بعضی از شرکت های تجاری برای بیکاران مستمری هایی در نظر می گیرند تا تنها تعداد هواداران حزب خاصی در کنگره افزایش پیدا کند و در حقیقت دموکراسی با زور پول محقق می شود ولی در یک دموکراسی واقعی همه مردم جامعه باید به طور مساوی به پول های رایج در مملکت دسترسی داشته باشند.
به گزارش خبرآنلاین در یکی از آخرین و جالبترین کتابهای منتشر شده در بازار کتاب آمریکا مایکل ساندل، فیلسوف و استاد دانشگاه هاروارد درباره محدودیت های اخلاقی بازار و اقتصاد بحث کرده است و با انتخاب عنوان «چه چیزهایی را نمی توان با پول خرید» اعتقاد خود را درباره جوامع مدرن و افزایش تسلط اقتصاد بر این جوامع بیان کرده است. وی در این کتاب نگرانی خود را از بالا رفتن میزان چاپ پول و عواقب آن و همچنین توزیع نامساوی آن در بین اقشار مختلف بیان کرده است و اعتقاد دارد همین عامل موجب شده در بعضی از جاها نقش پول در کارکردهای اجتماعی و تشکیل گروههای جامعه کاهش پیدا کند.
به عنوان مثال در آمریکا بعضی از شرکت های تجاری برای بیکاران مستمری هایی در نظر می گیرند تا تنها تعداد هواداران حزب خاصی در کنگره افزایش پیدا کند و در حقیقت دموکراسی با زور پول محقق می شود ولی در یک دموکراسی واقعی همه مردم جامعه باید به طور مساوی به پول های رایج در مملکت دسترسی داشته باشند. مشکلی که در سر راه پول وجود دارد همان جامعه است. در این جامعه است که نمی توان وقت مردم را برای فکر کردن به عقیده خاصی خرید و همین عامل موجب تشکیل گروههایی می شود که دولتی ها به آنها شورشی و یا هر چیزی شبیه این می گویند.
پروفسور ساندل که با کتاب قبلی اش با عنوان «عدالت» معروف شده است، می نویسد در جامعه زمان برای همه به صورت مساوی وجود دارد و نحوه سپری کردن آن برای افراد مختلف جامعه بستگی به چیزی دارد که آنها آرزو می کنند و این دقیقاً چیزی است که نمی توان با پول خرید. وی اعتقاد دارد در جوامع مدرن مثل جامعه آمریکا شهروندان به خصوص جوانان نوع زمان خود را بر اساس کارآیی دموکراسی صرف می کنند و نوع مشارکت اجتماعی آنها بستگی به صداقت این دموکراسی دارد.
مسئله بعدی که ساندل در کتابش درباره ارتباط پول و چیزهایی که نمی توان ارزش آن را با این کاغذ تعیین کرد ارگانهای بدن انسان است که این روزها در جوامع مختلف به راحتی خرید و فروش می شود. وی در حالیکه از این مسئله نگران است به این موضوع نیز اشاره می کند که چیزهایی مثل اعضای بدن را نمی توان با پول خرید و همین دلیل باعث می شود اعطای یک کلیه یا یک عضو بدن به یک انسان جوانتر موجب خوشحال معنوی دیگران شود.
وی می گوید به نظر شما کسی که یک عضو بدن خود را به فرد دیگری می بخشد به خاطر پول این کار را انجام می دهد؟ حتی در جوامعی که انسانها برای حیات و زنده ماندن مجبور هستند کلیه های خود را بفروشند نیز به نظر می رسد این مسئله معقول نیست. و به خاطر همین ممنوعیت خرید و فروش ارگانهای بدن در هر سازمان و هر کشوری مورد استقبال قرار می گیرد.
به طور کلی ساندل در کتابش به موضوع داد و ستدهای غیر قانونی و غیر مساوی در جوامع مدرن اشاره می کند که موجب ایجاد چنین شرایطی می شود. وی از نقطه نظر فلسفی راهکارهایی برای تساوی توزیع پول در جوامع مدرن ارائه می کند و می گوید اگر نظارت دقیقی روی معاملات تجاری و طرفهای آن صورت گیرد توزیع پول در جامعه به صورت مساوی صورت می گیرد که یکی از شاخص های رشد و توسعه محسوب می شود.