بازدید 21442
"سنگ بد گوهر اگر كاسه زرّين بشکست... "

نامه خانواده هاشمی به مجلس

کد خبر: ۲۹۳۸۶۲
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۴ 26 December 2012
خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی طی نامه ای به مجلس شورای اسلامی  که بخشی از آن در صحن علنی خوانده شد ، ضمن تاکید بر اینکه  توهين و تهمت به آيت‌الله هاشمي رفسنجاني  سابقه‌اي 50 ساله دارد و اهانت اخیر به ایشان و خانواده اش را در کنار مجموعه تهمتهای گذشته خواهند گذاشت ؛ خاطر نشان کردند:" سنگ بد گوهر اگر كاسه زرّين بشکست، ارزش سنگ نيفزايد و زر كم نشود."

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، متن كامل نامه خانواده آيت‌الله هاشمي رفسنجاني به مجلس شوراي اسلامي بدین شرح است :
بسم الله الرحمن الرحيم

رئيس، اعضاي هيأت رئيسه و نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي
مردم شريف و اخلاق‌مدار ايران اسلامي

سلام عليكم

اگرچه توهين و تهمت به آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و ياران ديرين امام(ره) كه از شروع مبارزات مردم ايران اسلامي عليه طاغوت و طاغوتيان و پيروزي آنان بر انديشه‌هاي استعماري، استبدادي، سلطنت‌طلب‌ها، توده‌اي‌ها و منافقين خلق سابقه‌اي 50 ساله دارد، اما آنچه كه روز سه‌شنبه 28 آذر 1391 در صحن علني مجلس شوراي اسلامي آن هم در تريبوني باز كه حداقل 70 ميليون جمعيت ايران از طريق پخش زنده راديويي، امكان استماع آن را داشتند، اتفاق افتاد، از جهاتي متفاوت بود و همين تفاوت، خانواده آيت‌الله هاشمي را بر آن داشت تا علي‌رغم ميل باطني در اين شرايط حساس كه دشمنان داخلي و خارجي انقلاب و مردم به اختلافات خانوادگي دوستداران نظام دل‌خوش كرده‌اند و افرادي فريب‌خورده و يا نادان، دانسته يا ندانسته به آن دامن مي‌زنند، مطالبي را نه در دفاع از يك خانواده يا شخص، بلكه در دفاع از اخلاق اسلامي و انساني و نظامي مبتني بر مكتب اهل بيت(ع) بيان دارد كه سالهاست مظلومانه در رسانه‌ها و محافل مختلف حقيقي و مجازي ، مورد هجمه قرار مي‌گيرند و مانند نطق اخير در تريبون رسمي مجلس شوراي اسلامي، با واژگاني غيراخلاقي لگدكوب مي‌شوند.

همگان در اين سالها به خوبي مي‌دانند رويه و منش آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در برخورد با اين‌گونه تخريب شخصيت‌ها كريمانه بوده و آنچه براي ايشان مهم است، فقط وحدت و تقويت وفاق ملي و بازگشت به رويه اعتدال و سرسپردگي به قانون است.

البته مطابق همين قانون اساسي كه خود ناطق نيز به بعضي از اصول آن در اين نطق استناد كرده است، در فصل يازدهم و به ويژه اصل 156 آن به صراحت قيد شده است: «رسيدگي و صدور حكم در مورد تظلمات، تعديات، شكايات و حل وفصل دعاوي و رفع خصومت و اخذ تصميم و اقدامات لازم در آن قسمت را هم (كه از امور حسبه است) قانون معين مي‌كند و از وظايف قوه قضائيه است.»

انتظار مي‌رود دادگاه محترم ويژه روحانيت چنانچه اين اظهارات را نوعي تعدّي به حريم و منزلت ديگران مي‌داند، به صورت قانوني همانند مواردي كه از قبل به آنها عمل كرده است، اقدام نمايد. چون هيچ كس حق ندارد قبل از اينكه متهمي در دادگاه‌هاي صالحه و به موجب حكم قطعي محكوم شود، جرايمي را به وي منتسب كند. مضافاً اينكه فرد موردنظر، هنوز به دادگاه نرفته و حتي اگر فرضاً در دادگاه بدوي هم محكوم شود، كسي حق ندارد او را مجرم معرفي كند يا با اين عنوان از وي نام ببرد. حال آنكه در اين نطق، علاوه‌ بر اينكه نام متهم اصلي آورده و از اوصاف ام‌الفساد، غول مفسد و... استفاده شده است، از كلمات و عباراتي چون «مشاور اصلي» نيز استفاده شده كه متعرّض افراد ديگر است كه ارتباطي با پرونده اتهامي ندارند و طرح آن در نطق علني مشمول اصل 86 قانون اساسي نيست.

البته دادستاني تهران طي بيانيه‌اي در يازده بند و مستند به دلايل حقوقي گفت كه ناطق روز سه‌شنبه مجرم و دروغگوست و انشاءالله مردم ايران مطلع خواهند شد كه سرنوشت اين اعلام جرم به كجا مي‌رسد.

السابقون و دلسوختگان انقلاب و مردم عزيز ايران به خوبي به ياد دارند كه چگونه پس از پيروزي انقلاب و تشكيل نظام اسلامي، طيف وسيعي از سلطنت‌طلب‌ها، منافقين، چريك‌هاي فدايي خلق و... انواع و اقسام توهين‌ها، تهمت‌ها و توطئه‌ها را عليه همه مردان راستين انقلاب به‌ويژه «سه ياور خميني» به راه انداختند.

حتي واژگاني چون «شاه كليد» هم براي توهين و تهمت به آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و خانواده ايشان تازگي ندارد و مردم خوب به ياد دارند كه افراطيون ديگري نيز كه دين را افيون ملت‌ها مي‌دانستند، براي ضربه زدن به نظام، با همين ادبيات به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام مي‌تاختند كه امام راحل پس از ترور آيت‌الله هاشمي توسط گروه منحرف فرقان در پيامي، زنده بودن نهضت را به زنده بودن ايشان پيوند زدند و رهبري معظم انقلاب هم درست در پايان هشت سال دوره رياست جمهوري ايشان در پاي صندوق رأي با صراحت هر چه تمام‌تر فرمودند: «هيچ كس براي من هاشمي نمي‌شود»

براي شخص آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، ولايت فقيه به عنوان يك اصل مترقي در قانون اساسي و به عنوان يك سرمايه معنوي در فقه شيعه بسيار بالاتر از آن است كه در منازعات سياسي از آن هزينه نمايند، تا چه رسد در پاسخ به ناسزاگويي‌ها. اما اين چه ولايت‌پذيري و ادعاي ولايت‌مداري از سوي يك نماينده مجلس است كه در ناسزاگويي به آن استناد مي‌كند و در تأكيد بر نطق خويش، مي‌گويد: «من به وظيفه‌ام عمل كرده‌ام!!»

در همين زمينه به خطبه‌هاي جمعه ولي‌امر مسلمين كه به جاي دو ركعت نماز خوانده مي‌شود، درباره آيت‌الله هاشمي رفسنجاني توجه فرماييد: «آقاي هاشمي را همه مي‌شناسند. من شناختم از ايشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئوليت‌هاي بعد از انقلاب نيست. من از سال 1336 يعني 52 سال قبل ايشان را از نزديك مي‌شناسم. آقاي هاشمي از اصلي‌ترين افراد نهضت در دوران مبارزات بود. از مبارزين جدي و پيگير قبل از انقلاب بود. بعد از پيروزي انقلاب از مؤثرترين شخصيت‌هاي جمهوري اسلامي در كنار امام بود. بعد از رحلت امام هم در كنار رهبري تا امروز. بارها اين مرد تا مرز شهادت پيش رفته است. قبل از انقلاب، اموال خود را صرف انقلاب مي‌كرد، به مبارزين مي‌داد. اينها را خوبست كه جوانان بدانند. بعد از انقلاب ايشان مسئوليت‌هاي زيادي داشت. هشت سال رئيس جمهور بود، قبلش رئيس مجلس بود، بعد مسئوليت‌هاي ديگري داشت و در طول اين مدت هيچ موردي را سراغ نداريم كه ايشان براي خودش يك اندوخته‌اي از اين انقلاب درست كرده باشد. اينها حقايقي است كه بايد دانست.»

متأسفانه بايد گفت از شبي كه توهين و تهمت به آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در قالب مناظره انتخاباتي از رسانه ملي پخش شد و فرهنگ‌سازان جامعه با اهداف محدود انتخاباتي به‌به و چه‌چه گفتند، اين رذيله اخلاقي در كشور وارد فاز جديدي شد و بعدها كه به بهانه برخورد با يك فرزند ايشان در كنار مضجع شريف حضرت عبدالعظيم حسني در شهر ري تكرار شد، رشد كرد و اينك به بهانه برخورد با فرزند ديگر ايشان، چنان نهادينه شد كه يك نفر در كسوت روحاني، به عنوان نماينده مردم، در تريبون مجلس و از طريق صداي جمهوري اسلامي ايران فحاشي مي‌كند، در حالي كه رهبري انقلاب در زماني كه يكي ديگر از همفكران همين شخص، به يكي ديگر از فرزندان آيت‌الله هاشمي رفسنجاني- البته نه از تريبون رسمي- فحاشي كرده بود، در ديدار نمايندگان مجلس خبرگان در فرازي از بياناتشان فرمودند: «فضاي اهانت و هتك حرمت در جامعه، يكي از آن چيزهايي است كه اسلام مانع از آن است، نبايد اين اتفاق بيفتد. فضاي هتك حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سياسي است. انتقاد، مخالفت، بيان عقايد، با جرأت، هيچ اشكالي ندارد، اما دور از هتك حرمت‌ها و اهانت‌ها و فحاشي و دشنام و اين چيزها. همه هم در اين زمينه مسئولند. اين كار علاوه بر اينكه فضا را آشفته مي‌كند و اعصاب آرام جامعه را به هم مي‌ريزد- كه امروز احتياج به اين آرامش هست- خداي متعال را هم از ما خشمگين مي‌كند. من مي‌خواهم اين پيامي باشد به همه‌ي آن كساني كه يا حرف مي‌زنند، يا مي‌نويسند، چه در مطبوعات، چه در وبلاگ‌ها. همه‌ي اينها بدانند، كاري كه مي‌كنند، كار درستي نيست. مخالفت كردن، استدلال كردن، يك فكر سياسي غلط يا يك فكر ديني غلط را محكوم كردن، يك حرف است، مبتلا شدن به اين امر خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سياسي، يك حرف ديگر است؛ ما اين دومي را به طور كامل و قاطع نفي مي‌كنيم؛ نبايد اين كار انجام بگيرد. متأسفانه بعضي اين كار را مي‌كنند. من به خصوص به جوان‌ها توصيه مي‌كنم. بعضي از اين جوان‌ها بلاشك مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبي هم هستند، اما خيال مي‌كنند اين وظيفه است؛ نه، من عرض مي‌كنم اين خلاف وظيفه است، عكس اين وظيفه است.»

دشمن خوب مي‌داند كه «ام‌الفساد و اختاپوس» خواندن يكي از ياران پرسابقه انقلاب، يعني ايجاد شك و ترديد در باور مردم به نظام اسلامي و كساني كه با تحمل شكنجه و زندان و تبعيد آن را به وجود آوردند و در دوران تثبيت، تداوم و تاكنون در عالي‌ترين مصادر امور هستند و پس از مسئوليت‌هاي فراوان در شوراي انقلاب، مجلس شوراي اسلامي، دفاع مقدس و رياست جمهوري، براي چندمين دوره از سوي رهبري معظم انقلاب به عنوان رئيس عالي‌ترين مجمع مشورتي خويش و داوري انتخاب مي‌شود.

مردم آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و خانواده ايشان را مي‌شناسند و مي‌دانند پدر اين خانواده سالها قبل از شروع علني نهضت اسلامي، در عاشوراي سال 1337 در همدان به خاطر انتقاد از مفاسد حكومت‌هاي سلطنتي، بازداشت و پس از آزادي از شهر اخراج شد و با شروع مبارزات، وقتي رژيم پهلوي مي‌خواست عرصه را بر مراجع، علما و طلبه‌ها تنگ نمايند، جزو اولين سربازان طلبه‌اي!! بود كه از قم به پادگان نظامي در تهران آورده شد و از همان زمان تا پيروزي انقلاب، زندگي ايشان در متواري بودن، شكنجه، بازداشت، زندان، ممنوعيت از منبر بود و حتي حكم اعدام ايشان (با استناد به اسناد ساواك) در بيدادگاه‌هاي پهلوي صادر و با دخالت علما و مراجع قم و نجف جلوگيري شد.

مادر اين خانواده از دو سو، ريشه در دو خاندان اصيل و پرافتخار سادات مرعشي و مرحوم آيت‌الله سيدمحمدكاظم طباطبايي معروف به صاحب عروه‌الوثقي دارد و در تمام سالهاي مبارزه، ضمن همراهي با شوهر، مسئوليت اداره فرزندان را در غياب پدر داشت.

فرزند بزرگ اين خانواده، فاطمه هاشمي است كه علاوه بر تحمل رنج‌هاي دوران مبارزه، در اسناد ساواك (دوران مبارزه، جلد 2، صفحه 1020) از جمله افراد تحت مراقبت در مدرسه بود و پس از فراغت از تحصيل، مسئوليت اداره نهاد ارزشمند بنياد بيماري‌هاي خاص را از سال 1375 تا امروز – آن هم بدون دريافت يك ريال حقوق- عاشقانه و مخلصانه به عهده گرفته و مطمئناً مردم و مخصوصاً كساني كه متأسفانه در خانواده خود بيمار خاص دارند، از بركات اين نهاد مطلع هستند.

فرزند دوم خانواده محسن هاشمي است كه به خاطر نياز كشور به تخصص علمي‌اش در صنايع موشكي، تحصيل در مقطع دكترا را نيمه‌كاره رها كرد و به كشور آمد و در پايه‌گذاري اين صنعت نقش به‌سزايي داشت و در دوران رياست جمهوري پدر، رئيس دفتر بازرسي ويژه رئيس جمهور بود و پس از آن در مسئوليت مديرعامل متروي تهران، مردم اين شهر از خدمات ايشان اطلاع دارند.

فرزند سوم اين خانواده فائزه، در يكي از بخش‌هاي غريب و مورد غفلت كشور، يعني ورزش بانوان نقش سازنده‌اي داشت و در دوره پنجم با رأي قاطع مردم تهران، نماينده مجلس شوراي اسلامي بود.

پس از ديپلم در دانشگاه الزهرا ليسانس گرفت و مقاطع عالي را در دانشگاه آزاد و خارج از كشور سپري كرد و پس از دفاع از رساله دكتراي خويش در رشته حقوق بين‌الملل، به عنوان مدير گروه حقوق در واحد پرديس دانشگاه آزاد اسلامي مشغول بود.

فرزند چهارم خانواده مهدي، پس از رسيدن به سن بلوغ تا پايان جنگ در جبهه‌ها و در خطوط مقدم بود كه جانباز شيميايي است و به تأييد پزشكان 9 درصد ريه‌اش سياه است.

پس از جنگ با تأسيس شركت دولتي صنايع دريايي، چندين تكنولوژي برتر را تقديم كشور كرد. ساخت سكوهاي عظيم حفاري در دريا، ساخت لوله‌هاي قطور و مهم نفت و بكارگيري آنها در كف دريا و آوردن تكنولوژي حساس حفاري‌هاي افقي چاه‌هاي نفت كه علي‌رغم تحريم‌هاي شديد كشور، اين شركت هنوز در داخل و خارج طرح‌هاي مهمي در دست اجرا دارد و شروع ساخت اولين فاز گاز پارس‌جنوبي و پايه‌گذاري منطقه فوق‌العاده مهم عسلويه و راه‌اندازي مركز بهينه‌سازي مصرف سوخت از جمله خدمات ارزشمند او به كشور است كه تا قبل از آن، بي‌سابقه بود.

آخرين فرزند خانواده ياسر است كه از نوجواني به جبهه رفت و مدال جانبازي را به سينه خويش آويخت. پس از تحصيل ابتدا در جهاد سازندگي و پس از آن در دفتر پدر در مركز تحقيقات استراتژيك مشغول شد و نقش اساسي در رونق صنايع جنبي لبني كشور ايفا كرد.
اين خانواده‌اي كه ناطق مجلس آن را اختاپوس و مفسد مي‌‌خواند، از سالها پيش كه پدر به جرم همراهي امام و مردم محبوس بود، تفريحات روزهاي تعطيل را در اطراف زندان‌هاي قزل‌قلعه، قصر و اوين مي‌گذراندند.

خانواده‌اي كه رئيس قوه قضائيه وقت در سال 1376 و پس از پايان 8 سال رياست جمهوري پدر، اعلام مي‌كند كه نه تنها دارايي آنها زياد نشده، بلكه كم هم شده است.

به اين جمله امام راحل توجه و آن را با اين تهمت مقايسه كنيد كه وقتي در سال 1360 دشمنان انقلاب تهمت‌هاي مالي به ياران صديق نظام مي‌زدند، در تير ماه همان سال مي‌فرمايند: «شايعه‌سازي مي‌كنند كه اجناس جنگ‌زده‌ها مي‌رود توي جيب آقاي بهشتي، آقاي خامنه‌اي و آقاي هاشمي.» (صحيفه امام، جلد 15، صفحه 23)

خانواده‌اي كه مقام معظم رهبري پدر خانواده را با صفات «متديّن، متعبد، جزو صلحاي زمان، عالمي متفكر، سياست‌مداري هوشمند، فقيهي زمان‌شناس، مجاهدي خستگي‌نشناس و برادري مهربان براي ضعيفان» (پايگاه اطلاع‌رساني دفتر مقام معظم رهبري، آرشيو بيانات) به جامعه معرفي مي‌كند، اما يك نماينده كه ادعاي ولايت‌مداري دارد، كلماتي مي‌گويد كه كاش سهواً و از روي احساسات بوده‌ باشد، اما در مصاحبه‌هاي متوالي پس از نطق مي‌گويد: «هيچ كجاي نطق را توهين‌آميز نمي‌دانم» و حتي اين توهين و تهمت‌ها را «واقعيت‌هايي مي‌داند كه آنها را كنار هم جمع كرده و صريح گفته!!»

در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و خانواده ايشان اين توهين و تهمت را هم در كنار ديگر تهمت‌هاي از اول انقلاب اسلامي تاكنون مي‌گذارند و با يادآوري اين جمله امام كه فرموده بودند: «احتمال قوي مي‌دهم پس از من براي انتقام‌جويي از من به بعضي از نزديكانم و دوستانم تهمت‌هايي كه من آنها را ناروا مي‌دانم، بزنند و به آتشي كه بايد مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند و احياناً به صورت دفاع از من، انتقام مرا از آنها بگيرند.» (پايگاه اطلاع‌رساني حوزه) به ارواح منور آن پير فرزانه و همه شهداي راه انقلاب اسلامي سلام و درود مي‌فرستند و مي‌گويند: «سر خمّ مي‌ سلامت شكند اگر سبويي»

ضمن تشكر از مردم عزيز ايران، نخبگان و نويسندگان جامعه كه پس از نطق با تماس‌هاي مكرر تلفني و نوشتن مقالات متعدد، به محكوميت اين توهين و تهمت پرداختند و همچنين سپاس ويژه از اعضاي هيأت رئيسه و شما نمايندگان محترم كه فرصت اين پاسخگويي را فراهم كرديد، بر حقانيت نظام اسلامي و انشاءالله دوام آن تا ظهور حضرت حجت(عج) تأكيد داريم و مي‌گوييم:



                                                 سنگ بد گوهر اگر كاسه زرّين بشكست
                                                  ارزش سنگ نيفزايد و زر كم نشود.

                                                     خانواده آيت‌الله هاشمي رفسنجاني
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل