به گزارش تابناک؛ تجربه جنگ ۱۲ روزه بار دیگر اهمیت جنگندهها و پدافند هواپایه را برای امنیت ملی روشن ساخت. این واقعیت نشان میدهد که حرکت به سمت خرید جنگنده و سرمایهگذاری گسترده در نیروی هوایی اجتنابناپذیر است. با این حال، خرید جنگنده بهتنهایی نمیتواند تضمینکنندهٔ برتری در رویارویی مجدد با رژیم صهیونیستی و آمریکا باشد.
گستردگی جغرافیایی ایران دفاع کامل هوایی را دشوار میکند و عملاً امکان پوشش متمرکز تمام نقاط کشور وجود ندارد. با این حال، همین محدودیت دفاعی، برای هر مهاجمی نیز چالشبرانگیز است؛ دستیابی به اهداف عمقی و تعیینشده، مستلزم توان آفندی بالا و عملیات پیچیده خواهد بود.
با توجه به آسیب دیدن شاکله پدافندی کشور، ضرورت بازطراحی ساختار دفاع هوایی به شکل یک معماری لایهای و شبکهمحور کاملاً محسوس است. این بازطراحی باید هم شامل خریدهای خارجی برای رفع نیازهای فوری باشد و هم تمرکز بر تولید داخلی و خودکفایی در تجهیزات راهبردی را در دستور کار داشته باشد.
خرید جنگنده و تقویت نیروی هوایی
اهمیت نیروی هوایی و داشتن جنگندههای بهروز در جنگ ۱۲ روزه برای همگان روشن شد. با توجه به شدت گرفتن تهدیدات در ماههای اخیر و تجربهٔ درگیری ۱۲ روزه، امکان سرمایهگذاری بومی کوتاهمدت محدود است؛ بنابراین جمهوری اسلامی برای رفع نیاز فوری، ناگزیر به خرید جنگنده از متحدان شرقی خود است.
با توجه به فرسوده بودن اسکلتبندی نیروی هوایی، خرید محدود یک یا دو اسکادران جنگنده، تغییر معناداری در موازنه هوایی ایجاد نخواهد کرد. برای تغییر واقعی موازنه، خریدها باید گسترده و هدفمند باشند و تواناییهای آفندی، پدافندی و شناسایی کشور را همزمان تقویت کنند.
ورود جنگندههای میانرده مانند جی-۱۰ از چین، در مواجهه با موجهای اولیهٔ تهاجم اف-۳۵های رژیم صهیونیستی، بهتنهایی گرهگشا نیست. اختلاف سطح تکنولوژی میان این جنگندهها و سامانههای متخاصم میتواند موجب سرنگونی بخشی از ناوگان خریداریشده در فاز اولیه شود که نه تنها اثر روانی منفی بر افکار عمومی دارد، بلکه میلیونها دلار سرمایه ملی را نیز در معرض هدررفت قرار میدهد.
جنگندههای جی-۱۰ زمانی نقش مؤثر پیدا میکنند که با جنگندههای رهگیر پیشرفتهتر مانند سوخو-۳۵ یا پکفا ترکیب شوند. رژیم صهیونیستی در حملات خود، با تلفیق اف-۳۵، اف-۱۶ و اف-۱۵ توانست برتری هوایی و قدرت آفندی خود را افزایش دهد؛ این تجربه، الگویی روشن برای نیاز ایران به ترکیب هوشمندانهٔ پلتفرمها ارائه میدهد.
ترکیب جنگندههای سوخو-۳۵، جی-۱۰ و میگ-۲۹ همراه با هواپیماهای هشدار زودهنگام (آواکس) میتواند نیروی هوایی ایران را به سد محکم در برابر نفوذ جنگندههای اسرائیل تبدیل کند. این سد، لایه اول دفاعی است؛ در لایه دوم، تجهیز کشور به سامانههای پدافندی پیشرفته مانند اچکیو-۹ و اس-۴۰۰، توان دفاعی را به شکل قابل توجهی افزایش میدهد.
با توجه به وسعت جغرافیایی ایران، چند گردان پدافند هوایی بهتنهایی نمیتواند تضمینکنندهٔ جلوگیری از نفوذ پرتابهها به داخل کشور باشد؛ اما ترکیب پدافند مؤثر و نیروی هوایی بهروز، ابتکار عمل دشمن و آزادی عمل آن در آسمان ایران را مختل میکند. چنین وضعیتی، مهاجم را مجبور میسازد تا پرتابهها را از فاصله دورتر شلیک کند؛ این اقدام زمان کافی برای جابجایی افراد حساس و تجهیزات به نیروهای مسلح را فراهم میآورد.
حضور یک نیروی هوایی بهروز همچنین قدرت آفندی بالایی به ایران میدهد و همانند جنگ هشت ساله، تیزپروازان نیروی هوایی میتوانند ضربات مهلکی بر پیکره دشمن وارد کنند. با این حال، چالش اصلی، امکان خرید جنگنده از روسیه و چین است؛ محدودیتهای مالی و مسائل سیاسی این روند را پیچیده کرده و نیازمند برنامهریزی دقیق است.
تهدید ریزپرندهها و ضرورت پدافند کوتاهبرد
تجربه جنگ ۱۲ روزه و عملیات «وعده صادق ۱» نشان داد که رژیم صهیونیستی توانست با استفاده از کوادکوپترها و پهپادهای کوچک، بخشی از رادارهای نیروی هوایی و سامانههای راهبردی را مورد هدف قرار دهد. این واقعیت، اهمیت ایجاد لایه دفاعی نزدیک و واکنش سریع در ارتفاع پایین را نشان میدهد.
استقرار سامانههای کوتاهبرد با قابلیت مقابله با ریزپرندهها، مانند نسخههای پیشرفتهٔ پانتسیر روسی، باید در دستور کار قرار گیرد. این سامانهها، لایهٔ حفاظتی نزدیک را ایجاد کرده و از سامانههای حیاتی کشور محافظت میکنند؛ نقطه ضعفی که ناشی از محدودیت پوشش سامانههای بردبلند است را کاهش میدهند.
ترکیب هوشمند نیروی هوایی مدرن، سامانههای بردبلند و پدافند کوتاهبرد، امنیت آسمان ایران را تضمین و توان بازدارندگی در برابر هرگونه حمله هوایی را بهشدت افزایش میدهد./ رضا عباسی
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید