تنها عشق به وطن باقي ميماند
بزرگداشت كريم مجتهدي
کد خبر: ۷۳۴۹۵۶
| | 6502 بازدید
گرامیداشت كريم مجتهدي با سخنراني داوري اردكاني، مجتهدي، گلشني، كلباسي و بلخاري
مراسم بزرگداشت كريم مجتهدي، فيلسوف، استاد دانشگاه و مترجم برجسته كشور طي روزهاي اخير با حضور آيتالله سيدمحمد خامنهاي، رييس بنياد حكمت اسلامي صدرا، مهدي محقق، استاد دانشگاه تهران، نجفقلي حبيبي، پژوهشگر فلسفه اسلامي، شهين اعواني، پژوهشگر حوزه فلسفه و جمع كثيري از اساتيد و پژوهشگران و با سخنراني كريم مجتهدي، چهره ماندگار فلسفه، رضا داوري اردكاني، رييس فرهنگستان علوم و رييس سابق انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، حسن بلخاري، رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، مهدي گلشني، رييس گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتي شريف و حسين كلباسي، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي در انجمن آثار و مفاخر فرهنگي برگزار شد. گزارشي از اين مراسم را در ادامه ميخوانيد:
جهان فلسفه جهان گفتوگوست
حسن بلخاري ـ رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي
در ابتداي نشست، حسن بلخاري، رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، با اشاره به شأن و جايگاه والاي مجتهدي در تاريخ فلسفه ايراني اسلامي، گفت: به عنوان يك دانشجو و طلبه فلسفه، دكتر مجتهدي را دقيقا در مرز ميان فلسفه اسلامي و فلسفه غربي قرار ميدهم. برخي بزرگواران شيداي فلسفه اسلامياند كه در جاي خود خوب است، برخي نيز ذوب در فلسفه غربي شدند و غير از كانت فيلسوفي را در عالم نميشناسند و ره به سجده به سوي هگل و هايدگر ميبرند كه بحث آنها نيز جداست اما اندك كساني هستند كه تحصيل فلسفه غربي ميكنند ولي وقتي جان شيداي خود را در تاملات فلسفي فرو ميبرند، عرصه تاملات خود را فلسفه اسلامي به ويژه شيخ اشراق قرار ميدهند. ميدانيد كه رساله كارشناسي ارشد دكتر مجتهدي در باب «بررسي تحليل استعلايي كانت» بوده و در دكترا، به همراهي يا پيشنهاد هانري كربن به يك بررسي تطبيقي دست زده و بابا افضل الدين كاشاني كه يك چهره مهم در حد خواجه نصير اما ناشناخته است را با ازوتريك غربي بررسي كردهاند. شايد اين رساله دكترا و حضور دو فرد برجسته يعني كربن و ژان وال سبب اين جايگاه ويژه و قرار گرفتن ايشان در مرز فلسفه غرب و فلسفه اسلامي در طول زندگيشان شد و شايد هم جان شرقي ايشان علت اين امر باشد. وي افزود: من به عنوان يك طلبه وقتي آثار استاد را مرور ميكنم، ميبينم كه هم در باب سهروردي و هم بابا افضل كاشاني اثر دارند و هم طي ساليان گذشته، يكي از سرچشمههاي اصلي آشنايي ما با كانت و هگل و هايدگر بودهاند. برخي سرچشمهها آلوده است اما سرچشمهاي كه با احترام و تعهد به اصل و متن، راوي باشد و فلسفه را آنچنان كه هست به ايرانيان معرفي كرده باشد بلااستثنا در سي تا چهل سال گذشته آثار دكتر مجتهدي است. من براي اين در ميان مرز بودن استاد احترام قايلم زيرا ما به امثال ايشان براي افتتاح باب گفتوگو ميان فلسفه شرق و غرب نياز داريم. «مولانا ابوالكلام آزاد» در يك سخنراني، انتقاد كرده است كه چرا جهان تا سخن از فلسفه ميرود بلافاصله نام و ياد يونان را در ذهن تداعي ميكند. آيا ديگر تمدنها فلسفه نداشتهاند؟ گرچه او نيز ميكوشد فلسفه هندي را برجسته كند. بلخاري در پايان، با بيان اينكه تاكيد بر موضوعات عرضي در فلسفه، فلسفه را نابود ميكند، افزود: جهان فلسفه به اين مرز نياز دارد. امكان گفتوگو بايد ميان فلاسفه جهان فراهم باشد. رادا كريشنان، در مقدمه «تاريخ فلسفه و غرب» از كلام ابوالكلام، عدول كرده و معتقد است كسي كه وارد فلسفه شود و قصدش اين باشد كه مرز بكشد، حقيقت فلسفه را درك نكرده است. فلسفه ريشه در عقل و عقل ريشه در انسان دارد. انسان قبل از اينكه متعلق به وطني خاص باشد يا مستند و متكي باشد، جهاني است. فلسفه نميتواند به نام ارسطو، افلاطون و به نام افلاطون، ارسطو را تكفير كند يا به نام اسلام، غرب و به نام غرب، اسلام را تكفير كند. جهان فلسفه جهان گفتوگوست و دكتر مجتهدي در مرز اين همخواني غرب وشرق قرار دارد.
جهان را با عينك تخصص خود نبينيد
مهدي گلشني ـ استاد فيزيك دانشگاه صنعتي شريف
مهدي گلشني، رييس گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتي شريف به عنوان سخنران دوم اين مراسم با بيان اينكه دكتر مجتهدي همواره در ذهن او به عنوان استاد الگو بوده است، گفت: از نظر نظم، از نظر بيتوجهي به مسائل دنيوي و سياست و از نظر توجه به ناهنجاريهاي محيط و تذكر به چيزهايي كه ميتواند سرخط اصلاح محيط باشد. در حال حاضر محيط ما از نظر فرهنگي ناهنجار است، تعادل هم در دانشگاهها و هم در برخي محيطهاي علمي خارج از دانشگاه به هم خورده است، علم معناي خود را از دست داده و ديگر به مفهوم نور نيست و علم به يك دكان يا براي مقام يا براي پول تبديل شده است.
چرا تامل در فلسفه غرب مهم است
گلشني، ضمن اشاره به گفته مجتهدي كه چرا تامل در فلسفه غرب مهم است، ادامه داد: دكتر مجتهدي ميگويد: «من بيشتر متخصص فلسفه غرب هستم ولي مدافع آن نيستم. با تامل در فلسفه غرب، امكانات بيشتري در فلسفه خود خواهيم يافت؛ فلسفه صدرا، فلسفه سهروردي و ميرداماد ميتوانند آينده فرهنگ ما را تضمين كنند اما نبايد از فلسفه غرب بياطلاع بود.» يكي از اتفاقاتي كه از ٧٠-٦٠ سال گذشته و از زماني كه فيلسوفان خداباور در غرب ظهور كردهاند، افتاده اين است كه نوشتههايشان بهشدت نزديك به آثار فيلسوفان ما است و ما حداقل تلاش را انجام ندادهايم كه اين مقارنهها و تشابهها را پيدا كنيم زيرا نگاهها در مملكت ما همه سوي غرب است. نكته ديگر استاد، بيتوجهي به فهم عمق علوم است؛ امروز در دانشگاهها فهم اصلا مهم نيست و آنچه اهميت دارد جنبه كاربردي علوم است. اينكه بنيانها چيست اصلا اهميت ندارد و خبري نيست. بسياري از دانشگاههاي غربي رشتههاي مشترك فيزيك و فلسفه داير كردهاند اما متاسفانه در ايران چنين رشتههايي نداريم، حتي پيشنهاد رشته فيزيك بنيادي براي مقطع دكتري در وزارت علوم رد شد يعني فقط سطحينگري را شاهديم. دانشجو نيز فقط به دنبال آن است كه مقاله بنويسد و مدرك بگيرد. تاكنون، اساتيد ما بيش از اندازه ساكت بودهاند، بايد از حالت انفعال خارج شوند تا علم شأن نور بودن خود را حفظ كند. امروز سوال جوانان فقط اين است كه كدام رشته را بخوانند تا زودتر بتوانند براي ادامه تحصيل به امريكا يا اروپا بروند بروند. عمق ديگر مطرح نيست و فقط به ظاهر مدارك توجه ميشود و اين تذكر استاد بسيار به جا بوده است.
يك عالم بايد درباره فلسفه فكر كند يا نه؟
نسبت مجتهدي با تجدد
حسين كلباسي اشتري ـ استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي
حسين كلباسي اشتري، عضو هيات علمي دانشگاه علامهطباطبايي و از شاگردان دكتر كريم مجتهدي، به عنوان سخنران بعدي اين مراسم، گفت: شايد يك وجه اينكه اينجا هستم علاوه بر توفيق شاگردي استاد مجتهدي در دانشگاه تهران، اين باشد كه بيش از يك دهه در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي نيز افتخار همكاري را با استاد داشتم. من به شخصه نميدانم استادان و آموزگاران بزرگ را به چند دسته ميتوان تقسيم كرد، اما به هر حال حداقل با يك دستهبندي ميتوان گفت اساتيدي هستند كه مخاطب را يا در نظر يا در عمل يا در قول و فعل توامان، متاثر ميكنند. بايد بگويم كه به اعتقاد من، دكتر مجتهدي بدون مبالغه هم در نظر، هم در عمل و هم در سلوك معلمي و جنبه عملي بر مخاطبانشان تاثير گذاشتهاند. امتيازات دكتر مجتهدي غيرقابل انكار است؛ ايشان از جهت سلوك تعليماتي و معلمي، تعقل و تحقيق به معناي واقعي كلمه، سلوك دانشجويي و جستوجو و پايش مستمر، جديت، شخصيت، حرمت معلمي و حرمت دانشجويي، صداقت در سلوك معلمي و دانشجويي ممتاز هستند و معلمي و دانشجويي را توامان ميتوان در همه نوشتههاي ايشان ديد. شايد در اواخر دهه شصت و اوايل دهه هفتاد ميپرسيدند كه جديترين استاد فلسفه كيست، پاسخ همه اين بود: دكتر مجتهدي.
نزاع علم، عاشقانه و دوستانه است
رضا داوري اردكاني ـ رييس فرهنگستان علوم
رضا داوري اردكاني، رييس فرهنگستان علوم با بيان اينكه بيش از پنجاه سال همراهي و همداستاني با دكتر مجتهدي اهميت زيادي دارد، گفت: ايشان، جايگاهي پيش ما دارند كه لايصف است. آنچه ميگويم خيلي ساده است، هيچ تكلفي در آن نيست و راحت حرف ميزنم. در مورد دكتر مجتهدي راحت ميتوانم حرف بزنم و هيچ شايبهاي هم در گفتارم نيست. ما بيش از پنجاه سال با هم همراه و همداستان بوديم. اهل فلسفه با هم اختلاف راي و نظر هم دارند اما اين اختلاف دوستانه است. به تعبير «ياسپرس» نزاع علم، عاشقانه و دوستانه است. دكتر مجتهدي فيلسوفانه زندگي كرده و روابط خصوصي آنچنان كه گاهي فكر ميكنيم با هيچ يك از ما نداشت ولي يكديگر را به معناي كلي لفظ دوست داشتهايم و همواره يكديگر را احترام كردهايم. من ميخواهم فقط در مورد اخلاق ايشان حرف بزنم، دكتر مجتهدي نخستين ايرانياي است كه در اروپا فلسفه خوانده است و دكتراي فلسفه گرفته و يكي از ايرانيترين استادان فلسفه است.
فلسفه بايد بر جان اشخاص اثر كند
رييس فرهنگستان علوم ادامه داد: از فضايل دكتر مجتهدي كه مسلما در اخلاق و علم دوستي و اهل فلسفه بودن او موثر بوده اين است كه او از ادبيات شروع كرد. داستان هم كه نوشت به ايران توجه داشت و بعد هم آثار داستاني ايراني را اعم از اشعار و رمانهاي ايراني را مطالعه كرد و خود، داستان ايراني نوشت. از شاديهاي من اين است كه همكار مجتهدي بودم. ما از وجود خوبي احساس شادي ميكنيم، وقتي اينچنين وجود خوبي باشد دل آدمي شاد ميشود. مجتهدي از خوبهاي زمانه بوده و به اعتبار فيلسوف بودن و عمر صرف فلسفه كردن مورد احترام همه ما است.
يادگيري بايد دايم و توام با احساس فداكاري باشد
كريم مجتهدي ـ چهره ماندگار فلسفه، مترجم و استاد دانشگاه
در پايان نشست و پس از مراسم تقدير، مجتهدي به عنوان آخرين سخنران، گفت: از يكشنبه گذشته هر هشت ساعت آنتي بيوتيك ميخورم و تب دارم و ناخوش هستم. حركت دستم كند شده است و از اين جهت چيزي براي اين جلسه تهيه نكرده و ننوشتهام ولي در راه كه ميآمدم فكر كردم كه چه بگويم و چه چيزي را بيان كنم. نخستين مساله تشكر كردن از حضار است كه مرا شرمنده كردند و البته كمي هم اذيت شدم چون حالت احساسي پيدا كردم و اين حالت برايم چندان خوب نيست. تشكر ميكنم و با صراحت ميگويم كه خود را لايق اين همه توجه نميدانم.
وي ادامه داد: درست است كه گفتهام فيلسوف دانشجو است ولي من واقعا دانشجو هستم، از وقتي بازنشسته شدم و تكليف تدريس دروس مشخص در اختيارم نيست كاملا دانشجو شدم و حتي بيشتر از قبل، مطالبي را ميبينم و دقت ميكنم كه قبلا به آنها دقت نداشتم. در اينجا ميخواهم دو مطلب را بيان كنم. فلسفه يك لفظ است اما يك عشق هم هست. عشق يادگيري براي انسان بزرگترين نعمتي است كه دارد و فقط همين را دارد، حق زندگي هم همان قدر براي ما مهم است و به همان اندازه نيز نبايد قبول كنيم كه چيزي مانع آموختن ما شود. جهل ظلم است، حق با سقراط است، او جهل را ظلم ميداند. تنها چيزي كه براي ديگران و جوانان بايد تبليغ و آموزش داده شود علم است، عشق به علم است. خود علم اراده به يادگيري است. نيچه از اراده و قدرت صحبت كرد ولي مهمتر از آن اين است كه اراده كنيم كه ياد بگيريم و اين بزرگترين نعمتي است كه به ما داده شده است و در روح ما انعكاس دارد. همين روحيه كه كمي هم افراطي است گريبانگير من شده است.
آن كسي ايراني است كه اراده ميكند ايراني بماند
مجتهدي ادامه داد: در اين كشور همواره گروهي بودهاند كه با يك استادي و تدبير، بدون هاي و هوي و بدون اينكه اظهار وجودي كنند، در يك منطقه جغرافيايي كه دايما در تلاطم، حركت، مشكلات و كشتار است، هميشه تاثير داشتهاند. خواجه نصيرالدين طوسي از آن جمله است؛ او دانشمند است، فيلسوف و رياضيدان است، علم سياست سرش ميشود و اصلا رجل سياسي است. تدبير ميانديشد. او با چه كوشش و زرنگي باورنكردني موفق به انجام خيلي كارها ميشود هرچند كه البته تعصب فوقالعاده شيعي دارد چون در جوانياش قتل عام شيعيان را به چشم ديده است و لذا شمشير را از رو بسته است. من در صفحات پاياني كتابم به صورت داستاني از زبان او نوشتهام كه: اين عمر بعد از اين همه سختيها، تقلا و مشقات فراوان اجرش براي من چيست؟ همراه پيري اجري هم هست و آن اجر اينكه عشق به دانش باقي ميماند.
این مطلب نخستین بار در روزنامه اعتماد منتشر شده است.
گزارش خطا
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟




