در مقاله‌ای بررسی شد

اسرائیل با ترور رهبران انصارالله یمن وارد فاز جدیدی شد/ جنگ «بی پایان» شده است

بدون راه‌حل دیپلماتیک و با توجه اندک بین‌المللی، درگیری اسرائیل و حوثی‌ها خطر آن را دارد که به عاملی بلندمدت برای بی‌ثباتی منطقه تبدیل شود.
کد خبر: ۱۳۲۹۴۰۴
| |
3910 بازدید

اسرائیل با ترور رهبران انصارالله یمن وارد فاز جدیدی شد/ جنگ «بی پایان» شده است

به نظر می‌رسد جنگ یمن در حال تبدیل شدن به جنگی فرسایشی، طولانی‌مدت و کم شدت است – جنگی که احتمالاً به رویارویی قاطع منجر نخواهد شد، بلکه با تشدید تدریجی و پیام‌های راهبردی مشخص می‌شود.

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «نیو عرب» در مقاله‌ای به بررسی آینده درگیری میان انصارالله یمن و اسرائیل پرداخته که در ادامه آمده است.

در یک تشدید چشمگیر، اسرائیل هفته گذشته با یک حمله هوایی هدفمند، احمد الرهوی، نخست‌وزیر دولت حوثی در صنعا را کشت.

وی بلندپایه‌ترین چهره انصارالله است که تاکنون در عملیات‌های نظامی آمریکا-اسرائیل کشته شده و نشانه‌ای از تغییر چشمگیر در راهبرد محسوب می‌شود. همراه با الرهوی، چندین مقام ارشد دیگر حوثی نیز کشته یا زخمی شدند.

نزدیک به دو سال پس از آغاز درگیری‌های مداوم میان اسرائیل و حوثی‌ها – که در پی نسل‌کشی غزه شعله‌ور شد – این اقدام اخیر حاکی از چرخشی قاطع است: اسرائیل دیگر صرفاً به تخریب زیرساخت‌ها بسنده نمی‌کند، بلکه اکنون به‌طور نظام‌مند هسته رهبری جنبش حوثی را هدف قرار داده و به قلب ساختار فرماندهی آن ضربه می‌زند.

با وجود ضربه به رهبری سیاسی، فرماندهی نظامی انصارالله – که از ساختاری مقاوم و غیرمتمرکز برخوردار است – عمدتاً دست‌نخورده باقی مانده است. این گروه وعده انتقام داده است

با وجود ضربه به رهبری سیاسی، فرماندهی نظامی انصارالله – که از ساختاری مقاوم و غیرمتمرکز برخوردار است – عمدتاً دست‌نخورده باقی مانده است. این گروه وعده انتقام داده است.

در یک سخنرانی تلویزیونی دو روز پس از حمله اسرائیل، رهبر آن عبدالملک الحوثی اعلام کرد: «برخی در برابر جنایات وحشتناک دشمن اسرائیلی – جنایت قرن علیه مردم فلسطین – تسلیم، ضعیف و خاموش ماندند. اما ملت ما، به واسطه ایمان، هویت و وجدان انسانی خود، از بی‌تفاوت ماندن در برابر چنین فجایعی سر باز زده است.»

در اول سپتامبر، حوثی‌ها مسئولیت حمله به کشتی اسکارلت ری، یک نفتکش متعلق به اسرائیل با پرچم لیبریا در حال فعالیت در دریای سرخ را بر عهده گرفتند.

در پاسخ، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل هشدار داد که هرگونه حمله به خاک اسرائیل یا دارایی‌های دریایی آن با قدرت پاسخ داده خواهد شد و وعده داد که حوثی‌ها «بهای سنگینی خواهند پرداخت».

ظهور جایگاه منطقه‌ای حوثی‌ها

به نظر می‌رسد این درگیری در حال تبدیل شدن به جنگی فرسایشی، طولانی‌مدت و کم شدت است – جنگی که احتمالاً به رویارویی قاطع منجر نخواهد شد، بلکه با تشدید تدریجی و پیام‌های راهبردی مشخص می‌شود.

حوثی‌ها به‌عنوان تنها نیروی عربی که به‌طور مستمر حملاتی علیه سرزمین اسرائیل انجام می‌دهند، برجسته شده‌اند؛ تمایزی که جایگاه آنها را هم در سطح منطقه و هم در داخل به‌طور چشمگیری ارتقا می‌دهد.

در چارچوب «محور مقاومت» ایران، این کارزار مداوم جایگاه آنها را به‌عنوان بازیگری متعهد در مقابله با اسرائیل تثبیت کرده و آنان را در کنار حزب‌الله و شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران در عراق قرار می‌دهد.

در داخل یمن، این امر تصویر آنها را به‌عنوان مدافعان آرمان فلسطین تقویت می‌کند و به جنبش اجازه می‌دهد حمایت مردمی را جلب کرده و حاکمیت خود را در صنعا، در میانه بحران‌های عمیق انسانی و سیاسی، مشروعیت ببخشد. برای انصارالله، ادامه رویارویی با اسرائیل به همان اندازه که درباره هم‌سویی ژئوپلیتیکی است، درباره تحکیم قدرت داخلی نیز اهمیت دارد.

دکتر آندریاس کریگ، دانشیار دانشکده مطالعات دفاعی در کینگز کالج لندن، معتقد است که حتی اگر جنگ در غزه فروکش کند، درگیری اسرائیل و حوثی احتمالاً انصارالله را در موضعی تقابلی نگه خواهد داشت.

وی گفت: برای اسرائیل، دریای سرخ به صحنه‌ای دائمی برای مسائل امنیتی تبدیل شده است؛ صحنه‌ای که نیازمند منابعی است که پیش‌تر عمدتاً برای مقابله با حزب‌الله و غزه اختصاص داده می‌شد. در سطح منطقه‌ای، ادامه این درگیری خطر آن را دارد که بی‌ثباتی در دریای سرخ نهادی شود، همان‌طور که تنگه هرمز به مترادف با اهرم فشار ایران تبدیل شد.

دکتر کریگ: «اگر حملات حوثی‌ها و تلافی‌های اسرائیل به‌صورت چرخه‌ای ادامه یابد، شرکت‌های کشتیرانی ممکن است مسیر خود را برای همیشه از کانال سوئز تغییر دهند؛ اقدامی که جریان‌های تجاری جهانی را دگرگون کرده و به مصر، کشور‌های خلیج فارس و حتی اروپا آسیب خواهد زد»

دکتر کریگ افزود: «اگر حملات حوثی‌ها و تلافی‌های اسرائیل به‌صورت چرخه‌ای ادامه یابد، شرکت‌های کشتیرانی ممکن است مسیر خود را برای همیشه از کانال سوئز تغییر دهند؛ اقدامی که جریان‌های تجاری جهانی را دگرگون کرده و به مصر، کشور‌های خلیج فارس و حتی اروپا آسیب خواهد زد.»

«پیامد بزرگ‌تر، عادی‌سازی جنگ نامنظم دریایی است: جایی که یک بازیگر غیردولتی نشان می‌دهد می‌تواند شریان تجارت جهانی را برای کسب امتیاز سیاسی تهدید کند. این سابقه به‌راحتی از بین نخواهد رفت.»

نیک برامفیلد، پژوهشگر مستقل یمن و مجری برنامه هفتگی مرور اخبار یمن، نیز بر این باور است که خصومت‌ها میان اسرائیل و انصارالله احتمالاً برای مدت طولانی ادامه خواهد یافت. 

وی گفت: مگر اینکه اسرائیل بتواند اعضای ارشد حلقه درونی حوثی‌ها را از میان بردارد – کاری که حملات ۲۸ اوت انجام نداد – تصور می‌کنم [درگیری حوثی–اسرائیلی]همان مسیر قبلی را دنبال کند: حوثی‌ها به پرتاب موشک به سوی اسرائیل یا به سمت حلقه‌ای رو به گسترش از کشتیرانی بین‌المللی ادامه خواهند داد، و اسرائیل گهگاه حملات شوک‌آور و سنگینی را به صنعا و دیگر اهداف پرسر و صدا مانند بندر الحدیده انجام خواهد داد.»

یمن، فقیرترین کشور خاورمیانه، بیش از یک دهه است که با تکه‌تکه شدن سیاسی، درگیری‌های خشونت‌آمیز و فروپاشی نهادی دست‌وپنجه نرم می‌کند. از زمان شعله‌ور شدن جنگ داخلی در سال ۲۰۱۴، این کشور به میدان رقابت‌های منطقه‌ای – به‌ویژه میان ایران و عربستان سعودی – تبدیل شده و بی‌ثباتی را عمیق‌تر کرده و لایه‌های حکمرانی را فرسوده است.

دکتر جودت بهجت، استاد ممتاز امنیت ملی در دانشگاه دفاع ملی آمریکا معتقد است: «یمنی‌ها توانسته‌اند برای چندین سال در برابر حملات ویرانگر سعودی و اماراتی مقاومت کنند و اخیراً نیز در برابر حملات هوایی آمریکا، بریتانیا و اسرائیل. حدس من این است که حملات اسرائیل روحیه و عزم آنها را در هم نخواهد شکست.»

