بازدید 8676

روایت ترس و اضطراب عکاس‌های خبری از «کرونا»

حالا دیگر بیش از ۱۵ ماه از روزهای آغازین جدال با ویروس جان‌سخت کرونا می‌گذرد؛ روزهای سختی که بدون هیچ ارفاقی زندگی تمام مردم جهان را تحت تاثیر خودش قرار داد و البته بیش از همه زندگی، جسم و روح کسانی را که در خط مقدم این مبارزه حضور داشتند. مشاغلی که شوخی‌بردار نیستند؛ از کادر درمان گرفته تا آنهایی که قلم و دوربین به دست، ناخوشی‌های این روزها را به ثبت می‌رسانند.
کد خبر: ۱۰۴۹۳۷۴
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۹ 02 May 2021

به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، عکاس‌های خبری از جمله افرادی بودند که از همان روزهای نخستین شیوع ویروس کرونا و زمانی که هیچ شناخت درست و دقیقی از این ویروس وجود نداشت، با حضور در بخش‌های ویژه کرونا در بیمارستان‌ها تلاش کردند تا هم زحمات بی‌دریغ کادر درمان را به ثبت برسانند و هم حال و روز بیمارانی که با این ویروس دست و پنجه نرم می‌کردند را نمایش دهند؛ تلاشی که هنوز هم بدون هیچ چشم‌داشت و حمایتی ادامه دارد.

هادی زند، که تجربه عکاسی از بخش‌های بیماران مبتلا به کرونا در برخی از بیمارستان‌های تهران را داشته است، می‌گوید: اولین برنامه‌ای که رفتم از طرف اورژانس تهران بود. برنامه این بود که با یکی از ماشین‌های اورژانس، بیماران مبتلا به کرونا را از یک بیمارستان به بیمارستان دیگری برای انجام سی‌تی اسکن، منتقل کنیم. آن زمان شناخت زیادی از کرونا وجود نداشت و فقط بر اساس شنیده‌ها می‌دانستیم که احتمال انتقال بسیار زیاد است و طبیعتا می‌ترسیدیم، اما به مرور و با رفتن به برنامه‌های مختلف و افزایش آگاهی نسبت به این بیماری، ترس ما هم کمتر شد.

او ادامه می‌دهد: یادم است که یک بار به همراه برخی از همکاران اورژانس مقابل بیمارستان «لقمان» ایستاده بودیم و مردمی که ما را می‌دیدند، به ما می‌گفتند «کرونایی‌ها»! این نگاه، بسیار عجیب و در عین حال وحشتناک بود. من عکاس بودم و فقط گاهی این لباس را می‌پوشیدم، اما قطعا شنیدن این حرف برای کسانی که هر روز این لباس‌ها را می‌پوشند، بسیار سخت است. جالب است که در عین حال یک خانمی هم ایستاد و از کادر درمان و عکاس‌ها تشکر کرد که جانشان را برای نجات جان مردم به خطر می‌اندازند.

زند همچنین در عین حال یادآور می‌شود: برای حضور در این برنامه‌ها هیچ‌وقت اجباری از سوی خبرگزاری نبوده است، اما به شخصه وقتی به من پیشنهاد شد، دوست داشتم که این موضوع را تجربه کنم.

او درباره فراهم کردن تسهیلات لازم همانند انجام تست بعد از حضور در برنامه‌های پرخطر، اظهار می‌کند: من هیچ گاه عضو انجمن عکاس‌های خبرنگار نبودم و اطلاع دقیقی از تسهیلات این انجمن ندارم، اما اینگونه که از همکارانم شنیده‌ام برای عکاس‌های خبری تسهیلاتی در این زمینه فراهم نشده است. در رسانه ها نیز از همان ابتدا تسهیلات چندانی در این زمینه در نظر گرفته نشد.

این عکاس خبری ادامه می‌دهد: برنامه‌های پرخطر برای اهالی رسانه فقط حضور در بیمارستان‌ها نیست؛ به عنوان مثال یکی از برنامه‌هایی که بسیاری از خبرنگاران و عکاس‌ها دچار ترس شدند، حضور مردم روبه‌روی بیمارستان «جم» (شب درگذشت زنده‌یاد محمدرضا شجریان) بود که جمعیت بسیار فشرده‌ای کنار هم قرار گرفته بودند. مساله فقط افرادی که در این برنامه‌ها حضور پیدا می‌کنند نیست، بلکه تمام افرادی هم که به نوعی با آن افراد در ارتباط هستند از همکاران گرفته تا خانواده درگیر می‌شوند.

برخی از بیماران دوست ندارند از آنها عکس گرفته شود!

همچنین عرفان کوچاری، درباره تجربه فردی خود از حضور در بخش‌های کرونایی بیمارستان‌ها، اظهار می‌کند: برای اولین بار برای عکاسی به اورژانس تهران رفتم و شرایط متفاوت و سختی را تجربه کردیم. باید این نکته را در نظر داشت که در چنین شرایطی باید مدام مراقب خودمان و اطرافیانمان باشیم و هم اینکه برخی از بیماران نیز اصلا علاقه‌ای ندارند که از آنها عکس گرفته شود. مخصوصا اوایل که برخی از افراد فکر می‌کردند که اگر کرونا گرفته‌اند، انگار گناه بزرگی انجام داده‌اند.

او همچنین درباره تسهیلات لازم برای حضور در بخش‌های پرخطر، یادآور می‌شود: از طرف رسانه ها و انجمن صنفی عکاسان، برای عکاس‌های خبری که در این مدت در برنامه‌های خطرناک حضور پیدا می‌کردند، تسهیلات چندانی در نظر گرفته نشد.

هنوز کرونا نگرفته‌ای؟!

پوریا پاکیزه نیز که تجربه چندبار عکاسی از بیمارستان‌ها و غسالخانه‌ها را دارد، می‌گوید: به طور کلی من را در استان همدان به عنوان عکاس بلایای طبیعی می‌شناسند و تجربه عکاسی از زلزله و سیل را بسیار دارم، اما بحث کرونا متفاوت بود. هرچند که خودم نیز داوطلبانه دوست داشتم که از کرونا نیز عکاسی کنم. تاکنون از تمام بیمارستان‌های همدان و آرامستان‌ها عکس گرفته‌ام، اما خوشبختانه هنوز به ویروس کرونا مبتلا نشده‌ام. گاهی برخی از پرستاران بیمارستان نیز به شوخی می‌گویند که «آقای پاکیزه هنوز نگرفته‌ای؟!»

او یادآور می‌شود: طبیعتا در ابتدا که شناخت چندانی از ویروس کرونا نداشتیم، حضور در بیمارستان‌ها هم با ترس و اضطراب بیشتری همراه بود و احساس و شرایطی که آن زمان داشتم نسبت به همین دو هفته پیش که به یکی از بیمارستان‌ها رفته بودم، کاملا متفاوت بود. شاید بتوان گفت که به طور کلی برای همه ما به نوعی این شرایط عادی شده است.

پاکیزه می‌گوید: برخی از اقشار جامعه همانند کادر درمان یا خبرنگاران و عکاسان خبری مجبور هستند که در این شرایط به دل خطر بروند؛ به هر حال اهالی رسانه در این شرایط موظف هستند که هم اطلاع‌رسانی کنند و هم اینکه این روزها را در تاریخ کشور ثبت کنند. قطعا در این شرایط اجبار ۱۰۰ درصدی نیست، به نوعی، هم انتخاب فردی است و هم انجام وظیفه.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر