقي گفته كه اين مساله ربطي به شما ندارد.تا به حال در اين باره دو مرتبه صحبت كردهام. بايد بگويم من نسبت به ادبيات به كار رفته از سوي وي خود را مجاز به پاسخگويي نميدانم. آموزههاي ديني اجازه نميدهد كه اهانت را با اهانت پاسخ بگويم اما اين موضوع را كاملا مرتبط با كميته انضباطي ميدانم و بر صدور حكم "مستند به دليل" پافشاري ميكنم. مسلما از ديدگاه كميته انضباطي با توجه به عدم ارائه هرگونه دليل هيچ محروم مرتبط با حوزه اخلاق نداريم.
* مسوولان سازمان ليگ اعلام كردهاند كه در فيفا كميتهاي وجود دارد به نام اخلاق كه بالاتر از كميته انضباطي است و پايينتر از كميته استيناف.درباره فيفا بايد بگويم كميتههاي گوناگوني در فيفا وجود دارند كه بسياري از اين كميتهها در فدراسيونهاي ملي ديده نميشوند. از جمله همين كميتهها، كميته اخلاق است. حالا بگذريم از اينكه كميته اخلاق نيز مكلف است در صورت تاسيس مستند به دلايل مبادرت به صدور راي كرده و حكم صادر شده را پس از اعتراض محكوم در اختيار كميته استيناف قرار دهد، از سوي ديگر كميته اخلاق پس از شكلگيري كه نياز به طرح در اساسنامه نيز دارد ديگر مربوط به يك رده خاص نبوده و همه ردههاي مرتبط با فوتبال اعم از ليگ برتر، دسته يك، دو، مناطق و زيرگروه و نيز فوتبال ساحلي، فوتسال و فوتبال بانوان را هم شامل ميشود. بنابراين كميته اخلاق فدراسيون بر فرض ضرورت تحقق و تصويب اولا بايد مبادرت به صدور حكم كرده و ثانيا بايد زيرمجموعهاي از فدراسيون فوتبال باشد نه سازمان ليگ. ضمن اينكه اگر كميته اخلاقي هم وجود داشته باشد صورت مساله پاك نميشود و ما از صدور حكم بينياز نيستيم.
* بحثي كه سال گذشته هم مطرح شد اين بود كه اگر بعضي از مربيان ما منشوري هستند، پس چرا آنها اجازه مربيگري در دسته يك را پيدا كردهاند.اتفاقا يكي از مصاديق مورد اشكال درباره اين افراد اين است كه اگر فرضا كسي را صالح براي حضور در فوتبال ندانيم ديگر چه فرقي بين ليگ برتر و ساير ردهها وجود دارد. مگر ميتوان اخلاق را ردهاي تعريف كرد؟ يا فرد صلاحيت ندارد كه در صورت اثبات، اين امر با دلايل لازم پس از طي مراحل اعتراض و قطعيشدن راي ديگر در هيچ ردهاي صلاحيت نخواهد داشت يا صلاحيت دارد كه از همه ردهها صالح به حضور خواهد بود چون ما اخلاق ردهاي نداريم.
* شايد اين حرفهاي شما اختلاف بين كميته انضباطي و سازمان ليگ را آشكار كند. اين در حالي است كه اعضاي سازمان ليگ ميگويند كه نبايد اختلاف بين اجزاي فدراسيون به بيرون درز كند.از همه مهمتر براي ما جلوگيري از تضييع حق افراد و رعايت عدل، انصاف و وجدان است. مسلما اين دوستان هم انتظار ندارند در مواردي كه عملكردي را معارض با مبادي دادرسي و نهاد رسيدگي ميدانيم از اظهارنظر خودداري كنيم. تاكيدم اين است كه در صورت احراز تخلف اخلاقي اگر به جرم برخورد كنيم، حق رسيدگي نداريم و تنها مراجع قضايي صالح رسيدگي هستند.
طبق آيين نامه انضباطي بايد موضوع را بدر اين گونه موارد در اختيار محاكم قضايي قرار داده و نتيجه قطعي صادر شود و اگر اين مورد براي فوتبال ايجاد زيان مادي و معنوي كرد ما هم ورود ميكنيم، اما اگر تخلف اخلاقي نسخ جرم نباشد نياز به رسيدگي و بررسي حدود ضرورزيان مستند به دليل وارد تا از برخوردهاي سليقهاي و شخصي پرهيز شود. آموزههاي ديني خداوند را ستارالعيوب معرفي كرده و حتي در مواردي كه اشخاص مشكل و تخلف اخلاقي دارند، اين آموزهها ما را به اصلاح آنها بدون آشكاركردن كاستيها و عيوبشان فراخوانده است.
يعني بايد پس از اثبات و احراز تخلف نيز رويكرد ديني نسبت به آنها به كار گرفته شود و با مدارا و دوستي آنها را از انديشه غلطي كه در رفتار آنهاست برحذر داريم، در غير اين صورت مصداق اشاعه گناه و هتك حيثيت فرد مسلمان تلقي شده و از گناهان بزرگ است و خداوند در ازاي آن وعده رسوايي داده است. عمل به آموزههاي ديني و ر ويكرد اصلاحي بهترين راهبرد استقرار اخلاق در فوتبال است. اخلاق خوب، لازم و ضروري است اما بايد داراي ضانت اجرايي هم باشد و حاكم شدن اخلاق با ابزارهايي كه منافي با اخلاق است نه تنها ثمر و نتيجهاي ندارد كه اكثر معكوس هم بر جاي ميگذارد.
* آقاي عزيزمحمدي در مصاحبهاي گفته بود فوتبال ايران پاك است و از شما گلايه كرده بود كه چرا با افرادي كه بدون دليل ادعاي ناپاك بودن فوتبال را دارند برخورد نميكنيد؟در اين خصوص بهتر است با عزيزمحمدي صحبت كنيد اما مسلما نميتوان صفر تا صد را پاك و صفر تا صد را ناپاك بدانيم، بلكه بايد گفت در همه حوزهها از جمله فوتبال ناپاكي وجود دارد ولي اثبات آن بايد مستند و با مدرك باشد.