بهای انسانی جنگ در یمن

یمن همچنان صحنه یکی از وخیم‌ترین و طولانی‌ترین فجایع انسانی جهان است – بحرانی که با سال‌ها جنگ، فروپاشی اقتصادی و بی‌توجهی بین‌المللی عمیق‌تر شده است.

اکنون، حملات هوایی اسرائیل اوضاع فاجعه‌بار موجود را وخیم‌تر کرده است. با هدف قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی غیرنظامی – از جمله بنادر کلیدی، نیروگاه‌ها و فرودگاه صنعا (تنها فرودگاه فعال در شمال یمن که پیش از بسته شدن به حدود ۸۰ درصد جمعیت کشور خدمت‌رسانی می‌کرد) – اسرائیل نه‌تنها روند رساندن کمک‌های ضروری را تضعیف کرده، بلکه سرعت فروپاشی خدمات پایه برای میلیون‌ها نفر را نیز افزایش داده است.

این حملات که تحت عنوان «ضرورت نظامی» صورت می‌گیرند، زنجیره‌های تأمین کمک‌های انسانی را در کشوری که بیش از ۲۱ میلیون نفر از جمعیت آن برای بقا به کمک وابسته‌اند، به شدت مختل کرده‌اند.

کارشناسان حقوق بشر هشدار می‌دهند که چنین اقداماتی نقض آشکار قوانین بین‌المللی است. با تداوم محدود شدن فضای انسانی در یمن، احتمال افزایش تلفات غیرنظامی در درگیری اسرائیل–حوثی بیشتر می‌شود – که نه‌تنها رنج مردم را عمیق‌تر می‌کند، بلکه بی‌ثباتی گسترده‌تر منطقه‌ای را نیز دامن می‌زند.

اَروى مقداد، کارشناس مسائل یمن در دانشگاه آکسفورد، می‌گوید: «اسرائیل از مداخله شکست‌خورده ائتلاف سعودی در یمن درس نگرفته، بلکه همان تاکتیک را ادامه می‌دهد: زمین سوخته.»

او افزود: «به جای حملات هدفمند، اسرائیل زیرساخت‌های حیاتی غیرنظامی را بمباران کرده است که پیامد‌های ویرانگری برای جمعیت محلی – و نه چندان برای حوثی‌ها – داشته است.»

با این حال، همان‌طور که دکتر کریگ اشاره کرد، انصارالله به‌طور راهبردی در موقعیتی قرار دارد که بتواند از بحران انسانی عمیق‌تر – که با گسترش قحطی و بیماری در سراسر یمن همراه است – بهره‌برداری کرده و خود را به‌عنوان تنها مدافع کشور در برابر تجاوز اسرائیل معرفی کند.

وی می‌گوید: تأثیرات انسانی تنها به کمبود‌های امروز محدود نمی‌شود؛ بلکه به برگشت‌ناپذیری آینده مربوط است. هر جرثقیل نابودشده در الحدیده یا هر مخزن سوختی که در صنعا سوخته، سال‌ها و اجماع بین‌المللی برای بازسازی نیاز دارد – و یمن چنین زمانی در اختیار ندارد.»

«اگر این حملات ادامه یابد، کشور ممکن است به سمت وضعیت اضطراری انسانی دائمی سوق داده شود؛ جایی که کمک‌ها به‌جای اینکه پلی برای بهبود باشند، به شریان ساختاری بقا تبدیل می‌شوند. این امر یمن را کمتر قابل اداره کرده و آن را در برابر رادیکالیزه شدن آسیب‌پذیرتر می‌سازد – دقیقاً شرایطی که حوثی‌ها در آن رشد می‌کنند.»

با کشاندن حوثی‌ها به رویارویی مستقیم، اسرائیل ناخواسته جایگاه این گروه را از یک جنبش داخلی ریشه‌دار در جنگ داخلی یمن به عضوی نمادین و پرنفوذ از محور منطقه‌ای ضداسرائیل ارتقا داده است

با کشاندن حوثی‌ها به رویارویی مستقیم، اسرائیل ناخواسته جایگاه این گروه را از یک جنبش داخلی ریشه‌دار در جنگ داخلی یمن به عضوی نمادین و پرنفوذ از محور منطقه‌ای ضداسرائیل ارتقا داده است.

این دگرگونی به انصارالله سطحی از مشروعیت و دیده‌شدن می‌بخشد که تنها از طریق درگیری داخلی یمن هرگز نمی‌توانست به دست آورد.

قرار گرفتن آنها در کنار بازیگران تثبیت‌شده‌تری مانند حزب‌الله لبنان و گروه‌های طرفدار تهران در عراق، جذابیت جنبش حوثی را برای جذب نیرو‌های جدید افزایش می‌دهد، روایت «مقاومت» را که حمایت مستمر ایران را توجیه می‌کند تقویت کرده و کنترل آنها بر شمال یمن را بیش از پیش تحکیم می‌بخشد.

در همین حال، این وضعیت جناح‌های رقیب یمنی – بسیاری از آنها همچنان پراکنده، وابسته به حمایت خارجی یا دچار رکود سیاسی هستند – را در موقعیتی نامطلوب قرار می‌دهد و آنها را در برابر چیزی که حوثی‌ها آن را «نبردی تعیین‌کننده در منطقه» معرفی می‌کنند، منفعل یا سازش‌کار جلوه می‌دهد. در این بستر، راهبرد نظامی اسرائیل خطر تقویت همان نیرویی را دارد که قصد مهار آن را دارد.

اَروى مقداد گفت: «به‌طرز طعنه‌آمیزی، اسرائیل محبوبیت انصارالله را هم در یمن و هم در سطح منطقه افزایش می‌دهد. این گروه در گذشته چندان در مرکز توجه نبود، اما اکنون به‌عنوان یکی از معدود نیرو‌هایی دیده می‌شود که در کنار فلسطین ایستاد. این امر منجر به افزایش جذب نیرو در داخل یمن و همدلی عمومی در خارج شده و اعتماد به نفس گروه را تقویت کرده است.»

با این حال، دکتر کریگ هشدار می‌دهد که انصارالله با خطر بلندمدت گسترش بیش از حد روبه‌رو است. او توضیح داد: «اختصاص منابع برای جنگ با اسرائیل در حالی که باید یمنِ در حال فروپاشی را اداره کنند، آنها را در معرض نارضایتی داخلی قرار می‌دهد، زمانی که اثر ملی‌گرایانه "گرد آمدن حول فلسطین" فروکش کند.»

«اگر قحطی عمیق‌تر شود و خدمات از میان برود، شاید اسرائیل نتواند حوثی‌ها را از نظر نظامی در هم بشکند، اما زمان و نارضایتی داخلی می‌توانند چنین کنند. بنابراین، پارادوکس این است که حملات اسرائیل همزمان حوثی‌ها را از نظر سیاسی توانمند می‌سازد و بذر‌های شکنندگی بالقوه را در درون جنبش آنها می‌کارد.»

یک جنگ طولانی، ریشه‌دار و نادیده گرفته‌شده

در نهایت، هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای وجود ندارد که انتظار داشته باشیم خصومت‌های اسرائیل و حوثی‌ها در آینده نزدیک خاتمه یابد. دکتر کریگ گفت: «این درگیری میان تل‌آویو و انصارالله، یمن را از یک «جنگ فراموش‌شده» به خط مقدم ژئوپولیتیک خاورمیانه تبدیل می‌کند، جایی که امنیت دریایی، فروپاشی انسانی و رقابت‌های قدرت منطقه‌ای در هم تنیده شده‌اند.»

او افزود: «برای حوثی‌ها، این فرصتی است تا خود را فراتر از یک جنبش محلی معرفی کنند؛ برای اسرائیل، این یک جنگ طولانی جدید در جبهه‌ای دیگر است. برای منطقه، خطر این است که دریای سرخ به یک منطقه خاکستری دائمی از بی‌ثباتی تبدیل شود، با تراژدی انسانی یمن به‌عنوان پس‌زمینه‌ای پایدار.»

آنچه پدید می‌آید، فراتر از یک جبهه دیگر در «درگیری عرب-اسرائیلی» است؛ این یک چرخه بازخورد خطرناک است که در آن تشدید نظامی، تثبیت سیاسی را تقویت می‌کند و فروپاشی انسانی، رادیکالیسم بیشتر را دامن می‌زند.

با نبود راه‌حل دیپلماتیک در افق و توجه بین‌المللی که همچنان پراکنده است، درگیری اسرائیل و حوثی خطر دارد به یک عامل بلندمدت بی‌ثباتی منطقه‌ای تبدیل شود – زخمی باز روی نقشه خاورمیانه.

این هزینه‌های فزاینده فراتر از هر میدان نبرد است و میلیون‌ها یمنی همچنان پیامد‌های درگیری‌ای را متحمل می‌شوند که زندگی روزمره را در کشوری که از فروپاشی اقتصادی، بیماری، قحطی و فقر آسیب دیده، بیش از پیش دشوار می‌کند.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مرگ ترامپ # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # پل ترامپ # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
آیا اسنپ بک فعال می‌شود؟
الی گشت